«فارست گامپ» Forrest Gump را میتوان یکی از مهمترین فیلمهای آمریکایی در سی سال اخیر و فیلمی اساسی و مبنایی در تاریخ سینمای آمریکا دانست؛ در وهله اول به خاطر جمعبندی جامعی که از تاریخ معاصر آمریکا بعد از جنگ جهانی دوم تا زمان ساخت فیلم (که از خاصترین مقاطع تاریخ آمریکا محسوب میشود) به دست میدهد، ثانیاً بهواسطه استفاده خاصش از تکنولوژی برای رسیدن به موقعیتها و صحنههای غیر تکنولوژیک و سوم هم به دلیل همه ایدههای تماتیکی که در خود میپروراند که حالا همگی اساس سینمای جریان اصلی آمریکا شدهاند: توجه به خانواده، توجه به کشور و میهنپرستی، توجه به اصولی انسانی و البته دموکراسی. بگذارید کمی به عقب برگردیم، به دهه هفتاد و رنسانسی که در سینمای آمریکا ایجاد و در اواخر این دهه با دو فیلم «آروارهها» و «جنگ ستارگان» این رنسانس را در هالیوود تثبیت میکند. اگر تحولات سینما در دهه هفتاد به وقوع نمیپیوست مطمئنا «فارست گامپ»ی هم ساخته نمیشد. بهعبارتدیگر «فارست گامپ» ثمره انقلاب سینمای دهه هفتاد است که با استفاده از امکانات بیانگرانه این انقلاب در کنار تکنولوژی فیلمهای دهه هشتادی، امکان وجود پیدا میکند.سینمای آمریکا پس از رکودی که در دهه شصت به آن مبتلا شد و پس از فیلمهای عصیانگری که پشتبندش از اواخر دهه شصت ساخته شدند، دچار تحولاتی جدی در منش و رویکرد خود میشود. پس از ساخت فیلمهایی مانند «بانی و کلاید» و «تعقیب» به کارگردانی آرتور پن، «فارغالتحصیل» مایک نیکولز، «بچه رزماری» پولانسکی، «ایزی رایدر» پیتر فاندا و دنیس هاپر و فیلمهای اول اسکورسیزی، کاپولو، فردکین یعنی فیلمسازانی که در دهه هفتاد پادشاهی میکردند، روحیه و رفتار پیرمردمابانه سینمای آمریکا عوض و واجد ایدههایی جدید میشود. اعتراضات، اغتشاشات، روحیات ضد سیستم و انقلابی در زندگی واقعی و جهان خارج از فیلمها که نهتنها در آمریکا که در سرتاسر جهان روی داد و در پی اینها جنگ ویتنام و ترور کندی رئیسجمهور وقت آمریکا و رسوایی سیاسی نیکسون رئیسجمهور دیگر وقت که مجبور به استعفا شد، عملاً دستبهدست هم دادند تا سینمای دهه هفتاد روحیه نویی پیدا کند و البته پارانوییک شود و به هر چیزی که بویی از عدالت و انسانیت دارد، بدبین شود. هرچند که بهزعم بسیاری از منتقدان این دوره خلاقترین دوره فیلمسازی سینمای آمریکاست و ورود ایدهها و فرمها و اصلاً زیباشناسی جدید ناگزیر مینماید، اما کارکرد صنعتی ساختار هالیوود را به مخاطره میاندازد و ادامه مسیرش میتواند صنعت هالیوود را دچار ورشکستگی کند (چراکه منافع اقتصادی در این دوره کمترین اهمیت را در نظر فیلمسازان دارد.) پس بعد از همه این تلاشهای آوانگارد در سینمای آمریکا، پس از رسوایی واترگیت، استعفای نیکسون و پایان یافتن جنگ در ویتنام، آمریکا به سکون و آرامشی نسبی و مفاهیمی میهنپرستانه و یکجور ثبات سیاسی و پافشاری بر اصول مبنایی سیاست آمریکایی و خصوص مفهوم «رؤیای آمریکایی» روی میآورد و نتیجهاش روی کار آمدن ریگان، یکی از لیبرالترین رئیسجمهورهای آمریکا و رجعت به سیاستهای کلاسیک آمریکایی میشود که خب بهتبع در سینمای دهه هشتاد آمریکا هم تأثیر مستقیمی میگذارد و ین مفاهیم و سیاست نئوکلاسیک در سینما هم مجال بروز پیدا میکند. «آروارهها» و «جنگ ستارگان» که اولین فیلمها یا بهبیاندیگر پدر معنوی همه فیلمهای اینچنینی بعد از خود بودهاند در اواخر دهه هفتاد و در آستانه دهه هشتاد، از روحیه شورشی و بدبینانه دهه هفتادی، از آن ترس، شکست و انزوای موجود در آثار آن دوران فاصله گرفتند و دوباره روی آوردند به پیرنگ و پلات و داستانی گیرا. برخلاف فیلمهای دهه هفتاد که مبنا را بر واقعیت میگذاشتند و هدفشان بازنمایی واقعیت بود، این فیلمها روی فانتزی سینما تأکید میکردند و همه تلاششان این بود که تماشاگر هنگام تماشای فیلم آگاه باشد که این فیلم و فانتزی است و قرار نیست شبیه به واقعیت روزمره جهان باشد. در کنار این، بروز تکنولوژی به شکل امروزیاش از این دو فیلم آغاز میشود و در دهه هشتاد بخش زیادی از فیلمها را زیر چتر خود پناه میدهد. فیلمهای خوشخیال و خوشباوری که متأثر از روحیه خوشحال جامعه آمریکا بعد از به قدرت رسیدن ریگان است و مفاهیمی مانند بلاک باستر، باکس آفیس و… را به وجود میآورد و بخش اصلی و اعظم هالیوود را از همان سالها تبدیل میکند به ابزار سرگرمی و رؤیابافی یکسری نوجوان و جوان، به نظامی سرگرمیساز که باید خوراک سرگرمی نوجوانان آمریکایی را تأمین کند. استیون اسپیلبرگ و جورج لوکاس هستند که این شیوه فیلمسازی را بسط میدهند و نهتنها تبدیل به مهمترین فیلمسازان دهه هشتاد که از تصمیمگیرندگان مهم جریان اصلی هالیوود در آن سالها میشوند و فیلمهای زیادی تحت نظارتشان ساخته میشود. یکی از این فیلمها «بازگشت به آینده» رابرت زمکیس است که اسپیلبرگ تهیهکنندگی آن را به عهده داشت و با استفاده از ایده ماشین زمان به یکی از فانتزیترین فیلمهای دهه هشتاد بدل شد. «بازگشت بهسوی آینده» آنقدر با موفقیت چشمگیری روبهرو شد که خیلی سریع ساخت قسمتهای دوم و سومش در دستور کار سردمداران هالیوود جدید قرار گرفت؛ اما پیش از ساخت سری دوم و سوم این فیلم، رابرت زمیکس فیلم دیگری میسازد که در باز کردن دروازههای تکنولوژی به جهان سینما نقش بسیار تعیینکنندهای بازی میکند: «چه کسی برای راجر ربی پاپوش دوخت» فیلمی که بیش از آنکه دوستداشتنی باشد قابلبحث و تأثیرگذار است؛ ترکیب فیلم انیمیشن در ژانر نوآر. این فیلم تصویری از رابرت زمیکس در هالیوود میسازد که بعدتر موجب ساخت «فارست گامپ» میشود: اگر میخواهید فیلمی جدی در ترکیب با تکنولوژیهای جدید بسازید، باید بروید سراغ رابرت زمیکس. «فارست گامپ» چند خالق اصلی دارد در وهله اول و مهمترینشان رابرت زمیکس که ظهورش برآیند تحولات دهه هفتاد و هشتاد است. هرچند که «فارست گامپ» فیلمی است که اکثرش جلوی لنز دوربین خلق شده و واقعگرایانه به نظر میرسد اما بدون مدد تکنولوژی امکان ساخت پیدا نمیکرد. از دست دادن تام هنکس با جان اف کندی گرفته تا طراحی صحنههایی که بهواسطه کامپیوتر و محاسبات تکنولوژیک پدید آمدهاند تا پینگپنگ بازی فارست با حریف چینی که اشارهای هم دارد به آغاز مذاکرات میان مائو و ریگان و اصلاً آغاز دیپلماسی و رابطه پینگپنگی چین و آمریکا پسازآن تا جنگ ویتنام تا حضور در مسابقه فوتبال، اینها همه صحنههایی هستند که بدون تکنولوژی هرگز ساخته نمیشدند. (دیود فینچر بعدها بهتر از هرکسی چنین استفاده ابرزارگونهای از تکنولوژی برای خلق سکانسهای بهیادماندنی میکند.) نفر دوم فیلمنامهنویس فیلم اریک راس است که از فیلمنامهنویسان قدیمی هالیوود بود. در دهه هفتاد و هشتاد حضور فعالی داشت اما «فارست گامپ» برایش یک سکوی پرتاب میشود. فیلمنامههای بعدی او یعنی «مونیخ» اسپیلبرگ و «اینسایدر» مایکل مان نشان میدهد که نقش او در خلق جهان و دیدگاه سیاسی «فارست گامپ» چه اهمیت ویژهای داشته است. چراکه فیلم دیدگاه سیاسی شدیداً دموکراتی در مواجهه با جنگ ویتنام، حقوق اقلیتها و نزاعهای داخلی کشور دارد. چنین دیدگاهی در دو فیلم دیگر راس که ذکر شد بازهم تکرار میشوند و صورتی شدیداً لیبرالیستی به خود میگیرند.خالق سوم اثر هم تام هنکس است. بازیگری که در فیلمهای زیادی مانند «بیگ»، «اسپلش» یا «بیخواب در سیاتل» بازی کرده و یک سال قبل از «فارست گامپ» هم برای فیلم «فیلادلفیا» که در آن نقش یک بیمار مبتلا به ایدز را بازی میکند، موفق به دریافت جایزه اسکار شده است. خود تام هنکس در آن زمان بازیگری ویژه به شمار میآمد و بازی بیانگرش در کنار خویشتنداری و مگویی که خود هنکس دارد و عدم بروز احساسات، منجر به تزکیه و پالایش احساسات خود فارست و البته تماشاگر میشود که اوج آن را میتوان در صحنهای یافت که فارست دوستداشتنی به سر مزار همسرش رفته است. همسری که با همه وجود عاشقش بوده و نمادی از مملکت و میهن هم بوده است. بروز احساسات هنکس در آن صحنه بیاغراق درخشان و در تاریخ سینمای آمریکا اصلاً یگانه است. «فارست گامپ» همچنین فیلمی است در ستایش رؤیای آمریکایی. مفهومی که پس از پایان جنگ جهانی دوم به وجود آمد؛ هرکسی باشی و از هرکجا به آمریکا پا گذاشته باشی میتوانی با تلاش و پشتکار موفق شوی و به آرزوهایت برسی. فارست این مرد سادهلوح و کودک بهواسطه تلاش، پشتکار و البته صداقتش به همهچیزهایی که میخواهد میرسد. بدون حسابگری و بدون نقشه کشیدن و با تکیه بر انسانیت، درنهایت موفق میشود. (همانطور که درباره مناسبات چنین فیلمهایی گفتیم، خودشان میخواستند که فانتزی و داستان باشند و از واقعیت، گریزان و فراری.) «فارست گامپ» تاریخ معاصر آمریکا در لوای یک ملودرام و داستان بااحساس و خوشطینت درباره انسان شرح میدهد. فیلم در زمان ساخت خودش بهقدری موفق بود که توانست در درو کردن همه اسکارهای مهم (بهترین فیلم، بهترین کارگردانی، بهترین بازیگری و…) از دو فیلمی پیشی بگیرد که شاید امروز خیلی مهمتر از «فارست گامپ» در تاریخ سینما جلوه کنند:«پالپ فیکشن» و «رستگاری در شائوشنگ». هرچند که مطمئنا ستایش رؤیای آمریکایی و پرداختن به داستانی خوش و خرم که همه اولویتهای اجتماعی و سیاسی لیبرالها را در خود دارد در موفقیتهای اینچنینی «فارست گامپ» بیتأثیر نبوده است، اساساً هیچ جشنوارهای نیست که سیاست در اصول و سیاست گذاریش دخیل نباشد، هرچند که محصول مستقیم و انحصاری سیستم و هالیوود در دوران اوجگیری فیلمهای لیبرالیستی است اما میتوان آن را از انسانیترین و دلنشینترین فیلمهای همشکل خود دانست که مانند قهرمانش یعنی خود فارست سعی میکند حداقلهای صداقت را به تماشاگر تقدیم کند تا در دل و خاطرش بماند.
کپی برداری و نقل این مطلب به هر شکل از جمله برای همه نشریهها، وبلاگها و سایت های اینترنتی بدون ذکر دقیق کلمات “منبع: بلاگ نماوا” ممنوع است و شامل پیگرد قضایی می شود.
محل تبلیغ شما (یک ماهه 90 هزار تومان - جهت هماهنگی کلیک کنید )
کارشناس رسمی دادگستری
باروس
استروئید
جعبه لمینتی
خرید آنلاین کتاب تاپ ناچ ویرایش سوم
the real world
خرید فالوور اینستاگرام
خرید نهال انگور قرمز بی دانه
زیرپوش مردانه
مانتو پاییزه
کاغذ دیواری سفید
Locksmith
ปั้มไลค์
Chiropractor
تجارتخانه آراد برندینگ
دانلود روبیکا
خرید تاج گل - تاج گل - تاج گل تسلیت - تاج گل ترحیم
خرید پیپ دست ساز ایرانی
خرید توتون پیپ
آینه کنسول
کت شلوار با پیراهن مشکی
دتکتور گاز
ابزار دقیق و سطح سنج راداری
ابزار دقیق آداک فرآیند سپهر
امداد خودرو سایپا کرج
ثبت شرکت در کیش چگونه است؟
وام اینترنتی بدون ضامن
کاغذ دیواری کربن
خرید تاج گل
خرید قسطی لوازم خانگی
جوراب شلواری شیشه ای
بهترین ارز های دیجیتال برای خرید
آموزشگاه آرایشگری زنانه
다낭풀빌라 바나나풀하우스
بلک فرایدی 1403
لیزر زگیل تناسلی در یک جلسه
پارسیا موزیک
باحال مگ
cyprus-newlife
Cyprus کجاست