ماهان شبکه ایرانیان

ریشه یابی و بررسی اهمیت حجاب و عفاف از منظر آموزه های دینی و عهدین

فرهنگ پوشش و حجاب ازجمله فرهنگ هایی است که در تمام جوامع بشری از گذشته های دور و تاکنون بنا به اعتقادات دینی و آداب ورسوم اجتماعی مردمان به اشکال مختلف وجود داشته و دارد

ریشه یابی و بررسی اهمیت حجاب و عفاف از منظر آموزه های دینی و عهدین

١-مقدمه

فرهنگ پوشش و حجاب ازجمله فرهنگ هایی است که در تمام جوامع بشری از گذشته های دور و تاکنون بنا به اعتقادات دینی و آداب ورسوم اجتماعی مردمان به اشکال مختلف وجود داشته و دارد. در فرهنگ اسلامی مسئله حجاب که از نشانه های عفت و حیا قلمداد میشود و جزء مهم ترین موضوعات مرتبط با سیر و سلوک مسلمانان خصوصا زنان میباشد. پوشش زن از احکام مشترک همه ادیان ابراهیمی یعنی اسلام، یهودیت و مسیحیت بوده و هست. مسئله حجاب و عفاف در بین ادیان دارای مشترکات بوده ولیکن تنها نقطه تفاوت در حدود حجاب و گاه فلسفه آن میباشد. تمام ادیان آسمانی حجاب و پوشش زن را واجب و لازم برشمرده اند و جامعه بشری را به سوی آن دعوت کرده اند؛ چراکه از سوی خداوند پوشش و حجاب به طور طبیعی در فطرت زنان به ودیعت نهاده شده است. احکام و دستورات ادیان الهی هماهنگ کننده و همسو ساز با فطرت انسانی، تشریع گر حدود و قصور آن میباشد. خداوند منان در سوره هایی همچون نور و احزاب فرمان حجاب را صادر نموده است و بر اساس آیات قرآن و روایات وارده از معصومین (ع)، حجاب فقط پوشش ظاهری نبوده، بلکه تلفیقی از پوشش، گفتار، رفتار و پندار بوده و بر همه انسان ها اعم از زن و مرد، واجب شده است. اگرچه در کیفیت و حدود حجاب بین زن و مرد تفاوت وجود دارد، اما این امر، ناشی از تفاوت آن در نوع آفرینش است. زن از دیدگاه اسلام دارای شخصیتی شایسته و موقعیتی الهی است که میتواند مدارج کمال را طی کرده و به بالاترین مراتب عالی انسانی برسد. کرامت انسانی زن، در سایه عفاف و حجاب او تأمین میشود و اصلاح جامعه در گرو تقوایش و محیط خانواده در گرو مدیریت اوست و بر همین اساس، زن مربی بشریت عنوان شده و میتواند باتربیت فرزندان، امتی را رهایی بخشد. مسئله حجاب و عفاف در دین یهود و مسیحیت با تأکید آمده است که ازجمله این تأکید، استفاده از چادر و برقع به عنوان ارکان اخلاقی یهود و مسیحیت در نام برد.

٢- واژه شناسی حجاب و عفاف

کلمه «حجاب» هم به معنی پوشیدن است و هم به معنی پرده و حاجب اما بیشتر استعمالش به معنی پرده است. استعمال کلمه «حجاب» در مورد پوشش زن، اصطلاح نسبه جدید است. در قدیم و مخصوصا در اصطلاح فقهاء کلمه «ستر» که به معنی پوشش است بکار میرفته است. فقهاء چه در کتاب الصلواه و چه در کتاب النکاح که معترض این مطلب شده اند کلمه «ستر» را بکار برده اند نه کلمه حجاب را (دهخدا، ١٣٧٧). در فرهنگ لغت معین کلمه «حجاب» چنین معنی شده ؛ پرده، ستر، نقابی که زنان چهره خود را بدان پوشانند، روبند، برقع، چادری که زنان سرتاپای خود را بدان پوشاند (معین، ١٣٧٦). حجاب در لغت به معنای پوشش، پرده و حاجب به کاررفته و همچنین نامی است برای آنچه به وسیله آن خود را میپوشانند و آنچه میان دو چیز حائل گردد نیز «حجاب» نامیده میشود (فراهیدی، ١٤٠٥ق). صاحب لسان العرب، حجاب را به معنای ستر دانسته و گفته است: «الحجاب الستر...حجبه: ستره وامراه محجوبه قد سترت بستر» حجاب به معنای ستر و پوشش است؛ «حجبه» یعنی آن را پوشانید، زن محجوب، زنی است که پوشیده باشد (ابن منظور، ١٤١٤ق). «الحجب والحجاب المنع من الوصول مانع» حائل میان دوچیز است: خواه آن دو چیز از امور مادی و اشیای محسوس باشد ویا از امور معنوی وغیر محسوس (راغب اصفهانی، ١٤١٢ق). استاد شهید مرتضی مطهری در کتاب «مسئله حجاب» این واژه را این گونه تعریف نموده است: «کلمه ی حجاب هم به معنی پوشیدن است وهم به معنی پرده و حاجب. بیشتر استعمالش به معنی پرده است. این کلمه از آن جهت مفهوم پوشش میدهد که پرده وسیله ی پوشش است وشاید بتوان گفت که به حسب اصل لغت هر پوشش حجاب نیست، آن پوششی حجاب نامیده میشود که از طریق پشت پرده واقع شدن صورت گیرد (مطهری، ١٣٧٩). واژه عفاف به خودداری از چیزی که حلال نیست (فراهیدی، ١٤٠٥ق). خودداری از گفتاریا کاری که جایز و شایسته نیست (ابن منظور، ١٤١٤ق). راغب اصفهانی آن را حالت نفسانی میداند که به واسطه آن از غلبه شهوت جلوگیری میکند (راغب اصفهانی، ١٤١٢ق). مطابق این معنا، عفاف در مفهوم عام خود عبارت از خویشتن داری در برابر هر نوع تمایل افراطی نفسانی است (قاضیزاده، ١٣٨٦). براین اساس، عفاف به صنف خاصی اختصاص ندارد و برای زن و مرد فضیلت اخلاقی است. ادیان الهی نیز بر این ملکه نفسانی تأکید میکنند و پایبندی به آن را، از پیروان خود میخواهند. عفاف و حجاب به عنوان دو ارزش در جامعه ی بشری به ویژه جوامع اسلامی همواره در کنار هم و گاه به جای هم به کاررفته اند. با توجه به معانی ذکر شده، حجاب یک امر ظاهری و بیرونی است؛ یعنی در حقیقت پوشش ظاهری افراد، به ویژه زنان را حجاب میگویند؛ اما «عفاف» یک حالت درونی است که انسان را از گناه و حرام باز میدارد و آثار آن در گفتار و رفتار انسان نمود پیدا میکند.

٣-علل پیدایش حجاب

نظریات گوناگون و ناصوابی که در باب علت پیدایش حجاب ابراز شده از این قرار است: ١-میل به ریاضت و رهبانیت (ریشه فلسفی)، ٢-عدم امنیت و عدالت اجتماعی (ریشه اجتماعی)، ٣-پدر شاهی و تسلط مرد بر زن و استثمار نیروی وی در جهت منافع اقتصادی مرد (ریشه اقتصادی)، ٤- حسادت و خودخواهی مرد (ریشه اخلاقی)، ٥- خوی زنانگی و احساس او به اینکه در خلقت از مرد چیزی کم دارد و به علاوه مقررات خشنی که در زمینه پلیدی و ترک معاشرت با او در ایام عادت نامبرده اند یا به هیچ وجه تأثیری در پیدا شدن حجاب در هیچ نقطه ای از نقاط جهان نداشته است و بیجهت آن ها را به نام علت حجاب ذکر کرده اند. اسلام در فلسفه اجتماعی خود به هیچ یک از این جهات نظر نداشته است و هیچ یک از آن ها با مبانی مسلم و شناخته شده اسلام وفق نمیدهد. ریشه اجتماعی پدید آمدن حریم و حائل میان زن و مرد را در میل به ریاضت یا میل به استثمار زن یا حسادت مرد یا عدم امنیت اجتماعی و یا عادت زنانگی نباید جستجو کرد، بلکه لااقل باید کمتر در این ها جستجو کرد. ریشه این پدیده را در تدبیر ماهرانه غریزی خود زن باید جستجو نمود (دهخدا، ١٣٧٧). استاد شهید مرتضی مطهری علت و فلسفه حجاب اسلامی را این گونه بیان نموده است: بعضی از آن ها، جنبه روانی دارد، بعضی جنبه خانه و خانوادگی و بعضی دیگر جنبه اجتماعی و بعضی دیگر هم به بالا بردن احترام زن و جلوگیری از ابتذال او مربوط است. حجاب در اسلام از یک مسئله کلیتر و اساسیتر ریشه میگیرد و آن این است که اسلام میخواهد انواع التذاذهای جنسی، چه بصری و لمسی و چه نوع دیگر به محیط خانوادگی و در کادر ازدواج قانونی اختصاص یابد. اجتماع منحصرا برای کار و فعالیت باشد و برخلاف سیستم غربی عصر حاضر که کار و فعالیت را با لذت جوییهای جنسی به هم میآمیزد. اسلام میخواهد این دو محیط را کاملا از یکدیگر تفکیک کند (مطهری، ١٣٧٩). کاهنان اولیه لباس ساده ای به تن میکردند و هنگام قربانی لباده کتانی میپوشیدند و آن را افد مینامیدند. لباس آن ها زینت میگردد و در سینه جیب مخصوصی تعبیه میشود که در آن اوریم وتویم را که شبیه رمل واسطرلاب بوده، جای می دادند وبا آن پیشگویی میکردند. لباس کاهنان نیز بسیار تجملی وتشریفاتی میگردد، به طوری که روپوش کتانی کاهنان اعظم به جامه ای از شال ارغوان مبدل و با کمربند زرین وزیورآلات جواهرنشان تزیین شد (آشتیانی، ١٣٨٣). مسیحیت نه تنها احکام شریعت یهود در مورد حجاب را تغییر نداد، بلکه قوانین شدید آن را استمرار بخشید و در برخی موارد، قدم را فراتر نهاد و با سختگیری بیشتری وجوب حجاب را مطرح ساخت، زیرا در شریعت یهود خانواده وازدواج امری مقدس شمرده میشد. انجیل در موارد فراوان، بر وجوب حجاب و پوشش تأکید و پیروانش را به تنزه از اعمال شهوت و عفاف فرا خوانده و بر ضرورت عفاف وخانه نشینی زنان تأکید داشته است. ویل دورانت در مورد سیره عملی زنان مسیحی می نویسد: «هنگامی که کشیشان، چادر وروبند را یکی از ارکان اخلاقیات عیسوی دانستند به دستور آن ها، زن ها چادرها را از حریر زربفت ساختند (دورانت، ١٣٧٦). لذا منشا رعایت حریم میان زن و مرد بیگانه وفلسفه پوشش خاص زنان مسیحی اولا: طلب عفت مطلق از لذایذ دنیوی است و ثانیا: بر اساس تعالیم مسیحیت، زنی که خارج از کانون به خود آرایی بپردازد وباعث لغزش مردان بیگانه گردد، از نظر معنوی دچار مرگ میشود زیرا طبق گفته پولس: «زن عیاش در حال حیات مرده است» (عهدین، ١٣٨١).

٤-حجاب در گذر زمان

بنا به گواهی متون تاریخی، در اکثر قریب به اتفاق ملت ها و آیین های جهان، حجاب در بین زنان، معمول بوده است. قوم باستان ایران در روزگاران قدیم، خوش لباس بودند و شبیه مادها جامه میپوشیدند. آنان جز دودست، باز گذاشتن هریک از قسمت های بدن را خلاف ادب میشمردند. اختلاف لباس زنان با مردان در این بود که پیراهنشان شکاف داشت. پیراهن زنان، تزئینات بسیار داشت و به رنگ های زنده ای بود. برای پوشاندن سر، از یک سربند استفاده میکردند که در زیر چانه به وسیله ی دو بست محکم میشد. روی این سربند، نیز یک روسری بزرگ به نام (مکنو) میپوشیدند. تصاویر و نقاشیها در عصر قدیم نشان میدهد که اصل حجاب قبل از ظهور اسلام بوده و اسلام تنها حد و مرز آن را مشخص کرده است. اسلام این عادت قدیمی را که از اعتدال بیرون بوده، مثل بسیاری از عادات دیگر، اصلاح و تعدیل نموده و جزء فریضه دینی قرار داده است، به گواهی تاریخ، زنان در یونان، روم، مصر و ایران باستان به ویژه زنان شهرنشین و زنان طبقه اشراف، خود را میپوشانیدند و از نظرها دور نگه میداشتند. پوشاندن موی سر طبق آئین باستانی معمول بود. در هر یک از موزه های معروف جهان مجسمه هایی از زنان با پوشش کامل وجود دارد که قدمت آن ها به سه هزار سال قبل از میلاد مسیح میرسد. درهرصورت حجاب در طول تاریخ یهود، به استناد نصوص دینی موجود در این آیین، مورد توجه و رعایت زنان مؤمن یهود بود (دورانت، ١٣٧٦). هرچند امروزه برخی هواخواهان یهودی آن را مورد بیمهری قرار میدهند؛ اما به نظر میرسد تا قبل از درآمیختن دین یهود با فرهنگ غربی، زنان یهودی حجاب داشتند.

٥-حجاب در قرآن و روایات

بدون شک حجاب از ضروریات دین و برگرفته از قرآن مجید است. در حجاب اسلامی، سهل انگاریهای مضر و سختگیریهای بیمورد، وجود ندارد. حجاب اسلامی آن گونه که غرب تبلیغ میکند، به معنای حبس زن در خانه یا پرده نشینی و دوری از شرکت در مجامع اجتماعی نیست؛ بلکه بدین معناست که زن در معاشرت خود با مردان بیگانه، موی سر و اندام خود را بپوشاند و به جلوه گری و خودنمایی نپردازد. خداوند در چهار آیه بر وجوب حجاب برای زنان اشاره نموده است که عبارتند از: سوره نور آیه ٣١ و سوره احزاب آیات ٣٢، ٣٣ و ٥٩. در آیه ٣١ سوره نور، آمده است: «وقل للمؤمنات یغضضن من أبصارهن ویحفظن فروجهن ولا یبدین زینتهن إلا ما ظهر منها ولیضربن بخمرهن علی جیوبهن ولا یبدین...». در اینکه مقصود از «زینت» چیست، تفاوت هایی در بین دیدگاه های مفسران وجود دارد، چنانکه بعضی زینت پنهان را به معنی زینت طبیعی (اندام زیبای زن) گرفته اند، در حالی که کلمه «زینت» به این معنی کمتر اطلاق میشود. بعضی دیگر آن را به معنی «محل زینت» گرفته اند، زیرا آشکار کردن خود زینت مانند گوشواره و دستبند و بازوبند به تنهایی مانعی ندارد، اگر ممنوعیتی باشد مربوط به محل این زینت ها است، یعنی گوش ها و گردن و دست ها و بازوان و بعضی دیگر، آن را به معنی خود «زینت آلات» گرفته اند، ولی در حالی که روی بدن قرار گرفته و طبیعی است که آشکار کردن چنین زینتی توام با آشکار کردن اندامی است که زینت بر آن قرار دارد. به گفته برخی محققان، حق این است که ما آیه را بدون پیش داوری و طبق ظاهر آن تفسیر کنیم که ظاهر آن همان معنی سوم است و بنابراین زنان حق ندارند زینت هایی که معمولا پنهانی است آشکار سازند هرچند اندامشان نمایان نشود و به این ترتیب آشکار کردن لباس های زینتی مخصوصی را که در زیر لباس عادی یا چادر میپوشند مجاز نیست، چراکه قرآن از ظاهر ساختن چنین زینت هایی نهی کرده است (مکارم شیرازی و همکاران، ١٣٧٤). همچنین در آیه ٥٩ سوره احزاب: «یا أیها النبی قل لأزواجک وبناتک ونساء المؤمنین یدنین علیهن من جلابیبهن ذلک أدنی أن یعرفن فلا یؤذین وکان الله غفورا رحیما»، ای پیامبر! به همسران و دختران خویش و بانوان با ایمان بگو که روپوش خود را برگیرند تا به عفاف و حریت شناخته شوند و مورد آزار و تعرض هوسرانان قرا نگیرند و خداوند، آمرزنده و مهربان است. «یا نساء النبی لستن کأحد من النساء إن اتقیتن فلا تخضعن بالقول فیطمع الذی فی قلبه مرض وقلن قولا معروفا*وقرن فی بیوتکن ولا تبرجن تبرج الجاهلیۀ الأولی وأقمن الصلاة وآتین الزکاة وأطعن الله ورسوله إنما یرید الله لیذهب عنکم الرجس أهل البیت ویطهرکم تطهیر» «احزاب /٣٣-٣٢). پیامبر گرامی اسلام (ص) و معصومین (ع) علاوه بر تأکیداتی که بر رعایت حجاب داشته اند، با ارائه دستورالعمل هایی، جامعه اسلامی را به سوی تهذیب و پاکی، رهنمون نموده اند. روزی، اسماء که خواهر زن پیامبر (ص) بود، با جامه بدن نما و نازکی به خانه پیامبر (ص) آمد. رسول خدا، روی خود را از او برگرداند و فرمود: «ای اسماء! زن، وقتی به حد بلوغ رسید، نباید جایی از بدن و اندامش دیده شود، مگر صورت و دست ها»(اشعث سجستانی، بی تا). همچنین فرمودند: «خداوند، مردانی را که شبیه زن میشوند و زنانی را که خود را شبیه مرد قرار میدهند، نفرین کرده است» (مجلسی، ١٤٠٤ق). غفاف موضوع مهمی نزد پیامبر خدا (ص) بود که فرمودند: «نسبت به زنان مردم، عفیف باشید تا زنان شما عفیف بمانند» (حرعاملی، ١٣٧٠). شهید مطهری درباره حدود پوشش و حجاب و از آن جمله پوشش مو می فرمایند: در اینکه پوشاندن غیروجه و کفین بر زن واجب است، از لحاظ فقه اسلام هیچگونه تردیدی وجود ندارد. این قسمت جزء ضروریات و مسلمات است، نه از نظر قرآن و حدیث و نه از نظر فتاوی در این باره اختلاف و تشکیلی وجود ندارد، آنچه مورد بحث است پوشش چهره و دست ها تا مچ است (مطهری، ١٣٧٩).

قابل ذکر است باتوجه به احادیثی که از شیعه و سنی نقل شد، در این مسئله میان مذاهب اسلامی اجماع وجود دارد و همگی بالاتفاق پوشاندن همه مو را برای خانمها واجب می دانند و البته در موردپوشاندن وجه کفین (کف دودست و کف دو پا و گردی صورت) با یکدیگر اختلاف نظر دارند. بر اساس آیات سوره های مبارکه نور و احزاب چنین استنباط میشود که حجاب فقط پوشش ظاهری نیست، بلکه به وجوه دیگری از حجاب اشاره دارد.

٥-١- حجاب ظاهر و جسم

خداوند متعال از پیامبر (ص) خواسته است تا همسران و دختران خود و نیز همسران اهل ایمان را به حفظ نوعی از پوشش دعوت می کند تا از این رهگذر مورد اذیت و آزار قرار نگیرند: «یا أیها النبی قل لأزواجک وبناتک ونساء المؤمنین یدنین علیهن من جلابیبهن ذلک أدنی أن یعرفن فلا یؤذین وکان الله غفورا رحیما»(احزاب /٥٩) ای پیامبر به زنان و دخترانت و به زنان مؤمنان بگو پوششهای خود را بر خود فروتر گیرند این برای آنکه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند [به احتیاط] نزدیکتر است و خدا آمرزنده مهربان است. در این آیه ی شریفه بی آن که خداوند، حد و اندازه و ریز مسائل حجاب و پوشش را بیان کند دستور میدهد که پوشش و فرو انداختن چادر یا روسریهای خانواده ی پیامبر (ص) و سایر مؤمنین به گونه ای باشد که مانع جلب نگاه ها و آزارها شود. در سوره ی مبارکه نور آیه ٣١ خداوند بخش دیگری از پوشش و حجاب را برای بانوان مسلمان یادآور شده است: «وقل للمؤمنات یغضضن من أبصارهن ویحفظن فروجهن ولا یبدین زینتهن إلا ما ظهر منها ولیضربن بخمرهن علی جیوبهن...» و به زنان با ایمان بگو دیدگان خود را [از هر نامحرمی] فرو بندند و پاکدامنی ورزند و زیورهای خود را آشکار نگردانند مگر آنچه که طبعا از آن پیداست و باید روسری خود را بر سینه خویش [فرو] اندازند. لذا نبود پوشش مناسب زمینه نگاه غیر اخلاقی ومفسده انگیز را به عنوان اولین مرحله در روابط فساد بر انگیز زن و مرد به وجود می آورد وپس از آن راه را بر دیگر مناسبات وانحرافات باز می کند. نگاه به زیبایی زنان حتی اگر به حد چشم چرانی که در روانکاوی نوعی ناهنجاری شمرده میشود، نرسد، انحراف از مسیر حق وخروج از دایره کرامت وانسانی محسوب میشود. خداوند متعال وعده داده است که هر کس از نگاه های حرام چشم بپوشد، لذت ایمان را به او بچشاند.

٥-٢- حجاب گفتار

صدای زیبای زنان، برای مردان انگیزش شهوانی داشته و مفاسدی را به دنبال خواهد داشت بدیهی است که در چنین موردی برای جلوگیری از مفاسد و در واقع جلوگیری از سوء استفاده از این نعمت در اسلام، محدودیت وضع شده است. از آنجا که آستانه دید وشنوایی مردان به جنس مخالف حساس است؛ از این رو محدودیت های شدید تری در خواندن وحتی صحبت کردن برای زنان قرار داده شده است (حسینی، ١٣٨٩). خداوند درباره ی حجاب، به شیوه ی مخصوصی از سخن گفتن و کارکرد آن در تعامل اجتماعی زنان، نظر دارد و بی آن که از واژه ی حجاب استفاده کند، می فرماید: «یا نساء النبی لستن کأحد من النساء إن اتقیتن فلا تخضعن بالقول فیطمع الذی فی قلبه مرض وقلن قولا معروفا» (احزاب /٣٢)، ای همسران پیامبر شما مانند هیچ یک از زنان [دیگر] نیستید اگر سر پروا دارید پس به ناز سخن مگویید تا آنکه در دلش بیماری است طمع ورزد و گفتاری شایسته گویید. آیه ی شریفه فوق با پیش فرض مشروعیت و روا بودن اصل سخن گفتن زن با مرد نامحرم، سخن گفتن زنان با مردان نامحرم را به دو گونه تقسیم کرده است؛ قسم نخست، سخن گفتن معمولی و متعارف است که در آن هیچ تغییری در آهنگ و طنین صدای زن، رخ نمیدهد و نیز واژه ی مورد استفاده از واژه های معمول و متعارف فراتر نمیرود و قسم دوم؛ اینکه سخن گفتنی که درآن واژه ها به گونه خاصی لطیف و تحریک آمیز انتخاب شده و یا با لحن و طنین خاصی ادا میشود.

قرآن کریم، از شیوه ی دوم، نهی کرده است و دلیل آن را چنین بیان کرده است که سخن گفتن متعارف و معمولی از طمع و انگیزش هوس افراد مریض و بیمار دلی که با احساس هر نشانه و زمینه ای، در پی بهره جویی و کامجویی برمیآیند، جلوگیری میکند.

٥-٣- حجاب رفتار

پاره ای از رفتارها در تعامل و معاشرت زنان و مردان چنان است که پیام های ویژه ای را در دو سوی طهارت و پاکی و یا انحراف و آلودگی، برای طرف مقابل به همراه دارد. در قرآن کریم نمونه هایی از این گونه رفتارها یاد شده و مسلمانان به ویژه بانوان مسلمان که شیوه های رفتاری آنان حساسیت بیشتری را سبب میشود، دستور داده شده که از چنان شیوه های رفتاری بپرهیزند؛ که ازجمله ی آن ها «خودنمایی» است. «وقرن فی بیوتکن ولا تبرجن تبرج الجاهلیۀ...» (احزاب /٣٣)، و همچون دوران جاهلیت نخستین (در میان مردم) ظاهر نشوید. علامه مجلسی می گوید: «التبرج هو ا ظهار المراه زینتها ومحاسنها للرجال»، تبرج این است که زن زینت وزیبایی های خود را برای مردها آشکارکند (مجلسی، ١٤٠٤ق). همچنین مفسر قرآن علامه طباطبایی در توضیح معنای «تبرج» چنین بیان نموده است: «تبرج، یعنی خود را نشان دادن برای مردم است، همانگونه که ساختمان های رفیع در چشم بینندگان، خودنمایی میکنند.» (طباطبایی، ١٤١٧ق). براین اساس، زنان مسلمان باید در معاشرت ها و رفتارهای خود چنان کنند که نگاه هوس آلود دیگران را جلب نکرده و زمینه ی مزاحمت و فساد را فراهم نیاورند.

٦-حجاب در دین یهود

پایه زندگی اجتماعی یهودیان، خانواده است و تلمود[1] پیوسته مراقب است تا پاکی واستواری آن را حفظ کند. با توجه به اهمیت زیادی که زن در زندگی خانواده دارد، تلمود به وی مقام و منزلتی شایسته میدهد. تورات، کتاب مقدس یهودیان، در موارد متعددی به طور صریح ویا ضمنی، حجاب و پوشش زن و مسایل مربوط به آن را مورد تأکید قرار داده و در برخی از آیات از واژه «چادر» و «برقع» که به معنای روپوش صورت است، نامبرده است. در سفر پیدایش آمده است: «چون تامار دید که شیله بزرگ شده است وهنوز با او ازدواج نکرده است، لباس بیوه زنی اش را عوض کرد وروبندی به صورت خود زد و با چادری خود را پوشانید». در داستان اشعیای نبی آمده است: خداوند می فرماید: «ای بابل از تختت فرود بیا و در خاک وخاکستر روی زمین بنشین، روزی تو مثل دختری باکره بودی، شهری تسخیره نشده، اما دیگر ظریف ولطیف نیستی! اکنون تو یک برده ای ! سنگ آسیاب را بچرخان وگندم را آرد کن، حجاب خود را بردار و لباس های نفیست را از تن درآور (عهدین، ١٣٨١). پس از این داستان می توان چنین نتیجه گرفت که زنان در آن زمان حجاب به سر داشتند.

٦-١-حجاب ظاهر و جسم

در نقل ماجرای ازدواج اسحاق آمده است: «وقتی ربکا، اسحاق را دید، از شتر خود پایین آمد و از مباشر ابراهیم پرسید: «آن مرد کیست که از مزرعه به طرف ما می آید؟» مباشر جواب داد: «او آقای من است، پس ربکا صورت خود را با روبند پوشانیدو سپس بر دروازه روستای عناییم که در سر راه تمنه است، نشست (عهدین، ١٣٨١).

٦-٢- حجاب گفتار و رفتار

درکتاب گنجینه ای از تلمود آمده است: «زنانی که در موارد زیر به رفتار وکردار آن ها اشاره میشود، ازدواجشان باطل است و مبلغ کتوبا (مهریه) به ایشان تعلق نمیگیرد: زنی که از اجرای قوانین دینی یهود سرپیچی می کند وفی المثل بدون پوشانیدن سر خود به میان مردم می رود، در کوچه وبازار پشم می ریسد و با هر مردی از روی سبک سری به گفتگو می پردازد. زنی که در حضور شوهر خود به والدین او دشنام میدهد. زنی که در خانه با شوهر خود با صدای بلند درباره امور زناشویی صحبت و همسایگان او آن را می شنوند که چه می گوید». درخصوص رفتار زنان، چنین آمده است: «اگررفتارزن فضاحت آمیز باشد، شوهر حق دارد او را بدون پرداخت مبلغ کتوبا (مهریه) طلاق دهد (کهن، ١٣٩٠).

٧-حجاب در دین مسیحیت

در مسیحیت، حجاب زنان امری واجب به شمار می آمده است. تصویرهایی که از پوشاک مسیحیان و مردم اروپا انتشار یافته است، به وضوح نشان می دهد که حجاب در بین زنان، کاملا رعایت می شده است. اشنایدر»، در کتاب «پوشاک اقوام مختلف»، برخی از تصاویر مربوط به زنان مسیحی را آورده اند که نشان می دهد همگی آن ها دارای لباسی بلند و پوشش سر می باشند (اشنایدر، ١٣٧٠). دکتر «حکیم الهی» استاد دانشگاه لندن درکتاب «زن و آزادی» پس از تشریح وضعیت زن نزد اروپاییان، در مورد حکم پوشش و حجاب زن نزد مسیحیت، عقاید «کلمنت» و «ترتولیان»، (دو مرجع مسیحیت و دو اسقف بزرگ) را درباره حجاب بازگو میکند: «زن باید کاملا در حجاب و پوشیده باشد، الا آن که در خانه خود باشد؛ زیرا فقط لباسی که او را می پوشاند، می تواند از خیره شدن چشم ها به سوی او مانع گردد. زن نباید صورت خود را عریان ارائه دهد تا دیگری را با نگاه کردن به صورتش وادار به گناه نماید. برای زن مؤمن عیسوی، در نظر خداوند، پسندیده نیست که نزد بیگانگان به زیور آراسته گردد و حتی زیبایی طبیعی آن نیز باید مخفی گردد؛ زیرا برای بینندگان خطرناک است» (حکیم الهی، ١٣٤٢). در کتاب مقدس انجیل بر پوشیدن لباس مناسب و در مورد حجاب و پوشش در مراسم عبادی تأکید شده است در اول قرنتیان آمده است: اما می خواهم بدانید که سر هر مرد، مسیح است وسر هر زن، شوهر اوست وسر مسیح، خداست. پس مردی که با سر پوشیده دعا کند یا پیامی از طرف خدا بیاورد، سر خود یعنی مسیح را رسوا ساخته، همچنین زنی که با سر برهنه دعا کند یا پیامی از خدا بیاورد سر خود یعنی شوهرش را رسوا ساخته و با زنی که سرش تراشیده شده، هیچ فرقی ندارد. اگر پوشاندنیدن یا نپوشانیدن سر برای زن مهم نیست، پس سر خود را هم بتراشد و اگر تراشیدن موی سر را برای زن رسوایی به بار می آورد، بهتر است که سر او هم پوشیده باشد. خودتان قضاوت کنید آیا شایسته است زن با سر برهنه در پیشگاه خدا دعا کند؟ (عهدین، ١٣٨١).

٧-١-حجاب ظاهر و جسم

درکتاب «انجیل» آمده است: «... و همچنین زنان خویشتن را بیارآیند، به لباس مزین به حیا و پرهیز، نه به زلف ها و طلا و مروارید و رخت گران بها، بلکه چنان که زنانی را می شاید که دعوای دینداری میکند به اعمال صالحه...» (عهدین، ١٣٨١).

مسیحیت برای از بین بردن زمینه هر گونه تحریک وتهیج، زنان را به صورت شدیدتری به رعایت کامل پوشش ودوری از از هر گونه آرایش وتزیین فراخواند. به همین طریق شما ای زنها، مطیع شوهرهای خود یاشید تا چنانچه بعضی از آن ها به کلام خدا ایمان ندارند، به وسیله رفتار شما ایمان آورند. بدون آنکه شما به آن ها چیزی بگویید؛ زیرا آن ها رفتار نیک وخداترسی شما را خواهند دید. زیبایی شما نباید در آرایش ظاهری باشد که به آرایش مو وپوشیدن جواهرات ولباس زیبا بستگی دارد؛ بلکه زیبایی شما باید در باطن باشد. درون خود را با گوهر فنا ناپذیر یک روح آرام و ملایم بیارایید، زیرا این نوع زیبایی در نظر خدا ارزش بیشمار دارد. به این طریق بود که زنهای مقدسی که در قدیم به خدا توکل داشتند، خود را زیبا می ساختند. آن ها مطیع شوهران خود بودند، مثل سارا که از ابراهیم اطاعت کرده واو را «ارباب» خطاب می نمود. پس اگر شما هم نیکوکاری کنید و از چیزی نترسید دختران او خواهید بود و شما را زینت ظاهری نباشد از بافتن موی و متحلی شدن به طلا و پوشیدن لباس، بلکه انسانیت باطنی قلبی در لباس غیر فاسد روح حلیم و آرام که نزد خدا گرانبهاست (همان). در روایات ما نیز چنین آمده است: حضرت عیسی فرمود: از نگاه کردن به زنان بپرهیزید؛ زیرا شهوت را در قلب می رویاند و همین نگاه، برای ایجاد فتنه در شخص نگاه کننده، کافی است (قمی، بی تا). حواریون و پس از آن ها پاپ ها و کاردینال های بزرگ که دستورهای دینی آنان از طرف کلیسا و مذهب مسیحیت لازم الاجرا شمرده می شد، با شدتی هرچه تمام تر زنان را به پوشش کامل و دوری از آرایش های جسمی فرامی خوانده اند.

٧-٢- حجاب گفتار و رفتار

درانجیل مقدس آمده: «ای زنان، شوهران خود را اطاعت نمایید تا اگر بعضی نیز مطیع کلام نشوند، سیرت زنان ایشان را بدون کلام دریابد، چون که سیرت طاهر و خدا ترس شما را ببینند (عهدین، ١٣٨١). همچنین اشاره شده است: «زنانشان نیز باید سنگین و موقر بوده وشایعه ساز نباشند و در هر امری خویشتن دار و با وفا باشند (همان). عهد جدید در مورد نهی از نگاه ناپاک به بیگانگان را خاطر نشان ساخته و در انجیل متی آمده است: «بنابراین اگر دست یا پای تو، تو را به گناه بکشاند آن را قطع کن و دور بینداز، زیرا برای تو بهتر است که بدون دست یا پا وارد حیات گردی تا با دو دوست و دو پا به داخل آتش ابدی افکنده شوی و اگر چشم تو، تو را به گناه می کشاند، آن را در آور ودور بینداز، زیرا بهتر است که با یک چشم وارد حیات شوی تا با دو چشم به آتش دوزخ افکنده شوی. (همان).

٨-نتیجه گیری

ادیان الهی، به خاطر تناسبشان با فطرت و احکام کلی، جهت و شیوه واحدی دارند و پوشش زن از احکام مشترک همه ادیان ابراهیمی بوده و تمایل به پوشیدگی را امری درونی و فطرتی بیان داشتند. مسئله حجاب و عفاف ضمن داشتند مشترکات بین ادیانی، تنها نقطه تفاوت در حدود و گاه فلسفه حجاب میباشد. مسئله حجاب و عفاف و ضرورت آن در آئین یهود با توجه به متون کتاب مقدس و تعالیم انبیاء الهی، امری مسلم و غیر قابل انکار است. موارد متعدد و مختلفی را می توان نشان داد که صراحتا برپوشش زنان و کیفیت و حدود آن تأکید گردیده است. درلفظ چادر و برقع و روبندی استفاده شده که چگونگی حجاب در این آئین را به تصویر کشیده است. مسیحیت نه تنها احکام شریعت یهود در مورد حجاب زنان را تغییر نداد، بلکه قوانین شدید آن را استمرار بخشیده است و در برخی از موارد، قدم را فراتر نهاده و با تأکید بیشتری، وجوب حجاب را مطرح ساخته و تأکید بر تجرد گرائی داشته است، اما اسلام حد اعتدال و میانه روی قبول داشته و مردم و زنان بطور جداگانه به داشتن حجاب و عفاف دعوت می نمود. در خاتمه چند راهکاربه شرح به اجمال آورده میشود: 

- تقویت اعتقادات و ایمان

- شناساندن الگوهای والا و برتر  

- احیای فرهنگ اصیل اسلامی

منابع و مآخذ

١. قرآن مجید.

٢. عهدین. (١٣٨١). تهران: نشر سرخدار.

٣. آشتیانی، جلال الدین (١٣٨٣)، تحقیقی در دین یهود، تهران: نشر نگارش.

٤. ابن منظور، محمد بن مکرم. (١٤١٤ق). لسان العرب. ترجمه: جمال الدین میر دامادی. بیروت: نشردارالفکرللطباعه والنشر والتوزیع، دار صادر.

٥. اشنایدر، براون. (١٣٧٠). پوشاک اقوام مختلف. ترجمه: یوسف کیوان. نشر: کارگاه هنر.

٦. اشعث سجستانی، ابوداودسلیمان. (بی تا). سنن ابی داود. بیروت: نشر المکتبه العصریه.

٧. حرعاملی، محمد بن حسن. (١٣٧٠). وسائل الشیعه. بیروت: نشر دارالحیاء التراث العربی.

٨. حسینی، سید ابراهیم. (١٣٨٩). شخصیت وحقوق زن. قم: نشر معارف.

٩. حکیم الهی، هدایت اله. (١٣٤٢). زن و آزادی و ضرب المثل های ملل راجع به زنان. تهران: نشر فردوسی.

١٠. دهخدا، علی اکبر. (١٣٧٣). لغت نامه دهخدا. تهران: نشر دانشگاه تهران.

١١. دورانت، ویل. (١٣٧٦). تاریخ تمدن. ترجمه: احمد آرام ودیگران. تهران: نشر علمی و فرهنگی.

مطالعات ادبیات، عرفان و فلسفه» پاییز 1397، دوره چهارم - شماره 3 (صفحه 160)

١٢. راغب اصفهانی، حسین بن محمد. (١٤١٢). معجم المفردات الفاظ القرآن. تهران: نشر موسسه اسماعیلیان.

١٣. طباطبائی، سید محمدحسین. (١٤١٧ق). المیزان فی تفسیر القرآن. ترجمه: سید محمد باقر موسوی. قم: نشر حوزه علمیه قم.

١٤. فراهیدی، خلیل بن احمد. ( ١٤٠٥ق). العین. تحقیق: مهدی مخزومی و ابراهیم سامرایی، چاپ دوم. قم: نشردارالهجرت.

١٥. قاضی زاده، کاظم. (١٣٨٦). عفاف در آیات قرآن و نگاهی به روایات. فصلنامه کتاب زنان. شماره ٣٦.

١٦. کهن، ابراهام. (١٣٨٢). گنجینه ای از تلمود. ترجمه: امیر فریدون گرگانی. تهران: نشر اساطیر.

١٧. مکارم شیرازی، ناصر و همکاران. (١٣٧٤). تفسیر نمونه. تهران: نشر دارالکتب الاسلامیه.

١٨. مجلسی، محمد باقر. (١٤٠٤ق). بحارالانوار. بیروت: نشرموسسه الوفاء.

١٩. مطهری، مرتضی. (١٣٧٩). مسئله حجاب. تهران: نشر صدرا.

٢٠. معین، محمد. (١٣٨٧). فرهنگ فارسی. تهران: نشر امیر کبیر.

پی نوشت

 

[1] یکی از کتاب های اصلی یهودیت است.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان