نمایندگان صنفی تمام دانشکدههای پزشکی کشور در نامهای خطاب به وزیر بهداشت خواستار رسیدگی به مشکلات دستیاران تخصصی شدند.
به گزارش به نقل از فارس، متن این نامه به شرح زیر است:
«بسمه تعالی
لایحب الله الجهر بالسوء من القول الا من ظلم...
(قرآن کریم، سوره نساء، آیه 148)
وزیر محترم بهداشت، درمان و آموزش پزشکی
جناب آقای دکتر نمکی
سلام علیکم
همان گونه که مستحضر هستید طی چند هفته گذشته خبر در گذشت دستیار تخصصی دانشگاه علوم پزشکی تهران، مرحوم دکتر رسول قائدی که طی دوران تحصیل متحمل کشیک های طاقت فرسا و فشار کاری بسیار بالا بودند، آحاد جامعه میهن عزیزمان بالاخص جامعه دانشگاهی را متاثر کرده است و همگان را به این فکر فرو برده که مگر چه شرایطی در بیمارستانهای ما حاکم است که روز به روز آن دسته از نخبگان علمی (دستیاران و کارورزان) کشور هم که برای خدمت و اعتلای کشورشان در وطن مانده اند، جان به جان آفرین تسلیم می کنند؟ ناگفته پیداست رسول قائدی اولین فردی نیست که با سابقه انجام کشیکهای غیرمنطقی و نسنجیده از میانمان می رود و آخرین فرد هم نخواهد بود.
هرچند به درستی اشاره شده که ایشان در هنگام وقوع آن حادثه تلخ درحال انجام خدمترسانی در بیمارستانهای آموزشی-درمانی تابعه وزارت بهداشت نبودند اما برخورد علمی با پیشزمینه آنچه رخ داده – افزایش معنی دار ریسک تهدید حیات در کشیکهای بالای 24 ساعت- تنها روش مورد انتظار و شایسته وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در این خصوص خواهد بود.
میدانید که یکی از شاخص های پیشرفت و توسعه هرکشور در جهان، داشتن سرمایههای انسانی کارا، بهره ور و توانمند است ولی پس از طرح تحول نظام سلامت که با اهداف مثبتی آغاز شد متولیان وزارت بهداشت در آن زمان بدون توجه به امکانات و نیروی انسانی مناسب این طرح را شروع کردند که در حال حاضر موجب لگدمال شدن نیروی انسانی در تمام سطوح در بیمارستانها گردیده است. بر خلاف کشورهای پیشرفته جهان که شعارشان پیشگیری بهتر از درمان است، وزارت بهداشت تمرکزش را بر درمان گذاشت و با توجه به افزایش بی رویه مراجعات غیر ضروری منتج از آن طرح، موجب افزایش فشار کاری بر دستیاران و اینترن های بیمارستانها گردید.
ارائه دهنده اصلی خدمات درمانی در بیمارستانهای آموزشی-درمانی وزارت بهداشت، رزیدنتها ( دستیاران تخصصی پزشکی ) و اینترنها ( دانشجویان آخرین مقطع پزشکی عمومی) هستند و خلا های سیستم درمانی به وسیله ایشان پر می گردد. دانشجویی که قرار بود آموزش هدف او و ویزیت بیمار، برایش مسیر نیل به این هدف باشد، امروز به نیروی کار ارزان قیمتی تبدیل شده است که آموزش که هیچ، خودش هم فراموش شده است.
در حالی که طبق قانون کار در اروپا ساعات کار رزیدنتها در بیمارستانها حداکثر 40 الی50 ساعت و طبق شورای اعتبار بخشی تحصیلات عالی امریکا حداکثر 80 ساعت می باشد اما در ایران این رقم حداقل قریب به 100 ساعت لحاظ شده و در کمال ناباوری حداکثری برایش تعیین نشده است و در موارد قابل توجهی شاهد 140-160 ساعت هستیم یعنی عددی بیشتر از اردوگاه های کار اجباری. از حق بیمه محروم هستند و مجبورند بی خوابی و کشیک های بیش از 36 ساعته و حتی تا 120 ساعته را متحمل گردند. این مسئله در حالی است که معیارهای سازمان جهانی بهداشت، بی خوابی بیش از 24 ساعت را با مصرف الکل در قالب قیاس مطرح می نمایند! تنها همین بی خوابی ها، فشار فکری و روانی بر رزیدنتها و اینترن ها کافی است تا کاهش انگیزه، افزایش افسردگی و به خصوص افزایش خطاهای پزشکی را موجب گردد. مقوله افزایش خطاهای پزشکی به قدری مسلم و حیاتی است که شورای اعتبار بخشی تحصیلات عالی امریکا (ACGME) رزیدنتها را موظف به رعایت استانداردی نمود که در آن استراحت 10 ساعته بین شیفت ها، محدودیت هر شیفت24 ساعته، یک روز مرخصی در هفته و فراغت از اقدامات درمانی-آموزشی و.. لحاظ شد. پس از این اجبار بود که خطاهای پزشکی کاهش یافت ، آموزش رزیدنتها بهتر شد و رضایت بیماران نیز افزایش چشمگیر یافت. قابل ذکر است که چنین مطالعات مشابهی در خصوص اینترن ها (کارورزان) نیز وجود دارد که در آن حوزه نیز اینترن در کشور ما با 10 کشیک 30 ساعته در ماه و بیش از 80 ساعت کاری در هفته، فاصله زیادی با آن معیارهای کشیک حداکثر 16 ساعته و... دارد.
در سال 1388، قانون ارتقاء بهره وری کارکنان بالینی نظام سلامت مصوب مجلس شورای اسلامی گردید. آیین نامه اجرایی این قانون حداکثر 44 ساعت در هفته را برای فعالیت کارکنان بالینی جایز می داند و حتی در نوبت های شب و ایام تعطیل، زمان را با ضریب 1.5 محاسبه می نماید. با این حال هیچوقت، هیچ یک از این قوانین شامل حال دانشجویان اینترن پزشکی و دستیاران تخصصی نگردیده است.
نکته قابل توجه دیگری که نظر شما را بدان جلب می نماییم آن است که از لحاظ پرداختی به گواهی معتبرترین مراجع حوزه سلامت -برای مثال medscape.com- رزیدنتها در سایر کشورها بهطور متوسط 60 هزار دلار در سال دریافتی دارند که با احتساب قیمت دلار امروز معادل ماهی 70 میلیون تومان خواهد شد. رقمی که نسبت به میانگین درآمد افراد در همان کشورها نیز بسیار قابل توجه است. اما در ایران رزیدنتها با مدرک پزشک عمومی ماهیانه 1.1 الی 2.5 میلیون تومان در بهترین حالت دریافتی دارند که نه تنها با خط فقر در کشور فاصله بسیار دارد از حقوق پایه، آن هم با 44 ساعت کار در هفته در ایران نیز کمتر است و کفاف زندگی و خانواده را نمی دهد.
شرح وظایف کلی، مرخصی های منوط به تایید مراتب بالادستی، عدم تعریف زمان استراحت پس از کشیک و حتی عدم وجود برنامه مدون کاری رسمی از اشکالات آیین نامه های مربوط به دستیاران و اینترن هاست.
کشیکهای دستیاران در کشور علی رغم سایر نقاط جهان، بدون سقف است، قوانین مشخص انضباطی ندارد و درحالی که فرد به طور معمول در چهارمین دهه زندگی خود بسر می برد و اجازه کار دیگری به جز همان دستیاری تخصصی پزشکی برای تامین هزینه زندگی و خانواده اش را ندارد، باید با داشتن مدرک دکتری حرفه ای پزشکی با آن حقوق زیرخط فقر و زیر حداقل حقوق پایهی رزیدنتی از عهده مخارج خانواده و زندگی خود برآید. رخدادی که عملا ممکن نیست. بررسی این مسئله به خوبی نشان میدهد عدم موفقیت هایمان در تسهیل فرایند ازدواج نخبگان چگونه شکل گرفته است.
تعهدات گرفته شده توسط وزارت بهداشت از دستیاران و دانشجویان پزشکی عمومی نیز که حقاً تلخ و دردآور است. اگر این تعهد یکطرفه را نپذیرید اجازه تحصیل دستیاری تخصصی یا پزشکی عمومی را ندارید!
رزیدنت مظلوم تعهد می کند هر گونه تخلف از قرارداد -که مصداق آن بر عهده وزارت بهداشت است – صورت پذیرد، حق هیچگونه شکایت به مراجع قضایی را ندارد! در بندی از این تعهد آمده که وزارت در زمان حیات رزیدنت وکیل و در زمان ممات او وصی میباشد! و در اوج این تعهد تاریخی سیاه ، در صورت مرگ رزیدنت، ضامنانِ این تعهد باید خسارت وزارت بهداشت را پرداخت کنند و پس از اتمام تحصیل باید به 2-3 برابر مدت تحصیل در مناطقی که وزارتخانه اعلام می کند خدمت کند. در حالی که دانشجویان طرح تعهد خدمت، خواسته یا ناخواسته بر ظرفیت های سهمیه آزاد تاثیرگذاشته اند، دیگر چگونه بر خدمت چند برابری مدت زمان تحصیل برای فارغ التحصیلان پزشکی عمومی و تخصص تاکید می شود؟ پس هدف اختصاص آن سهمیه ها چه بوده است؟ ضمن آن که قابل ذکر است اساس وجود طرح اجباری پزشکان که در تقریبا هیچ نقطه ای در جهان یافت نمیشود، خود اساسا محل سوال است. مگر در این کشور، فقط دانشجویان و دستیاران پزشکی هستند که از هزینه بیت المال تحصیل می کنند؟ طنز تلخ آن جاست که تازه این افراد مولد هم هستند و در کنار فعالیت های آموزشی، انجام وظایف سنگین درمانی وزارت بهداشت را نیز به دوش میکشند.
نتیجه این شرایط وزارت بهداشت، چیست؟ اخلاق است؟ مسئولیت پذیری است؟ وجدان کاری است؟ ماندن برای خدمت است؟
همه این شرایط، به جرم خدمت به مردم کشور و ماندن در ایران رقم خواهد خورد. بهتر است علت عدم بازگشت 100 هزار پزشکی که در خارج از کشور حضور دارند به میهن عزیزمان را بررسی نماییم.
امروز اگر به بیمارستان های آموزشی – درمانی وزارت تابعه مراجعت نمایید به خوبی خواهید دید که شرایط دستیاران و اینترن ها به مثابه بردگانی بدل گشته است که بی وقفه برای پیشبرد اهداف درمانی آن بیمارستان ها مشغول دوندگی هستند. آن هم با شرایط غیر استانداردی که با هیچ منطق و انسانیتی سازگاری ندارد. چه برسد به آن که شایسته مملکتی اسلامی با نگاه اقامه عدل در میان آحاد جامعه باشد.
در این مجال 3 پیشنهاد خدمت حضرتعالی مطرح می گردد:
1- بلند مدت: اجرای صحیح طرح ارجاع نظام سلامت که سال هاست اجرای عملیاتی آن به آرمانی دست نیافتنی مبدل گشته است. البته به حمدلله حضرتعالی نیز نظر مثبتی پیرامون اجرای آن دارید.
تمامی سیستم های موفق بهداشتی جهان از این طرح ارجاع استفاده کرده اند. این طرح جلوی ارجاعات غیر ضروری را میگیرد، از هدر رفتن هزینه های بهداشتی به شدت می کاهد، از سردرگمی بیمار جلوگیری می نماید، آموزش پزشکی را بهبود می بخشد، موجب کاهش میزان مخارج سیستم بیمه می شود، خدمات پیشگیری به جای خدمات درمانی در اولویت قرار میگیرد، فشار ناشی از سیستم روی پرسنل کم می شود، رضایت بیمار و سیستم تامین میشود و ..
البته یکی از ملزومات اصلی این طرح، ایجاد فرهنگ اعتمادسازی کامل به پزشکان در میان آحاد جامعه و همچنین پرداخت به موقع حق الزحمه ارائه دهندگان خدمت است. دو موردی که متاسفانه مسیر طی شده طی سال های اخیر دقیقا عکس آن ها بوده است.
2- میان مدت: جلوگیری از اظهار نظر افراد غیر متخصص در سیستم سلامت
افرادی با ارائه آمار اشتباه، با حمایت نهاد های خاص بارها و بارها در حوزه نظام سلامت دخالت نموده اند و مصداق آن را در آمار دروغ مربوط به مالیات پزشکان به وضوح می توان دید. به طوری که پزشکان فوت شده و پزشکان خارج از کشور را از مشمولان پرداخت مالیات به حساب آوردند. در حال حاضر نیز بار ارائه آمار اشتباه، داعیه افزایش ظرفیت های پزشکی کشور را دارند در حالی که با نگاه کارشناسانه به راحتی می توان دریافت اشکال نه در تعداد پذیرش بلکه در توزیع است و همچنین مشخصا دانشکده های پزشکی در حال حاضر توانایی و امکانات آموزش همین دانشجویان خود را هم ندارند چه برسد افزایش. تجربه چند سال قبل افزایش ظرفیت ها توسط وزارت بهداشت، با شکست روبرو شد و البته خود وزارت بهداشت نیز بعدا جلوی آن را گرفت، نگرانی جامعه دانشگاهی از تکرار این اشتباه بسیار قابل تامل است. مشخص است استقرار نظام ارجاع سلامت در سامان دهی به این مقوله بسیار موثر خواهد بود.
3- کوتاه مدت وضروری: تدوین و اصلاحیه برنامه دستیاران تخصصی و دانشجویان پزشکی عمومی پیرامون مسائل موظفی، آموزشی و دریافتی مطابق با استاندارد های اموزشی و علمی جهانی.
اهمیت توجه به مورد اخیر آنجا نمایان میگردد این درخواست شوراهای صنفی و نمایندگان دانشکدههای پزشکی همراه با درخواست بیش از 10هزارنفر از دانشجویان پزشکی عمومی و دستیاران تخصصی است که با اعلام ضرورت تجدید نظر در قوانین مربوط به دستیاران و اینترنها از طریق یکی از خبرگزاریهای معتبر رسمی کشور https://my.farsnews.com/c/8842 - خواستار پیگیری انجام این تغییرات شدهاند.
پیشاپیش از حسن همکاری حضرتعالی سپاسگزاریم.
بیست و سوم تیرماه 1398
1- شورای صنفی دانشکده پزشکی آبادان
2- شورای صنفی دانشکده پزشکی سبزوار
3-شورای صنفی دانشکده پزشکی اراک
4-شورای نمایندگان دانشکده پزشکی سمنان
5-شورای صنفی دانشکده پزشکی اردبیل
6-شورای صنفی دانشکده پزشکی شاهرود
7-شورای صنفی دانشکده پزشکی ارومیه
8-شورای صنفی دانشکده پزشکی شاهد
9-شورای مشاورین جوان دانشکده پزشکی اصفهان
10-شورای صنفی دانشکده پزشکی شهرکرد
11-شورای صنفی دانشکده پزشکی البرز
12-شورای صنفی دانشکده پزشکی شهیدبهشتی
13-شورای صنفی دانشکده پزشکی ایران
14-شورای صنفی-آموزشی دانشکده پزشکی شیراز
15-شورای صنفی دانشکده پزشکی ایلام
16-شورای صنفی دانشکده پزشکی فسا
17-شورای صنفی دانشکده پزشکی بابل
18-شورای صنفی دانشکده پزشکی قزوین
19-شورای صنفی دانشکده پزشکی بجنورد
20-شورای صنفی دانشکده پزشکی قم
21-شورای صنفی دانشکده پزشکی بقیه الله
22-شورای صنفی دانشکده پزشکی کاشان
23-شورای صنفی دانشکده پزشکی بم
24-شورای صنفی دانشکده پزشکی کردستان
25-شورای صنفی دانشکده پزشکی بندرعباس
26-شورای صنفی دانشکده پزشکی کرمان
27-شورای صنفی دانشکده پزشکی بوشهر
28-شورای صنفی دانشکده پزشکی کرمانشاه
29-شورای صنفی دانشکده پزشکی بیرجند
30-شورای صنفی دانشکده پزشکی گرگان
31-شورای صنفی-آموزشی دانشکده پزشکی تبریز
32-شورای صنفی دانشکده پزشکی گناباد
33-شورای نمایندگان دانشکده پزشکی تهران
34-شورای صنفی دانشکده پزشکی گیلان
35-شورای صنفی دانشکده پزشکی جندی شاپور اهواز
36-شورای صنفی دانشکده پزشکی لرستان
37-شورای صنفی دانشکده پزشکی جهرم
38-شورای صنفی دانشکده پزشکی ساری
39-شورای صنفی دانشکده پزشکی جیرفت
40-شورای نمایندگان دانشکده پزشکی مشهد
41-شورای صنفی دانشکده پزشکی دزفول
42-شورای صنفی دانشکده پزشکی همدان
43-شورای صنفی دانشکده پزشکی رفسنجان
44-شورای صنفی دانشکده پزشکی یاسوج
45-شورای صنفی دانشکده پزشکی زابل
46-شورای صنفی دانشکده پزشکی یزد
47-شورای صنفی دانشکده پزشکی زاهدان
48-شورای نمایندگان پزشکی دانشگاه آزاد اسلامی
49-شورای صنفی دانشکده پزشکی زنجان»