سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و مطالب رسانههای کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. هر روز 07:30 با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
درباره مواضع تحسینبرانگیز ربیعی پیرامون مثبتات اقتصادی کشور
این علی ربیعی، آن علی ربیعی نیست
«علی ربیعی»، سخنگوی دولت و از اعضای هسته سخت اصلاحات، طی یادداشتی در شماره یکشنبه گذشته روزنامه دولتی ایران به دستاوردهای اقتصادی کشور اشاره کرد و نوشت:
«چهارشنبه گذشته جمشید انصاری رئیس سازمان اداری و استخدامی گزارشی از شاخصهایی را که در پایگاه اطلاعات بانک جهانی ارائه شده در جلسه مطرح کرد و در این میان جایگاه ایران را مورد بررسی قرار داد. این روزها اتفاقی در فضای روانی و رسانهای افتاده که گزارشهای مثبت دیگر بیان و شنیده نمیشوند. گرچه امروز مردم در معیشت خود دچار سختی شدهاند که به اعتقاد من، بدون اینکه بخواهم برخی کاستیهای مدیریتی را نادیده بگیرم، بهطور اساسی ناشی از اعمال تحریم و بهم خوردن تعادلهای اقتصادی است اما برای گذار از این وضعیت و به عقب راندن تحریمگران در کنار نقد وضعیت، نیازمند بیان موفقیتها و چشماندازها هم هستیم. »
او میافزاید:
«این گزارش نشان میداد شاخص گسترش راهآهن ایران رتبه سوم در منطقه را دارد. حتی گزارشها نشان میدهد همه ایرانیان دسترسی به برق دارند. تقریباً 90 درصد روستاها در حال دریافت گاز هستند. علم و فناوری و آموزش و بهداشت ما آمار مطلوبی دارند. بهعنوان مثال در واکسیناسیون سهگانه قبل از 12 ماهگی در سال 2017 در جایگاه بالای منطقه و جهان قرار گرفتهایم. »
ربیعی تصریح میکند: روی سخن من با رسانههای مستقل و دلسوز است که خارج از هیاهوی سیاستپیشگان، در کنار بیان مشکلات مردم، نقد سیاستگذاران و عناصر قدرت، باید از تلاشها و موفقیتهای ولو کوچک هم سخن بگوییم. متأسفانه عدهای فکر میکنند با پایین کشیدن دولت آنها بالا خواهند آمد. ممکن است تصویر ذهنی این امر روی کاغذ امکانپذیر باشد اما ذهن جامعه خوانش دیگری خواهد کرد؛ از فرود دولت فرازی ایجاد نمیشود.[1]
*جای خوشوقتی است که بالاخره کسی در دولت پیدا شد که حاضر باشد به مثبتات پیرامونی و دستاوردهای نظام اسلامی در حوزههای اقتصاد، سلامت، حمل و نقل و غیره اشاره کند...
اما در این میان، گفتنیهای تلخی هم وجود دارد...
مثلا علی ربیعی تا قبل از اینکه بعنوان سخنگوی دولت، مجدداً مشغول بهکار شود، در نشست و برخاستهای رسانهای به جای اشاره به این حرفها از این میگفت که جامعه ایرانی چروکیده است، جامعه دچار مشکل بیکاری است، احتمال بروز ناآرامی فیزیکی را متصورم و غیره.
به سخن دیگر اینکه افکار عمومی در این تناقض قرار دارند که کدام چهره علی ربیعی را باور کنند!؟ چهرهای که دائما اهل سیاهنمایی است و حتی از خشونت فیزیکی در خیابانها سخن میگوید یا چهرهای که از دیگران برای عدم بیان واقعیتهای مطلوب کشور شاکی است؟
همچنین از کنایههای ربیعی درباره "رسانههای مستقل و دلسوز"! که بگذریم باید اشاره کرد که مشکل آقای ربیعی و همه کسانی که از عدم بیان مثبتات کشور رنج میبرند؛ در وهله اول، رسانهها نیستند بلکه ارکانی از ستاد مشترک دولت و اصلاحطلبان هستند.
حکما علی ربیعی در جریان هست که اسحاق جهانگیری بعنوان معاون اول رئیس جمهور در اینجا و آنجا مشغول سیاهنمایی از اوضاع کشور است. یک بار از وجود بحران در معیشت مردم میگوید، بار دیگر از فسادهای بزرگ و فراگیر شدن فساد و زمان بعدی از قرار داشتن ایران در «شرایط ته دره»!
سخنگوی دولت همچنین باید بداند که اظهاراتی مثل ایران شبیه غزه شده است، دلیلی برای صبر مردم وجود ندارد، جامعه ایرانی تکیده شده، مردم ایران ناامید و گرسنهاند و بیمارستانها نیز بزودی تعطیل میشوند را ما نگفتهایم!
بلکه صفاییفراهانی، تاجیک، حجاریان، تاجزاده، سهیلا جلودارزاده و رسانههای طرفدار دولت و اصلاحطلبان گفتهاند.
افرادی که تماماً رفقای گرمابه و گلستان شخص آقای ربیعی هستند.
مسئله بعدی که به شدت ایجاد سؤال میکند نیز اینست که چرا مثبتات اشاره شده از سوی ربیعی توسط ستاد تبلیغات اقتصادی کشور که نهادی دولتی است مورد انتشار قرار نمیگیرند!؟
ستاد تبلیغات اقتصادی با چه کارنامهای مشغول فعالیت است که نه جلوی سیاهنمایان دولتی را میگیرد و نه محملی برای انتشار مثبتات اقتصادی کشور است؟
ما تمام این اطلاعات را برادرانه در اختیار آقای ربیعی گذاشتیم و امیدواریم ایشان با یک عملگری خوب از آزمون سخت اثبات مقابله با سیاهنمایی، موفق بیرون بیاید تا مردم بدانند که سخنگوی دولت، یکی از بازیگران پروژه «فتنه اقتصادی» است یا مردی که به دنبال حقیقت میگردد!؟
در خاتمه ذکر این نکته نیز ضروری مینماید که لیست بلندبالایی از موفقیتهای کشور ایران در حوزههای مختلفی اقتصادی و اجتماعی و غیره وجود دارد که ما میتوانیم آنها را در اختیار مجموعههای دولت و شخص آقای ربیعی بگذاریم. البته همانطور که اشاره شد؛ اگر عزمی برای انتشار و بیان این موفقیتها باشد...
***
اعتراض یک اصلاحطلب ناامید به کرختی مردم در مقابل حاکمیت!
«محمدرضا تاجیک»، فعال اصلاحطلب و از تئوریسینهای جریان سیاسی خاص، به تازگی گفتوگوی مفصلی با اعتمادآنلاین انجام داده و طی آن مقولاتی مثل ناامیدی مردم، وجود زمینه شورش و فاسد بودن حاکمیت را مورد تأکید قرار داده است!
تکّههایی از این گفتوگو را در ادامه به انتخاب مشرق میخوانید:
_ شکاف نسلی، شکاف فقر و غنا، شکاف جنسیتی، شکاف قومیتی و شکاف خردهفرهنگها و همچنین شکاف هویتی که روح جامعه را خدشهدار میکند، در حال رسیدن به یک تقاطع هستند. از طرف دیگر ما نوعی شکاف داریم به نام شکاف «ملت-دولت»، که در تاریخ امروز حاد میشود. البته از گذشته هم بود و اکنون در حال رادیکالیزه شدن و همسویی با شکافهای دیگر است.
_ امید به آینده به حداقل رسیده است... امید به روز بهتر، به فردای بهتر، به طوری جدی کاهش پیدا کرده است. در واقع در ذهن هر انسان ایرانی ضربالمثل «هر سال، دریغ از پارسال» تداعی میشود و حسرت دیروز را میخورد و به فردای بهتر نه امید دارد و نه تجربهاش میکند.
_ و در شرایطی قرار داریم که به قول حافظ «شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین حائل»؛ ما در چنین شرایطی باید تصمیم بگیریم از این کرختی خارج شویم.
_ نشانههایی هم میتواند باشد تا مردم «تلاش برای تغییر و ترمیم» را جدی بگیرند. یکی از این نشانهها رفع حصر خواهد بود.
_ مردم میدانند منشاء خیلی از این فسادها ریشه در ساحت قدرت و سیاست دارد و نه در قاعده هرم جامعه!
_ تغییر در نوع نگرش و سیاست شورای نگهبان نیز از پالسهایی است که موثر واقع خواهد شد، چون این پیام را به مردم میدهد که «میخواهیم گشایشی ایجاد کنیم»، اگر اینچنین نشود، ره به جایی نخواهیم برد و طبیعتاً با شرایطی مواجه میشویم که آن اقلیت ثابت را به کار بگیریم و اکثریت عظیمی که هر روز بر تعدادشان هم افزوده میشود منفعل و معترض خواهند ماند. چنین جامعهای همواره در معرض تهدید و بحران است.
_ یک رأس هرمی وجود دارد که همان اصحاب قدرت، ثروت و سیاست هستند که برای حفظ شرایط موجود تلاش میکنند و هیچ تغییری را برنمیتابند، در حالی که قاعده هرم جامعه تغییر را ضروری میداند و طلب میکند که باعث میشود این دو شکاف عمیقتری پیدا کرده و در یک رابطه آنتاگونیستی با هم قرار میگیرند که این، زمینه را برای بروز و ظهور جنبشها، شورشها و خیزشهای گوناگون باز میکند.
_ جامعه کرخت شده است. این خیلی بد است.[2]
*پیش از تاجیک، سعید حجاریان نیز طی اظهاراتی به رخوت مردم در مقابل نظام اعتراض کرده بود! [3]
شخص تاجیک، غیر از اظهارات بالا، چندی قبل صحبتهایی دیگری را مطرح کرد مبنی بر اینکه دیگر دلیلی برای صبر مردم وجود ندارد. [4]
او در یک موضعگیری دیگر نیز نوید تکرار اغتشاشات دیماه 96 را داده است.
تحلیلگران درباره این اصرار معاریف و تئوریسینهای جریان چپ به معترضسازی از مردم و به خیابان کشاندن آنها از این میگویند که ستاد جریان خاص به دنبال ایجاد «فتنه اقتصادی» در کشور است.
فتنهای که دستمایه آن با ایجاد فضای اعتراض ظالمانه به دستاوردهای نظام، سیاهنمایی اقتصادی، کتمان پیشرفتهای کشور، فاسد جلوه دادن حاکمیت و القای فضای نومیدانه است و قصد دارد در وهله آخر مردم را به خیابانها بکشاند.
رخدادی که نمونه کوچکتر آنرا نیز در اغتشاشات دیماه 96 شاهد بودیم و البته چهرههایی مثل سعید حجاریان وعده وقوع دوباره آنرا نیز دادهاند. [5]
نکته حائز اهمیت در این گیرودار آنست که اگر خواص کشور و مراجع اجتماعی در مقابل شلیکهای مدام اصلاحطلبان ستادی به ذهن مردم و القای فضای ناامیدی، سنگربندی نکنند؛ خواسته ذهنی ستاد جریان خاص عملی خواهد شد و بسا که رخدادی وسیعتر از فتنه 88 نیز شکل بگیرد.
در واقع این مسئله در وهله اول داروی «برخورد امنیتی» ندارد و باید شاهد باشیم که افرادی همچون روش مقام معظم رهبری به میدان بیایند و ضمن بیان دستاوردهای کشور، علیه سیاهنمایی دست به قیام بزنند.
از مصائب ماجرای پیش گفته میتوان به این مثال ساده اشاره کرد که برخی دفاعیات رهبر انقلاب از دستاوردهای اقتصادی انقلاب اسلامی، در پرتو سکوت خواص و تبلیغات نارسای مسئولان؛ کمتر در گوش جامعه پژواک یافته و نوعاً دیده نمیشود که فردی از مراجع اجتماعی نسبت به تکرار یا شرح آنها اقدام کرده باشد!
***
مرثیهای برای «عدم نظارت دولت بر قیمتها»
تنبلی جهانگیری یا مقاومت؛ گرانی کار کیست؟
«اسماعیل گرامیمقدم»، فعال اصلاحطلب و سخنگوی حزب اعتماد ملی طی یادداشتی در شماره دوشنبه گذشته روزنامه آرمان امروز نوشته است:
«اصلیترین مشکل امروز کشور مسأله معیشت مردم است و همگان آگاهند وضعیت سخت اقتصادی امروز ناشی از تحریمهای آمریکا است که به سبب تصمیم کلیت نظام برای مقاومت در برابر ظلم اعمال شده است»!
او میافزاید: تبعات این تصمیم را نمیتوان پای دولت مستقر نوشت. بنابراین باید تأکید کرد که سوءاستفاده از این شرایط برای تخریب دولت، خواسته یا ناخواسته به معنی قرار گرفتن در جبهه عاملان تحریم است.[6]
*پیش از این، محمد نعیمیپور و بهزاد نبوی هم در صحبتهایی، مشکلات و گرانیهای فعلی کشور را به حمایت ایران از محور مقاومت ربط داده بودند. [7]
این مقصرتراشیها و توجیهات فاقد دلیل اما در حالی است که امروز حتی کودکان دبستانی هم میدانند که اگر و فقط اگر دولت محترم و شخص آقای جهانگیری به عنوان معاول اول رئیسجمهور، به بحث "نظارت بر قیمتها" ورود کنند؛ عمده نرخهای فعلی در بازار کاهش مییابد.
به سخن دیگر اینکه اگر مقامات دولتی از باور آدام اسمیتی خود که بصورت رسمی هم آنرا ابراز میکنند دست بردارند و اسحاق جهانگیری نیز از موضع رسمی خود مبنی بر اینکه قدرت نظارت بیش از این بر قیمتها نداریم [8] توبه کند! آنگاه بصورتی خیلی ساده قیمت اقلامی مثل گوشت، میوه، لبنیات و ایضاً مسکن کاهش خواهد یافت و در ادامه نیز دکّان این فرافکنیها و ربط دادن مقولات نامتجانس به یکدیگر تعطیل خواهد شد.
نکته اینجاست که ستاد مشترک اصلاحطلبان و دولت به هیچ وجه من الوجوه خود را در اوضاعی که خود پدید آورده مقصر نمیداند و این روزها برای مبرّی سازی و تطهیر خود حاضر است حتی "افتادن گربه از سر دیوار" را نیز بعنوان مقصّر گرانی معرفی کند...
لازم به اشاره است که اصلاحطلبان و دولتیها هرگز در شبهای انتخابات به این مقولات اشاره نمیکردند.
ضمن اینکه با استدلال آنها مبنی بر تقصیر تصمیم نظام بر گرانی! تمام گفتههای این افراد در نقد احمدینژاد نیز بیهویت خواهد شد!
***
1_ http://www.iran-newspaper.com/newspaper/page/7106/1/516495/0
2_ https://etemadonline.com/content/316329
3_ mshrgh.ir/956746
4_ mshrgh.ir/948908
5_ mshrgh.ir/927222
6_ http://www.armandaily.ir/fa/print/main/263293
7_mshrgh.ir/974926
8_mshrgh.ir/956156