ماهان شبکه ایرانیان

جنگ تحمیلی عراق علیه ایران و فرایند پذیرش قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت

بررسی تحولات نظامی جنگ تحمیلی، پس از حمله سراسری عراق به ایران در شهریور ١٣٥٩ و متوقف شدن ماشین جنگی این رژیم در اوایل سال ١٣٦٠ و بازپس گیری خرمشهر در سوم خرداد سال ١٣٦١ واخراج نیروهای متجاوز عراقی از قسمتهای عمده سرزمین ایران، نشان از تغییر روند جنگ به سود ایران داشت

جنگ تحمیلی عراق علیه ایران و فرایند پذیرش قطعنامه 598 شورای امنیت

مقدمه

بررسی تحولات نظامی جنگ تحمیلی، پس از حمله سراسری عراق به ایران در شهریور ١٣٥٩ و متوقف شدن ماشین جنگی این رژیم در اوایل سال ١٣٦٠ و بازپس گیری خرمشهر در سوم خرداد سال ١٣٦١ واخراج نیروهای متجاوز عراقی از قسمتهای عمده سرزمین ایران، نشان از تغییر روند جنگ به سود ایران داشت. پس از عملیات پیروزمند بیت المقدس و خیبر، تحلیلگران غربی و شرقی، جلسه اضطراری تشکیل دادند و از احتمال پیروزی قریب الوقوع ایران در جنگ و سرنگونی رژیم بعث سخن گفتند. شورای امنیت نگران صلح و امنیت بین المللی، و قطعنامه ٥١٤ صادر شد؛ به عبارت دیگر، هنگامی که فداکاریهای مردم ما ارتش عراق را به عقب راند، شورا به یاد مسئولیتهای نهادی خود افتادو درخواست عقب نشینی نیروها به مرزهای بین المللی را مطرح ساخت.

در ٢١ بهمن سال ٦٤ هنگامی که رزمندگان اسلام در یک حمله غافلگیرانه، جزیره استراتژی فاو را تصرف کردند، این امر باعث نگرانی شدید جهان غرب، شوروی سابق و کشورهای ساحلی خلیج فارس شد و در این مرحله شورای امنیت دوباره قطعنامه ٥٨٨ را تصویب کرد. در ١٦ دی ماه سال ٦٥ هنگامی که ایران حمله بزرگ خود را به جنوب بصره در قالب عملیات کربلای ٥ آغاز کرد و فشارهای فوق العاده سنگینی به ماشین جنگی دشمن وارد آورد، رژیم بعثی، صهیونیستی عراق به دلیل انتقام جویی، حملات خود را به مناطق مسکونی و نفتکش ها گسترش داد. از طرفی هم حضور نظامی امریکا به بهانه حمایت از نفتکش های کویتی در خلیج فارس، بحران را تشدید کرد. سرانجام عملیاتهای متعدد رزمندگان اسلام در خاک عراق، شورای امنیت سازمان ملل را وادار کرد که قطعنامه ٥٩٨ را صادر کند.

از بهار سال ١٣٦٧ تحولات جنگ به گونه ای غافلگیرانه در عرض سه ماه به زیان ایران و به سود عراق تغییر یافت که به تغییر وضعیت نظامی عراق از سوی سران حکومت این کشور منجر شد. روند جنگ در سال آخر به گونه ای بود که دشمن در منطقه جنوب با تهدیدی جدی روبه رو نبود. این موضوع فرصت لازم را به دست داد تا ارتش عراق استراتژی خود را در جنوب از پدافند به آفند تغییر دهد. از سوی دیگر تشدید فشارهای ایران باعث شد تا سازمان رزم عراق، فراخوانی نیروها را از یک نوبت تا قبل از سال ١٣٦٥ به ٣٠ نوبت دراین سال افزایش دهد؛ موضوعی که به گسترش چشمگیر سازمان رزم عراق منجر شد. همزمان با این تحولات و با توجه به اینکه حمایتهای مردمی هسته مرکزی دفاع و قدرت نظامی ایران را تشکیل می داد، نوعی گرایش نسبت به این تحلیل پدید آمد که تغییر روحیه مردم ایران می تواند تنهاعامل شکست جمهوری اسلامی باشد. در نتیجه این تحلیل، عراق مرحله دیگری از حملات موشکی و جنگ شهرها را با هدف درگیرکردن مستقیم مردم با نتایج خسارت بار جنگ آغاز کرد.

مجموعه شرایط، جمهوری اسلامی را به این نتیجه رساند که برای مصلحت انقلاب قطعنامه ٥٩٨ پذیرفته شود. بدین ترتیب دو روز پس از پیش رویهای عراق در خاک ایران در ٢٧ تیر ١٣٦٧، جمهوری اسلامی ایران با فرستادن نامه ای برای دبیر کل سازمان ملل، رسما قطعنامه ٥٩٨ را پذیرفت.

بیان مسئله

تجاوز سراسری ارتش رژیم عراق به خاک مقدس جمهوری اسلامی، حادثه مهمی است که بررسی ابعاد آن برای نسل حاضر و آینده تاریخ بسی حائز اهمیت است؛ هم چنین اینکه بررسی چگونگی پایان این جنگ نابرابر و پذیرش قطعنامه ٥٩٨ براساس چه تفسیر و راهبردی تا یک سال پس از صدورآن مورد پذیرش قرار نگرفت؛ اینکه عناصر و نشانه های این مسئله در فهم فرهنگی ایرانیها در فرایند پذیرش و عدم پذیرش آن چیست؟ اگر قطعنامه ٥٩٨ ناشی از نگرانی عمیق شورای امنیت از ادامه جنگ ایران و عراق است، چرا موقعی که رژیم عراق از زمین و هوا و دریا به خاک کشور ما حمله می کرد و زنان و کودکان بی دفاع را در مناطق مرزی ما را به خاک و خون می کشید، این نگرانی عمیق به وجود نیامد؟ چرا زمانی که رژیم عراق مناطق مسکونی ما را هدف موشک قرار می داد و بمبهای اهدایی اربابان خود را بر سر مردم کوچه و بازار و دانش آموزان بیگناه در مدارس و بیماران در بیمارستانها می ریخت، نگرانی اعضای شورای امنیت عمیق نشد؟ چرا هنگامی که رزمندگان اسلام در خاک دشمن با عملیات پی در پی خود در صدد تنبیه متجاوز برآمدند، نگرانی شورا عمیق شد؟ اگر قطعنامه ٥٩٨ پیام آور صلح عادلانه و شرافتمندانه بود، چرا امام راحل (ره) پذیرش آن را به منزله جام زهر دانستند؟ باتوجه به اینکه تعیین متجاوز و خسارات پس از پایان جنگ صورت گرفته است، چه تفسیری از این متن در فضای نوین فرهنگی سیاسی پس از صدام تا کنون وجود داشته، که مانع طرح و پیگیری آن شده است و تاچه زمانی سکوت ادامه خواهد داشت؟ بنابراین با توجه به ضرورت ارتقای آگاهی مخاطبان و کارشناسان این مقاله در پی آن است، ضمن بررسی زمینه ها وعلل وقوع جنگ در حد توان به تبیین راهبردها و علل تاخیر در پذیرش قطعنامه ٥٩٨ پاسخ دهد.

تعریف و مفهوم جنگ

در عرصه سیاست و اجتماع، جنگ بزرگترین تجلی ناامنی است. پدیده جنگ، ضمن نابودی جان و مال، فشار روحی و روانی وسیعی ایجاد می کند.

دائره المعارف علوم اجتماعی در این باره می نویسد: War واژه ای است آلمانی از ریشه werra به معنای آزمون نیرو با استفاده از اسلحه بین ملتها (جنگ با خارجی) یا گروه های رقیب در داخل یک کشور (جنگ داخلی). هدف جنگ پیروزی بر دشمن برای ملزم ساختن او به انقیاد تام است. هر کشور یا به منظور به دست آوردن زمین و مایملک دشمن به جنگ دست می زند یا برای به کرسی نشاندن ادعاهایش یا برای دفاع از خود در برابر ادعاهای دیگران درطی قرون، محققان بسیاری دیدگاه های گوناگونی درباره جنگ ارائه کرده، و جنگ را به صورتهای مختلف مطمح نظر قرار داده اند؛ از جمله، نیروی طبیعت یا قانون الهی یا خدایان را الهامبخش آن دانسته اند یا آینکه آن را هم چون بلایی آسمانی، مظهر امتحان خداوند تلقی کرده اند. نتیجه ای برخاسته از هیجانات انسانها، قدرت طلبی و غرور انسان؛ شکلی از مبارزه برای بقا و گزینش طبیعی بهترین و مناسبترین افراد (قوی ترین) ، نتیجه استبداد و جاه طلبی انسانها در مسند قدرت، نتیجه اجتناب ناپذیر روابط تولیدی و استثمار طبقاتی است.

جنگ سنتی بتدریج به صورت جنگی تمام عیار در آمده است. امروزه هریک از حریفان جنگ با حداکثر نیرو وارد میدان می شوند. این نیروها تنها نظامی نیستند بلکه ابعاد اقتصادی، فنی و اجتماعی نیز دارند...جنگ در موقعیت کنونی هم چون حربه نهایی دولتها به شمار می رود.پیامدها و آثار جنگ نیز به نوبه خود هیچ تناسبی یا انگیزهای ندارد که موجبات بروز آن را فراهم ساخته است (آلن، بیرو، ص ٤٤٩). در عصر فناوری و اطلاعات، جنگها ازحالت سخت افزاری به نرم افزاری تغییرشکل و ماهیت می دهند. به اعتقاد جوزف نای در جهان امروز به ترکیبی از این دو نیاز است. او می گوید " رهبری اثر بخش در عمل نیازمند آمیزه ای از مهارتهای قدرت نرم و سخت است که من آن را قدرت هوشمند می نامم " (جوزف نای، ص١٣).

علل و زمینه های جنگ عراق علیه ایران

پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، که نتیجه آن براندازی رژیم شاهنشاهی و استقرار جمهوری اسلامی بود، تعادل سیاسی منطقه را، که عمدتا به سود مستکبران و ابرقدرتها بود بر هم زد و نظر به اهمیت فوق العاده منطقه خلیج فارس، بر هم خوردن تعادل قوا در این منطقه، نظام بین المللی را نیز به طور چشمگیری متأثر ساخت و منافع غیر مشروع و ناحق آنها را تهدید کرد. بنابراین، انقلاب اسلامی زمینه ساز تهاجمات و عکس العملهای گوناگونی از سوی واحدهای سیاسی منطقه و جهان شد. یکی از شدیدترین و آشکارترین عکس العملهایی که به صورت حمله نظامی تمام عیار بروز کرد، جنگ عراق علیه ایران بود که در جامعه شناسی جنگ، شناخت زمینه ها و علل آن اهمیت اساسی دارد. به این منظور داشتن چهار چوبی نظری برای بررسی و تحلیل ضروری است؛ چرا که اگر جنگ را نیز نوعی رفتار در سیاست خارجی کشورها تلقی کنیم، توجه به عوامل شکل گیری سیاست خارجی، مؤثر و نقش آفرین است.

جیمز روزنا، نظریه پرداز معروف روابط بین المللی، پنج متغیر و عامل را برای شکل گیری اعمال و رفتار برون مرزی دولتها بومی شمارد که عبارت است از:

١- شخصیت تصمیم گیرنده ٢- نقش و میزان اختیارات تصمیم گیرنده ٣- متغیر دولتی و بوروکراتیک ٤- سیستم اجتماعی ٥- سیستم بین المللی (٤٨-٣٨james pp).

یکی از استادان ایرانی در تطبیق این عوامل بر جنگ عراق علیه ایران در کتاب خود نقش و تأثیر هریک از متغیرها را مورد بررسی قرار داده و معتقد است: از این دیدگاه در درجه نخست، سیستم بین المللی و در درجه بعدی، شخصیت صدام حسین، تأثیر اساسی در شعله ور شدن آتش جنگ هشت ساله داشته اندو سیستم بین المللی در سه سطح بروز می کند: ابر قدرتها، قدرتهای بزرگ، قدرتهای منطقه ای.

شکست های حقارت بار امریکا در پی پیروزی انقلاب اسلامی، ترس دولتهای استکباری و دولتهای مرتجع منطقه از گسترش انقلاب و به خطر افتادن منافع آنها، زمینه ای را فراهم کرد تا دیکتاتور مطلق عراق انگیزه های شخصی خود را در قالب حمله به ایران بروز دهد. تحلیلگران سه انگیزه شخصی برای صدام حسین ذکر می کنند:

١. تلاش برای کسب رهبری جهان عرب که در این زمان با نبود اشخاصی مثل جمال عبدالناصر جای آن خالی بود.

٢. کسب موقعیت ژاندارمی منطقه در نبود شاه ٣- جبران تحقیر ناشی از امضای قرارداد ١٩٧٥ الجزیره با شاه (حشمت زاده، ص ٧٨).

بنابراین زمینه ها و علل متعددی باعث بروز و شعله ور شدن جنگ ایران و عراق شد؛ برای نمونه - دولت امریکا که می پنداشت در جنگی که با تحریک و تشویق وی علیه ایران آغاز شده است، رژیم بعثی عراق می تواند ظرف مدت کوتاهی ایران را به تصرف در آورد و نظام جمهوری اسلامی ایران را سرنگون سازد، هنگامی که دید نه تنها این رؤیا تحقق نیافت، بلکه نیروهای رزمنده ایران در جبهه های نبرد، دشمن بعثی را گام به گام به عقب نشینی و تحمل ضربات کوبنده وادار کرده اند، تصمیم گرفت که روا بط خود را با عراق به صورت رسمی از سر گیرد و حمایتهای خود را از عراق به صورت قانونی و موجه در آورد. دو تن از نویسندگان امریکایی در کتاب خود در این باره می نویسند: "زمانی که به نظر می رسید ایران در حال برتری بر عراق است، امریکا و متحدانش نگران شدند و واشنگتن تصمیم گرفت که از عراق حمایتهای مالی و تسلیحاتی به عمل درآورد (غضنفری ص ١٥١). اما یک مشکل عمده وجود داشت و آن اینکه از لحاظ قوانین امریکا، اعطای اعتبار و وام و برقراری ارتباطات گسترده با کشورهایی که در فهرست کشورهای حامی تروریسم قرار دارند، منع شده است؛ لذا در ماه اسفند ماه ١٣٦٠ وزارت خارجه امریکا بسرعت عراق را از فهرست این کشورها حذف کرد. نویسنده "بنیاد گرایی در جهان عرب" در کتاب خود، پاسخ این سؤالات را چنین می دهد:

نگرانی اصلی امریکا این است که پیروزیهای ایران به سرنگونی رژیم کنونی و تشکیل یک حکومت اسلامی شبیه به آنچه در ایران است انجامد. چنین نتیجه ای، فشار را در جهت ایجاد تحول انقلابی در عربستان سعودی و کشورهای خلیج فارس به میزان قابل توجهی افزایش خواهد داد. علاوه بر این، پیروزی ایران، جوامع شیعی لبنان و کشورهای خلیج فارس را به صورت رادیکال در خواهد آورد. سرانجام، پیروزی بنیاد گرایی، احتمالا اسلامگرایان سنی مبارز و معتقد به حرکت گام به گام را به پیروی از نمونه انقلابی ایران وا می دارد. در واقع، پیروزی ایران یک هاله قدرت الهی گرداگرد انقلاب اسلامی ایجاد می کند و به نیروی آرمانگرایانه و پیکار جویی فوق ملی آن در جهان عرب، قدرت بی حد و حصر اعطا می کند" (Dekmejian.p.168)

نیروهای مسلح ما در دوران دفاع مقدس تنها با عراق نجنگیدند، بلکه با همه قدرتهای شرق و غرب در حال نبرد بودند. هیچ کشوری در طول هشت سال دفاع مقدس به ما کمک نکرد در حالی که همه قدرتها اعم از شرقی و غربی در طول جنگ تحمیلی، مدرنترین سلاحها را در اختیار عراق گذاشتند (نگین ص١٦٣).

بنا براین از آنجا که رژیم عراق برای حفظ منافع غرب با ایران می جنگید، کشورهای غربی و بویژه امریکا طی هشت سال جنگ تحمیلی، همه گونه کمکهای مالی، فناورانه و تسلیحاتی ممکن را به عراق کردند تا مانع از پیروزی ایران در جنگ شوند.

مراحل مختلف جنگ

بعد از جنگ جهانی دوم، جنگهای مختلفی در جهان اتفاق افتاد که از لحاظ گستردگی جبهه و طول مدت زمان، جنگ تحمیلی عراق علیه ایران با توجه به جنبه های دیگر کم نظیر بوده و این جنگ به هشت مرحله و مقطع طولانی تقسیم شده است (حشمت زاده، ص٨٣):

مراحل و مقاطع جنگ ایران و عراق.PNG

صدور قطعنامه ٥٩٨ تاکتیک یا مصلحت

دلایل اقدام شورای امنیت برای تصویب این قطعنامه، بررسی تحولات نظامی جنگ درسالهای پایانی و برخی دلایل ایران برای زمینه های تغییر مفاد قطعنامه ٥٩٨ به وسیله سازمان ملل، رد قطعنامه های قبلی شورای امنیت توسط جمهوری اسلامی ایران به دلیل یکطرفه بودن بیشتر مفاد این قطعنامه ها، ناتوانی شورای امنیت سازمان ملل را در حل مشکل جنگ ایران و عراق بیش از پیش به نمایش می گذاشت. این مسئله موجب شد تا شورای امنیت در رویارویی با آخرین موضع ایران در برابر قطعنامه ٥٨٨ به این نتیجه برسد که تا زمان ملحوظ کردن برخی نظریات ایران از صدور هرگونه قطعنامه دیگری خودداری ورزد. این نتیجه در کنار دو مسئله اساسی دیگر باعث شد تا شورای امنیت به تصویب قطعنامه ای اقدام کند که در آن تاحدودی نظر ایران بویژه در زمینه تعیین متجاوز منعکس شده باشد. این دو مسئله عبارت بود از:

١. پیروزیهای بزرگ و استراتژیک ایران در جبهه های جنگ بویژه در دو عملیات والفجر ٨ و کربلای ٥

٢. به توافق رسیدن امریکا و شوروی در مورد حل چندمنازعه منطقه ای ازجمله جنگ ایران وعراق

با درنظرداشتن این مسائل، دبیرکل سازمان ملل نسبت به مؤثرافتادن قطعنامه های ٥٨٢ و ٥٨٨ اظهار بدبینی کرد و پس از توضیحات خود با ذکر افزایش حملات به کشتیهای تجاری و نفتی در خلیج فارس از گسترش بیش از حد جنگ و تهدید صلح جهانی اظهار نگرانی کرد.

دبیرکل طی مشورتهایی با اعضای شورای امنیت، بیانیه ای را به عنوان رئیس شورا در تاریخ یکم دی ماه سال٦٥ منتشر کرد. شورای امنیت نیز پس از شنیدن نظر دبیرکل آمادگی خود را برای یافتن راه حلی برای پایان دادن به جنگ اعلام کرد. از اسفندماه سال ٦٥ (همزمان با موفقیتهای ایران در عملیات کربلای ٥) اعضای دائم شورای امنیت (امریکا، شوروی سابق، چین، فرانسه و انگلیس) به منظور بحث و تبادل نظر در مورد بررسی راه های پایان جنگ ایران و عراق تشکیل شد. نتیجه کار این گروه، که جلسات خود را به صورت محرمانه برگزار می کردند، تحت عنوان قطعنامه ٥٩٨ منتشر شد.

هماهنگی و توافق دو ابرقدرت، که پس از پایان جنگ جهانی دوم بی سابقه بود، دو ویژگی مهم داشت که هر دو بر جنگ ایران و عراق و پایان آن تأثیر گذاشت: یکی دامنه گسترده گفتگوهای خلع سلاح و کنترل تسلیحات و دیگری حل و فصل درگیریهای محلی با اعاده نقش سازمان ملل متحده. از همین رو بین المللی شدن جنگ ایران وعراق، آهنگ خطر را برای دو ابرقدرت به صدا درآورد و سیاستهای گورباچف و مشکلات امریکا زمینه را برای هماهنگی ابرقدرتها و اقدام مشترک برای پایان دادن به جنگ ایران و عراق فراهم ساخت. آنها هرکدام از نظر منافع خود و تهدیدات و خطرهایی که از تداوم جنگ متوجه آنها می شد بر پایان آن تأکید کردند و با استفاده از ساختارهایی که در اختیار داشتند بر جمهوری اسلامی ایران فشار آوردند (www.daneshju).

راهبرد تاخیر درپذیرش قطعنامه ٥٩٨

الف: اهداف شورای امنیت

گروهی اهداف شورای امنیت سازمان ملل متحد را در صدور قطعنامه ٥٩٨ در موارد زیر می دانند:

الف. جلوگیری از سقوط صدام: حامیان بین المللی صدام بخوبی دریافتند که ایران با تصمیمات تهاجمی خود در جنگ، ممکن است رژیم صدام را به سقوط بکشاند. لذا به این نتیجه رسیدند که ایجاد حرکت سیاسی تازه در منطقه ضروری است تا نقش عملیات رزمندگان ایران در ایجاد تحولات سیاسی منطقه بی اثر کند. "کلودسشون " وزیر خارجه سابق فرانسه نیز در مصاحبه ای گفته بود: " اعضای دائمی شورای امنیت در یک تصمیم اعلام نشده در زمینه حمایت از عراق در برابر جمهوری اسلامی ایران به توافق رسیده بودند" (درودیان ص١٩).

ب. تقویت روحیه حامیان رژیم عراق به منظور جلب حمایت بیشتر آنها از صدام و تشدید روند کمکهای تسلیحاتی و سیاسی آنها و حفظ وجهه منطقه ای جنگ ایران و عراق

ج. سلب دفاع مشروع از ایران: شورای امنیت براساس بند ٦ قطعنامه ٥٩٨، اصل دفاع مشروع را از جمهوری اسلامی سلب کرد؛ زیرا براساس ماده ٥١ منشور سازمان ملل، کشور مورد تجاوز، حق دفاع مشروع ازخود را دارد.

ب: موضع اولیه جمهوری اسلامی با قطعنامه ٥٩٨

روز بعد از فرستادن رسمی متن قطعنامه ٥٩٨ برای ایران، وزارت امور خارجه ایران با صدور بیانیه ای اعلام کرد: "شورای امنیت سازمان ملل با عدول از وظایف خود، قطعنامه غیر عادلانه ای تصویب کرده که بعضا مواد آن با یکدیگر در تناقض آشکار است. "آن گاه وعده داد که موضع تفصیلی وزارت خارجه بعدا اعلام خواهد شد تا اینکه چند هفته بعد در ٢٢ مرداد ١٣٦٦ جمهوری اسلامی ایران مواضع رسمی خود را در برابرقطعنامه ٥٩٨ در ١٨ بند اعلام کرد. در این بیانیه، ایران ضمن اعتراض به اینکه قطعنامه بدون کسب نظر و مشورت با ایران تدوین شده، خروج شورا را از حالت بی طرفی محکوم کرد و از شورا خواست که عراق به عنوان متجاوز معرفی شود (کیهان٦٦/٥/٢٢).

مهمترین دلیل اتخاذ این سیاست نسبت به قطعنامه ٥٩٨، اولا بدبینی شدیدی بود که ایران به علت سابقه عملکرد شورای امنیت، نسبت به آن داشت به طوری که سکوت معنی دار شورا پس از گذشت هفت سال از جنگ تحمیلی، عامل مهمی در تشدید این بدبینی بود. ثانیا به دلیل موقعیت برتر نظامی خود در جبهه ها در زمان صدور قطعنامه، سعی داشت امتیازات بیشتری به دست آورد.

ج: رویکرد منفی ایران در پذیرش قطعنامه ها

جمهوری اسلامی ایران به دلیل فضای حاکم بر شورای امنیت، که بشدت متأثر از سیاستهای دو ابرقدرت شرق و غرب بودو نیز به دلیل ماهیت قطعنامه های صادرشده از سوی این شورا، هیچ گاه قطعنامه های صادر شده را مورد تأیید قرار نداد و ضمن رد مستدل آنها، خواستار برخورد عادلانه شورا با موضوع جنگ شد؛ مواردی همچون عدم استفاده از لفظ منازعه یا جنگ در قطعنامه ها و یا عدم گنجاندن ماده ای به جهت شناسایی آغازگر جنگ و

... از دلایلی بود که ایران برای رد قطعنامه ها به آنها استناد می کرد. علاوه براین ایران با ادامه عملیات نظامی در جبهه های جنگ مصر بود تا حقوق تضییع شده خود را بدون اتکا به قدرتهای بزرگ به دست آورد. این مسئله در کنار عدم تأثیرپذیری ایران از سیاستهای دو ابرقدرت باعث می شد تا ایران مستقل از جو حاکم بر روابط بین الملل حرکت کند که تحمل این مسئله برای قدرتهای بزرگ دشوار بود.

پیروزیهای بزرگ در ادامه تحرکات ایران در جبهه های جنگ، موفقیت در عملیات والفجر ٨ و کربلای ٥، تصرف منطقه فاو، ارتباط عراق را با خلیج فارس قطع کرد و ایران را در کنار کشور کویت قرار داد، که یکی از اصلی ترین حامیان اقتصادی عراق در جنگ بود.

تصرف منطقه شلمچه نیز ایران را به شهر استراتژیک بصره نزدیک نمود، که برای عراق اهمیتی خاص داشت و باعث تغییر موازنه جنگ به نفع ایران شد. امیدواری قدرتهای بزرگ و کشورهای منطقه نسبت به مقاومت عراق هم بشدت کاهش یافت. در نتیجه در وضعیتی که احتمال موفقیتهای ایران روبه افزایش، و مقاومت عراق روبه کاهش گذارده بود، پایان جنگ بدون طرف پیروز می توانست تأمین کننده حداقل خواسته های دوابرقدرت از پایان جنگ ایران و عراق باشد.

د: تغییرات در موازنه جنگ

پس از درگیریهای ایران با امریکا در سال ١٣٦٦ در خلیج فارس و عدم تعرض جدی به استحکامات عراق در همین سال و ایجاد فضای تنفسی برای عراق در حالی که نیروهای نظامی ایران پس از عملیات والفجر ١٠ به شهرهای خود برگشتند و نیروهای سیاسی سرگرم انتخابات مجلس بودند در ساعت ٥ بامداد روز یکشنبه ٢٨ فروردین ١٣٦٧ ارتش عراق با اجرای آتش توپخانه سنگین و حملات شیمیایی علیه نیروهای ایرانی تهاجم خود را به فاو آغاز کرد. سقوط جزیره استراتژیک فاو، قدرت سیاسی ایران را مبنی بر متقاعدکردن کشورهای حامی عراق برای دادن امتیاز به جمهوری اسلامی به دلیل برتری قدرت تهاجمی ایران در مقایسه با عراق و هم چنین دراختیار داشتن مناطقی از خاک عراق را آسیب پذیر کرد. عراق پس از حمله به فاو و تصرف این شهر در زمانی کمتر از ٤٨ ساعت، نقل و انتقالات از منطقه فاو را با هدف آمادگی برای عملیات بعدی آغاز نمود و سرانجام ٣٨ روز پس از حمله به فاو در ٤ خرداد ١٣٦٧ به منطقه شلمچه حمله کرد. ایران در واکنش به شکست شلمچه اقدامات زیر را انجام داد:

١. افزایش فعالیت سیاسی و اعمال فشار برای تغییر دربندهای قطعنامه ٥٩٨ به سود جمهوری اسلامی ایران

٢. دعوت از مردم و بسیج آنها برای حضور در جبهه های جنگ

٣. اقدام به تغییرات جدید در سطوح عالی فرماندهی نظامی

یک ماه پس از سقوط شلمچه، دشمن با استفاده گسترده از سلاحهای شیمیایی در بامداد ٤ تیرماه ١٣٦٧ به جزایر مجنون حمله کرد و با آغاز تاریکی، این مناطق را از تصرف نیروهای ایرانی درآورد و بدین ترتیب موقعیت خود را تثبیت کرد. شکست های نظامی ایران افزون براین مسائل، متأثر از حضور نظامی گسترده امریکا در خلیج فارس و گشوده شدن جبهه ای جدید و نامتقارن در مقابل ابر قدرت امریکا بودکه پیشرفته ترین سلاحهای روز را در اختیار داشت و بدون هیچ محدودیتی جنگ خود را آغاز کرده بود. جدا از درگیریهای مستقیم نظامی، ناو هواپیمابر وینسنس در اقدامی ضد انسانی در ١٢ تیر ١٣٦٧ (هشت روز پس از سقوط جزایر) با شلیک دو فروند موشک به سوی هواپیمای غیرنظامی جمهوری اسلامی ایران، که از بندر عباس عازم دبی بود، ٢٩٠ تن انسان غیرنظامی را به شهادت رساند.

از سوی دیگر پس از عقب نشینی ایران از برخی مناطق همچون حلبچه در ٢٢ تیر ١٣٦٧ و ادامه حملات عراق و تشدید فشارهای بین المللی به ایران جلساتی در داخل کشور با هدف تصمیم گیری نهایی درباره جنگ تشکیل شد و در نشست مشترک سه قوه، که اعضای شورای نگهبان نیز در آن حضور داشتند، وضعیت نظامی- سیاسی کشور مورد بحث قرار گرفت. امام نیز در روزهای ٢٣ و ٢٤ تیر ماه نشست های مشورتی جداگانه ای انجام دادند و نشست اصلی طبق دستورحضرت امام با حضور ٤٠ تن از شخصیتهای کشوری و لشکری در روز ٢٥ تیر تشکیل شد. طی بحثهایی که صورت گرفت مجموعه وضعیت، جمهوری اسلامی را به این نتیجه رساند که برای مصلحت انقلاب اسلامی قطعنامه ٥٩٨ پذیرفته شود.

بدین ترتیب دو روز پس از پیشرویهای عراق در خاک ایران در ٢٧ تیر ١٣٦٧ جمهوری اسلامی ایران با فرستادن نامه ای برای خاویر پرز دکوئیار، دبیر کل وقت سازمان ملل، رسما قطعنامه ٥٩٨ را پذیرفت.

در هر صورت قطعنامه ٥٩٨ با تدبیر حضرت امام پذیرفته شد. با این تصمیم هر چند مردم و رزمندگان شگفت زده شدند، امام خمینی ره به آنها سفارش کردند: «این روزها ممکن است بسیاری از افراد به خاطر احساسات و عواطف خود صحبت از چراها و بایدها و نبایدها کنند که هرچند این مسئله به خودی خود یک ارزش بسیار زیبا است اما اکنون وقت پرداختن به آن نیست » (امام خمینی (ره) ، دفاع مقدس در اندیشه های امام خمینی (ره) ، ص٦٢٩، انتشارات موسسه تنظیم نشر آثار امام خمینی (ره) ، ١٣٨١). مردم، مسئولان و رسانه های گروهی از پرداختن به جزئیات دلایل سیاسی پذیرش قطعنامه خودداری کردند اما به نظر می رسد در حال حاضر در صورتی که مصلحت کشور اجازه دهد مسئولان خواهند توانست به طور شفاف، وضعیت آن روز کشور، فشارهای بین المللی برای در انزوا قرار دادن جمهوری اسلامی و نیز در تنگنا قرار دادن ایران را از نظر اقتصادی، سیاسی و نظامی برای مردم و افکار عمومی تبیین کنند تا از هرگونه قضاوت شتابزده و نارسا پرهیزشود.

صرف نظر از زمان پذیرش قطعنامه ٥٩٨ از سوی جمهوری اسلامی دلایل مختلف پذیرش آن از جمله دلایل سیاسی بسیار با اهمیت است. اگرچه دلایل اقتصادی و نظامی و ملاحظات دیگر نیز در پذیرش قطعنامه نقش داشت به نظر می رسد دلایل سیاسی وجه غالب این روند به شمار می رود. هرچند تاکنون مسئولان رسمی کشور، دلایل سیاسی آن را به صورت رسمی و روشن اعلام نکرده اند از محتوای اظهارات آنها میتوان استنباط کرد که تحولات بین المللی و منطقه ای از جمله دلایل پذیرش این قطعنامه بوده است. در ٢١ مرداد ١٣٦٧ آیت الله خامنه ای، رئیس جمهور وقت کشور در خطبه های نماز جمعه تهران عنوان کردند: «اعلام قبول قطعنامه از سوی جمهوری اسلامی ایران دو فایده اساسی داشت: اول اینکه آتش بس را به صلاح انقلاب و کشور دانستیم و دوم اینکه با اعلام قبول قطعنامه، ماهیت رژیم عراق علی رغم ادعای صلح طلبی، آشکار شد و تحولات بعدی اصالت هر دو مصلحت را مشخص کرد... رژیم عراق در مقابل این حرکت غیر منتظره جمهوری اسلامی ایران درماند. اگر طالب پوشاندن چهره جنگ طلبانه خود بود باید آتش بس را قبول می کرد. اگر می خواست زیر بار نرود، چهره منافقانه این رژیم افشا میشد و این هر دو به نفع کشور ما بود» (کیهان1367/5/22).

ه: مهمترین نشانه های عدم پذیرش قطعنامه ٥٩٨ در سال١٣٦٦

با توجه به نشانه ها وشاخص هایی مانند: امام خمینی (ره) ، جنگ جنگ تا پیروزی، تعقیب و تنبیه متجاوز، دفاع مشروع، اشغال بخشهایی از ایران و... باید گفت جنگها با تصمیمات رهبران سیاسی آغاز، و با تشخیص آنها متوقف می شود. در این جنگ امام خمینی (ره) نقش محوری را عهده دار بودند و در صورت صلاحدید آن را می پذیرفتند و به تعبیری از آن به جام زهر یاد نمی کردند. دفاع مشروع ایران، طرفداری ابرقدرتها و کشورهای منطقه از عراق و سیاسی عمل کردن شورای امنیت سازمان ملل در نادیده گرفتن حقوق جمهوری اسلامی و حضور عراقیها در قسمتهایی از خاک ایران و از طرفی پیروزیهای بزرگ رزمندگان ما در عملیاتهای والفجر٨ و کربلای٥ و برتری نظامی ما وضعیت مناسبی برای تحمیل خواسته های مشروع ایران بود، لذا در آن مقطع، موقعیت ایجاب می کرد برای پاسداری از خون مقدس شهیدان و به نتیجه رسیدن دفاع مشروع ملت ایران و وادار کردن شورای امنیت به سمت تصمیمی عادلانه تر همراه با عقب نشینی و تعیین متجاوز نسبت به پذیرش قطعنامه ٥٩٨ با تدبیر و دور اندیشی بیشتری با مسئله برخوردشود.

راهبرد پذیرش قطعنامه ٥٩٨ در تیر ماه ٦٧

پذیرش قطعنامه ٥٩٨ براساس چه تفسیرو راهبردی مبتنی بود و عناصر فرهنگی و نشانه های حاکم براین تفسیر چیست؟

غالب تحلیلها در حوالی سالهای آخر جنگ حکایت داشت که تا امام خمینی (ره) زنده است، امکان پذیرش آتش بس نیست و ظاهرا عراق و حامیانش نیز اقدامات خود را در جنگ براساس این پیش فرض بنا نهاده، و طوری تدارک دیده بودند که با سقوط جمهوری اسلامی کار جنگ را تمام کنند. به این ترتیب در مقطع آخر جنگ بویژه از ٦٧/١/٢٩ که عراق فاو را پس گرفت، آثار انفعال در جبهه ایران ظاهر، و متصرفات آن یکی پس از دیگری اشغال شد.

در این مقطع، دولت و ملت تحت فشار روانی شدیدی قرار داشتند و امنیت ملی ایران در خطر بود. از لحاظ اقتصادی نیز به دلیل کاهش شدید درآمد ارزی نفت، که از سال ١٣٦٥ با سقوط قیمت نفت آغاز شده بود، ایران به هیچ وجه در وضعیت مطلوبی قرار نداشت و برای تأمین هزینه های دفاع و نیازهای مصرفی مردم در پشت جبهه دچار مشکلات حادی بود. از سوی دیگر، عراق افراد و تجهیزات فراوانی را تدارک دیده بود و حضور امریکا و متحدانش در خلیج فارس با آغاز سال ١٣٦٦ "ریچارد آرمیتیج" معاون وزیر جنگ امریکا، در گنگره اظهار کرد: "پیروزی ایران در جنگ با عراق استقلال کشور های عربی و اسلامی را متزلزل خواهد کرد". "مورفی وزیر خارجه امریکا اعلام کرد: "هدف نهایی امریکا مقابله با انقلاب اسلامی ایران است". (درودیان ص ٢٧). قبل از پذیرش قطعی قطعنامه، امریکا عملا با مورد هدف قرار دادن سکوهای نفتی و شناورها و هواپیمای مسافربری ایر باس ایران به نفع عراق، وارد جنگ شده، و وضعیت را برای ایران بسیار مشکل کرده بود. بدین ترتیب در اواسط تیرماه ١٣٦٧ که مسئولان بلند پایه کشور گزارش وضعیت را به امام عرضه کرده بودند ایشان به قبول قطعنامه ٥٩٨ تمایل نشان داده بودند. جمهوری اسلامی در 25/ ٤/ 67 در میان بهت و حیرت همه ایرانیان و جهانیان به طور غیره منتظره، قطعنامه ٥٩٨ را برای ختم جنگ پذیرفت.

این حرکت غیر قابل پیش بینی موجب بر هم خوردن اتحاد استراتژیک عراق، دولتهای منطقه و قدرتهای بزرگ شد؛ زیرا آنها با این پیش فرض، که ایران هرگز آتش بس را نخواهد پذیرفت با هم متحد شده بودند و حتی تا براندازی نظام جمهوری اسلامی نیز پیش می رفتند.

در این زمان عراق برای استفاده از آخرین فرصت باقیمانده، دوباره به پیش روی وسیعی دست زد که با بسیج همه جانبه مردم و قوای مسلح ایران روبه رو شد و عقب نشست و سرانجام با حضور نیروهای سازمان ملل در مرزها، آتش بس به اجرا درآمد (حشمت زاده، ص٨٥).

الف) عناصر و نشانه های پذیرش قطعنامه ٥٩٨

مهمترین عناصر و نشانه ها ی پذیرش قطعنامه ٥٩٨ درتیر ماه سال ١٣٦٧ عبارت است از:

١- امام خمینی (ره). ٢- راهبردهای جدید امریکا و عراق و حامیانش. ٣- معرفی صدام به عنوان چهره ای صلح طلب ٤- تغییر روند تحولات در جبهه های نبرد. ٥- سلب دفاع مشروع از ایران. ٦- تحریم تسلیحاتی جمهوری اسلامی. ٧- دیدگاه فرماندهان و کارشناسان. ٨- تهدیدهای بین المللی. ٩- مشکلات اقتصادی.

در سال ٦٧ با توجه به حمایت مستقیم ابر قدرتها و کشورهای عربی از صدام و تغییر روند تحولات در جبهه ها از قبیل باز پس گیری مناطق فاو، شلمچه، جزایر مجنون و... توسط عراق و عقب نشینی رزمندگان اسلام از داخل خاک عراق، زدن سکوها و تأسیسات نفتی ایران در خلیج فارس به کارگیری وسیع سلاحهای شیمیایی و میکروبی، تبلیغات صلح طلبی رژیم عراق در محافل بین المللی و رسانه های گروهی، پوششی شد تا صدام براحتی بتواند زیانبارترین سلاحهای میکروبی و شیمیایی را علیه رزمندگان و مردم ما به کار گیرد. تهدیدات بین المللی و به عبارتی عدم پذیرش قطعنامه ٥٩٨ به دشمنان خطرناکی چون امریکا اجازه داد که حتی تهدیدات خود را با حمله به هواپیمای مسافربری عملی کنند و ٢٩٠ نفر انسان بی گناه به شهادت برسانند. از طرفی سلب دفاع مشروع از ایران، برابر ماده ٥١ منشور ملل، کشوری که مورد تجاوز واقع شده است تا زمانی که شورای امنیت تدابیر اجرایی برای دفاع اتخاذ نکند، باید کشور مورد تجاوز از ادامه حملات خودداری کند تا شورای امنیت بتواند با طیب خاطر در زمینه شناسایی و تنبیه متجاوز فعالیت نماید (منصوری لاریجانی ص ٢١٩). کاهش فوق العاده قیمت نفت و مشکلات اقتصادی و محدودیتهای تسلیحاتی حاکم بر توان نظامی کشور و از طرفی توطئه ها و جنگ روانی محافل استکباری باعث شد، مسئولان جنگ، گزارشی از وضعیت جنگ به حضرت امام خمینی (ره) ارائه کنند و ایشان هم بنابر مصالح علی رغم میل باطنی اعلام فرمودند: باقبول قطعنامه ٥٩٨ و آتش بس موافقت نمودم؛ و درمقطع کنونی آن را به مصلحت انقلاب و نظام میدانم. آری دیروز روز امتحان الهی بود که گذشت و فردا امتحان دیگری است که پیش میآید (امام خمینی (ره) دفاع مقدس، ص٦٢٨).

ب) راهبرد فرهنگی سیاسی جمهوری اسلامی

با توجه به اینکه تعیین متجاوز و خسارات پس از پایان جنگ صورت گرفته، چه تفسیری از این مسئله در فضای نوین فرهنگی سیاسی ایران پس از صدام تاکنون وجود داشته که مانع طرح و پیگیری آن بوده است؟ میتوان گفت پس از سالها تأخیر، که سازمان ملل متحد رژیم عراق را مسئول جنگ شناخت، میبایست نسبت به وظایف خود به نحو بایسته ای عمل می کرد و سردمداران بعثی عراق را مجازات وتمام خسارات مالی و اقتصادی جنگ تحمیلی را پرداخت می کردند که سهل انگاری در این زمینه از سوی مجامع بین المللی نیز به منزله نقض حقوق بین المللی و تشویق متجاوزاست. البته خسارات معنوی ناشی از جنگ به هیچ وجه قابل جبران نیست، اگر چه ملت سلحشور ایران برای دفاع ازکیان اسلام و رضایت پروردگار جنگید و اصرار او بر حقانیت خود در جنگ برای سنجش صداقت و وجدان مدعیان حقوق بشر و صلح امنیت بین المللی بود.اما پس از حمله امریکا به عراق در سال ٢٠٠٣ و سقوط صدام و فروپاشی حزب بعث عراق و اعدام این جنایتکار جنگی و روی کار آمدن دولت جدید صورت مسئله تغییر کرده است؛ چرا که صدام و بعضی از سران حزب بعث، که عامل اصلی جنگ افروزی بودند به مجازات رسیدند و یکی از اهداف اصلی حمله عراق با حمایت ابر قدرتها به ایران براندازی جمهوری اسلامی بود که بحمدالله نتیجه برعکس شد و با اراده الهی و حضور خالصانه رزمندگان اسلام راهبرد امریکا در عراق برخلاف میل آنها به روی کار آمدن دولت اسلامی طرفدار ایران منجرگردید و چیزی جز رسوایی و انزجار جهانی عاید امریکا نشد! بنابراین در فضای نوین فرهنگی سیاسی و جهانی، فرهنگ انقلاب اسلامی پیروز میدان شد و صدور انقلاب اسلامی و مظلومیت ایران در جنگ تحمیلی تأثیرات خودش را دربیداری کشورهای خاورمیانه بویژه عراق، ترکیه، مصر، بحرین، لبنان و...گذاشته است.

نتیجه گیری

عراق و حامیانش از برپایی جنگ، سه هدف اساسی را برای حمله به ایران در نظر داشتند:

١- براندازی جمهوری اسلامی ٢- تجزیه کشور ٣- تضعیف نظام اسلامی

پس از تجاوز و حمله سراسری عراق به شهرهای مرزی و اشغال بخشهایی از خاک ایران،رژیم عراق با مقاومت و دفاع جانانه مردم انقلابی، بسیجیان و نیروهای نظامی جمهوری اسلامی رو به رو شد. طی هشت سال دفاع مقدس جنگ مراحل مختلفی را از قبیل هجوم و اشغال، آزادی سازی، تعقیب و تنبیه متجاوز، تحمیل شرایط خودی، ورود رسمی نظام بین الملل در جنگ و پذیرش قطعنامه را گذراند.پس از عملیاتهای پیروز مندانه والفجر٨ و کربلای٥ در شبه جزیره فاو و منطقه شلمچه و برتری نظامی ایران، شورای امنیت سازمان ملل قطعنامه ٥٩٨ را تصویب کرد. مسئولان جمهوری اسلامی به دلیل بدبینی شدید نسبت به سابقه عملکرد این شورا و سکوت معنادار آن پس از گذشت هفت سال از جنگ تحمیلی و به دلیل موقعیت برتر نظامی خود در جبهه ها سعی کردند در این مقطع امتیازات بیشتری را در جهت کسب حقوق ملت ایران دست آورند و موضعگیری نه رد، نه قبول را نزدیک به یک سال ادامه دادند.

افزایش غیر قابل تحمل فشارها و تهدیدهای مستقیم و غیر مستقیم علیه ایران، توافق بی سابقه اعضای دایم شورای امنیت برای پایان جنگ، حضور گسترده امریکا و غرب در خلیج فارس و چنگ و دندان نشان دادن غربیها به تهران، وضعیت بحرانی بازار نفت و بالطبع وضع اقتصادی کشور، حمله نیروهای نظامی امریکا به سکوهای نفتی ایران و ورود امریکا به صحنه درگیری در خلیج فارس و غرق کردن چندین کشتی جنگی ایران، گسترش بمبارانهای شیمیایی و مورد هدف قرار دادن هواپیمای مسافربری ایران و تهدیدهای بین المللی باعث شد که به لحاظ مصلحت نظام و جلوگیری از تبلیغات جهانی، که ایران را جنگ طلب معرفی می کرد، ایران قطعنامه ٥٩٨ را بپذیرد و با توجه به روحیه صلح دوستانه دبیر کل سازمان ملل و سعی ایشان در جلب نظر تهران و اعمال نظریه های ایران در طرح اجرایی قطعنامه ٥٩٨، که حتی قبل از پذیرش آن هم به تصویب ایران رسیده بود در پذیرش قطعنامه مؤثر بوده است.

امام خمینی (ره) در پیامی پس ازپذیرش این قطعنامه فرمودند: در یک تحلیل منصفانه انقلاب اسلامی در اکثر اهداف و زمینه ها موفق بوده است و به یاری خداوند بزرگ در هیچ زمینه ای مغلوب و شکست خورده نیستیم، حتی در جنگ، پیروزی از آن ملت ما گردید و دشمنان در تحمیل آن همه خسارت چیزی دست نیاوردند.ما درجنگ ریشه های انقلاب پر بار اسلامیمان را محکم کردیم، ما در جنگ پرده از چهره تزویر جهانخواران کنار زدیم. ما در جنگ دوستان ودشمنانمان را شناختیم. ما در این جنگ به این نتیجه رسیدیم که باید روی پای خود بایستیم.

ما در جنگ ابهت دو ابر قدرت شرق و غرب را شکستیم. تنها در جنگ بود که صنایع نظامی ما از رشد آنچنانی برخوردار شد و از همه مهمتر استمرار روح اسلام انقلابی در پرتو جنگ تحقق یافت (صحیفه نور، ج ٢١ص ٩٤). هشت سال دفاع مقدس پیامد ها و دستاوردهای سیاسی، فرهنگی، نظامی و اقتصادی زیادی از قبیل اعتماد به نفس و خودباوری، شکوفایی استعدادو خلاقیت، رشد باورهای دینی، ظهور تفکر بسیجی، خود کفایی در صنایع دفاعی، رشد روحیه شهادت طلبی، اثبات حقانیت ایران، رسوایی دشمنان داخلی و خارجی، تحکیم وحدت ملی، استقلال کشور، صدور انقلاب اسلامی و... را برای جمهوری اسلامی داشت که پرداختن به آنها در این مقاله امکانپذیرنیست.

پیشنهادها

دفاع مقدس به برکت خون شهیدان، گنجینه تمام نشدنی است که فراروی نسل امروز ایران اسلامی قرار گرفته است.

بازخوانی رشادتهای هشت سال دفاع مقدس یکی از ضروریات است؛ یادآوری و تذکر برای نسل انقلاب و جنگ و عبرت آموزی و درس برای نسل سوم و چهارمی که سالهای حماسه، جهادومقاومت را درک نکردند. امروز عزت و سربلندی ایران اسلامی حاصل همان رشادتها و شهادتهایی است که دلاور مردان ما در طول سالهای دفاع مقدس داشتند. باید این نقطه بی بدیل در تاریخ اسلام و ایران زنده بماند.بنابراین پاسداری از دستاورد های دفاع مقدس و هوشیاری در برابر تهدید های نوین دشمنان اسلام در دوران استعمار فرانو نکاتی را به شرح زیر یاد آور می شود:

١- براورد و تحلیل درست و منطقی از تهدید های امریکا و دشمنان انقلاب اسلامی ودر پیش گرفتن دیپلماسی فعال و اثر گذار در عرصه داخلی و بین المللی و عبرت از تعاملات دوران جنگ تحمیلی

٢- با توجه به رویکرد دشمنان از تهدید سخت به نرم، برنامه ریزی اصولی به منظور بهره گیری بهینه از قدرت نرم جمهوری اسلامی و ظرفیت عناصر حماسه آفرین دفاع مقدس در رویارویی صحیح با جنگ نرم

٣- اهتمام در راستای حفظ و گسترش ارزشهای دفاع مقدس و اقدام اساسی به منظور انتقال فرهنگ جبهه و دفاع مقدس به نسل جدید و مراکز آموزشی و دانشگاهی

٤- معاصر سازی الگوهای اسلامی و دفاع مقدس به منظور رشد و آگاهی معرفتی جوانان و نوجوانان

فهرست منابع

آلن، بیرو، فرهنگ علوم اجتماعی، ترجمه باقر سارو خانی، ج٢، تهران مؤسسه انتشارات کیهان،١٣٦٦ جوزف نای، رهبری و قدرت هوشمند، موسسه فرهنگی مطالعات و تحقیقات بین المللی ابرار معاصر تهران، ١٣٨٧

حشمت زاده، محمد باقر با همکاری بهروز صادقی، ارتباطات و امنیت ملی در جنگ ایران و عراق،مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ سپاه، ١٣٧٩

خامه یار، محمد، فرهنگ اولین های دفاع مقدس، انتشارات رهپویان، ١٣٨٣

خمینی (ره) ، روح الله، صحیفه نور جلد ٢١، انتشارات موسسه تنظیم و نشر آثار امام سخمینی (ره) تهران،١٣٧٨

خمینی (ره) ،روح الله، دفاع مقدس در اندیشه امام خمینی (ره) از انتشارات موسسه تنظیم و نشر آثار امام راحل تهران،١٣٨٣

درودیان، محمد، پایان جنگ (سیری در جنگ ایران و عراق- ٥) ، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ سپاه، ١٣٧٨

کاظمی، سید علی اصغر، ابعاد حقوقی دور نمای صلح ایران و عراق، دفتر نشر فرهنگ اسلامی،١٣٧٧ غضنفری، کامران، امریکا و بر اندازی جمهوری اسلامی ایران، ناشر، مؤلف با همکاری سازمان بسیج دانشجویی، ١٣٨١

نگین ایران ش١٦، فصلنامه مرکز مطالعات وتحقیقات جنگ سپاه ش ١٦ بهار ١٣٨٥ص ١٦٧

منصوری لاریجانی، اسماعیل، آشنایی با دفاع مقدس، بنیادحفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس به اهتمام پژوهشگاه علوم و معارف دفاع مقدس، انتشارات خادم الرضا،١٣٧٨ روزنامه کیهان،30/ ٤/ 66، 22/ ٥ / 1366 و22/ ٥/ 1367

James Rosenau "Apre –Theory of foreign policy"inTW.D coplinT Rili elitionsTproager publishers C.W.Kegly. edanalyzing International New York1975.

Hrair Dekmejian.Islam in revolutionT Fundamentalism in the Arab World. (new Yourk: Syracuse University pressT1985) p 168.

www. daneshju.ir/forum/archire.copy right.1388/4/24

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان