برترینها: آیا میدانید چه باید بکنید تا شانستان برای پیدا کردن یک شغل مناسب یا راضی کردن کودکتان برای خوردن سبزیجات بیشتر شود؟ یا اینکه چطور میتوانید اعتماد کسی را که در مورد موضوعی با شما موافق نیست، جلب کنید؟ شما برای رسیدن به هدفهای خود نیاز به هیچ تکنیک خاصی ندارید، فقط ترفندهایی را که در ادامه به شما میگوییم به خاطر بسپارید.
مطمئن باشید ترفندهایی در روانشناسی وجود دارند که با کمک آنها میتوانید در نگاه دیگران جذابتر به نظر برسید و راحتتر به آنچه میخواهید دست پیدا کنید.
اگر کودکتان سبزیجات دوست ندارد، باید به او قدرت انتخاب بدهید.فرض کنید میخواهید متقاعدش کنید که گل کلم بخورد؛ به او فرصت بدهید انتخاب کند که 2 تکه کلم بخورد یا 5 تکه. واضح است که کودک شما، مقدار کمتری را انتخاب میکند، اما بالاخره گل کلم خواهد خورد و شاید هم نظرش عوض شود و از خوردن آن لذت هم ببرد. به هر حال با این ترفند میتوانید این شانس را به او بدهید.
اگر میخواهید توصیهای به کسی بکنید که جدی بگیرد و حتما عمل کند، حتما آن را به یک آدم قابل اعتماد استناد بدهید و در واقع از حضور غیر واقعی آن آدم استفاده کنید. الان برایتان توضیح میدهیم چگونه: فرض کنید میخواهید توصیهای به دوستتان بکنید که اصرار دارید آن را بپذیرد. به او بگویید مادربزرگ یا پدربزرگ شما همیشه همین توصیه را به شما میکرده است. آدمها در ضمیر ناخودآگاه خود به پدرها و مادرها، پدربزرگها و مادربزرگها اعتماد دارند و این شیوه مانند امضایی معتبر است که پای توصیهتان خودنمایی و جلب اعتماد میکند و باعث میشود کلمات شما قدرتمندتر و معتبرتر بشوند.
اگر میخواهید از کسی درخواستی بکنید، سعی کنید زمانی را پیدا کنید که او خسته باشد. مثلا اگر میخواهید از رئیستان درخواست یک روز مرخصی کنید، در پایان روز این کار را انجام دهید. کسی که خسته است دلش میخواهد هر چه زودتر از سوالها و درخواستهایی مشابه این خلاص شود، بنابراین بیشتر احتمال دارد که شما را به آنچه میخواهید برساند و راحت شود.
ذهن و بدن به هم مرتبط اند. برخی از کارشناسانِ زبان بدن باور دارند شما میتوانید خودتان را در معرض هیجانات خاصی قرار دهید. مثلا اگر لازم است عصبانی شوید، سعی کنید اخم کنید یا دندانهایتان را به هم بفشارید و به مدت 10 ثانیه روی چیزی تمرکز کنید، خیلی زود خواهید دید که واقعا عصبانی شدهاید. البته این یک مثال بود و بیشتر ما نیاز داریم هیجانات و احساسات مثبتی را در خود به وجود بیاوریم. پس از همین ترفند برای ایجاد حس مثبت کمک بگیرید.
ترفندی که میخواهیم بگوییم شاید به نظرتان بیاهمیت بیاید، اما آن را به ذهن بسپارید. قبل از مصاحبهی شغلی، به ظاهرتان توجه زیادی بکنید. از نظر علمی هم ثابت شده که افرادی که از جنبهی ظاهری و فیزیکی جذابترند، دیگران آنها را باهوشتر تلقی میکنند.
اگر آهنگی آزاردهنده ذهنتان را رها نمیکند، سعی کنید آخرین خطوط شعر آن آهنگ را به یاد بیاورید. طبق اثر زیگارنیک، آدمها کارهای تمام شده را خیلی سریعتر از کارهای ناتمام فراموش میکنند. اثر زیگارنیک میگوید، مغز انسان تکالیف ناقص، ناکامل وگنگ را در مقایسه با تکالیف کامل و شفاف، به مدت طولانیتری به خاطر میسپارد، زیرا مغز سعی میکند با فکر کردن به آنها رفع ابهام کند و به یک رضایت درونی برسد.
اگر میخواهید کسی با شما موافق و همراه باشد، مخصوصا حین یک گفتگو، این عبارتها را در بیانتان بگنجانید: «من به عقیدهی شما احترام میگذارم حتی اگر با شما موافق نباشم» و «من دوستتان دارم و برایتان احترام خاصی قائلم». عبارتهایی مانند: «من فکر میکنم»، «به نظر من»، «اینطور به نظر میرسد» و چیزهایی شبیه این باعث میشوند آدم سست و نامطمئنی به نظر برسید. پس بهتر است در گفتگوها و بحثها از این عبارتها استفاده نکنید.
یک قرار ملاقات عالی و بینظیر، بهترین شروع برای یک ماجرای عاشقانه است. اگر قرار است دیداری داشته باشید که طرف مقابلتان را به خودتان علاقهمند کنید، باید جایی را انتخاب کنید که به او احساس فوق العادهای بدهد و آدرنالینش بالا برود. مثلا اتاق فرار، شهر بازی و یا تماشای یک فیلم ترسناک.
اگر نیاز دارید مبحث دشواری را یاد بگیرید، سعی کنید آن را برای یک نفر دیگر توضیح دهید: طی «توضیح» خیلی بیشتر احتمال دارد که چیزی را که قبلا نمیفهمیدید بفهمید و مشکل حل شود.
اگر میدانید طرف مقابلتان در مورد چه چیزی صحبت میکند، کلام او را با جملاتی مانند «من این موضوع را میدانم» یا «این را شنیدهام» قطع نکنید و به تمام حرفهای او گوش دهید. این کار شما باعث میشود تاثیر بسیار خوبی روی طرف مقابلتان بگذارید و او احترام بیشتری برایتان قائل شود و دوستتان داشته باشد.
همه میدانند که برای رسیدن به هدفی بزرگ باید کم کم شروع کنند. مثلا اگر شما میخواهید نقاشی را به طور حرفهای یاد بگیرید، باید از پایه شروع کنید و کم کم جلو بروید. اما این ترفند را بعضی مواقع باید «برعکس» به کار ببرید. مثلا اگر میخواهید از کسی 50 دلار پول قرض بگیرید، از او درخواست کنید 200 دلار به شما قرض بدهد. وقتی مقدار زیادی پول از کسی میخواهید احتمال اینکه خواستهتان را رد کند زیاد است، اما چون بابت نپذیرفتن درخواست شما احساس ناراحتی میکند، مقدار کمتری به شما پول قرض میدهد، بنابراین نیاز شما به پولی که مد نظرتان است برآورده خواهد شد!
اگر مجبور هستید کاری خسته کننده را انجام دهید که علاقهای به آن ندارید، باید وانمود کنید در حال انجام کاری بسیار جالب و لذتبخش هستید و بدین ترتیب خیلی احتمال دارد که یک نفر دیگر پیدا شود که داوطلبانه این کار را برایتان انجام دهد. مثلا اگر از رنگ کردن در خانه متنفرید، وانمود کنید رنگ کردن چه کار لذتبخشی است، یکی از اطرافیانتان احتمالا مشتاق میشود که این کار جالب را انجام دهد!
تقلید کلمات و زبان بدن طرف مقابلتان ترفندی بسیار مفید است، اما مراقب باشید زیاده روی نکنید. سعی کنید جوری این کار را انجام دهید که دیگران متوجه آن نشوند، چون در غیر اینصورت فقط باعث رنجش و دلخوری میشوید.
اگر در حق کسی لطفی کردید و کاری برایش انجام دادید و او از شما تشکر کرد، نگویید: «کاری نکردم». بگویید: «دوستان قرار است به همدیگر کمک کنند و من هم همین کار را کردم». در آینده اگر از همین شخص درخواستی داشته باشید، احتمال اینکه جواب رد بدهد بسیار کم است.
وقتی صحبت میکنید، به جای «فعل» از «اسم» استفاده کنید. تحقیقات نشان میدهد استفاده از اسم، احتمال اینکه کسی را درمورد چیزی متقاعد کنید افزایش میدهد. مثلا به جای اینکه بگویید: «آیا دوست دارید چند درخت بکارید و به حفظ محیط زیست کمک کنید؟»، بگویید: «آیا دوست دارید جزو دوستداران محیط زیست باشید؟»
اگر در به خاطر سپردن اسامی مشکل دارید، وقتی کسی را ملاقات میکنید، اسم او را بگویید. مثلا: «از دیدار شما خوشحال شدم آقای پیتر!». با این روش شما اسمها را بهتر و سریعتر به خاطر خواهید سپرد.
«دست دادن» در ارتباطات غیر کلامی معانی زیادی دارد که نباید آن را دست کم بگیرید. در دست دادن، دست سه موقعیت اصلی میتواند داشته باشد: اگر شما دستتان را روی دست طرف مقابل بگذارید، تسلط را نشان میدهید و القاء میکنید. اگر دست شما زیر دست طرف مقابل باشد، تسلیم و اطاعت را القاء میکنید. پس برای اینکه احساس راحتی کنید و به طرف مقابلتان نیز همین حس را بدهید، هنگام دست دادن، دستتان را در وضعیت افقی خنثی قرار دهید.
حتما بارها برایتان پیش آمده که در یک پیاده روی شلوغ یا مکانی پُرازدحام قرار بگیرید و نتوانید راحت به راهتان ادامه دهید. گاهی آدمها انگار راه نمیروند، بعضیها هم که جلوی شما هستند سرعتشان از شما کمتر است و یا ناگهان جلویتان توقف میکنند. همهی اینها آزاردهندهاند. ترفند سادهای برای چنین مواقعی وجود دارد که میتوانید برای باز کردن راهتان از آن استفاده کنید! فقط کافیست جهت مسیرتان را نگاه کنید، همین! به آدمهای دوروبرتان نگاه نکنید و سرتان را این طرف و آن طرف نچرخانید. فقط به مسیرتان و رو به جلو نگاه کنید. خواهید دید که چگونه آدمها سعی میکنند از سر راهتان کنار بروند! دلیلش هم این است که مردم به طور طبیعی به چشمهای شما نگاه میکنند و اگر بتوانند ببینند که نگاه شما روی چه چیزی متمرکز شده، هدف شما را بهتر متوجه میشوند و ناخودآگاه از مسیرتان کنار میروند. امتحان کنید!
منبع: brightside.me