به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از تعادل، از این میزان بیش از 400 هزار میلیاردتومان آن به بخش انرژی مربوط است. موضوعی که بسیاری از کارشناسان بر آن دست گذاشته و میگویند دولت با پرداخت آن زمینههای اتلاف منابع ملی را فراهم کرده است ضمن اینکه سهم ثروتمندان از یارانهها را هم بالا برده است.
در عین حال موضوع یارانههای انرژی برای دولت بسیار حیاتی است چراکه همواره افزایش قیمت حاملهای انرژی با تورم همراه بوده است و دولت بیم آن را داشته که با افزایش قیمت حاملها زمینه را برای نارضایتیهای اجتماعی و سوءاستفادههای سیاسی فراهم کند. حالا که دولت با توجه به تحریمهای امریکا و تهدید کاهش درآمدهای ملی با مشکل تامین منابع مالی بودجه روبرو شده به موضوع افزایش قیمت حاملهای انرژی جدیتر از گذشته توجه کرده است. همچنان که این موضوع، یکی از بندهای مهم سند اصلاح ساختار بودجه نیز هست. البته آنگونه که مطرح شده دولت میخواهد با منابع حاصل از افزایش قیمت حاملهای انرژی، بخشی را در قالب یارانهها به دهکهای پایین درآمدی دهد. این مساله در حالی مطرح میشود که دولت در سالهای گذشته موفق نشده بود دهکهای بالا را شناسایی کرده و این انتقاد علیه دولت وجود داشت که با استمرار پرداخت یارانه نقدی به آنها منابع کشور را هدر داده است.
اینها مواردی است که در گفتوگو با هادیحق شناس، اقتصاددان و استاد دانشگاه مطرح کردیم. او میگوید: اصلاح یارانههای پنهان به معنای حذف این یارانهها و فشار به دهکهای کم درآمد نیست و آن دسته از افرادی باید نگران این اصلاحات باشند که جزو اقشار بالای درآمدی در جامعه محسوب میشوند که با وجود بینیازی مالی، باز هم یارانه پنهان دریافت میکنند. در ادامه مشروح این گفتوگو را میخوانیم:
در برنامه اصلاح ساختار بودجه آمده است که یارانههای نقدی باید اصلاح شوند، با توجه به شرایط اقتصادی موجود و طبق گزارشی که مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی مبنی بر زیر خط فقر بودن 50 درصد از اقشار جامعه، آیا سیاست حذف یارانهها سیاست بجا و درستی است ؟ اینکه بخواهد قیمت حاملهای انرژی افزایش پیدا کند باعث افزایش تورم نمیشود؟
به نظر من اصلاح یارانهها به معنای حذف یارانهها نیست بلکه هدف از اصلاح یارانهها یعنی افزایش یارانههای دهکهای پایین جامعه و حذف دهکهای پر درآمد از دریافت یارانهها. این افراد درآمدهایی دارند که مبلغ 45 هزار تومان یارانه در میزان درآمد آنها نقشی ندارد یا گاها درصد بسیار کمی از درآمد آنها ناشی از یارانه 45 هزار تومان است. در بحث یارانهها، هدف هدفمندکردن یارانهها بود و مفهوم هدفمندکردن یارانهها هم این بود که خانوارهای آسیبپذیر و بطور مشخص افراد تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی (ره) و بهزیستی یا بازنشستگان کشوری یا برخی از جامعه هدفهای دیگر مورد حمایت قرار بگیرند. بنابراین دهکهای بالای درآمدی و کسانی که در طول سال چندین بار مسافرت خارج از کشور دارند یا برای مثال پزشکان و مهندسان یا بازاریان و بازرگانان مورد هدف ما نبودند که بخواهند تحت پوشش یارانه 45 هزار تومانی در ماه قرار بگیرند.
وقتی که متوسط دریافتی بخش عمده خانوارهای بهزیستی و کمیته امداد کمتر از 500 هزار تومان است و این 45 هزار تومان حداقل 10 درصد درآمد آنها را تشکیل میدهد بنابراین طبیعی است که این خانوارها تحت پوشش قرار بگیرند نه خانوارهایی که متوسط دریافتی آنها بالای 5 میلیون تومان است. بخشی از اقشاری که دریافتی آنها بالاتر از 5 میلیون تومان بوده حتی اگر یارانه هم دریافت کنند، مبلغ یارانهها برای این دسته از افراد اثرگذار نیست. اگرچه ممکن است عدهای مطرح کنند که همه اقشار حق دارند این مبلغ از یارانهها را دریافت کنند. ولی به هر حال این دولت است که باید بداند که این 45 هزار تومان نیاز دهکهای بالا نیست، منابع مملکت است و باید به دهکهای کم درآمد برسد که به این 45 هزار تومان نیاز دارند و حتی باید بیشتر از این هم مورد توجه قرار بگیرند.
برخی نقد میکنند که قیمت انرژی نباید برای افراد متفاوت باشد.
یقینا کسانی که 2 الی 3 خودرو در پارکینگ خانه آنها پارک شده است یا کسانی که متراژ خانه آنها بیش از متراژ استاندارد است آیا نباید قیمت واقعی انرژی را پرداخت کنند؟ امروز در جامعه ما خانوارهایی هستند که هیچگونه وسایل نقلیه ندارند و در مقابل آن خانوارهایی هستند که چند وسیله نقلیه دارند، هر اندازه که تعداد وسایل نقلیه خانوارها بیشتر باشد یارانه پنهان بیشتری مصرف میکنند. وقتی یارانه پنهان 900 هزار میلیارد تومان است و با بخش عمده این را هم 3 دهک پر درآمدی مصرف میکنند، سوال مهم و اساسی این است که چرا باید این افراد مورد حمایت بیشتری از سوی دولت قرار گیرند؟ دولت عملا با پرداخت یارانههای انرژی در حال ارایه یارانه بیشتری به ثروتمندان است.
سوال من این است که آیا افرادی که نیازمند هستند باید مورد توجه قرار بگیرند یا افرادی که نیازی ندارند؟
پاسخ این سوال بسیار واضح و روشن است، دهکهای پر درآمدی نیاز ندارند که یارانه دریافت کنند، نباید به این دسته از افراد در جامعه یارانه پنهان تعلق بگیرد. در نظر داشته باشید که اکنون دهکهای پایین جامعه در حال حاضر وضعیت بدی دارند و دولت باید فکری برای این دسته از اقشار در جامعه کند و به آنها توجه ویژهای داشته باشد، درست این است که یارانههای پنهان متعلق به افراد و دهکهای پایین درآمدی باشد، تفکیک این دو البته سخت و البته مهم است.
برخی میگویند دولت امکان اجرای سند اصلاح ساختار بودجه را ندارد. به دلیل اینکه اجرای این سند مستلزم جراحیهای بزرگی در اقتصاد ایران است که اکنون جامعه کشش آن را ندارد، چه فکر میکنید؟
برنامه اصلاح ساختار بودجه یقینا الزامی و فوری است، زمانیکه دولت و سران سه قوه میآیند و بودجه کل کشور را از 444 هزار میلیارد تومان به 386 میلیارد تومان کاهش میدهند به این معناست که الزام و اجباری در کار است، زمانی که بودجه عمرانی کشور تحت تاثیر تحریمها و کاهش درآمدها قرار میگیرد به این معنا است که دیگر راهی باقی نمانده است. در وضعیت محدودیتهای مالی و فضای کاهش درآمدها طبیعی است که به دهکهای پایین درآمدی فشار اقتصادی وارد شود و اتفاقا از نظر من باید از دهکهای پردرآمدی در جامعه انتظار کمک داشت که آستینهای خود را بالا بزنند نه اینکه بیایند یارانه پنهان که حق افراد کم درآمد در جامعه است را دریافت کنند. البته باید بگویم که نباید نگرانی از سوی دهکهای پایین درآمدی درباره موضوع اصلاح یارانههای پنهان وجود داشته باشد چرا که هدف ما بهبود معیشت دهکهای کم درآمدی است. آن دسته از افرادی باید نگران باشند که حقوقهای بالا دریافت میکنند و در کنار آن یارانه پنهان هم به آنان تعلق میگیرد. از ابتدای تصویب مجلس شورای اسلامی و از سال 89 که بحث هدفمندی یارانهها مطرح شد هدف این بود که دهکهای پر درآمد یارانه دریافت نکنند اما متاسفانه به دلایلی دولت تا به امروز موفق به ایجاد مکانیزمی جهت سامان دهی این یارانهها نبوده است. من تاکید میکنم که یارانه دهکهای پایین درآمدی نه تنها حذف نخواهد شد بلکه هدف این است که به جهت بهبود معیشت این اقشار یارانهها افزایش پیدا کند.
برخی میگویند این اقدام دولت یعنی حذف یارانههای انرژی و پرداخت یارانه به مردم اقدامی تورمزاست، چه نظری دارید؟
زمانی که قیمت حاملهای انرژی افزایش پیدا میکند قرار نیست که ما به ازای آن پول چاپ شود، بلکه پولی که در جامعه است جذب میشود. پولی منشأ تورم میشود که ناشی از چاپ پول باشد نه پولی که در خود اقتصاد موجود است. اتفاقا این پول توسط دولت جذب میشود نه تنها موجب افزایش تورم نمیشود بلکه اثر مثبت روی کاهش تورم میگذارد اما افزایش قیمت حاملها ممکن است به صورت جزیی در افزایش تورم اثر داشته باشد. البته به نظر من آن هم نخواهد داشت. مگر در سالهای اخیر که قیمت بنزین گران شد تورم متاثر شد؟ آن اتفاقی که سال گذشته روی تورم اثر گذار بود نوسانات شدید نرخ ارز بود نه افزایش قیمت حاملهای انرژی.