از هانیبال لکتر Hannibal Lecter تا زودیاک Zodiac، همیشه فیلمسازان علاقه به استفاده از مردانی که از روی اجبار دست به قتل میزنند، در فیلمهایشان داشتهاند.
در همه داستانهای قاتلهای زنجیرهای به جنبه شیطانی شخصیت آنها توجه زیادی میشود.
در «سکوت برهها» The Silence of the Lambs اثر جاناتان دمی Jonathan Demme، دو قاتل با ظاهری شرور معرفی میشوند، بااینحال در فیلمهای سینمایی دیگر، انواع مختلفی از قاتلها را شاهد هستیم، برای مثال دامر، قاتل آرام فیلم «دامر» Dahmer اثر David Jacobson که بدون جلبتوجه افراد به کشتن مشغول است و یا قاتلهایی با مشکلات روانی مثل فیلم معروف آلفرد هیچکاک، «روانی» Psycho.
در مطلب زیر به بررسی 10 فیلم درباره قاتلهای زنجیره میپردازیم.
همچنین بخوانید:
ترسناکترین قاتلین زنجیرهای در سریالهای تلویزیونی
ام (1931) M
فریتس لانگ Fritz Lang با چنان اطمینانی وارد سینمای ناطق شد که نهتنها اثری کلاسیک به عنوان اولین اثر خود برجا گذاشت، بلکه الگوی خوبی برای فیلمهای با موضوع قاتل های زنجیرهای بعد از خود ایجاد کرد. داستان این فیلم در دهه 30 در برلین اتفاق میافتد که در آن پلیس بهدنبال پیدا کردن قاتلی (با بازی پیتر لوره Peter Lorre) است که کودکان را هدف گرفتهاست.
لانگ فیلم دیگری به نام While the City Sleeps در سال 1956 ساخت، بااینحال «ام» شاهکار او در این ژانر سینمایی بهشمار میرود. داستان موش و گربهای کلاسیک با بازی عالی لوره در نقش قاتل بچهها.
(The Leopard Man (1943
داستان یکی از سه اثر معروف ژاک تورنر Jacques Tourneur، فیلم The Leopard Man، درمورد زنانیاست که مورد حمله یک پلنگ قرار میگیرند. حملهکننده در هیچ صحنهای نمایش داده نمیشود و تا آخر فیلم این سوال وجود دارد که چهچیز یا چهکسی عامل این حملات است.
فضای فیلم مانند فیلمهای «آدمهای گربهای» Cat People (ساختهشده در سال 1942) و یا «با یک زامبی راه رفتم» I Walked With a Zombie (ساختهشده در سال 1943) است. این فیلم اولین فیلم هالیوودی است که در آن به معرفی یک قاتل زنجیرهای (حتی قبل از ثبت شدن کلمه «قاتل زنجیرهای»)، نگهبان موزهای که علاقه به قتل زنان جوان لاتین دارد، پرداختهاست.
شب شکارچی (1955) The Night of the Hunter
داستان این فیلم ساخته چارلز لوتن Charles Laughton با اقتباس از رمانی نوشته Davis Grunn، در مورد واعظ بدذاتی است که زنان ثروتمند بیوه را هدف خود قراردادهاست. رابرت میچام Robert Mitchum در نقش کشیش هری پاول Harry Powell، بعد از ارتکاب آخرین قتل خود، تصمیم به گول زدن Willa Harper (با بازی شلی وینترز Shelly Winters) که پس از مرگ همسرش مقداری پول به ارث بردهاست، میگیرد.
تماشای دوباره The Night of the Hunter نشان میدهد که با کنارهگیری لانگ از فیلمسازی، سینما چه کارگردان بااستعدادی را از دست داد. فیلمبردار این اثر، Stanley Cortez درجایی گفته بود که لانگ، در کنار Orson Welles، تنها کارگردانی بود که عمیقا تاثیر نورپردازی در فیلم را درک میکرد. سند این حرف نورپردازی عالی صحنههای مختلف فیلم است که باعث انتقال بهتر حس آن به مخاطب میشود.
چشمچران (1960) Peeping Tom
انتقاداتی به مایکل پاول Michael Powell برای نمایش دادن صحنههای قتل در این فیلم شد، این فیلم داستان فیلمبرداری به نام مارک (با بازی هاینز بوم Carl Boehm) که در هنگام کشتن قربانیان خود، از آنها فیلم میگیرد را روایت میکند.
در سال 1960 فیلم «روانی» آلفرد هیچکاک نیز اکران شد و فروش عالی آن باعث شد «چشمچران» به موفقیت آن نرسد، بااینحال «چشمچران» حس ترس و وحشت را به نوعی دیگر به بیننده منتقل میکرد.
(The Boston Strangler (1968
فیلم ریچارد فلایشر Richard Fleischer درمورد داستان Albert DeSalvo یک قاتل که در بین سالهای 1962 تا 64، سیزده زن در بوستون را به قتل رساند، است. او پس از دستگیری در سال 1967، سالی که ساخت این فیلم آغاز شد، به حبس ابد محکوم شد.
این فیلم که بعد از فیلم «اجبار» Compulsion (ساخته شده در سال 1959) و قبل از 10Rillington Place ساختهشد، بسیار متفاوت از این دو اثر اوست. شخصیت اصلی فیلم بعد از گذشت یک ساعت از آن، معرفی میشود، برخلاف تصور ایجاد شده درباره او، او فردی ضعیف و رقتانگیز است و تونی کرتیس Tony Curtis نقش او به زیبایی بازی میکند.
قصاب (1970) Le Boucher
با اینکه هیچکاک در دو اثر «روانی» و «جنون» Frenzy، دو قاتل با مشکلات روانی را به تصویر کشید، به نظر نمیرسید که حتی او توانایی خلق قاتلی به پیچیدگی قاتل فیلم Le Boucher را داشتهباشد. کلود شابرول Cluade Chabrol که علاقه زیادی به کارهای هیچکاک داشت، داستانی درمود شهر کوچکی در فرانسه و قصاب دوستداشتنی شهر و جسدهای کشفشده در آن، ساخت.
شابرول بهجای ایجاد اتفاقات مرموز در فیلم، بیشتر به دلایلی که باعث میشود یک فرد به قتل گرایش داشتهباشد را بررسی کرد. آسیبهای دوران کودکی، خشونتهای دوره جنگ و رابطه نهخیلی موفق او با یک معلم مدرسه (با بازی استفان اودران Stephane Audran)، قاتل قصاب محصول نهایی همه این اتفاقهای ناخوشایند در زندگیاش است.
گشتزنی (1980) Cruising
داستان بحثبرانگیز این فیلم، ساخته ویلیام فریدکین William Friedkin، درمورد مامور مخفی (با بازی آل پاچینو Al Pacino) است که ماموریت دارد قاتل زنجیرهای مردهای همجنسگرا را شناسایی کند. سبک این فیلم متفاوت است از این نظر که هویت قاتل همواره در حال تغییر است، همه مظونین در ظاهر به شخصیت پاچینو شباهت دارند و در آخر بهنظر میرسد که این پلیس خوشنام ممکن است خود قاتل باشد.
در هنگام اکران این فیلم، بهخاطر مشخص نبودن پیام آن، اعتراضات زیادی به آن شد. با همه اینها، «گشتزنی»، خالی از گرما و رنگ، فیلم ناامید و آشفتهکنندهای است.
هنری: تصویر یک قاتل زنجیرهای (1986) Henry: Portrait of a Serial Killer
این فیلم براساس داستان قاتل زنجیرهای، Henry Lee Lucas که مسئول قتل نزدیک به 3000 نفر است، ساختهشدهاست. هنری (با بازی مایکل روکر Michael Rooker) و اوتیس (با بازی تام تولس Tom Towles) که در زندان باهم آشنا شدهاند، صبحها به کارگری و شبها به قتل مشغولند.
جان مکناتن John Mcnaughton، کارگردان این اثر، فیلم را براساس ماجرای قتل عامهای اتفاق افتاده پیش برد اما بیشترین تمرکز او بر شخصیت روکر است. بازی روکر در این فیلم بسیار تماشایی است، او به حدی در نقش خود فرو رفتهبود که تابهامروز بیسابقه است. تا بهحال کمتر کارگردانی موفق به چنین بازی گرفتنی از بازیگر خود شدهاست.
سکوت بره ها (1991) The Silence of the Lambs
بااینکه این فیلم برنده 5 جایزه اسکار شد. جایزه بهترین فیلم، بهترین کارگردانی (جاناتان دمی Jonathan Demme)، بهترین بازیگر نقش اول زن (جودی فاستر Jodie Foster)، بهترین بازیگر نقش اول مرد (آنتونی هاپکینز Anthony Hopkins) و بهترین فیلمنامه (تد تلی Ted Tally)، بااینحال تفاوت زیادی با فیلمهای معمول ژانر ترسناک که موردپسند آکادمی اسکار هستند، دارد. با فیلمنامه جالب و پیچیده و خشن، قاتل زنجیرهای را در برابر قاتل دیگری قرار میدهد، قاتل آدمخوار، هانیبال به مامور پلیس با بازی فاستر کمک میکند تا قاتلی با مشکلات روانی که بعد از کشتن قربانیان خود، پوست آنها را میکند را پیدا کند.
طرفداران هانیبال، از فیلم «شکارچی انسان» Manhunter (اقتباسی از رمانی نوشته Thomas Harris) نیز استقابل کردند؛ اما تفاوتهایی در شخصیت اصلی آنها وجود دارد، در «سکوت برهها» هاپکینز ترس زیادی را در تماشاچی القا میکند، اما در فیلم «شکارچی انسان» برایان کاکس Brian Cox در این نقش، با زیرکی به فریفتن طعمههای خود مشغول است.
زودیاک (2007) Zodiac
دیوید فینچر David Fincher علاقه به استفاده از شخصیت قاتل بیرحم در کارهای خود دارد، شروع آن از فیلم اول او بود، «بیگانه 3» Alien 3 (تولید شده در سال 1992) که درمورد موجود فرازمینی متخاصم در جستوجوی غذا بود. بهدنبال آن در فیلم دومش، «هفت» Seven (محصول سال 1995) با موضوع قاتل خطرناکی که با الهام از هفت گناه کبیره جنایات خود را انجام میداد؛ و پس از آن، فیلم «دختری با خالکوبی اژدها» The Girl with the Dragon Tattoo (تولیدشده در سال 2011)، «دختر گمشده» (2014) Gone Girl و اکنون مجموعه تلویزیونی «مایندهانتر» Mindhunter.
در «زودیاک» تمرکز فینچر بر این قاتل ترسناک نیست، بلکه بر تلاش نیروهای پلیس و روزنامهنگاران برای کشف هویت این قاتل است. جان کارول لینچ John Carol Lynch که در نقش مضنون اصلی را بازی میکند، میگوید این فیلم درباره وسواس فکری است و اینکه چطور این وسواس مانند یک ویروس در بدن ما عمل میکند. سالها بعد از ناپدید شدن زودیاک، هنوز افرادی مانند کارآگاه تازهکار با بازی جیک جیلنهال Jake Gyllenhaal بهدنبال کشف این ماجرای مرموزند، اما ندانسته خود به نوعی قربانیان این قاتل بدنام هستند.
کپی برداری و نقل این مطلب به هر شکل از جمله برای همه نشریهها، وبلاگها و سایت های اینترنتی بدون ذکر دقیق کلمات “منبع: بلاگ نماوا” ممنوع است و شامل پیگرد قضایی می شود.
Post Views:
4,973