به گزارش ایسنا، روزنامه دنیای اقتصاد نوشت: بعد از آنکه کمیته استیناف رای به برائت فتاحی، بهاروند و طالقانی از دستاندرکاران سازمان لیگ و هیات فوتبال خوزستان در پرونده فینال جامحذفی داد، انتقادات زیادی نسبت به این کمیته مطرح شد. به این معنی که تحتتاثیر خواست رئیس فدراسیون فوتبال ارکان و زیرمجموعه این فدراسیون را از زیر فشار مسوولیت اتفاقات آن شب کذایی خارج کرده است. اما صالحی، رئیس کمیته استیناف به دفاع از رای خود میپردازد.
صالحی در گفتوگو با «دنیای اقتصاد» اطمینان میدهد رای کمیته استیناف تنها بر اساس واقعیات پرونده صادر شده است.
آقای صالحی با صراحت بفرمایید که شکستن رای کمیته اخلاق بهواسطه فشار روی کمیته استیناف بود؟
تقریباً 13 سال است که با فدراسیون همکاری دارم. یعنی از سال 85 که ابتدا عضو کمیته انضباطی بودم و بعد به کمیته استیناف رفتم و 12 سال است که ریاست این کمیته را برعهده دارم. در طول این مدت پروندههای زیادی رسیدگی شده است. بیش از هزار پرونده را بررسی کردیم. اگر در یکی از ارکان قضایی مثل اخلاق یا انضباطی یا تعیین وضعیت رایی مورد اعتراض قرار گیرد آن وقت است که مرجع رسیدگی کمیته استیناف خواهد بود. این یعنی اگر در کمیته بدوی رایی صادر نشده باشد ما صلاحیت ورود برای رسیدگی نداریم. در تمام این سالها پروندههای مهمی از افراد تاثیرگذار در کمیته استیناف مورد بررسی قرار گرفته و هیچگاه توسط روسای فدراسیون موضوعی به این کمیته دیکته نشده است. اگر هم توصیهای بوده، توصیه به قانون مداری بوده است و اگر هم نکتهای را مطرح کردند در قالب سوال بوده است. ما هرگز برای صدور رایی تحت فشار نبودیم. سالها پیش در یک پروندهای کمیته انضباطی محرومیتهای زیادی را متوجه تعداد کثیری از افراد فوتبالی کرده بود که در آن بحث تبانی بود. تیمی که تبانی کرده حتی باید به یک رده پایینتر هم سقوط کند و رایی سنگینتر از کمیته انضباطی صادر کردیم. نمیدانم چرا وقتی حکم تبرئه داده میشود موضوع تحت فشار قرار داشتن مطرح میشود؟
اصلاً چه شد که کمیته استیناف به این پرونده ورود کرد؟
بین اینکه کمیته اخلاق صلاحیت ورود به پرونده را دارد یا کمیته انضباطی یک مرز باریک وجود دارد. هرجا هم که اختلافنظر وجود داشته باشد کمیته استیناف رای خواهد داد. همانطور که در رایمان نوشتیم شاید بهتر بود شب حادثه کمیته اخلاق بلافاصله دستور موقت محرومیت فتاحی را صادر نمیکرد. بهواسطه همین دستور موقت بود که همه نگاهها به این سمت رفت که فدراسیون مقصر است. شایسته بود آن زمان کمی صبر پیشه میکردیم تا این جو روانی سنگین ایجاد نشود. اگر همان دستور موقت اجرا میشد و همانجا فتاحی صحنه را ترک میکرد مسوولیت برگزاری مسابقه تا لحظه پایان با چه کسی بود؟
موضوع همینجاست. استدلال شما دقیقاً تایید صحبتهای آقای تاج است که قبل از اعلام رای توسط شما گفته بود ارکان فدراسیون از جمله سازمان لیگ تقصیری در این ماجرا ندارند و همین اظهارنظر این شائبه را بهوجود آورد که شما برای برآورده کردن خواست رئیس فدراسیون حکم به برائت این افراد دادید؟
صحبت آقای تاج این بود که اگر اعضای فدراسیون یا کارمندان تخلفی میکنند باید با تصمیمات اداری با آنها برخورد، توبیخ یا تنبیه دیگری اعمال میشد. اما من هم به ایشان گفتم حکم کمیته اخلاق از این منظر صادر شده که این کمیته باور داشته برنامهریزی صحیحی برای برگزاری بازی از سوی سازمان لیگ صورت نگرفته و نهایتاً منجر به لطمه به حیثیت فوتبال شده است. در این صورت است که ورود کمیته اخلاق به نحو قانونی ظهور پیدا میکند و کمیته اخلاق میتواند در مورد افراد خاطی حکم صادر کند.
بنابراین برآورد کمیته اخلاق این بوده که عدم برنامهریزی منجر به از بین رفتن حیثیت فوتبال و اتفاقات آن شب شده است. حال شما چگونه به این جمعبندی رسیدید که هیچ اشکالی متوجه مسوولان سازمان لیگ نبوده است؟
پرونده را از ابتدا و بهصورت کامل برای شما باز میکنم. جامحذفی به نام شهدای حماسه خرمشهر نامگذاری شده و تجلیل از مقام شامخ آنها مربوط به امسال هم نیست و از چند سال گذشته این رویه وجود دارد. برنامهریزی در این خصوص برای تمام مسابقات از سال 96 انجام شده بود و ما برنامه مسابقات را هم از سازمان لیگ خواستیم و دیدیم که این سازمان تمام جزئیات در مورد مسابقات لیگ، حذفی و فیفا دیها و برنامه تیمهای ملی را در آن در نظر گرفته است. اما در سال گذشته خرمشهر تیمی داشت به نام اروند کارون و بازیهای این تیم باعث شد زمین خرمشهر زمین مناسبی برای برگزاری فینال نباشد. هیات رئیسه فدراسیون تصمیم میگیرد و مصوب میکند فینال حذفی بهجای خرمشهر در اهواز برگزار شود. آیا این تصمیم ارتباطی به رئیس سازمان لیگ یا هیات فوتبال خوزستان دارد؟ و این مصوبه هیات رئیسه فدراسیون بوده است. حال میرسیم به اینکه اهواز دو استادیوم دارد به نامغدیر و شهدای فولاد بررسیها انجام میشود و میبینند شهدای فولاد که مسقف است امکانات بهتری برای پذیرایی از فینال را دارد.
موضوع از سوی سازمان لیگ و کمیته مسابقات پیشنهاد و اعلام میشود. بعد از این اعلام شورای تامین آن استان باید بررسی کرده و نظر دهد. موضوع در شورای تامین مطرح میشود که مخالفان و موافقانی داشته است اما سرانجام با برگزاری بازی در ورزشگاه شهدای فولاد موافقت میشود. خیلی جالب است که در مصوبه شورای تامین به نهادهای مختلف مثل اطلاعات، نیروی انتظامی و دیگران شرح وظایفی داده میشود. اما سازمان لیگ و کمیته مسابقات در این شرح وظایف دیده نمیشوند. در روز مسابقه بلیتفروشی را به لحاظ امنیتی زودتر شروع میکنند، چون بیرون استادیوم هوا گرم بود و مردم تجمع داشتند بنابراین میخواهند مردم از فضای داخل استادیوم استفاده کنند. در داخل استادیوم فضایی کاملاً مشخص و زیر جایگاه مخصوص که با نردههایی به ارتفاع 5/ 2 متر از سایر مناطق جدا شده بهعنوان جایگاه هواداران داماش در نظر گرفته میشود، اما تصاویر و فیلمهایی در اختیار ما قرار داده شد که در آن مشهود است که تماشاگران از نردهها بالا رفته و خود را درون این جایگاه پرتاب میکنند.
در گزارشها اعلام شده که 5 اتوبوس داماشی به اهواز رفتند، اما ما دست بالا را میگیریم و میگوییم 300 نفر. جایگاهی که برای آنها در نظر گرفته شده چند برابر همین ظرفیت بوده است. حال نکته این است که مدیریت کردن این فضای در نظر گرفته شده برای اینکه داماشیها از آن استفاده کنند برعهده کیست؟ آیا جزو وظایف سازمان لیگ و کمیته مسابقات بوده است؟ فتاحی و بهاروند در صحنه حاضر بودند و تلاش میکردند تا این مسابقه انجام شود و تصاویر نشان میدهد کسی جلوی سیل هواداران پرسپولیس به سوی جایگاه را نگرفته است. در شرح وظایف که نگاه میکنیم این موضوع برعهده مسوولان سازمان لیگ نیست و این باشگاهها هستند که باید به هوادارانشان تعلیمات لازم را بدهند تا جایگاه هواداران حریف را اشغال نکنند.
پرسپولیسیها هم میتوانند ادعا کنند که ابزار لازم را برای مدیریت هواداران شان در اهواز نداشتهاند؟
در آییننامه انضباطی در ماده 86 تامین امنیت برعهده میزبان است. اگر در سکوهای مهمان هم اتفاقی افتاد این وظیفه میزبان است که آن را مدیریت کرده و امنیت آن قسمت را تامین کند. البته در این مورد خاص هم ما نمیگوییم میزبان و مهمان وجود دارد بلکه حرفمان این است که باشگاهها بهصورت کلی باید فرهنگسازی کنند و نیز اینکه سازمان لیگ و کمیته مسابقات مسوول برگزاری مسابقات هستند نه مسوول امنیت ورزشگاه.
پس مقصر کاملاً مشخص است اما به نظر میرسد کسی جرات گفتن اسمش را ندارد؟ اگر میگویید بهاروند و فتاحی مقصر نیستند، چرا مقصر اصلی را معرفی نمیکنید؟
بحث جرات نیست. کمیته استیناف بهعنوان یک مرجع تجدیدنظر فقط به آنچه مورد اعتراض قرار گرفته رسیدگی میکند. ما مقصر را معرفی نمیکنیم چون آن وقت باید حکم بدهیم درحالیکه حکم بدوی را کمیته اخلاق صادر میکند و در صورت اعتراض به آن حکم، کمیته استیناف صلاحیت ورود و بررسی آنچه مورد اعتراض قرار گرفته است را دارد. در همین پرونده مدیرعامل داماش اعتراضی نکرد و ما هم ورود به محرومیت ایشان نکردیم.
پس این کمیته اخلاق است که بازهم باید این پرونده را رسیدگی و مقصر را به افکار عمومی معرفی کند؟
این در صلاحیت آنهاست و میتوانند بار دیگر این پرونده را بررسی و مقصران اصلی را معرفی کنند ولی از نظر آن کمیته مقصران همین افرادی بودند که محکوم شدند.