جماران: سال نو بود و عملیات والفجر یک نیز در پیش و بچهها مراسم تحویل سال را در کنار هم و در منطقه زبیدات برقرار کردند. آن سال قرارگاه تصمیم داشت تا به رزمندگان نمونه، هدیهای بدهد و حاج قاسم (1) هم علی (2) را انتخاب کرد و او را خواست تا هدیه اش را بدهد، اما علی هیچ تمایلی برای گرفتن نداشت، ولی چون امر امر فرمانده اش بود، اطاعت کرد و هیچ نگفت.
چند روز بعد که رضا (3) قصد داشت به کرمان برود، علی او را صدا کرد و گفت: لطفا این هدیه را به خانوادهای که محتاج است بده و هیچ اسمی هم از من نبر.
رضا به کرمان آمد و، چون خودش کسی را نمیشناخت، ماموریت را به یکی از دوستانش سپرد و گفت: نمیدانم داخل بسته چیست، اما آن را به مستحق بده و نامی هم از علی نبر و بعدا مشخص شد که یک قواره پارچه کت و شلواری بود.
علی هدیه را بخشیده بود، اما لباسی که در جبهه میپوشید آنقدر شسته شده بود که دیگر رنگ و رویی نداشت و آنقدر میان بچهها محبوب بود که آنها دلشان میخواست علی این لباس را با لباس نویی عوض کند تا آنها بتوانند تکه هایش را به عنوان تبرک برای خود بردارند.
1. حاج قاسم سلیمانی، فرمانده سپاه قدس. ایشان در دوران دفاع مقدس، فرمانده لشکر 41 ثارالله (س) بود.
2. شهید علی ماهانی، مسئول مخابرات لشکر 41 ثارالله که در عملیات والفجر 3 به شهادت رسید و پیکر مطهرش 15 سال بعد به زادگاهش بازگشت.
3. برگرفته از گفت و گوی رضا ایرانمنش، همرزم شهید.