خبرگزاری مهر: از زمان پایان جنگ سرد، آمریکا بیشتر به ابزارهای اقتصادی برای پیشبرد اهداف سیاست خارجی خود متکی بوده است. برخی از این ابزارها، مانند تحریمها، مستلزم کاربرد مستقیم فشار اقتصادی هستند. ابزارهای دیگر مانند ارتقاء تجارت آزاد و بازارهای باز، با تغییر انگیزه های کشورهای دیگر است. اما همه آنها با این عنوان شناخته شده اند که قدرت اقتصادی بی نظیر به آمریکا یک ظرفیت منحصر به فرد برای پیگیری منافع این کشور بدون توسل به جنگ نظامی است.
اما قدرت اقتصادی نیز مانند هر وسیله ای می تواند نتایج ناگوار را در صورت عدم استفاده درست داشته و پیامدهای ناخواسته کوتاه مدت و بلندمدت بر رهبری اقتصادی آمریکا داشته باشد. امروزه واشنگتن به طور فزاینده ای از قدرت اقتصادی خود در شیوه های تهاجمی و ضدتولیدی استفاده می کند و موقعیت جهانی و در نتیجه توانایی آن در تاثیرگذاری در آینده را تخریب می کند.
علائم این مشکل در طی سالها آشکار شده است، اما این وضعیت تحت حکومت دونالد ترامپ، که تعرفه های بی پروا را علیه همپیمانان و رقبای خود اعمال کرده است، تحریمهای مجدد ایران را بدون هیچگونه حمایت بین المللی دنبال کرده است و در هر دو مورد با شواهد کمی بدون توجه به پیامدهای منفی آن به منافع آمریکا، بدتر شده است.
هر سیاستی یک معامله ای ارائه می دهد. با این حال، به نظر می رسد که مقامات ایالات متحده بر این باورند که آمریکا بسیار بزرگتر و قدرتمندتر از آن است که قوانین اقتصادی و جذبه سیاسی بر آن تاثیر بگذارد.
بر اساس این تفکر، این کشور می تواند جنگهای تجاری را آغاز کند و هیچکس تلافی نخواهد کرد، زیرا به گفته پیتر ناوارو، مدیر شورای تجارت ملی دولت ترامپ، ما پرسودترین و بزرگترین بازار در جهان هستیم. آمریکا می تواند با تحریم علیه نزدیکترین شرکا و متحدان خود تهدید کند و در حال و در آینده نیز آنها همچنان به نوعی همکاری خواهند کرد. این روند می تواند منجر به ادامه انتخابهای اقتصادی ضعیف شود و برتری دلار آمریکا بدون چالش باقی بماند.
در همین راستا خبرنگار با «ریچارد نفیو»، عضو تیم مذاکره کننده هسته ای آمریکا و کارشناس امور تحریم ها و امنیت بین الملل و عدم اشاعه تسلیحات در وزارت خارجه آمریکا و محقق دانشگاه کلمبیا آمریکا، گفتگو کرده که متن این گفتگو از نظر می گذرد. از نفیو به عنوان طراح اصلی تحریمهای ایران در دولت باراک اوباما، رئیس جمهوری پیشین ایالات متحده آمریکا، یاد می شود.
ازچه زمانی تحریم در سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا مورد استفاده قرار گرفت و تفاوت تحریمهای جدید با تحریمهای قبلی در چیست؟
باید گفت تحریمها از زمان شکل گیری کشور ایالات متحده آمریکا بخشی از سیاست خارجی این کشور بوده است. سیاست تحریمها علیه طیفی از دولتها و دیگر بازیگران، از جمله کشورهایی که هم اکنون متحدان ثابت ایالات متحده آمریکا هستند، مانند انگلیس، اعمال شده است.
لازم به ذکر است که تحریمها همواره بخش بزرگی از سیاست خارجی این کشور بوده است. من فکر می کنم تفاوت تحریمهای اکنون با گذشته به موقعیت اقتصادی جهانی ایالات متحده آمریکا جهت اجرای تحریم ها بستگی دارد. اما، مسلما، ابرقدرتهای دیگر - در زمان خود - قدرت مشابهی داشتند.
اصولا تحریم در سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا از چه اهمیت و جایگاهی برخوردار است؟
تحریمها در واقع ابزاری مهم در هدایت سیاست خارجی برای ایجاد اهرم برای حل مشکلات است. همه کشورها در پی ایجاد اهرم هستند تا بتوانند از آنها زمانی که وارد مذاکره میشوند یا با درگیریها مقابله میکنند استفاده کنند. گاهی اوقات، اهرم مورد استفاده تحریمهاست. گاهی اوقات نیز خشونت یا ایجاد ائتلاف کشورهای شریک است.
به عنوان یکی از معماران تحریمهای اقتصادی فکر میکنید رعایت چه پیش شرطهایی برای موفقیت تحریمها در سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا لازم است؟
به نظر من، این شرایط عبارتند از: 1. وجود استراتژی روشن و دقیق با اهداف تعیین شده 2. درک روشن از هدف تحریمها، آسیب پذیریها و منافع آنها به طوری که تحریمها بتواند با اهداف آنها متناسب باشد 3. حمایت بین المللی و بهتر بگویم همکاری در اجرای تحریمها 4. ارتباط روشن با مذاکرات به طوری که اهرم ایجاد شده توسط تحریمها بتواند جهت حل و فصل دیپلماتیک مورد استفاده قرار گیرد.
برای موفقیت تحریمها علیه ایران، شما بر حمایت و اجماع بین المللی تأکید داشته اید. آیا شما فکر می کنید بدون حمایت بین المللی، تحریمهای اعمال شده توسط ایالات متحده آمریکا علیه ایران موفق نخواهد بود؟
من فکر میکنم بدون حمایت بین المللی این کار خیلی سختتر است. من فکر می کنم ایالات متحده می تواند ایران را تحت فشار قرار دهد همانطور که قبلا نیز این کار را انجام داده است. اما به نظر من اینکه اعمال فشار علیه ایران به حل و فصل مسائل کمک کند کمی دشوار است. آمریکا اعمال تحریمها علیه ایران و نه در بخشی کوچک را مدنظر قرار داده است.
رواج تجارت بین المللی با دلار ابزاری موثر در اعمال تحریمها توسط ایالات متحده آمریکاست. آیا دلار می تواند در آینده نیز به عنوان ابزاری موثر در اعمال تحریمها توسط ایالات متحده آمریکا مورد استفاده قرار گیرد؟
دلار به عنوان یک ابزار اهمیت چندانی ندارد بلکه به عنوان منبعی که کشورها، بانک ها و شرکت ها می خواهند از آن استفاده کنند اهمیت دارد. با تهدید به عدم دسترسی به دلار(و مهمتر از همه، دسترسی به اقتصاد ایالات متحده آمریکا)، ایالات متحده می تواند مقاومت در برابر انتخاب سیاستهای خود را سخت تر کند.
عامل کلیدی در سودمندی مداوم آن میزان تمایل مردم، شرکتها و بانکها به انجام تجارت در ایالات متحده آمریکا و به منظور تجارت با اهداف مجاز ایالات متحده آمریکا است. تا کنون ما در مقیاس وسیع شاهد این واقعیت نبوده ایم. با گذشت زمان، ممکن است شاهد آن باشیم.
این روزها دولتهای اروپایی برای عمل به تعهدات خود در برجام و تسهیل مبادلات تجاری با ایران اقدام به راه اندازی سیستمی موسوم به اینستکس کرده اند که به نظر میرسد تلاشی برای دور زدن سوئیفت و مکانیسم دلار-پایه است. آیا شما فکر می کنید که مکانیسم دلار پایه در آینده ضعیف خواهد شد؟
ممکن است، اما تضعیف مکانیسم دلار پایه در نتیجه اینستکس نخواهد بود. اینستکس ممکن است موثر باشد و یا ممکن است موثر نباشد، اما ارزش دلار - و مهمتر از همه، ارزش اقتصاد ایالات متحده آمریکا و دسترسی به آن - برای تجارت بین المللی همچنان بالا خواهد بود.
تا زمانی که دلار برای تجارت بین المللی اهمیت داشته باشد، نادیده گرفتن درخواستها و سیاستهای ایالات متحده آمریکا برای شرکتهای خارجی، بانکها و دولتها سخت خواهد بود.