در حقیقت گروه دیگری از ابرقهرمانها منجر به خلق مردان ایکس شدند. یکی از خالقین این مجموعه، استن لی در این مورد گفته است:” «چهار شگفتانگیز» فروش خوبی داشتند، من و ناشرم به این نتیجه رسیدیم که چرا یک گروه دیگر خلق نکنیم؟ مشکل این بود که نمیدانستم چه قدرتهایی به آنها بدهم؟ بعد از آن باید به این فکر میکردم که چطور قدرتهایشان را به دست آوردهاند؟ از آنجایی این شخصیتها ارتباطی به هم نداشتند، کار سختی را پیشرو داشتم. در نتیجه سادهترین راه را انتخاب کردم: آنها همینطور به دنیا آمده بودند، آنها جهشیافته بودند.”
همچنین بخوانید:
ردهبندی بهترین ضدقهرمان های مارول
با اینکه اولین کمیک مردان ایکس سال 1963 منتشر شد، آنها تا سال 2000 بر روی پردهی سینما نرفتند. همکاری کارگردان برایان سینگر و فیلمنامهنویس دیوید هیتر بود که داستان پروفسور ایکس، مگنتو، جین گری و ولوورین را بر روی پرده برد. بعد از آن دنبالهها، اسپینآفها و فیلمهای زیادی در مورد مردان ایکس ساخته شده است، با این حال در تمام این مدت چیزی که ثابت ماند علاقهی مخاطبان به این شخصیتها است. معمولا تصور میشود ابرقهرمانان شکستناپذیر هستند، اما مردان ایکس با وجود قدرتهای بینظیرشان همیشه دستکم گرفته شدهاند: به درستی درک نشده و همواره تلاش برای اثبات خودشان به دیگران بودند. با اکران فیلم «دارک فینیکس» و حواشی پیرامون آن به این فکر افتادیم به نقاط اوج مردان ایکس پرداخته و از تصمیمات خلاقانهی افتضاح و قدمهای اشتباهی که در این مجموعه فیلمها گرفته شد صحبت کنیم. در این متن تمام فیلمهای مردان ایکس را بررسی کرده و آنها را به ترتیب از بدترین تا بهترین نوشتهایم:
12- X-Men Origins: Wolverine2009
با اینکه «خاستگاه مردان ایکس: ولورین» از خیلی جنبهها افتضاح است اما بیشتر از همه، نسخهی ددپول رایان رینولدزی که ارائه میکند وحشتناک است. این تلاش برای روایت داستان ولورین چیزی به این شخصیت اضافه نمیکند، بلکه با پر کردن بخشهایی از گذشتهی ولورین بخش مرموز این شخصیت را از او گرفته و داستان او را کماهمیت جلوه میدهد. فیلم تلاش زیادی کرده تا ارتباطی با دنیای مردان ایکس ایجاد کند که البته خوب از آب درنیامده است. (البته این مشکل مختص به این فیلم نبوده ولی این فیلم بیش از بقیه با آن درگیر است). «خاستگاه مردان ایکس» برای فاکس نیز شکست مفتضحانهای بود، چرا که پیش از اکران نسخه ای از آن بر روی اینترنت پخش شد. به دنبال استقبال کم از آن، این کمپانی که قصد داشته مجموعه فیلمهای «خاستگاه مردان ایکس» تمام شخصیتها را بسازد این مجموعه را کنسل کرده و به ایدهی «کلاس اول» پرداخت.
11- X-Men: The Last Stand 2006
بعد از جدا شدن برایان سینگر و متیو وان از این مجموعه، کارگردانی این فیلم به برت رتنر سپرده شد. در این فیلم عدم توانایی رتنر برای اضافه کردن هر گونه محتوای مربوطه به داستان به وضوح به چشم میخورد. فیلم به طرز آزاردهندهای در مورد شخصیتهای زن ضعیف عمل کرده و از این شخصیتها فقط به خاطر جذابیتهای ظاهریشان استفاده کرده است. فیلم بینهایت کسلکننده است و از خیلی جهات هیچ شباهتی به فیلمهای معمول «مردان ایکس» ندارد.
10- Dark Phoenix 2019
آخرین فیلم مردان ایکس یک فیلم تکراری است که چیز جدیدی برای ارائه ندارد. شخصیت منفی جسیکا چستین هیچ شخصیتپردازی و یا انگیزهی مشخصی ندارد و به نظر میرسد قسمتهای حیاتی از درون فیلم برداشته شدهاند. در تمام فیلم به نظر میرسد بازیگران تمایل داشته باشند زمانشان را جور دیگری سر کنند. در یک صحنه یکی از شخصیتهای اصلی میمیرد ، اما به جای اینکه از مرگ او ناراحت باشید خوشحال میشوید که از شر قراردادش رها شده و مجبور نبوده است بیش از این در این فیلم بازی کند.
9- The Wolverine 2013
این فیلم درست بعد از افتضاح «خاستگاه مردان ایکس»، با هدف پرداختن به شخصیت ولوورین ساخته شد و در ابتدا قرار بود به کارگردانی دارن آرنوفسکی جلوی دوربین برود که متاسفانه این طور نشد. جیمز منگولد کارگردانی آن را برعهده گرفت و ولورین را به ژاپن فرستاده و با این کار حال و هوای متفاوتی به این اثر میداد. با این حال موفق نشد چیزی که استودیو از او انتظار داشت را به مخاطب ارائه کند. «ولوورین» بیش از این که به یک فیلم خلاقانه شباهت داشته باشد، یک فیلم تجاری است.
8- X-Men: Apocalypse 2016
از این فیلم تا ابد به عنوان فیلم موفقی که جذابترین بازیگر کرهی زمین، اسکار آیزاک، را زیر کوهی از گریم آبیرنگ و جلوههای ویژهی تصویری مدفون کرد، یاد میشود. با این حال « مردان ایکس: آپوکالیپس» نقاط قوتی از جمله بازیگران فوقالعادهاش دارد. بیشتر موارد خوب این فیلم تکرار چیزهایی است که در« مردان ایکس: روزهای گذشته آینده» دیدهایم و فیلم هیچگاه نمیتواند حماقت شخصیتهای منفیاش را پنهان کند.
7- Deadpool 2 2018
با اینکه فیلم اول توانست با بودجهای کم موفقیت چشمگیری را به دنبال داشته باشد، اما قسمت دوم از همان ابتدا میدانست که برای موفقیت راهی به جز تبدیل شدن به پروژههای استودیویی مانند تمام دیگر فیلمهای ابرقهرمانی با بودجههای بالا، ندارد. «ددپول 2» بیشتر مواقع با خندهدارتر بودن از قسمت اول تلاش کرده است این مشکل را حل کند. علاوه بر این، قسمت دوم بازیگران فوقالعادهای را دور هم جمع کرده است. با اینکه جاش برولین شخصیت منفی خوبی را به تصویر کشیده است اما برگ برندهی «ددپول 2» زازی بیتز است. او در نقش دومینو که ادعا دارد ابرقدرتش خوششانسی است، جلوی دوربین رفته است. آیا شانس یک ابرقدرت است؟ بازی درخشان بیتز شما را متقاعد میکند که این موضوع حقیقت دارد.
6- Logan 2017
این فیلم که یکی از بهترین فیلمهای مردان ایکس شمرده میشود، با قرار دادن ولوورین در حال و هوایی وسترن دینش را به این شخصیت ادا میکند. این فیلم به هیو جکمن فرصتی داد تا به شخصیتی که این بازیگر را به شهرت رساند، ادای احترام کند. این فیلم بهترین فیلم مستقل ولوورین است، با این حال به نظر ما زیادی درگیر خودش شده و فقط بر روی این شخصیت تمرکز کرده است . با این حال باید «لوگان» را به خاطر داشتن بلند پروازی و نقطه نظر خاص خود تحسین کرد، المانهایی که فیلمهایی در جایگاه پایینتر از این فیلم دیده نمیشود.
5- X-Men: First Class 2011
«مردان ایکس: بهترین ها» بازتولیدی که در زمان به عقب برمیگردد، به طرفداران کتابهای کمیک داستانی در مورد شخصیتهای مردان ایکس محبوبشان ارائه داد. البته این موضوع به پیش از دشمنی چارلز و اریک برمیگردد. متیو وان در این فیلم تا حدی جلوی تمایلات شدیدش به صحنههای اکشن را گرفته و در نهایت فیلم مهیجی را ارائه کرده که به همان اندازه که شخصیتپردازی قوی داشته، المانهای یک فیلم ابرقهرمانی مرسوم را نیز در خود دارد.
4- Deadpool 2016
به نظر میرسد رایان رینولدز برای افزایش شهرتش به یک نقش ابرقهرمانی نیاز داشته است. تا سال 2016 هیچ کدام از ما حتی فکرش را هم نمیکردیم به چنین قهرمانی نیاز داشته باشیم. «ددپول» اولین فیلم ابرقهرمانی با محدودیت سنی تماشا و یا اولین فیلم که کلیشههای و چارچوبهای این ژانر را به سخره بگیرد، نبود. با این حال بامزهترین و به طرز عجیبی خشنترین فیلم این ژانر است. «ددپول» وقتی روی پرده رفت که مجموعه فیلمهای مردان ایکس روزهای خوبی را پشت سر نمیگذاشتند، در نتیجه این اسپینآف (و «لوگان» که سال بعد از آن بر روی پرده رفت) همانند خداحافظیای با تمام چیزهایی که پیش از آن وجود داشتند، بود. حقیقت این است که ددپول واقعا باحالتر از آن است که با سایر جهشیافتهها معاشرت کند.
3- X-Men 2000
«اسپایدرمن» 2000، «بتمن آغاز میکند» 2005 یا «آیرونمن» 2008 را فراموش کنید، «مردان ایکس» یک نقطهی شروع حقیقی فیلمهای ابرقهرمانی این روزهایمان است. «مردان ایکس» مجموعهای از جهشیافتگان قوی، شریف و گاها متزلزل است که در مقابل شخصیتهای منفی به مبارزه میپردازند. تمام موارد فوقالعاده در مورد شخصیتهای مارول در همین فیلم اولیه مشهود هستند. «مردان ایکس» که خندهدار و تاثیرگذار است، عاری از هرگونه انتظاراتی است که در تمام فیلمهای بعد از آن دیده میشود.
2- X2: X-Men United 2003
درست همانند «سوپرمن 2» و «شوالیه تاریکی»، «ایکس 2: مردان ایکس متحد» بهتر از فیلم اصلیاش است و بیشتر به حال و هوای فیلم و دیدگاههای آن پرداخته است. اگر «مردان ایکس» چارچوبی را برای فیلمهای ابرقهرمانی مدرن درست کرد، «ایکس 2» شباهت بیشتری به چیزی دارد که در دههی گذشته به آن عادت کردهایم. این فیلم پر از صحنههای اکشن بینظیر بوده و ایدههای بزرگی در مورد ماهیت قهرمانها دارد. علاوه بر این به خوبی به مثلث عشقی میان ولوورین، جین گری (فامکه یانسن) و سایکلاپس (جیمز مارسدن) میپردازد. ممکن است با استانداردهای «انتقامجویان: پایان بازی»، «ایکس 2» آنچنان قوی به نظر نیاید، ولی این فیلم در زمان اکرانش تمام توجهها را به خودش جلب کرد.
1- X-Men: Days of Future Past 2014
چیزی که در ابتدا قرار بود روش هوشمندانهای برای بازسازی این مجموعه فیلمها با بازیگرانی جوانتر و در عین حال احترام گذاشتن به فیلمهای اصلی باشد- که با سفر پاتریک استوارت و ایان مککلن به گذشته و ملاقات جوانیهای خودشان با بازی جیمز مکآووی و مایکل فاسبندر محقق شد، در اصل به یک داستان مستقل بینظیر تبدیل شد. فیلم «مردان ایکس: روزهای گذشته آینده» مهیج، خندهدار و فریبنده است. نه تنها میبینیم چه چیزی این شخصیتها را شکل داده است، بلکه شاهد تاثیر آنها بر روی تاریخ دنیا هستیم؛ به طور قطع این تنها فیلم مردان ایکس است که صحنهای از پیمان صلح پاریس در خود دارد. برایان سینگر با بازگشتش به این مجموعه فیلمها با مهارت صحنهها را بین گذشته و آینده در تعادل نگه میدارد. این فیلمی است که گاهی احمقانه شده و گاهی تلاش میکند فراتر از حد توانش ظاهر شود، اما در این مورد بینظیر است: آنقدر قوی است که بتواند شما را درگیر خودش کند و در عین حال این موضوع چیزی از سرعت فیلم کم نمیکند.
این مطلب برگرفته از نوشتهی تیم گریرسون و ویل لیتچ در سایت www.vulture.com است.
کپی برداری و نقل این مطلب به هر شکل از جمله برای همه نشریهها، وبلاگها و سایت های اینترنتی بدون ذکر دقیق کلمات “منبع: بلاگ نماوا” ممنوع است و شامل پیگرد قضایی می شود.
Post Views:
70