به گزارش مشرق، «آقازادههای خارجنشین» معضلی است که اخیرا کشور را درگیر خود کرده و در حوزههای مختلف خبرساز شده است. ماجرا به نظر ساده میآید؛ فرزندان مسئولان و مقامات ایران در کشورهای دیگر زندگی میکنند.
داورزنی: دخترم در کشوری جنایتکار زندگی میکند!
کمی قبلتر، مسئولان کشور هرگز نامی از فرزندان خارجنشین خود نمیبردند و دستکم با سکوت ماجرای حضور فرزندانشان در خارج از کشور را توجیه میکردند. حضور محمدرضا داورزنی، معاون وزیر ورزش و جوانان در یک برنامه تلویزیونی اما نشان داد مسئولان یک گام روبه جلو رفتهاند و داستان کمی پیچیده شده است.
داورزنی که این روزها خود را آماده حضور در فدراسیون والیبال میکند این بار به تلویزیون رفته بود تا به شائبهها پاسخ دهد و به قولی، خود را مبرا کند تا مبادا حضورش در فدراسیون والیبال با موضع خاصی همراه باشد.
معاون وزیر ورزش و جوانان در همان برنامه پیرامون حضور دخترش در آمریکا گفت: «نمیشود حق شهروندی کسی را به خاطر مسئولیت پدرش از او گرفت، همه حق دارند هر جایی که میخواهند درس بخوانند. دخترم درسش را در آمریکا خوانده و همان جا زندگی میکند.» او در پایان اما آمریکا را جنایتکار دانست و درباره خودش گفت که پای آرمانهایش ایستاده است.
بیشتر بخوانید:
همین موضوع باعث ایجاد واکنشهای بسیاری در فضای مجازی شد و مردم با انتقاد از داورزنی، حرف و عمل مسئولان را متناقض دانستند. به هر ترتیب با توجه به حضور فرزند محمدرضا داورزنی در یک کشور خارجی، بد ندیدیم مروری کنیم بر فرزندان برخی مسئولان ورزشی که در کشورهای خارجی حضور دارند یا به ایران رفت و آمد میکنند و زندگی اصلیشان در خارج از کشور است.
قصه عجیب آخرین رئیس سازمان ورزش
علی سعیدلو از سوم شهریورماه 1388 ریاست سازمان تربیتبدنی وقت را در دولت احمدینژاد برعهده گرفت و تا سال 1392 در مقام آخرین رئیس این سازمان، آن را به اولین وزیر وزارت ورزش و جوانان دولت جدید تحویل داد. علی سعیدلو تلاش بسیاری کرد تا مرد محبوبی در ورزش ایران شود اما هرگز موفق نبود و درنهایت و پس از پایان دوران ریاستجمهوری محمود احمدینژاد از صحنه ورزش حذف شد.
سال 94 بود که شایعاتی درباره احتمال مهاجرت او به ترکیه مطرح شد اما سعیدلو در گفتوگویی این موضوع را تکذیب کرد و گفت رفت و آمدش مربوط به اقداماتی است که در خارج از کشور انجام میدهد و شایعه مهاجرتش صحت ندارد. نکته جالب اما حضور فرزند علی سعیدلو در خارج از کشور است. منابع خبری میگویند پسر او در آمریکا حضور دارد و برخلاف پدرش، در سکوت کامل خبری سرگرم بیزینس است.
کارنامه پرحاشیه مردی که همواره سعی میکرد جنجالی باشد با حضور پسرش در آمریکا، عجیبتر هم شده و شاید این روزها برخلاف سال 89 به خودش نمره 20 ندهد. حتما مصاحبه او را به خاطر دارید که گفته بود: «اگر توان یک فرد 10 باشد و تنها از 8 واحد آن استفاده کرده باشد، باید به آن فرد نمره 16 یا 18 داد ولی احساسم این است که از زمان حضورم در سازمان تربیتبدنی و با توجه به مشورتهایی که از دیگران گرفتم و نظراتی که جمع کردهایم، نمره سازمان تربیتبدنی در این یک سال 20 بوده است.»
خارجنشینی در سکوت
بهرام افشارزاده، مدیرعامل پیشین باشگاه استقلال دارای دو فرزند پسر است که یکی در کیش به کار ساختوساز میپردازد و نامش علی است. علی را با خودروهای لاکچریاش میشناسند اما فرزند دیگر او در کاناداست. فرزندی که حتی نامش را هم کسی نمیداند زیرا او برخلاف پدر و برادرش علاقهای به دیده شدن ندارد. بهرام افشارزاده که بارها در دوران مسئولیتش راهی ونکوور شده هرگز حاضر نیست درباره دیگر فرزند خود که در کانادا سکونت دارد چیزی بگوید اما شنیدهایم فرزند افشارزاده در یک شرکت مشغول به کار است و وضعیت مالیاش نیز بر خلاف دیگر پسر افشارزاده؛ یعنی علی، ایدهآل نیست.
مردی که ادعا میکند همواره در برابر قانون مطیع است هرگز تلاش نکرده تا درباره فرزندان خود و محل اقامتشان توضیح دهد. او میگوید با این کار، تنشهای بیخود ایجاد میشود. میگویند افشارزاده مرد روزهای سخت و فشار کاری زیاد نیست، کافی است گفتوگوی او را در دیماه 92 به خاطر بیاورید.
وقتی در انتخابات کمیته ملی المپیک از حفظ کرسی دبیرکلی باز ماند و به خاطر اعتراض محمدرضا داورزنی و علی مرادی، مجبور به انصراف شد تا شاهرخ شهنازی جایش را بگیرد، همان موقع در این باره به «ایسنا» گفت: «احساس کردم نباید جلوی قانون بایستیم. یک لحظه با خدا خلوت کردم و حس کردم که باید کنار بروم.»
محمود مشحون؛ مرد مهاجرت معکوس
گویی نام محمود مشحون با بسکتبال از همان ابتدا گره خورده بود. به گفته خودش، ٦٣ سال از عمر خود را برای این رشته گذاشته و سابقه مدیریتیاش در ورزش هم به نیمقرن میرسد. رئیس ١٦سال اخیر فدراسیون بسکتبال درحالی که دو سال از دوره چهار سالهاش باقیمانده بود، به خاطر قانون منع استفاده از بازنشستگان از سمتش کنار رفت.
این مرد ٧٦ ساله همانطور که قبلا گفته بود، مقابل فشارها برای رفتنش از اتاق ریاست فدراسیون بسکتبال مقاومت نکرد و به سمت شغل دومش در سالهای اخیر یعنی دامداری رفت. تمام فرزندان و خانواده مشحون در خارج از کشور حضور دارند و در واقع او مدتی به ایران بازگشت تا ریاست فدراسیون بسکتبال را برعهده گیرد.
خودش درباره رفت و آمد به آمریکا میگوید: «من گرینکارت آمریکا دارم و در طول سال هم برای دیدن فرزندانم به این کشور سفر میکنم اما دوتابعیتی نیستم و تنها یک پاسپورت دارم. من با افتخار میگویم یک ایرانی هستم و شایعاتی که در مورد من مطرح میشود به هیچ عنوان صحت ندارد.»
مدیر یا فرزند؟ مساله این است
اگرچه تا پیش از این مدیران دوتابعیتی به مشکل بزرگی در ورزش ایران تبدیل شده بود اما این روزها حساسیتها درخصوص حضور فرزندان مسئولان در خارج از کشور اهمیت بیشتری پیدا کرده است. به هرحال بسیاری اعتقاد دارند فرزندان مقامات عالیرتبه ورزشی با پول بیتالمال بزرگ شدهاند و باید سرزمین آبا و اجدادیشان را برای اقامت انتخاب میکردند.
برخی دیگر اما همچون داورزنی، حضور هر فرد را در کشوری دیگر، حق شهروندی او میداند و ایرادها را برنمیتابد. هرچه که باشد فعلا اوضاع برای اقامت فرزندان مسئولان در خارج از کشور فراهم است و حساسیتها زیاد نیست اما در روزهای آینده ممکن است اعتراضات گستردهتر شود.