به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از آرمان، مکرون برخلاف شینزو آبه نخستوزیر ژاپن که پس از سفر به تهران خود را از مناقشه ایران و آمریکا کنار کشید، روی نزدیککردن ایران و آمریکا به یکدیگر پافشاری میکند. به همین دلیل صحبتهای تلفنی وی با حسن روحانی بیش از گذشته شده است.
این در حالی است که رسانههای بینالمللی از میانجیگری وی در مقابل ترامپ برای کاهش تحریمهای ایران خبر میدهند. بهتازگی جزئیات جدیدی از بسته پیشنهادی فرانسه به ایران افشا شده که بیانگر این است که رئیسجمهور فرانسه پیشنهاد راهاندازی خط اعتباری 15میلیارد دلاری برای پیشخرید نفت از ایران را پیشنهاد داده که این مبلغ نیز قرار است در سه مرحله پرداخت شود. مکرون پیشنهاد داده در برابر این مبلغ فعلا جمهوری اسلامی ایران گام سوم خود را اجرا نکند و احتمالا از گام اول و دوم خود هم به جایگاه اولیه در برجام بازگردد. این درحالی است که محمدجواد ظریف بهتازگی اعلام کرد که ایران روز پنجشنبه هفته جاری گام سوم کاهش تعهدات برجامی خود را خواهد برداشت.
به همین دلیل و برای تحلیل و بررسی این مسائل با رامین مهمانپرست سخنگوی سابق وزارت امور خارجه و سفیر سابق ایران در لهستان و لیتوانی گفتوگو شده است. آقای مهمانپرست معتقد است: «شرایط به شکلی نیست که ایران اهل مذاکره نباشد یا اینکه تمایلی به مذاکره نداشته باشد.
مشکل اینجاست با طرفی که مواضع مشخصی ندارد و به تعهدات خود پایبند نیست مذاکره معنا ندارد. کنار هم نشستن و عکسگرفتن بیشتر جنبه تبلیغاتی دارد و مشکل را حل نمیکند. اگر قرار بود با عکسگرفتن و کنار هم نشستن همه مشکلات حل شود که باید این اتفاق بین آمریکا و کرهشمالی نیز رخ میداد. این در حالی است که ترامپ و رهبر کرهشمالی چندینبار با هم دیدار کردند. با این وجود هنوز مشکلات بین آمریکا و کرهشمالی بر سر جای خود باقی است و این دیدارها تنها جنبه تبلیغاتی داشته است. به نظر میرسد ترامپ و دولتمردان آمریکا که به صورت مرتب موضوع مذاکره با ایران را مطرح میکنند بیشتر به دنبال جنبههای تبلیغاتی این موضوع هستند تا در انتخابات آینده ریاستجمهوری آمریکا مورد بهرهبرداری قرار بگیرد.» در ادامه ماحصل این گفتوگو را میخوانید.
رئیسجمهور فرانسه تلاش زیادی برای نزدیککردن ایران و آمریکا انجام میدهد. آیا این اقدامات به صورت خودجوش انجام میشود یا نوعی استراتژی مشترک با آمریکاست؟
آقای مکرون به دنبال میانجیگری بین ایران و آمریکاست. این میانجیگری نیز بدون تماس با ایران و آمریکا میسر نیست. به همین دلیل این مساله طبیعی است که مکرون با ترامپ درباره ایران مذاکراتی را انجام دهد. به نظر میرسد آقای مکرون به صورت مستمر با ترامپ در حال تماس است. بخشهایی از اتفاقات جدیدی که رخ داده نیز نتیجه رایزنیهایی است که آقای مکرون با دونالد ترامپ انجام داده است. با این وجود بنده معتقدم بخشهایی از این تلاشها در راستای نقشآفرینی جدید فرانسه در عرصه بینالمللی است. فرانسه بهدنبال این است که در عرصه بینالمللی تحرک بیشتری از خود نشان دهد و خود را بهعنوان یک کشور تاثیرگذار در معادلات بینالمللی معرفی کند. این کشور همچنین بهدنبال این است که در معادلات منطقه خاورمیانه بهعنوان یک منطقه استراتژیک نقش جدیتری ایفا کند. نکته مهم دیگر اینکه پس از مطرحشدن موضوع خروج انگلیس از اتحادیه اروپا امانوئل مکرون به دنبال این است که فرانسه رهبری اتحادیه اروپا را برعهده بگیرد. به هر حال پس از خروج انگلیس از اتحادیه اروپا کشورهای فرانسه و آلمان قدرتمندترین کشورهای اروپا بهشمار میروند. به همین دلیل نیز مکرون تلاش میکند با طرحها و ایدههای جدیدی که مطرح میکند بتواند نقش پررنگتری در این زمینه داشته باشد. از سوی دیگر هرچه دولت مکرون نقش فعالتری در عرصه بینالمللی داشته باشد و بتواند نظرات را به خود جلب کند به همان میزان میتواند تظاهرات و اعتراضات داخلی فرانسه که بیش از چهل هفته به طول کشیده را بیشتر کنترل کند و کمرنگتر نشان دهد. به همین دلیل مکرون تلاش میکند در یکی از پیچیدهترین و مهمترین معادلات بینالمللی یعنی تقابل ایران و آمریکا نقش فعالی ایفا کند.
با سفر وزیر امور خارجه کشورمان به محل برگزاری نشست سران گروه7 و همچنین مواضع اخیر آقای روحانی، آیا روند اتفاقات بینالمللی به سمتی حرکت خواهد کرد که ممکن است اتفاق مهمی رخ دهد؟
اصل مذاکره و رایزنی مقامات جمهوری اسلامی با مسئولان کشورهای اروپایی در راستای مسائل منطقهای و بینالمللی همواره مفید و سازنده بوده است. البته این رایزنیها بهجز موضوع رابطه ایران و آمریکا است که همواره از حساسیت خاصی برخوردار بوده است. به همین دلیل گفتوگو و رایزنی ایران با کشورهای اروپایی را باید یک رویکرد مجزا و مستقل از موضوع رابطه ایران و آمریکا در نظر گرفت. دلیل این مساله نیز سوابق آمریکا علیه ایران و اشتباهات تاریخی است که علیه کشور ما انجام دادهاند. نکته دیگر دیدگاههای مقام معظم رهبری است که از نقش تعیینکنندهای در این معادله برخوردار است. از سوی دیگر باید به تجربهای که در موضوع برجام به دست آمد نیز توجه کرد. به هر حال در این توافقنامه ماهیت و چهره واقعی طرفین مذاکره برای افکار عمومی جهان مشخص شد. در موضوع برجام مسئولان جمهوری اسلامی صادقانه وارد گفتوگو و مذاکره شدند تا ابهامات فیمابین را برطرف کنند و حسن نیت خود در راستای استفاده صلحآمیز از انرژی هستهای را نشان دهند. در برجام، ایران داوری سازمان انرژی اتمی بینالمللی و محدودیتهایی را پذیرفت تا نشان دهد اهل منطق و گفتوگو است. ایران در موضوع برجام به افکار عمومی جهان نشان داد که برای حل مشکلات به دنبال راهکارهای مسالمتآمیز است. در چنین شرایطی ایالات متحده آمریکا بهراحتی از این توافق خارج شد و قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل را لغو کرد. اقداماتی که بیاعتمادی را بیش از گذشته کرد. به همین دلیل نیز در شرایط کنونی وضعیت برای مذاکره و گفتوگو و حتی دیدارهای دوطرفه قابل تصور نیست. مسئولان جمهوری اسلامی بارها به این نکته اشاره کردهاند که آمریکا باید با رفتار خود به این بیاعتمادی پایان دهد و اشتباهات خود را جبران کند. آقای روحانی در سخنرانی اخیر خود عنوان کردند که اگر قرار است مذاکرهای صورت بگیرد در مرحله نخست باید تعهد به برجام وجود داشته باشد و آمریکا به برجام بازگردد. پس از این نیز تحریمها علیه ایران برداشته شود تا شرایط برای مذاکره احتمالی فراهم شود. دکتر ظریف نیز تاکنون به شکلهای مختلف همین موضوع را مطرح کردهاند و بارها این نکته را متذکر شدهاند که اگر آمریکا به دنبال مذاکره با ایران است باید در رفتار خود با ایران تجدیدنظر کند و به ملت ایران احترام بگذارد. شرایط به شکلی نیست که ایران اهل مذاکره نباشد یا اینکه تمایلی به مذاکره نداشته باشد. مشکل اینجاست که با طرفی که مواضع مشخصی ندارد و به تعهدات خود پایبند نیست مذاکره معنا ندارد. کنار هم نشستن و عکسگرفتن بیشتر جنبه تبلیغاتی دارد و مشکل را حل نمیکند. اگر قرار بود با عکسگرفتن و کنار هم نشستن همه مشکلات حل شود که باید این اتفاق بین آمریکا و کرهشمالی نیز رخ میداد. این در حالی است که ترامپ و رهبر کرهشمالی چندینبار با هم دیدار کردند و حتی ترامپ در سفر به شبهجزیره کره با رهبر کرهشمالی در خاک این کشور دیدار کرد. با این وجود هنوز مشکلات بین آمریکا و کرهشمالی بر سرجای خود باقی است و این دیدارها تنها جنبه تبلیغاتی داشته است. به نظر میرسد ترامپ و دولتمردان آمریکا که به صورت مرتب موضوع مذاکره با ایران را مطرح میکنند بیشتر به دنبال جنبههای تبلیغاتی این موضوع هستند تا در انتخابات آینده ریاستجمهوری آمریکا مورد بهرهبرداری قرار بگیرد. اگر آمریکا اهل مذاکره و گفتوگو است باید این نکته را در عمل نشان دهد نه اینکه از توافقی که خود آن را امضا کرده خارج شود. به همین دلیل در شرایط کنونی اثبات حسن نیت آمریکا برای ایران کار سختی است. ترامپ باید این نکته را در نظر داشته باشد که اگر به دنبال مذاکره با ایران است باید اعتماد ملت ایران را جلب کند و اعتماد ازدسترفته را جبران کند. این در حالی است که این کار بسیار سخت و دشوار شده است. دلیل آن نیز رفتارها و تحریمهای ظالمانهای است که علیه مردم ایران انجام دادهاند. این رفتارها در شرایط کنونی یک بیاعتمادی بزرگ را در بین ملت ایران ایجاد کرده که عبور از این بیاعتمادی در کوتاهمدت کار بسیار سخت و دشواری خواهد بود.
مواضع ترامپ درباره ایران نسبت به گذشته منعطفتر و ملایمتر شده و وی با احترام بیشتری درباره ایران صحبت میکند. آیا ترامپ متوجه مسیر اشتباهی که در مقابل ایران طی کرده شده و به دنبال برونرفت از این بحران خودساخته است؟
مواضع ترامپ نهتنها در مقابل ایران، بلکه درباره کشورهای اروپایی، چین، ژاپن و حتی کشورهای آمریکای لاتین همراه با نوعی تناقض و عدم تعادل بوده است. به همین دلیل نمیتوان این مواضع را از منظر عقلانیت مورد تحلیل و ارزیابی دقیق قرار داد. این عدم تعادل و تناقضگویی در روحیات و اخلاقیات ترامپ وجود دارد. به همین دلیل اگر لحن وی تغییر پیدا کرده به این معنا نیست که پشت این تغییر لحن یک تصمیم عقلانی گرفته شده است. رفتارهای ترامپ غیرقابل پیشبینی است و تاکنون افکار عمومی جهان و همچنین رهبران سیاسی متوجه این شرایط شدهاند. در نتیجه اگر گمان کنیم تغییر لحن ترامپ بهمعنای این است که قرار است اتفاق بزرگی رخ دهد سخت در اشتباه هستیم. ترامپ در برخی مواضع خود به شکلی رفتار میکند که گویا به فرهنگ و ملت ایران احترام میگذارد، با این وجود همزمان سیاستهایی را دنبال میکند که علیه ملت ایران و دشمنی با جمهوری اسلامی است. به همین دلیل نمیتوان نسبت به رفتار و مواضع ترامپ درباره آینده تحلیل ارائه کرد. شخصیتهایی مانند ترامپ که غیرقابل پیشبینی هستند و در هر لحظه ممکن است مواضعی اتخاذ کنند که با مواضع گذشته آنها در تناقض باشد. اگر ترامپ به دنبال تغییر رویکرد خصمانه خود نسبت به ایران است باید در عمل و به شکل مطمئن رفتار کند. این نوع رفتار نیز با بازگشت آمریکا با برجام و برداشتهشدن تحریمها علیه ایران رخ خواهد داد. در چنین صورتی تازه شرایط برای اینکه امکان مذاکره فراهم است یا خیر مهیا خواهد شد که باید در این زمینه تصمیمگیری کرد. به همین دلیل نیز مواضع ترامپ را نباید معیار و مبنای رویکرد آینده آمریکا در مقابل ایران ارزیابی کرد.
ایران در آستانه مرحله سوم کاهش تعهدات برجامی خود قرار دارد. آیا دیدارها و مذاکرات فشرده آقای ظریف با رهبران کشورهای اروپایی و همچنین رویکردی که کشورهای اروپایی در مقابل ایران اتخاذ کردهاند میتواند مانع از کاهش بیشتر تعهدات برجامی ایران شود و یا شرایط به شکل دیگری رقم خواهد خورد؟
کشورهای اروپایی همچنان به برجام معتقد هستند و برجام را برای خود یک توافق حیثیتی میدانند. کشورهای اروپایی به دنبال این هستند که با هویت اروپایی خود فارغ از روابطی که با آمریکا دارند یک بحران بینالمللی را مدیریت کنند و در این زمینه تاثیرگذار باشند. کشورهای اروپایی به این نتیجه رسیدهاند که اگر همین وضعیت برجام نیز از بین برود ممکن است از نظر حیثیتی برای آنها گران تمام شود. به همین دلیل اروپا تمایل دارد به هر شکلی برجام را حفظ کند. با این وجود برخی از کشورهای اروپایی یا ارادهای برای مقابله با رفتار آمریکا در مقابل ایران ندارند و یا واقعا توانایی این کار را ندارند و مقهور و مرعوب آمریکا هستند. در شرایط کنونی کشورهای اروپایی در شرایط سختی قرار گرفتهاند و به احتمال زیاد نمیتوانند مانع از اجراییشدن گام سوم کاهش تعهدات برجامی ایران شوند. تنها راهی که پیشروی کشورهای اروپایی قرار دارد این است که در این زمینه به یک اجماع عقلایی برسند و یک تصمیم جدی برای حفظ و صیانت از برجام بگیرند. کشورهای اروپایی اگر میخواهند از کاهش بیشتر تعهدات برجامی ایران جلوگیری کنند باید رویه جدیدی در مقابل ایران و برجام بگیرند و به صورت جدیتری به ضعیفشدن و یا ازبینرفتن برجام نگاه کنند.
آقای روحانی به احتمال زیاد در مجمع سالانه سازمان ملل حضور پیدا خواهد کرد. با توجه به اتفاقات اخیر و میانجیگری کشورهایی مانند ژاپن و فرانسه، آیا این احتمال وجود دارد که در این سفر یک اتفاق یا دیدار خارقالعاده صورت بگیرد که صفحه جدیدی را در عرصه بینالمللی و بهخصوص موضوعات مرتبط با برجام بازکند؟
حضور در مجمع عمومی سازمان ملل یک فرصت برای مسئولان جمهوری اسلامی است تا دیدگاههای خود را با افکار عمومی جهان مطرح کنند. از سوی دیگر دیدارها و گفتوگوهایی که در حاشیه این اجلاس صورت میگیرد میتواند در بهبود روابط و همچنین حل بحرانهای منطقهای و بینالمللی موثر باشد. آقای روحانی میتواند در این اجلاس با گفتوگو و رایزنی با رهبران سیاسی کشورهای مختلف زمینههای همکاری سیاسی، اقتصادی و فرهنگی ایران با کشورهای جهان را فراهم کند که میتواند دستاوردهای مهمی به همراه داشته باشد. با این وجود این مساله که آیا بین مسئولان جمهوری اسلامی و مسئولان ایالات متحده آمریکا ممکن است دیداری صورت بگیرد و مشکلی را حل کند بعید به نظر میرسد. شرایط کنونی و اتفاقاتی که در چندماه گذشته بین ایران و آمریکا رخ داده زمینهساز چنین دیداری نبوده است. دیدارهای دیپلماتیک که حساسیتهای سیاسی بالایی دارد، مانند دیدار بین هیاتهای ایران و آمریکا، نیازمند برخی مولفهها و پیشزمینههاست که با توجه به رفتار آمریکا در مقابل ایران و تحریمهای ظالمانه این کشور، در شرایط کنونی قابل تصور نیست. به همین دلیل معتقدم انجام دیدار بین آقای روحانی و دونالد ترامپ در شرایط کنونی در نیویورک بسیار بعید و دور از ذهن خواهد بود.