از «گودزیلا» Godzilla گرفته تا «میزبان» The Host، بهترین فیلمهای هیولایی عصر مدرن حسابی ما را ترساندهاند.
در عصری که ترسهای ما از خود زندگی هم فراتر رفتهاند و دنیا بهطور مکرر در آستانه فروپاشی قرار میگیرد، بهترین مثال از ژانری که آگاهی مستندگونهای به ما بدهد، ژانر هیولایی است. در ادامه 10 فیلم هیولایی برتر قرن بیستویک را بررسی کردهایم:
همچنین بخوانید:
ده کارگردان برتر ژانر ترسناک قرن بیست و یکم
10- کلاورفیلد Cloverfield-2008
هیچکدام از کارهای دیگر جی.جی.آبرامز J.J. Abrams به اندازه «کلاورفیلد» توانایی او بهعنوان یک تهیهکننده را بهخوبی نشان نمیدهند. این بهترین فیلم معمایی آبرامز به شمار میرود که آنونس حیرتآور آن پیش از فیلم «تبدیل شوندگان» Transformers در سینما پخش شد، این فیلم هیولایی آنچنان متقاعدکننده را به ما نشان داد که هنوز هم در حال فکر کردن به او هستیم. شخصیتهای انسانی فیلم کمی احمق به نظر میرسند، اما هیولا بهموقع همه آنها را از بین میبرد و از آنهای فقط تصاویری بر روی دوربین به یادگار باقی میماند.
9- پسر جهنمی 2: ارتش طلایی Hellboy II: The Golden Army – 2008
اگر قسمت اول «پسر جهنمی» را پیشغذایی برای دنیایی کتاب کمیک مایک میگنولا Mike Mignola در نظر بگیریم، قسمت دوم آن یک وعده غذایی حسابی است. هنوز هم این فیلم بهترین و زیباترین فیلمی است که گیرمو دل تورو Guillermo del Toro تابهحال ساخته است. از پریهای دندان وحشی کوچک گرفته تا آن موجودات کوچک دوروبر تیم پسر جهنمی تا خدای جنگل که زیر پل بروکلین رشد کرده است و یا ارتش طلایی، همه صحنههای این فیلم صفحات دفترچه یادداشت دل تورو هستند که با رنگهایی زنده به تصویر کشیده شدهاند. ناراحتکننده است که دل تورو هیچگاه موفق نشد قسمت سوم این فیلم را بسازد، اما درهرصورت هیچوقت موفق نمیشد آن را بهخوبی این فیلم بسازد.
8- گودزیلا Godzilla-2014
این فیلم شاید بهترین فیلم هیولایی نباشد، اما این بازسازی آنچنان تأثیری داشت که برای مدتهای طولانی الگویی برای اینچنین فیلمها شد: فیلمهایی که باید انسان را در مقابل هیولای عظیمشان ناچیز نشان دهند. در میان بازیگران این فیلم به نامهایی مانند کن واتانابه Ken Watanabe، الیزابت اولسن Elizabeth Olsen، ژولیت بینوش Juliette Binoche، سالی هاوکینز Sally Hawkins، برایان کرانستون Bryan Cranston و دیوید استراترن David Strathairn برمیخوریم، اما کارگردان گرت ادواردز Gareth Edwards آنقدر عاقل بود که مانع از این شود که یکی از آنها توجهها روی این فیلم را بهجای گودزیلا، روی خودشان منعطف کنند.
7- روستا The Village- 2004
«روستا» بیشتر از همه فیلمهای ام.نایت شیامالان M. Night Shyamalan مورد بیتوجهی قرار گرفت – فیلمی که نظر عموم را نسبت به او منفی کرد- تماشاگران «روستا» بهراحتی میتوانستند آخر آن را حدس بزنند، بااینحال چیزی از زیبایی پیچیدگیهای داستان آن کم نمیشود. تماشاگر یا درگیر جلوههای بصری باشکوه راجر دیکینز Roger Deakins میشود، یا جو بهوضوح عجیب خود روستا و اجرای فوقالعاده مثلث خواکین فینیکس Joaquin Phoenix، آدرین برودی Adrien Brody و برایس دالاس هاوارد Bryce Dallas Howard او را مجذوب خود میکنند. موجودات گرگ مانند کلاهداری که در جنگل پرسه میزدند آنچنان ترسناک بودند که احتمالاً این جمله در مورد فیلم صادق باشد: «روستا» آنچنان فراموشنشدنی است که اصلاً نیازی به یک پایان شگفتآور ندارد.
6- نزول The Descent-2005
تماشای تعقیب و گریز شخصیتها که توسط موجودات جهشیافته ترسناکی با قابلیت دید در شب چیزی است که هنگام تماشای یک فیلم ترسناک خوب خودمان را برای آن آماده کردهایم؛ اما اینکه هنگام تماشای زنی که خودش را از راههای بهشدت باریک غار در حال انفجاری عبور دهد از ترس آنچنان نفستان را حبس کنید که تا آستانه غش کردن پیش بروید، چیزی نیست که انتظارش را داشته باشید.
همانند خیلی از بهترین فیلمهای ترسناکو هیولایی ، «نزول» به عمق ترس ما از چیزهایی که در تاریکی قرار دارند واقف است و این ترس را بهخوبی با ترس از گیر افتادن و بلعیده شدن توسط طبیعت ترکیب میکند؛ و به حدی ترسناک است که هرگز مبلتان را ترک نخواهید کرد.
5- کلبهای در جنگل The Cabin in the Woods-2012
آیا چیزی لذتبخشتر و ترسناکتر از ترکیبی از خون و انفجار در صحنه آسانسور «کلبهای در جنگل» وجود دارد؟ جاس ویدون Joss Whedon کلیشه همه فیلمهای ترسناک و هیولایی را فقط برای خنده دستکاری نکرده است، بلکه به هر یک از آنها گرهای تاریک و جذاب اضافه کرده است به حدی که میتوانند بهتنهایی یک قسمت از «آینه سیاه» Black Mirror (سریالی علمیتخیلی با حال و هوای تاریک در مورد جامعه امروزی) باشند. ترسناکترین قسمت فیلم سیگورنی ویور Sigourney Weaver و کارکنانش هستند که بر سر اینکه چه کسی زودتر میمیرد شرط میبندند و تصویر کشتن و سلاخی افراد برایشان کوچکترین اهمیتی ندارد.
4- بابادوک The Babadook- 2014
یکی از واقعیترین فیلمهای ترسناکی است که در مورد غم و احساس گناهی که همراه آن به وجود میآید تابهحال ساخته شده است. «بابادوک» جنیفر کنت Jennifer Kent چندین المان ترسناک سنتی را درون تصویر آزاردهندهای از درد انسان طوری میگنجاند که کمتر ژانری تابهحال توانسته است بهپای آن برسد. فیلم بازی فراموشنشدنی اسی دیویس Essie Davis در نقش مادر مجردی که هنوز در سایه از دست دادن همسرش زندگی میکند را در خود دارد. هیولای این فیلم استعارهای از افسردگی است، فیلمهای کمی تابهحال اینطور عمیق به رنج و عذاب بهجامانده از مرگ افراد پرداختهاند.
3- مه The Mist-2007
داستان در سوپرمارکتی شروع میشود که در آن افراد قرنطینه شده و سعی میکنند دلیل مه غلیظی که شهرشان را میپوشانند را کشف کنند (و از هیولاهایی بهشدت نفرتانگیزی که درون ابرهای سفید غیرقابل نفوذ زندگی میکنند، نجات پیدا کنند). درحالیکه تنش بین توماس جین Thomas Jane نقاش خوشقلب و مارسیا گی هاردن Marcia Gay Harden پیشگوی دیوانه بالا میگیرد فیلم به نمایشی اخلاقی در مورد امید تبدیل میشود. صحنه آخر فراموششدنی فیلم که استیون کینگ Stephen King (که فیلم اقتباسی از رمانی از او به همین نام است) هم اعتراف کرده است از کتابش بهتر از آب درآمده است، «مه» را به نبردی در برابر قلب تاریک بشریت تبدیل میکند. مطمئناً هیچکدام از اینها اگر به خاطر موجودات ترسناک فیلم نبود تأثیر خود را نمیگذاشت.
2- زیر پوست Under the Skin-2013
انواع مختلفی از هیولاها وجود دارند، اما بهجرئت میتوانیم بگوییم هیولای بینام اسکارلت جوهانسون Scarlett Johansson یکی از آنها نیست. شکی نیست که او کسی است که افراد ازهمهجابیخبر را به درون مایع سیاهی که فضای اتاق را پرکرده است میکشاند، جایی که به خاطر شهوتشان به روشی عجیب مرگ محکوم میشوند. درحالیکه موسیقی زیبا و ناراحتکننده میکا لوی Mica Levi وقتیکه هر یک از این افراد به سمت مرگ میروند، نواخته میشود، فکر عذابآوری به ذهن خطور میکند: چه اطمینانی وجود دارد که ما هم به این اندازه ساده نباشیم که به دنبال او به اتاق برویم؟
1- میزبان The Host-2006
ریشه «میزبان» بونگ جون-هو Bong Joon-ho به ماهی تغییریافتهای در رودخانه موردعلاقه این فیلمساز، رود هان برمیگردد. خود هیولا نماد خوبی برای فیلم بونگ است: ترسناک، احمقانه و تا لحظه آخر غیرقابلپیشبینی. اینجایی است که تماشاگر به عمق لذتی که کارگردان در خلق سمفونیهای زیبایی از شخصیتهای کمهوش و ابهامات اخلاقی آنها میبرد، پی میبرند.
کپی برداری و نقل این مطلب به هر شکل از جمله برای همه نشریهها، وبلاگها و سایت های اینترنتی بدون ذکر دقیق کلمات “منبع: بلاگ نماوا” ممنوع است و شامل پیگرد قضایی می شود.
Post Views:
14,806