شناسه : ۱۷۲۱۶۳۵ - یکشنبه ۱۷ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۱۱:۲۳
اروپا و جاهطلبی به نام امانوئل مکرون
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل فرهیختگان، در همین راستا، نشریه اکونومیست در شماره اخیر خود به این موضوع توجه نشان داده و نحوه عملکرد مکرون در ریاست جی7 و رویای او برای رهبری اروپا را مورد بررسی قرار داده است.
جلیقهزردها و رویای بر باد رفته مکرون
از ابتدای سالجاری مکرون برنامههای ریاستجمهوریاش را روی بینظمیهای مدنی در داخل فرانسه و خنثی کردن چاشنی معترضان «جلیقهزرد» متمرکز کرده بود. این موضوع باعث شد او در این مدت اروپا را رها سازد و از اجتماعات جهانی فاصله بگیرد و درنهایت صحنه را به آنگلا مرکل واگذار کند. در چنین وضعیتی به نظر میرسید آرزوهای مکرون برای رهبری اروپا و قدم گذاشتن در جایگاه نخستوزیرآلمان برباد رفته و تمام شده باشد.
اجلاس جی7 فرصتی دوباره
در چنین شرایطی اجلاس سران جی7 در ساحل تفریحی «بیاریتز» فرصتی دوباره به مکرون داد تا تلاش برای تحقق رویاهای خود را از سر گیرد. بسیاری انتظار داشتند این اجلاس سهروزه به سرنوشت نشستهای مشابه گرفتار شده و به صحنه کشمکشها و نمایشهای سیاسی تبدیل شود. اما میزبان فرانسوی توانست دردسرهای این اجلاس را بهخوبی مدیریت کند: دونالد ترامپ آمریکایی را خوشحال سازد، تنشهای فراآتلانتیکی بر سر مالیاتهای تکنولوژی را بر اساس الگوی فرانسوی تسهیل کند و تضمینی از ترامپ برای گفتوگو با حسن روحانی، رئیسجمهور ایران بگیرد. همچنین مکرون توانست کمکهایی برای آتشسوزی در آمازون بسیج کند که البته تحتالشعاع کشمکش و درگیری لفظی او با رئیسجمهور برزیل قرار گرفت. با توجه به این وضعیت بود که ترامپ این نشست را آنقدر موفقیتآمیز میداند که هیچکس تمایلی به ترک آنجا نداشته است. او مکرون را نیز رهبری فوقالعاده توصیف میکند.
شیرینکاری فرانسوی در جی7
اعلام خبر ملاقات روسای جمهور ایران و آمریکا در هفتههای آتی از سوی مکرون را میتوان وسوسهبرانگیزترین خروجی این اجلاس تلقی کرد. دیپلماتهای فرانسوی ماهها روی پیدا کردن راههایی برای کاهش تنش میان ایران و آمریکا و حفظ معاهده هستهای کار کرده بودند. در این حال دعوت ناگهانی محمدجواد ظریف به بیاریتز و گفتوگوهای دوجانبه مکرون با وی، آن هم در میانه نشست جی7 را باید در نگاهی بدبینانه یک شیرینکاری از سوی رئیسجمهور فرانسه به حساب آورد. روز بعد از آن، این ترامپ بود که در کنار رئیسجمهور فرانسه ایستاده بود و تصدیق میکرد که اگر شرایط مهیا باشد او مطمئنا نسبت به یک ملاقات با روحانی موافقت نشان میدهد، اما درنهایت هیچچیز حاصل نشد. ایران اعلام کرد که پیش از هرچیز برداشتن تحریمها را میخواهد. مکرون هم دانست تلاش برای گول زدن یا فریب دادن ترامپ برای اینکه رفتار بهتری داشته باشد معمولا با فایده چندانی همراه نخواهد بود. سال پیش از آن رئیسجمهور آمریکا زمانی از معاهده هستهای خارج شد که به فاصله کوتاهی قبل از آن مکرون در واشنگتن با او ملاقات کرده و به متقاعد ساختن ترامپ برای تغییر تصمیمش امیدوار شده بود.
مکرون و دیپلماسی گفتوگو
خطمشی وسیع رئیسجمهوری فرانسه در مورد گفتوگو با همه حقیقتا خطرات آشکاری را نیز با خود به همراه دارد. مذاکرات موازی وی با ولادیمیر پوتین، آن هم به فاصله کمی پیش از اجلاس جی7، تاکنون بازدهی کمی داشته است. این در حالی است که رئیسجمهور فرانسه مدتهاست اینگونه استدلال میکند که انزوای چنین رهبرانی خطرناکتر است. او سعی دارد به جای منزوی کردن این رهبران، در برخورد با آنها چاپلوسی را با قاطعیت و جدیت درهم آمیزد. مکرون در یک سخنرانی در 27آگوست در پاریس، دور شدن از روسیه را برای اروپا یک اشتباه استراتژیک توصیف کرد و البته این موضوع را به چین نیز تسری داد. او امیدوار است که در کوتاهمدت گفتوگوهای میان روسیه و اوکراین را تحت نظارت آلمان و فرانسه احیا کند. اما آنگونه که مکرون در مصاحبه با خبرنگاران پیش از اجلاس جی7 میگوید از نظر او برای بلندمدت رفتار مناسبتر این است که به روسیه اجازه داده شود تا به جی8 بازگردد.
فرانسه، قدرت متوسط جهانی
آنچه درنهایت میتوان گفت این است که فرانسه با وجود برخورداری از بازدارندگی هستهای همچنان یک قدرت متوسط باقی میماند. به این ترتیب فضای دیپلماتیک مکرون برای دنبال کردن همه این جاهطلبیها محدود است. دقیقا به همین دلیل است که رئیسجمهور فرانسه وقت زیادی را صرف ایدههایی میکند که او آنها را «حاکمیت اروپایی» یا همان توانایی اروپا برای دفاع از استقلالش بهعنوان یک بلوک اقتصادی و استراتژیکی میخواند. در عین حال این موضوع سبب میشود که مکرون نقش دیپلماتیک واقعبینی را که میتواند بهعنوان یک «قدرت میانجی» ایفا کند، بیشتر مدنظر قرار دهد.
ظرفیتهای فرانسه برای رهبری اروپا
با رهبریای که مکرون در بیاریتز از خود نشان داد، شاید فرصت ویژهای برای او پیش آمده تا این رهبری را در اروپا نیز زمینهسازی کند. دلایل و ظرفیتهایی هم برای این مساله وجود دارد؛ نخست اینکه مکرون دو سال پس از انتخابش به عنوان رئیسجمهوری یک نشانی جهانی به وجود آورده و اعتماد برخی رهبران از قبیل ترامپ را جلب کرده است. در بیاریتز مکرون در یک اقدام بداهه و با ترتیب دادن یک ناهار خودمانی با رئیسجمهور آمریکا، توانست او را از چنگ مشاوران جنگطلبش بیرون بکشد. ترامپ بعد از آن در توئیتر نوشت که ناهار با امانوئل بهترین نشستی بود که تا به حال داشتیم. در کنفرانس مشترک مطبوعاتی نیز رئیسجمهور معمولا حراف فرانسه، مراقب بود تا از کلمات و عبارات کوتاهی استفاده کند و تواضعش را آشکار سازد.
پدیدار شدن شکاف و خلأ رهبری در اروپا دومین عامل و درواقع ظرفیتی است که برای رهبری فرانسه در اروپا به وجود آمده است. پیش از این برای آمریکاییها عادت شده بود که در برخورد با اروپا به خانم مرکل نگاه کنند. اما اکنون نخستوزیر آلمان بهواسطه مشکلات انتخاباتی حزبش تضعیف شده است. این مساله با چشمانداز بحران اقتصادی در آلمان نیز توام شده است. در بریتانیا هم برگزیت تمام پهنای باند دیپلماسی این کشور را به خود اختصاص داده است. در این اوضاع و احوال، مکرون همان کسی که همیشه یک نسخه از خاطرات شارل دوگل را روی میز کار خود دارد، اشتیاق دارد که فضای ایجادشده را اشغال کند. به این منظور او اقداماتی برای کمک به نامزدهای دوستدار فرانسه در مناصب بالای اروپایی داشته است. ریاست «فن در لاین» بر کمیسیون اروپا و انتخاب کریستین لاگارد به ریاست بانک مرکزی اروپا از جمله همین موارد به شمار میآید. جهش نسبی اقتصاد فرانسه فاکتور نهایی دیگری برای ظرفیت رهبری این کشور در اروپاست. پیشبینی میشود که تولید ناخالص داخلی فرانسه امسال به 1.3درصد برسد که باید با 0.5درصد آلمان مقایسه شود. هر چند آمار بیکاری هنوز هم 8.5درصد است اما این رقم پایینترین سطح در یک دهه اخیر است. نکته مهم دیگر این است که فرانسه بر خلاف آلمان وابستگی کمتری به صادرات دارد و در نتیجه آسیبپذیری کمتری هم در برابر مشکلات تجاری نشان میدهد. علاوهبر این فرانسه از افزایشهای مالی که مکرون سال قبل در پاسخ به اعتراضهای جلیقهزردها تزریق کرد سود میبرد و میزان آرای رئیسجمهور اکنون در سطحی برابر با سال قبل بهبود یافته است. فرانسویها با توجه به آرمانهای جهانشمولی که دارند، به شکل غیرمعمولی به آنچه رهبرانشان در فضای خارج از کشور انجام میدهند حساس هستند. نمایش مکرون در جی7 و در خانه تحسینبرانگیز بود. لوموند مینویسد این یک موفقیت بدون چون و چرا بود. توافقات ممکن است تاکنون بازنده باشند، گفتوگوها ممکن است عملی شوندو ناامیدیها غیرقابل اجتناب هستند، اما بیاریتز نشان داد که مکرون در نقش یک رهبر اروپایی پیشرفت کرده است. او کسی است که آماده پذیرش خطرهاست، ایدههای جدیدی مطرح میکند و تلاش دارد سیستم چندجانبه را برای بهبود تنشها به کار گیرد.