امیدواریم تحمل دیدن لیست بدترین بازی هایی که تابهحال در فیلمها دیده شده را داشته باشید. بیشک در این لیست، نام بازیگرانی که به داشتن استعداد پایین در بازیگری شناخته میشوند وجود دارد. به علاوه، نام بازیگرهای بزرگ که خجالتآورترین بازیهای خود را ارائه دادهاند نیز در لیست زیر دیده میشود. یک نفس عمیق بکشید و ادامهٔ مطلب را دنبال کنید.
همچنین بخوانید:
10 تا از ناموفقترین اکرانهای گیشه سال 2019 تاکنون
سوفیا کوپولا The Godfather Part III 1990
همیشه تا سه نشه بازی نشه درست از آب در نمیآید. فیلم سوم «پدرخوانده» هم زیاد مورد استقبال مخاطبان قرار نگرفت. هرچند عوامل متعددی در ضعیف بودن این فیلم نقش داشتند، یکی از واضحترین آنها، اجرای ضعیف سوفیا کوپولا در نقش مری کورلئونه بود. دختر کارگردان، هیچ مهارت بازیگری نیاموخته بود و در دقیقهٔ 90، جایگزین وینونا رایدر شد. هرچند بازی او طرفداران اندکی داشت، تا چندین دهه، اجرای او همسو با کل فیلم به مثالی از خطرناک بودن پارتیبازی قوموخویشی تبدیل شد. خوشبختانه، کوپولا در راه کارگردانی بسیار موفقتر از بازیگری است.
دنیس هاپرSuper Mario Bros 1993
اگرچه دنیس هاپر بازیگر مجربی است، بازی او در نقش کوپای شرور در این فیلم اقتباسی از بازی ویدیویی بسیار اغراقشدهتر از لاکپشت بزرگیست که شخصیت او الهامگرفته از آن است. هاپر نقش کوپا را در همکاری دیوانهواری با افتضاحترین مار (یا در این مورد، دایناسور) بازی میکند که باور حرفهایش برای هرکسی دشوار است. اجرای هاپر بسیار عجیب و مضحک است و نمیتوان آن را خوب قلمداد کرد. او همچنان سرگرمکننده است، اما این کار را از قصد انجام نمیدهد.
استیون سیگال Half Past Dead 2002
استیون سیگال تجربهٔ زیادی در بازیگری ندارد و بازی نجواگونه و خونسردی همیشگیاش به عدم تلاش او برای بازی در این داستان اکشن ترجیح داده میشود. سیگال با عجله جملههایش را بیان میکند و برخلاف ذات فیلم که یک فیلم زوج هنری (buddy movie) است، تعامل و کشش کمی نسبت به همبازیاش جا رول دارد. حتی صحنهٔ درگیری مخصوص سیگال حسی از بیمیلی و رخوت دارد. جای تأسف دارد عنوانی مثل «عبور از نابودی» تنها با بازی بد ستارهاش شناخته شود.
مگان فاکس Transformers franchise 2007
مجموعه فیلمهای «تبدیلشوندگان» به داشتن بازیگرهای زن ضعیف که تنها دارای ظاهر جذاب و بدون توانایی بازیگری هستند، معروف است. مگان فاکس هم یکی از این بازیگرهاست. فاکس شخصیت جالبی که در فیلمنامه وجود دارد را بسیار غیرجذاب میکند. حتی کارگردان توانایی مثل مایکل بی نیز نتوانست از این بازیگر زیبا بازی خوبی بگیرد.
کرک کامرون Saving Christmas 2014
اصولا فیلمهای مسیحی با بازی درخشان بازیگرانش شناخته نمیشود. معمولا این فیلمها بازتابی انتقادی از عقاید هستند تا یک فیلم سرگرمکنندهٔ واقعی. یک نمونه از این فیلمها و بازیگر ضعیفش، کرک کامرون ستارهٔ رک و صریح است. شاید اگر بازی کامرون در این فیلم را در یک پیام بازرگانی میدیدیم، نتیجهای بهتر و حرفهایتر داشت. بازی غیرطبیعی او، جایزهٔ بهحق تمشک طلایی را برای کرک در پی داشت و «نجات کریسمس» در چند بخش دیگر نیز این جایزه را از آن خود کرد. کرک میتواند تقصیرها را گردن «تبانی هنری» بیندازد، اما حقیقت این است که بازی او واقعا افتضاح بود.
جانی دپ Mortdecai 2015
طی چند دههٔ اخیر، جانی دپ به تدریج به یکی از بااستعدادترین بازیگران فیلم تبدیل شد که حالا به یک کاریکاتور کامل از خودش رسیده است. دوران اوج یا سقوط این نقطه، نقش بحثبرانگیز در فیلم «موردکای» با همین نام است. دپ (که حالا عادی شده) در این فیلم بیوقفه و بهطرز عجیبی به 11 شخصیت تبدیل میشود و هر نقش و بازی او حالتی اغراقآمیز و زننده دارد. متاسفانه باید گفت اگر عدهٔ بیشتری به جز ما واقعا این فیلم را دیده بودند، احتمالا «موردکای» به نقطهٔ پایان حرفهٔ بازیگری دپ تبدیل میشد.
آرنولد شوارتزنگر Batman & Robin 1997
تعداد اندکی از بازیگران این فیلم ابرقهرمانی پیشپاافتاده و بیاعتبار بازی خوبی داشتند، اما بازی بد آرنولد شوارتزنگر حتی در فیلم بیارزش «بتمن و رابین» بسیار به چشم میآید. شوارتزنگر بازی بدش را با دیالوگگوییهایی وحشتناک و بیحس به نمایش میگذارد. او این کار را با نوعی خوشحالی جنونآمیز انجام میدهد که تنها از بازیگری که میداند نقش افتضاحی دارد انتظار میرود چنین کاری کند. اما او از تمام امکاناتی که در اختیار دارد لذت میبرد. اگر از چنین لودگی متنفر هستید، تماشای این فیلم را به شما توصیه نمیکنیم، با این حال، شوارتزنگر به طرز شگفتآوری در چنین نقش مزخرفی، سرگرمکننده است.
هالی بری Catwoman 2004
هالی بری یک بازیگر بسیار با استعداد است، اما استعداد تنها در برخی موارد شما را به موفقیت میرساند. بری در نقش اصلی یک فیلم ابرقهرمانی دیگر، با اجرای متفاوتش از تغییر به شخصیتی مطیع، به یک زن جذاب بیپروا و سپس یک موجود کاملا عجیب، کاری میکند که لحن فیلم غیرقابلفهم شود (آن صحنهٔ بسکتبال دیگر چه بود؟!) به فرض که «زن گربهای» فیلم بیعیبی نبوده، اما بری جلودار تمام نکات منفی فیلم قرار میگیرد. نکته خوبی که وجود دارد این است که حداقل بری آنقدر جوانمردانه رفتار کرد که خودش برای دریافت جایزهٔ تمشک طلایی در مراسم حاضر شد.
مدونا Swept Away 2002
مدونا ثابت کرده که یک بازیگر بینظیر است. یکی از برجستهترین آثار او در زمینهٔ بازیگری، بازی در نقش اوا پرون در «اویتا» بود که جایزهٔ گلدن گلوب را برایش به ارمغان آورد. از طرف دیگر، او 16 بار نامزدی دریافت تمشک طلایی را به نام خود ثبت کرده است. مدونا برای بازی در «شیفته»، تمشک طلایی بدترین بازیگر زن و جایزهٔ اشتراکی بدترین زوج سینمایی را به همراه آدریانو جانینی دریافت کرد. همه چیز علیه مدونا بود: «شیفته» بازسازی فیلم تحسینشده محصول 1974 بود، شخصیت دختر پولدار و نازپروردهٔ او دوستداشتنی نبود و همکاری مدونا با گای ریچی کارگردان که در آن زمان همسرش هم بود، بسیار جلب نظر میکرد. اما بازی او، مثل خود فیلم، یکی از بدترین کارهای مدونا بود.
داکوتا جانسون و جیمی درنان Fifty Shades franchise 2015-18
این شرکتکننده تنها یک بازیگر را شامل نمیشود؛ داکوتا جانسون و جیمی درنان در هر سه فیلم بازیگران اصلی بودند. اگرچه هر کدام از فیلمها فروش بسیار بالایی در گیشه داشت، نقدهای جنجالی نسبت به هر فیلم منتشر شد. بسیاری از نقدها، عدم جذابیت میان جانسون و درنان را هدف قرار داده بودند. درست است که آنها منبع درستوحسابی برای کار کردن نداشتند (فیلمنامهها بر پایهٔ رمانهای قرضورزانه نسبت به «گرگومیش» نوشته شده بود)، اما هالیوود این قدرت را داشت که دیالوگها را قویتر کند. نقش هر دو بازیگر بسیار بد و ضعیف بود و جای تعجبی ندارد که هر دو نفر تمشک طلایی هم برای بازی در این فیلم دریافت کردند.
جیدن اسمیت After Earth 2013
بار دیگر پارتیبازی با قوموخویشها! جیدن اسمیت در نقش کیتایی در یک داستان آخرالزمانی با پدرش ویل اسمیت در «پس از زمین» همبازی شده است. جیدن گیرایی قوی پدرش را ندارد و در نقش اصلی فیلم، غیرقابلتحمل بوده و اجرایی غلوآمیز، افراطی و غیرطبیعی به نمایش میگذارد. ویل اسمیت پیش از این با پسرش در فیلمهای دیگری کار کرده بود، اما در این فیلم اصلا با هم جور نیستند. اگرچه همهٔ تقصیرها به گردن جیدن نیست، باز هم نمیتوان از بازی بد او چشمپوشی کرد.
مایک مایرز The Love Guru 2008
گاهی بازیگری میتواند آیندهٔ شغلی یک نفر را از بین ببرد. یک نمونهٔ مهم آن: مایک مایرز در «گروی عشق». بازی او در نقش پیتکا، دومین گروی جهان، دقیقا واکنشی مخالف با شخصیت جهانی محبوب آستین پاورز (در مجموعه فیلمهای «آستین پاورز») دریافت کرد. شاید به تصویر کشیدن کلیشهٔ سنگین از هندوئیسم علت آن بوده است. شاید جوکهای رگباری ورن ترویر مرد کوچک داستان به عدم جذابیت فیلم منتهی شده. شاید حرفهای رو به دوربین که حسابی حواس مخاطب را پرت میکند و باعث خنده هم نمیشود، علت آن بوده است. نمیتوان میزان نفرت مخاطب از بازی مایرز را اندازهگیری کرد، اما یک چیز قطعی است: هیچ جنگی میان استودیوها برای انتخاب مایرز برای بازی در فیلمهای لایواکشن صورت نگرفته است.
کریستن استوارت Twilight 2008
کریستن استوارت در نقش بلا سوان در «گرگومیش» خلاف قاعده بود: فیلم نقدهای خوبی دریافت کرد و استوارت را به ستاره تبدیل کرد. فیلم اول آن، حدود 3 میلیون دلار فروش داشت. مهمتر از همه، او جایزهٔ بهترین بازیگر زن MTV را دریافت کرد. پس چرا خیلیها از او بدشان میآید؟ ما حدس میزنیم بخشی از این نفرت به دلیل لبهای جمعشده، آههای فراوان، لرزش چشمها، گاز گرفتن لب و دنبال تصویری الهامبخش از سوان در هر پنج فیلم بوده که استوارت برای سه فیلم مستحق دریافت تمشک طلایی شد. بعد از مجموعه «گرگومیش»، استوارت ثابت کرده که یک بازیگر درجه یک است. او برای بازی در «ابرهای سیلس ماریا»، اولین بازیگر آمریکایی بود که موفق به دریافت جایزه سزار شد.
تیلور لاتنر Abduction 2011
در سال 2011، تیلور لاتنر موفق شده بود برای بازی در نقش جیکوب «گرگومیش» قلبها را از آن خود کند تا اینکه در اکشن مهیج «آدمربایی» به کارگردانی جان سینگلتون بازی کرد. لانتر ستارهٔ فیلم، نقش ناتان هارپر، مرد جوانی که احتمالا کسی نبود که فکر میکرد، را بازی کرد. پس چرا این فیلم سودآور منجر به ایجاد فرصتهای نقش اول دیگر برای لاتنر نشد؟ شاید به این دلیل که بازی او یکنواخت و نگاهش تهی بود. تماشای لاتنر در صحنهای که والدین ناتان کشته میشوند و او تلاش میکند دادوبیداد راه بیندازد، دردناک است. کایل اسمیت در نقد فیلم «آدمربایی»، بازی لاتنر را با شخصیت عروسکی برت در «سسمی استریت» مقایسه کرده بود. بهنظر میآید که حق با اسمیت است.
جنیفر لوپز Gigli 2003
بیشک، آن سال اوج شهرت کاری جی لو نبود، اما «جیلی» یک فیلم بسیار مزخرف بود که در سال 2013 در صدر لیست بدترین فیلمهای تاریخ سایت WatchMojo قرار گرفت. قطعا، یکی از دلایل بد بودن فیلم، بازی بسیار بد جنیفر لوپز است. به نظر میآید لوپز در فیلم مثل خوابگردها شده و کمترین درجه از بازیگری را از خود نشان میدهد. در آخر، جی لو تمشک بدترین بازیگر زن را نیز دریافت کرد.
هایدن کریستنسن Star Wars: Episode II – Attack of the Clones 2002
احتمالا زمانی که طرفداران جنگ ستارگان آناکین اسکایواکر جوان را تصور میکردند، هرگز انتظار دیدن یک بچهٔ لوس با پشت موی بلند و خالی از استعداد در زمینهٔ هنر فریبندگی را نداشتند. شاید درک بنیادی ناقص سازندگان از آناکین، توجیه قرار گرفتن هایدن کریستنسن در چنین وضعیتی باشد. با این حال، بخشی از مشکل به بازی غیرقابلباور، بیروح و خام کریستنسن برمیگردد. زمانی که او را کنار حرفهایهایی مثل ایوان مکگرگور و ناتالی پورتمن قرار میدهیم، ناهمخوانی بازیگری او بیشتر به چشم میآید. شاید اگر جار جار بینکس یک شخصیت کامپیوتری خوششانس نبود، کریستنسن تنها بازیگر بد این مجموعه به حساب نمیآمد.
جان تراولتا Battlefield Earth 2000
به دلیل قرارگیری «آوردگاه زمین» در صدر لیست بدترین فیلمهای تاریخ در سایت WatchMojo در سال 2016، میشد حدس زد که یکی از بازیگران فیلم اجرای ضعیفی به نمایش گذاشته است. این شخص کسی نیست جز جان تراولتا. این فیلم با اقتباس از رمان رون هابارد ساخته شده و تراولتا نقش ترل یک فرازمینی انساننما در سال 3000 را بازی میکند که روی دشت برهوتی به نام «زمین» گیر افتاده است. بازی تراولتا بسیار بد، عجیب، غلوآمیز و افتضاح توصیف شده است.
تامی ویزو The Room 2003
بازیهای اندکی میتوانند با بدی بیمانند نقش اصلی تامی ویزو در «اتاق» برابر باشند. بازیگر/نویسنده/کارگردان اروپایی (؟) این فیلم درجه پایین نقش مردی را بازی میکند که نامزد و بهترین دوستش به او خیانت کردهاند. با این حال، با وجود خیانت آنها، بازی ویزو بین یکنواختی تحملناپذیر و نمایشی غیرمعمول متغیر میشود. همهٔ انتخابهای او به عنوان بازیگر عجیب هستند و این نظریه را بهوجود میآورد که بازی بد ویزو از قصد طراحی شده است. یا شاید او یک آدم فضایی است. اما هرچقدر هم که بازی او بد و توجیهناپذیر است، فیلم قابلتماشا است و باید آن را دید تا باور کرد.
نیکلاس کیج The Wicker Man 2006
سایت WatchMojo در سال 2015، به نیکولاس کیج لقب بازیگر شماره 1 شگفتانگیز با بازی اغراقشده (Amazing Overacting Actor) را داد. سبک سرآسیمه، نامتعارف و اغراقشدهٔ کیج میتواند هیجانانگیز هم باشد (مثل بازی او در نقش فیلمنامهنویس الکلی در «ترک لاس وگاس» که جایزهٔ اسکار را برایش به ارمغان آورد). زمانی که نوبت نقش ادوارد مالوس در «مرد حصیری» رسید، گیج شدیم. بازی کیج در این فیلم در لیست برندگان اسکار که در فیلمهای دیگر افتضاح بودند دوم شده بود و در صدر لیست بهترین Freakout در فیلمها قرار داشت.
پیش از پرداختن به صدرنشین این لیست، به این چند بازیگر که قطعا در این لیست جایگاه ویژهای دارند، نگاهی بیندازید:
ویل آرنت Show Dogs 2018
ماریا کری Glitter 2001
بریتنی اسپیرز Crossroads 2002
ویل فرل و جان سی. رایلی Holmes & Watson 2018
متیو مککانهی The Dark Tower 2017
آدام سندلر Jack and Jill 2011
حتما شما هم شنیدهاید که آدام سندلر در یک کمدی بیمزه، احمقانه و منحرف، بازی افتضاحی ارائه داده است. اما چه چیزی «جک و جیل» را از دیگر نقشهای مزخرف سندلر جدا میکند؟ این فیلم دو بازی بد در دو نقش از سندلر را در خود دارد. خیلی بد شد که سندلر تمشک طلایی برای بدترین بازیگر مرد و بدترین بازیگر زن را با هم دریافت کرد. نقش جک هیچ نکتهٔ تازهای ندارد: یک مرد با رفتار بچهگانه که دستوپاچلفتی و معذب است و خشم فراوان دارد. اما جیل، چیز دیگریست. خواهر دوقلوی جک با صدای جیغجیغوی سندلر شخصیتی نقنقو، وابسته و بسیار آزاردهنده دارد. بازی سندلر در نقش زن از بازی تایلر پری در نقش مادئا نیز غیرقابلباورتر است. نمیشد جک و جیل به بالای کوه بروند و هرگز برنگردند؟
این مقاله برگرفته از نوشتهٔ گارت آلدن در سایت watchmojo.com است.
کپی برداری و نقل این مطلب به هر شکل از جمله برای همه نشریهها، وبلاگها و سایت های اینترنتی بدون ذکر دقیق کلمات “منبع: بلاگ نماوا” ممنوع است و شامل پیگرد قضایی می شود.
Post Views:
186