بعد از فلین و مک‌مستر؛

سومین مشاور امنیتِ اخراجی: ترامپ کاسه کوزه‌ها را سر بولتون شکست +تصاویر

سه‌شنبه شب و در سالگرد حادثه ۱۱ سپتامبر که بهانه خوبی برای حمله آمریکا به عراق و افغانستان در اختیار بوش و همکارانش از جمله بولتون قرار داد، ترامپ بالاخره تصمیمش را گرفت و بولتون را اخراج کرد.

سرویس جهان مشرق - نقشه راه خروج از توافق هسته‌ای با ایران که بولتون منتشر کرده بود، آن چنان ترامپ را شیفته او کرد که یادش رفت ممکن است به جز «خروج از برجام» هیچ اشتراک نظر دیگری با بولتون نداشته باشد، نه فقط در پرونده‌های دیگر مثل کره شمالی، بلکه حتی در اینکه راهبرد بعدی چیست و بعد از خروج از برجام باید چگونه با حکومت ایران برخورد کنیم!

سه‌شنبه‌شب و در سالگرد حادثه 11 سپتامبر که بهانه خوبی برای حمله آمریکا به عراق و افغانستان در اختیار بوش و همکارانش از جمله بولتون قرار داد، ترامپ بالاخره تصمیمش را گرفت و قبل از آنکه بولتون روز دوشنبه با او در مورد استعفا صحبت کند، توییت کرد او را اخراج کرده است.

اختلاف نظر با ترامپ در پرونده‌های کلیدی

اساساً شعار ترامپ مبنی بر عدم لزوم مداخله و هزینه‌تراشیدن برای آمریکا در این سو و آن سوی دنیا، بولتون یکی از معماران اصلی مداخله نظامی واشینگتن بوده و از معدود تحلیلگرانِ مطرحی است که هنوز باور دارد حمله به عراق در سال 2003 میلادی کارِ درستی بوده است!

  • کره شمالی

پرونده کره شمالی یکی از منازعات اصلی میان ترامپ و بولتون بود. جان سابقه پیشنهاد حمله پیشدستانه به تأسیسات هسته‌ای کره شمالی را در کارنامه دارد، اما ترامپ به دنبال یک توافق با کیم جونگ اون بود که او را به نرمش در سیاست خارجی نسبت به غرب سوق دهد. هر چند هر دو در اشتباه بوده و هستند.

بولتون اشتباه می‌کرد زیرا حمله به کره شمالی بهانه خوبی برای چین و روسیه خواهد بود تا آمریکا در مجامع جهانی به گوشه رینگ ببرند. ترامپ نیز اشتباه می‌رود زیرا توافق با کره شمالی شامل هر سازشی بشود، قطعاً تحویل کلاهک‌های هسته‌ای که ترامپ به عنوان یک برگ برنده در انتخابات 2020 به آن دل بسته است، بخشی از آن نخواهد بود زیرا کره شمالی بمب نساخته تا در معامله با غرب به عنوان بهای رفاه اقتصادی و خروج از انزوای سیاسی تحویل دهد، بلکه بمب ساخته تا با حفظ آن غرب را به تغییر رویکرد نسبت به پیونگ‌یانگ وادارد.

این اختلاف نظر موجب شد بولتون تلاش کند در روند مذاکرات آمریکا با کره شمالی اختلال ایجاد کند، از جمله اینکه گفته می‌شود قصد داشته زیرآب اسیون بیگن نماینده دولت در مذاکره با پیونگ‌یانگ را بزند.

ترامپ احساس نیاز به هیچ مشاوری ندارد. او دوست داشت بولتون نیز مانند پمپئو بیشتر به عنوان یک دستیار عمل می‌کرد.
  • ونزوئلا

پرونده ونزوئلا نمونه دیگری از اشتباه بولتون بود. مشاور جنجالی با مایک پنس و چند سناتور از جمله مارکو روبیو همراه شد که می‌گفتند مردم ونزوئلا از مشکلات اقتصادی و تنش سیاسی خسته‌ شده‌اند و فقط یک فشار دیگر نیاز است تا مادورو برکنار شود. ترامپ با همین نگاه مجوز فشار جدی به ونزوئلا و حمایت از خوان گوایدو به عنوان رئیس‌جمهور موقت را صادر کرد، اما نتیجه‌ای نداد. حتی همراهی معنوی (!) چند متحد سیاسیِ‌آمریکا نیز نتوانست با گذشت چند ماه کاری از پیش ببرد.

  • افغانستان

ترامپ برای خروج بخشی از نیروهای آمریکا از افغانستان عجله دارد تا به هوادارانش القا کند تلاشش را برای تحقق شعار عدم مداخلهِ‌ هزینه‌بر در مناطقِ‌ دیگرِ جهان انجام می‌دهد. اما ظاهراً بولتون به اندازه مایک پمپئو با این راهبرد ترامپ همراه نیست. او در مذاکرات حساس در کمپ‌دیوید که به نتیجه نهایی نزدیک شد اما شکست خورد حاضر نشد.

  • ایران

اینکه برجام یک توافق بد است وجه مشترک نظر ترامپ و بولتون بود اما در اینکه بعد از خروج از برجام، واشینگتن چه رویکردی را نسبت به ایران اتخاذ کند اختلاف زیادی وجود داشت. ترامپ اگر حرف از «تغییر رژیم» می‌زد، برای تهدید تهران و کشاندنِ‌ آن پای میز مذاکره بود. حتی شاید به قول عطوان (تحلیلگر عرب) آوردن بولتون نیز بخشی از این نمایش تهدید بود. اما بولتون گویی واقعاً باور دارد تنها راهبرد مناسب در قبال ایران، تلاش برای «تغییر رژیم» است از این رو نتوانست فراتر از تحریم، پیشنهاد خاصی به ترامپ بدهد که رئیس‌جمهور را در مسیرِ رسیدن به هدفش یعنی یک توافق جدید با ایران یاری کند.

شکست ترامپ در سیاست‌هایش

اما دلیل رفتن بولتون از کاخ سفید فقط اینها نیست.

اخراج بولتون هیچ شکی به جا نمی‌گذارد که ترامپ در سیاست خارجی خود تحت کنترل اطرافیانش نیست. خود بولتون همواره در مصاحبه‌هایش تکرار می‌کرد که او «مشاور» ‌امنیتی ملی است نه «تصمیم‌ساز». بنابر این هر شکستی در سیاست خارجی آمریکا نتیجه اشتباهات خودش است. برای اینکه چنین واقعیتی پنهان بماند، ترامپ باید کاسه کوزه‌ها را سر این و آن بشکند و چه کسی بهتر از بولتون که نه فقط منتقدان ترامپ و دشمنان مداخله‌گری آمریکا در جهان، بلکه تحلیلگرانِ موافق ترامپ نیز با حضور او در کاخ سفید مشکل داشتند.

راهبرد ترامپ تا کنون در هر سه پرونده کلیدی سیاست خارجی با دولت‌های متخاصم، یعنی کره شمالی، ونزوئلا و ایران به شکست خورده است:

  • پیونگ‌یانگ راضی به تحویل کلاهک‌های هسته‌ای اش نشد.
  • کاراکاس همچنان در کنترل مادورو و چاوزیست‌ها است.
  • تهران مجبور به یک توافق جدید یا تغییر جدی در سیاست‌های منطقه‌ای و برنامه موشکی نشد.

جمع‌بندی

ماجرای فلین و مک‌مستر تا حدودی با بولتون متفاوت بود. شاید رئیس‌جمهور آمریکا بتواند برای اخراج آن دو توجیهاتی بیاورد که چندان دور از واقعیت هم نیست. فلین به دلیل پرونده ارتباط با روسیه ممکن بود برای ترامپ دردسر شود و ماندنش به صلاح نبود. مک‌مستر نیز با عجله و بیشتر بر اساس نظر تیم نظامی و امنیتیِ وقت کاخ سفید که آن زمان از ژنرال‌های محافظه‌کار مانند متیس و کِلی تشکیل می‌شد برای این پُست در نظر گرفته شد و برخلاف میل خودش مشاور ترامپ شد.

اما انتخاب جان بولتون این گونه نبود. بولتون با علاقه خودش و به انتخاب شخص ترامپ مشاور امنیت ملی رئیس‌جمهور آمریکا شد. تازه‌کار هم نبود که ترامپ نتواند نظرات پیشین او را پیش از صدور حکم برای جان مرور کند. پس مشکل از کجا است؟

ترامپ نه فقط به بولتون، بلکه اساساً احساس نیاز به هیچ مشاور و مشاوره‌ای نمی‌کند. اگر بولتون را هم آورد چون خیال می‌کرد در برخی موضوعات با او هم‌ نظر است و از سیاست‌های ترامپ حمایت می‌کند. او پیشکار می‌خواهد نه مشاور.

منابع

https://www.vox.com/world/2019/9/10/20690345/john-bolton-trump-national-security-iran-north-korea-venezuela

https://edition.cnn.com/2019/09/10/politics/trump-john-bolton-out/index.html

https://twitter.com/realDonaldTrump/status/1171452880055746560

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان