سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و مطالب رسانههای کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. هر روز 07:30 با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
مالیخولیای حجاریان برای تکرار انقلاب 57 در ایران
«سعید حجاریان»، از دستگیرشدگان فتنه 88 اخیراً در بخشی از یک یادداشت که با عنوان «امکان و امتناع سیاستورزی در ایران» در یک وبسایت اصلاحطلب منتشر شد بر امتناع سیاستورزی در ایران تأکید کرد و نوشت:
«در سده اخیر، در ایران با کیفیتی از ستیز و سازش میان حافظان وضع موجود، رقبا و چالشگران مواجه بودهایم؛ که هر یک به طریقی از یکدیگر تأثیر میپذیرفتند و بر هم تأثیر میگذاشتند اما از دورهای این تأثیر و تأثر با اختلال مواجه شد. تا مقطعی قدرت فائقه سیاسی مانند یک بالن سبکوزن از زمین سیاست ارتفاع گرفته بود و صرفاً بخشی از سایهاش جامعه سیاسی را پر کرده بود و به همین دلیل تا حد زیادی امکان تنفس و به بیان بهتر، سیاستورزی وجود داشت اما در مقاطعی کیسههای شن با محتویات مختلف به بالن قدرت متصل شدند و بلوک قدرت را سنگین کردند و به مرور بالن را پایین آوردند تا حدی که سایه آن تمام جامعه سیاسی و حتی فضای عمومی را فراگرفت و چون ماه نو منخسف امتناع سیاستورزی را بهدنبال آورد. هگل هم از زاویه خاص خود این وضعیت را توصیف کرده است. وی معتقد است عرصه سیاست در طول فرایندی از سوی خدایگان پر میشود بهنحوی که سوژگی رعایا و بندگان زیر سایه سنگین خدایگان از بین میرود یا به تعبیر حکمای یونان، وجود انسان سیاستورز (homo politicus) ممتنع میشود. هگل در نهایت سیاستورزی خدایگان را هم به چالش میکشد زیرا معتقد است در فضای سیاسی خالی از سوژه، خدایگان نهایتاً با اشیاء مواجهاند.»
حجاریان در ادامه و در بخش پایانی یادداشت خود تأکید میکند:
«این یادداشت را با تکرار عبارت مشهور مهندس بازرگان در دادگاه نظامی به پایان میبرم. وی گفت، ما آخرین گروهی هستیم که با زبان قانون با شما صحبت میکنیم. این عبارت او در واقع، ناظر به پیدایش شرایط امتناع سیاست در ایران بود. چنانکه شاهد بودیم از آن مقطع به بعد، زبان گلوله و انقلاب جایگزین زبان سیاست شد و کارویژه رقبا (contenders) بهکلی خالی از معنا شد. معالوصف، با توجه به تجربه تاریخی و شرایط اکنون لازم است هر کنشگر سیاسی سه پرسش اساسی را پاسخ گوید؛ الف) آیا انتخابات در ایران ممکن است؟ ب) آیا اصلاحطلبی در ایران ممکن است؟ ج) آیا سیاستورزی در ایران ممکن است؟ که فیالواقع باید پرسشها را از انتها به ابتدا پاسخ گفت.»[+]
*همانطور که محرز است حجاریان بر امتناع سیاستورزی در ایران تأکید دارد تا سخن و راهبرد 10 ساله خود و همقطارانش را به بهانه مونولوگ مهندس بازرگان خطاب به رژیم شاه! تکرار کند...
سخن و راهبردی که از چند سال قبل تاکنون به «سیاست خیابانی» میاندیشد و دیریست که علنا از مردم میخواهد علیه نظام اسلامی به خیابان بیایند [1] و مثلا پس از به خیابان آمدن نقاط حساس نظام را نیز اشغال کنند. [2]
راهبردی که البته سایرینی مثل تاجیک، باقی، تاجزاده، صفاییفراهانی و دیگران دیگری از ستاد اصلاحات نیز همواره هریک به طریقی مشغول ماساژ آن بودهاند و با بنبست نشان دادن اوضاع کشور، بر این گزاره تأکید میکنند که مردم ناامید شدهاند، دلیلی برای صبر مردم وجود ندارد و میتوان از نظام اسلامی سرپیچی کرد! [3]
مقولهای که میبینیم به زعم طراحانش به جایگاهی رسیده که به راحتی میتوان از تونسیزاسیون ایران دم زد و به هر بهانهای -از قبیل پرونده دختر آبی- در انتظار وقوع جرقه در کنار انبار باورت نشست.
(به این معنی که طراحان فتنه اقتصادی احساس میکنند توانستهاند زمینه نارضایتی و اغتشاش و یا به تعبیر حجاریان "گلوله و انقلاب" را در جامعه ایرانی ایجاد کنند)
و مثلا از همین روست که شاهدیم حجاریان به خود جرأت میدهد که با اینهمانی بین نظام اسلامی و رژیم شاهنشاهی و البته با "خودبازرگانپنداری" مونولوگ مرحوم بازرگان را تکرار و آینده انقلاب و سقوط را برای نظام اسلامی پیشبینی کند.
این در حالی است که حجاریان باید بداند "آخرین بار" مربوط به نظام اسلامی است نه به ستاد جریان خاص!
که بعید است پس از 3 فتنه دامنگیر طراحی شده در ستاد مذکور (کوی دانشگاه، فتنه 88 و آشوبهای دیماه 96) همچنان بر خطاهای اعضای این ستاد بر تقلا برای براندازی نظام چشم بپوشد و تمایل به تحمل همیشگی داشته باشد.
در بحث امتناع سیاستورزی در سال چهلم از عمر نظام اسلامی نیز باید دانست که اگرچه عمر 40 سال برای یک حکومت سیاسی؛ عمر نوزادی محسوب میشود (مقایسه شود با انقلاب فرانسه و سایر انقلابها) اما هیچ دلیلی مبنی بر تصلّب و امتناع سیاست در فضای فعلی وجود ندارد.
خاصّه اینکه تنها یک نگاه ساده به اختلافات زمین تا آسمانی رؤسای جمهور دولتها، پیروزی لیستی اصلاحطلبان در انتخابات شورای شهر و مجلس فعلی، آزاد بودن انتخاب سیاسی در تمام رسانههای کشور و برگزاری انتخاباتهای پیاپی در ایران به وضوح نشان میدهد که بر خلاف ادعای حجاریان؛ امر سیاست در ایران جریان دارد و البته با مطلوبیت هم جریان دارد.
شاهد دیگر مثال اینکه حجاریان در حالی با تکرار صحبت مرحوم بازرگان به نظام اسلامی و مردم اولتیماتوم میدهد که آزاد است اما آقای بازرگان در دادگاه رژیم شاه این حرف را بر زبان آورد.
معالوصف نکته اینجاست که ستاد جریان خاص برای پیشبرد راهبرد خود و دامنگیر کردن آتشی که به راه انداخته است نیاز به انکارهای بزرگی دارد...
***
دولت و اصلاحطلبان به جای عذرخواهی، «مقصّرتراشی» میکنند
تشویق بهزاد نبوی برای اشتباه روحانی!
«بهزاد نبوی»، از فعالان و تئوریسینهای جریان سیاسی خاص، در بخشی از یک مصاحبه که سایت جماران آنرا منتشر کرد درباره ضعفهای دولت آقای روحانی گفته است:
«نقد اصلی متوجه برخی از نهادها است، که از روز اول مخالف روحانی بودند و از هر نوع کارشکنی و ایجاد بحران برای دولت دریغ نمیکردند. کارشکنی گسترده در نتیجهگیری از برجام بهعنوان مهمترین دستاورد دیپلماتیک جمهوری اسلامی و راهگشای مشکلات اقتصادی کشور، همچنین برپاکردن آشوبهای دیماه 96 علیه دولت، که البته کنترل آن از دست برپاکنندگان خارج شد و... نمونههای بارز آن بحرانآفرینیها است. »
او میافزاید: مع الوصف به نظر من دولت میبایست در قبال همه این قبیل اقدامات، سعه صدر نشان داده و با تلاش برای تعامل با مخالفان داخلی، در جهت همان دو هدف اقتصاد و سیاست خارجی گام بردارد. البته آگاه کردن مردم نسبت به کارشکنیها و تخریبها، به گونهای که به تعامل لطمه جدی وارد نکند، مفید به نظر میرسد و میتواند مردم را با علل ناکامیهای دولت، آشنا کند.[4]
*چیزی که نبوی در حال اشاره به آن است مقوله «مقصّرتراشی» است که برخی محافل تحلیلی از روز اول آغاز به کار دولت رئیسجمهور روحانی با توجه به شناختی که از مزاج اعتدال و روند فعالیتهای مشترک دولت و اصلاحطلبان داشتند؛ آنرا پیشبینی کردند.
مفهوم و تحلیلی که اظهارات نبوی صحّت آنرا به وضوح نشان میدهد و اکنون، مردم میتوانند به رأیالعین ببینند ستاد مشترک دولت و اصلاحطلبان که در علاقه ژنتیکی خود یعنی برجام یا همان توافق! حتی از منویات رهبری و خطوط قرمز نظام هم عبور میکرد و صراحتا و بر خلاف رهبری از این میگفت که به توافق خوشبین است! امروز چگونه حاضر به پذیرش مسئولیت نیست و معایب خود را به گردن دیگران میاندازد.
در واقع، انتظار این بود که امثال بهزاد نبوی به عنوان خدایگان جریان چپ در ایران؛ پس از 6 سال آزگار پیگیری مجنونوار مطامع دولت و اصلاحات، پیشرفتگی سیاسی خود را به نمایش میگذاشتند و ضمن عذرخواهی از مردم؛ دولت و آقای روحانی را نیز به پذیرش مسئولیت وا میداشتند اما میبینیم که اینگونه نیست و آقایان طریقی دیگر برگزیدهاند.
جالب است که اصلاحطلبان در این قضیه حتی در درون اردوگاه خود نیز دچار تجزیه شدهاند و عدهای از آنها تأکید دارند که دولت و اصلاحطلبان باید مسئولیتهای خود را بپذیرند. [5]
عدهای که البته صدای آنها در پژواک بلندگوهای اکثریت ستادیهای جریان چپ شنیده نمیشود.
اصرار جریان چپ بر اینکه رخدادهایی مثل شکست برجام و یا اغتشاشات دیماه 96 طراحی نهادهای خارج از دولت بودهاند در حالیست که اولا بیدستاوردی و شکست برجام از ابتدا توسط رهبر انقلاب و همه دلسوزان کشور پیشبینی میشد و در بحث اغتشاشات دیماه 96 نیز یک نگاه گذرا به مواضع 10 سال اخیر اعاظم اصلاحطلب مبنی بر ایجاد زمینه نارضایتی و تشویق مردم به سیاست خیابانی؛ به وضوح نشان خواهد داد که فتنهگری کار کیست؟
***
چرا نایب رئیس مجلس با مردم صادق نیست؟
«مسعود پزشکیان»، فعال اصلاحطلب و نایب رئیس مجلس شورای اسلامی در مصاحبه با سایت اعتمادآنلاین گفته است: یکی از مشکلات اصلی ما این است که صادقانه با مردم حرف نمیزنیم و به آنها نمیگوییم که در چه شرایطی هستیم و این رفتاری که در پیش گرفتهایم چه هزینهای برای ما دارد.
او میافزاید: من نمیگویم با کسی صلح کنیم، میگویم وقتی با دنیا میجنگیم، این کار برای ما هزینه دارد. جنگ فعلی، سختتر از جنگ با عراق است و نمیتوانیم منکر این واقعیت شویم. جنگ فعلی از نظر اقتصادی و اجتماعی هزینه زیادی برای ما ایجاد میکنند، اما متاسفانه به جای اینکه واقعیتها را به مردم بگوییم، دیگران را متهم میکنیم که بیعرضه هستند. 40 سال است که در حال عوض کردن این بیعرضهها هستیم! اگر مشکل آنها بودند، پس چرا چیزی تغییر نمیکند؟ [6]
*متأسفانه قبل از پزشکیان، یکی دیگر از خواص کشور در اظهاراتی مشابه از این گفته بود که مردم وضعیت را میبینند و میفهمند که ما صادق نیستیم و انقلاب و اسلام را پله قرار دادهایم. [7]
این در حالی است که منشأ و دلیل یا سند این حرفهای ناصحیح مشخص نیست.
بله! افرادی هم هستند که با مردم صادق نبودهاند اما واقعا اکثریت مسئولان کشور ناصادق هستند و انقلاب و اسلام را پله قرار دادهاند؟
اگر اینطور بود آیا اینهمه توفیقات 40 سال گذشته به دست میآمد و آیا بدیهی نیست که اگر آمریکا هم این حرفها را قبول میداشت؛ هر آینه به ایران اسلامی حمله میکرد؟
بحث دیگر این است که امروز در ساختار سیاست و اجرائیات ایران اسلامی تقریبا هیچ مقولهای نیست که توسط رسانههای رسمی و رسانههای اجتماعی به آن پرداخته نشود و دربارهاش شاهد اقتراح نبوده باشیم.
آیا در این فضا اساسا میتوان با مردم ناصادق بود؟
جالب است که برخی خواص کشور سخنانی را بر زبان میآورند که حتی دشمن هم قائل به آنها نیست و هیچ تحلیل معتبری نیز در این زمینه وجود ندارد.
نظیر اظهارات اخیر یک نماینده اصلاحطلب دیگر مجلس که بر خلاف تمام آمارها و حتی آمارهای رسانههای معاند از این گفته بود که ایران در رتبه یکم مصرف مواد مخدر در دنیا قرار دارد! [8]
عوامزدگی خواص مقولهایست که نگاه تاریخی میگوید در شام سال 40 هجری و در کوفه سال 61 هجری نیز شاهد آن بودهایم.
بیماریای که حقیقت را در محراب و در کربلا به مسلخ برد و خواص وقت را در دفاع از حق دچار رفوزگی کرد.
ما همچنین اظهارات پزشکیان درباره جنگ با دنیا را به قضاوت مخاطبان محترم میگذاریم. ضمن اینکه آقای پزشکیان دقیقا نگفته است ما به کدام کشور تجاوز کردهایم و یا با کدام کشور خیال جنگ داریم؟
***
1_ mshrgh.ir/916503
2_ mshrgh.ir/979440
3_ mshrgh.ir/989751
4_ https://www.jamaran.ir/fa/tiny/news-1255655
5_ mshrgh.ir/687662
6_ https://etemadonline.com/content/334285
7_ https://fararu.com/fa/news/407153
8_ mshrgh.ir/992180