سرویس جهان مشرق - دومین انتخابات کنیست رژیم صهیونیستی در سال 2019 قرار است در روز 17 سپتامبر مصادف با 26 شهریور ماه سال جاری برگزار شود. پیش از این انتخابات زودهنگام کنیست در تاریخ 9 آوریل 2019 در اسرائیل برگزار شد تا 120 نفر از اعضای کنیست 21 را انتخاب کند. انتخابات میبایستی در ماه نوامبر سال 2019 انجام میشد. اما پس از اختلاف میان اعضای کابینه در مورد لایحه خدمات جمعیت ارتدکس و همچنین اتهامات فساد بنیامین نتانیاهو به صورت زود هنگام برگزار شد. نتانیاهو گرچه پیروز این انتخابات بود، اما کابینه شکنندهای که وی تشکیل داد، استحکام کافی را برای مقابله با چالشهای داخلی و خارجی فراروی رژیم صهیونیستی نداشت و خیلی زود فرو پاشید.
** موازنههای قدرت در انتخابات پارلمانی رژیم صهیونیستی:
نظرسنجیها در میان صهیونیستها قبل از سکوت انتخاباتی نشان میدهد که اگر انتخابات کنیست رژیم صهیونیستی امروز برگزار شود٬ تعداد کرسیهای حزب لیکود و کهول لاوان مساوی و سهم هر یک 32 کرسی خواهد بود. این نتیجه طبق نظرسنجیهایی که شبکه 12 و 13 تلویزیون اسرائیل شب گذشته منتشر کرد، به دست آمده است.
طبق نظرسنجی شبکه 13 تلویزیون اسرائیل٬ حزب «اسرائیل خانه ما» به ریاست آویگدور لیبرمن و احزاب راستگرا به ریاست آیلت شاکید هر یک 9 کرسی٬ حزب یهودیت تورات 7 کرسی٬ حزب شاس 6 کرسی، حزب اردوگاه دموکراتیک 5 کرسی و حزب گیشر و حزب عظمت یهود نیز هریک 4 کرسی به دست میآوردند.
اما بر اساس نظرسنجی شبکه 12 تلویزیون اسرائیل٬ حزب اسرائیل خانه ما و احزاب راستگرا و یهودیت تورات هر یک 8 کرسی٬ حزب شاس 7 کرسی٬ حزب اردوگاه دموکراتیک 6 کرسی، حزب گیشر و عظمت یهود نیز هرکدام 5 کرسی در انتخابات به دست میآورند.
اما به طور کلی طبق هردو نظرسنجی٬ بنیامین نتانیاهو نخستوزیر رژیم صهیونیستی قادر به تشکیل کابینه خود در آینده نخواهد بود. همچنین نظرسنجی شبکه 12 نشان میدهد که 40 درصد از صهیونیستها طرفدار تشکیل حکومت واحد سکولار هستند.
** سرنوشت معامله قرن در سایه انتخابات صهیونیستها
بنیامین نتانیاهو نخستوزیر رژیم صهیونیستی همچنان به تبلیغات انتخاباتی خود ادامه میدهد؛ اما هیچ دستاویزی پیدا نکرده تا در این نبرد که برای وی حکم مرگ و زندگی را دارد٬ از آن استفاده کند. در این شرایط از دست دادن قدرت برای نتانیاهو به معنای ورود او به زندان پس از محکومیتش در پی اتهام او به فساد است.
درحال حاضر نتانیاهو که در رابطه با از دست دادن قدرتش احساس خطر کرده٬ بیش از گذشته در همه زمینهها فعالیت میکند. سفر وی به لندن و مسکو٬ مذاکرات با ترامپ و پوتین٬ تحرکات نظامی و بمباران حشدالشعبی در عراق و مواضع سوریه و نیز بالا بردن میزان تهدیداتش نسبت به حزبالله٬ از جمله فعالیتهای نخستوزیر رژیم صهیونیستی در راستای حفظ قدرت است.
در عین حال که به نظر میرسد احتمال شکست ترامپ در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا ضعیف است؛ این احتمال در رابطه با نتانیاهو در انتخابات پیشروی صهیونیستها بسیار جدی و قوی است. اگر نتانیاهو در این انتخابات شکست بخورد؛ به این معنا است که رئیسجمهور آمریکا مهمترین همپیمان خود و معامله قرن٬ لنگر صهیونیستی خود را از دست داده است.
پروژه موسوم به معامله قرن پس از انزوای انتخاباتی رژیم صهیونیستی و نتایج آن و نیز به ویژه بعد از شکست کنفرانس بحرین در مسیر تحقق اهدافش٬ ضربات پیدرپی و مستمری متحمل شد و فلسطینیها موفق به دستیابی به مواضع سیاسی خود شدند.
این سردرگمی ایالات متحده که با به تاخیرانداختن مکرر تاریخ اعلام و انتشار جزئیات پروژه موسوم به معامله قرن، خود را نشان میدهد دلایل مختلفی دارد که از جمله آنها عبارتند از:
1-حالت ابهام و عدم باور سیاسی در میان صهیونیستها که پیشبینی میشود نتانیاهو پیروز نخواهد شد.
2- نیاز نخستوزیر رژیم صهیونیستی به کسب تایید مردم و به ویژه طرفداران احزاب راستگرا و افکار عمومی که این امر تنها با حفظ تنشهای نظامی٬ البته در سطحی که منجر به وقوع جنگ نشود ممکن است.
3- موضع سست عربی در رابطه با معامله قرن در این مرحله. البته این امر دوعلت دارد: نخست اینکه٬ این موضع از یکسو به فلسطینیان مربوط میشود که به شدت از پروژههای اقتصادی آمریکا ناراضی بوده و معامله قرن را نیز صراحتا رد میکنند و در این میان سران و رهبران عرب نمیتوانند آنها را نادیده بگیرند. دوم٬ اینکه برخی رهبران عرب به این روش آمریکا اعتماد ندارند.
4- موضع اروپایی به این دلیل که معامله قرن در تعارض با مبانی اروپا در رابطه با مسئله درگیری صهیونیستی-فلسطینی است٬ آن را تایید نمیکند. بنابراین کشورهای اروپایی و به ویژه فرانسه در اجلاس گروه 7، پرونده فلسطین و رژیم صهیونیستی را مطرح نکردند. همچنین براساس اطلاعات منابع دیپلماتیک فرانسه٬ دلیل اصلی احتمال فروپاشی این سیاست آمریکا٬ به تعویقانداختن بیان جزئیات این پروژه است. در همین راستا امانوئل مکرون رئیسجمهور فرانسه اعلام کرد که در شرایطی که رسیدن به توافق میان دوطرفی که مایل به مذاکره نیستند ممکن نیست٬ امیدی برای تحقق طرح ترامپ وجود ندارد. همچنین طبق گفته منابع دیپلماتیک عربی در پاریس٬ شهرکسازی صهیونیستها و دیگر اقدامات تلآویو و نیز تصمیماتی که ترامپ در راستای به رسمیت شناختن قدس به عنوان پایتخت رژیم صهیونیستی اتخاذکرده٬ مانند انتقال سفارت خود به آن٬ موجب شده تا فلسطینی ها از هرگونه مذاکرهای در این خصوص امتناع ورزند.
در سایه این شرایط٬ بنیامین نتانیاهو با آزمونهای دشوارتری مواجه است؛ اینکه وی در انتخابات پیشرو موفق شده و نخستوزیر رژیم صهیونیستی باقی بماند و رکورد داوید بنگوریون را بشکند و یا اینکه شکست خورده و به طورکلی با دنیای سیاست خداحافظی کند.
نتانیاهو اخیرا اعلام کرده بود که قصد دارد تا غور اردن را پس از موفقیت در انتخابات٬ به سرزمینهای اشغالی ملحق کند. هرچند که این خبر٬ نوعی شانتاژ انتخاباتی به شمار میرود اما دارای اهمیت سیاسی و استراتژیک بالایی است؛ چرا که در واقع یک اقدام مکمل در راستای دو اقدام قبلی یعنی انتقال سفارت آمریکا به قدس و الحاق جولان اشغالی به سرزمینهای اشغالی است.
به طور کلی مشخص است که معامله قرن پیش از اینکه آغاز و یا اعلام شود٬ از بین رفته بود و از منظر سیاسی به دلیل عدم وجود شرایط و عناصر اساسی برای این معامله٬ هرگز رسما اعلام نخواهد شد. همچنین شکست کنفرانس بحرین که در جهت آمادهسازی برای اعلام و رساندن این پرژه به مرحله اجرا برگزار شده بود٬ ثابتکننده این امر است.
علاوه بر اینها، هرگونه طرح اقتصادی جدا از راهحل سیاسی برای درگیری میان فلسطین و رژیم صهیونیستی و نیز توافقنامه صلح هرگز نوشته و اجرا نخواهد شد و آمریکا در حدی نیست که بتواند چنین پروژههایی را به فلسطینیان تحمیل کند٬ به ویژه که درحال حاضر و در شرایط رویارویی آمریکا با ایران٬ ضعف واشنگتن کاملا مشخص شده و تاثیر منفی بر چهره و اعتبار و اعتماد به نفس ترامپ گذاشته است. همه اینها به این معنا است که طرح صلح یا باز هم به تعویق میافتد و یا به طور کلی کنار میرود.
** نتانیاهو و سناریوی جنگ فراروی صهیونیستها
وعده بنیامین نتانیاهو نخستوزیر رژیم صهیونیستی در رابطه با الحاق غور اردن به سرزمینهای اشغالی٬ زمانی مطرح شده که صهیونیستها در دوره حساس نزدیک به انتخابات به سر میبرند و وی به عنوان نامزد انتخاباتی در این مرحله٬ با همه ورقهای خود بازی میکند. نتانیاهو این پروژه را به منظور جذب شهرکنشینان و به ویژه راستگرایان صهیونیستی مطرح کرده است. بسیاری از صهیونیستها معتقدند که مسئله الحاق غور و نیز تمام کرانه باختری٬ از مدتها قبل مطرح شده بود.
هنگامیکه نتانیاهو به شهرکنشینان صهیونیستی وعده میدهد که حاکمیت رژیم صهیونیستی را بر همه سرزمینها گسترش میدهد٬ به دنبال این است که از زمان جنگ شش روزه٬ اولین مقام صهیونیستی باشد که از اسرائیلیها میخواهد که در کرانه باختری بمانند.
اما جدیت این امر در گرو واکنش شهرک نشینان به درخواست نتانیاهو است. پیش از این شهرکنشینان با طرح ایهود اولمرت در رابطه با تخلیه شهرکهای نوارغزه و خنثی کردن بحران با فلسطین مثبت برخورد کردند. بنابراین اگر اسرائیلیها درخواست نخستوزیرشان را استجابت نکنند٬ موجب نارضایتی وی و بالارفتن شانس احزاب چپگرا در انتخابات میشوند.
نتانیاهو به خوبی میداند که اعلام این اقدام٬ با واکنشهای صرفا لفظی عربی که در حین ساخت وساز شهرکهای صهیونیستی در سرزمینهای اشغالی ساکت بودند٬ مواجه خواهد شد. این امر موجب شده تا وی بگوید که اعراب میخواهند همه ما را نابود کنند.
اگر فرض کنیم که نتانیاهو در انتخابات پیشروی صهیونیستها پیروز شده و وعدههایش را عملی کند٬ الحاق غور اردن به سرزمینهای اشغالی٬ دشمنی آن را با فلسطینیها افزایش خواهد داد؛ بنابراین وی هر پروژهای را تحت عنوان صلح به فروش خواهد گذاشت.
قطعا کاخ سفید همواره در کنار نخستوزیر رژیم صهیونیستی میایستد. به طورکلی تلآویو در برابر یک جنگ خطرناک قرار دارد و صهیونیستها در شرایط جنگهای باز و همهجانبه زندگی خواهند کرد که اصلی ترین آن٬ جنگ داخلی با فلسطینیان است؛ چراکه مردم فلسطین در کرانه بختری با همه وجود برای حاکمیت و زمین خود میجنگند. در این میان فرقی میان اهالی غزه و کرانه باختری و یا جنبش حماس و فتح وجود ندارد و همگی برای حفظ فلسطین تلاش و مبارزه میکنند.
تمامی این معادلات باعث شده گروههای متعدد محور مقاومت در حال حاضر تحولات داخلی سرزمینهای اشغالی را با دقت دنبال کرده و علاوه بر معادلات انتخاباتی، سناریوهای آینده فراروی سرزمینهای اشغالی را نیز در سایه به قدرت رسیدن احتمالی مجدد نتانیاهو بررسی کنند. گرچه بر اساس نظرسنجیها نتانیاهو باز هم میتواند پیروز انتخابات کنیست شود، اما باز هم با مشکلات متعدد در تشکیل کابینه مواجه خواهد بود و کابینه رژیم صهیونیستی حتی در صورت تشکیل کابینه نیز مانند دوره گذشته، از استحکام کافی برخوردار نخواهد بود.