به گزارش ایسنا، احسان محمدی در عصر ایران نوشت: «وقتی تیمی شهرآورد را بُرده است، هوادارانش وقت ندارند به خطاها فکر کنند، شادی رنگ غالب است، کسی در مورد کیفیت بازی حرفی نمیزد. بُردن این بازی از مرگ و زندگی برای عدهای مهمتر است. این بازی با هر بازی دیگری فرق دارد، گلها و نتیجه و خاطراتش در تاریخ ثبت میشود، میماند. اینجا «نتیجه» از هر چیزی مهمتر است. بد بازی کنید ولی ببرید. خوب بازی کنید و ببازید چه فایدهای دارد؟
پرسپولیس با کالدرون به یک پیروزی حیاتی دست یافت. در پایان هفته نهم، به رده دوم صعود کرد و حریف سنتی را به رده دوم از انتهای جدول هل داد؛ به لبه پرتگاه. اسباب کُری خواندن. استقلال با استراماچونی بازی را باخت تا کسی در تهران لبخند او را هنوز نبیند.
آبیها در روزی که سهراب بختیاریزاده، کارشناس برنامه فوتبال برتر اصرار داشت که «بسیار بهتر» بودند باز هم یک ضربه پنالتی کلیدی را مثل آخرین شهرآورد هدر دادند؛ ضربهای کمرشکن که بعید است به این زودیها علی کریمی استقلالیها آن را فراموش کند. نقطه عطف بازی درست همین جا رقم خورد؛ جایی که علیرضا بیرانوند با اعتماد به نفسی رو به تزاید، باز هم در حساسترین بازی لیگ خودش را به رخ کشید.
وقتی در بازیهای تدارکاتی پیشفصل یک گل بسیار بد از سایپا دریافت کرد، عدهای گفتند کارش تمام شده، تمرکزش روی جدایی و رفتن به خارج از کشور است. حتی موضوع محرومیتش که پیش آمد، رسماً گفت از فوتبال ایران میرود اما نرفت و ماند تا به داد قرمزها برسد. او در غیاب سیدجلال حسینی که در این چند فصل مثل صخره مقابل مهاجمان حریف ایستادگی میکرد، باز هم نقشی کلیدی ایفا کرد. یک پنالتی روحیهبخش گرفت تا کالدرون بگوید: «ما بهترین دروازهبان آسیا را داریم و مهدی ترابی به طنز در مصاحبه بعد از بازی عنوان کند که «حتی اگر مسی لباس استقلال را بپوشد و پنالتی بزند، بیرانوند مهارش میکند.»
استقلال شکست خورد تا فشارها به استراماچونی فزونی بگیرد. برخی البته گفتند که در این بازی رگههایی از تاثیرگذاری او را دیدهاند و نباید فشار آورد و مقصر کسان دیگری هستند. اما کسب تنها دو امتیاز از 12 امتیاز ممکن چیزی نیست که هواداران بتوانند با آن خیالپردازی کنند. بازی بعد استقلال میتواند حتی از شکست در شهرآورد هم بر آینده او اثر بگذارد.
در فضای هواداری هنوز بحثها داغ است. قرمزها کُری میخوانند که مهدی عبدی از روی نیمکت دبستان بلند شده و به استقلال گل زده و آبیها از آینده میگویند. داوری هم مورد تردید قرار گرفت. این که موعود بنیادیفر پنالتی علیه پرسپولیس را درست سوت زد یا نه؟ بیرانوند زودتر از سوت حرکت کرد یا نه؟ داور باید به یزدانی کارت زرد نشان میداد یا نه؟ توپ قبل از آن که به مهدی عبدی، مهاجم جوان پرسپولیس برسد، به دست مهدی ترابی خورد و ... همه این قصهها هیچ تاثیری بر نتیجه این بازی نخواهد داشت. پرسپولیس 1 - 0 استقلال.
سیدحسین حسینی، دروازهبانی که بهعنوان بهترین دروازهبان تاریخ لیگ در حفظ دروازه از او یاد میشود، حالا نامش به شکلی دیگر هم در تاریخ شهرآوردها ثبت شد. تنها دروازهبانی که با یک گل نتیجه بازی را رقم زد. جلوی زننده تک گل بازی، اسم او را ثبت کردهاند. شاید مهدی رحمتی کیلومترها دورتر در مشهد لبخند تلخی میزند؛ چرا که اختلاف میان این دو دروازهبان باعث شد، او قربانی شود و به مشهد برود؛ تیمی که حالا در صدر جدول است و استقلال با سیدحسین حسینی در انتهای جدول!
یک فوتبال بیکیفیت، کسالتبار، پر از توقفهای غیر ضروری، با سکوهای نیمهخالی، با تنشهای بیفایده، پرتاب سنگ و شکستن سر درست بعد از دو مرگ جانسوز، آن چیزی نبود که بشود اسمش را لذت فوتبال گذاشت. آیا واقعاً این عیار فوتبال ایران است؟ این بکش زیرش و بریز روی دروازه؟ این همه هزینه، با دو مربی خارجی نامآشنا باید چنین خروجی داشته باشد؟
تبریک به هواداران پرسپولیس، آرزوی صبوری و موفقیت برای استقلال. اما بهترین اتفاق بعد از این شهرآورد پر از خمیازه، پخش دیدار چلسی - لیورپول از شبکه ورزش بود؛ چیزی که دوباره یادمان آورد، آن چه در شهرآورد تهران دیدیم یک سوءتفاهم بود وگرنه فوتبال هنوز یک ورزش زیباست.»