شرق: دختری که مدعی است در یک حادثه تصادف و بهصورت اتفاقی پسر موردعلاقهاش را کشته است برای قسمخوردن در دادگاه حاضر شد، اما، ولی دم پرونده حاضر نشد او را قسم بدهد.
این دختر جوان یک سال قبل با شکایت پدر مقتول به دادسرا احضار شد. پدر مقتول هم ادعا کرد دختر جوان به نام نازی پسر او را کشته است.
این مرد گفت: سپهر از 10 سال قبل با نازی در ارتباط بود؛ پسرم او را دوست داشت، اما نازی خیلی عصبی بود و پرخاشگری میکرد. آنها چندین بار هم درگیری فیزیکی پیدا کردند و حتی نازی او را تهدید به قتل کرده بود. پسرم میگفت: بهخاطر اینکه نازی بسیار پرخاشگر است، نمیتواند با او ازدواج کند، اما، چون دوستش داشت به رابطهشان ادامه میدادند.
آنها چند وقت قبل از حادثه با هم درگیر شده بودند و من فکر میکنم این دختر عصبانی شده و بهعمد پسرم را کشته است. او با یک ماشین شاسیبلند به پسرم کوبیده و او را کشته است و دروغ میگوید که مرگ سپهر یک حادثه بود. خودروی او دندهاتوماتیک است و اصلا امکان اینکه یکدفعه حرکت کند ندارد.
با توجه به این شکایت، نازی مورد پرسش قرار گرفت. او گفت: من سالها بود که با سپهر آشنا بودم و دوستش داشتم. او پسر خوبی بود، اما بهخاطر مسائلی که با خانوادهاش داشت، حاضر نبود با من ازدواج کند، اما هردو به این رابطه راضی بودیم.
روز حادثه با هم به یک باغ رفتیم. سپهر نتوانست در را باز کند. او به من گفت: ماشین را جلو ببرم تا روی ماشین بروم و از بالای در به داخل بپرد و در را از آن طرف باز کند. من هم قبول کردم. سوار ماشین شدم، اما نمیدانم چه شد که ماشین شتاب گرفت و به سپهر برخورد کرد.
من بلافاصله همسایهها را خبر کردم و آنها هم اورژانس را مطلع کردند و سپهر را به بیمارستان رساندیم. در بیمارستان به او بیتوجهی کردند و خوب به او رسیدگی نشد وگرنه سپهر زنده میماند.
بازپرس دستور بررسی قصور پزشکی را در این خصوص صادر کرد با بررسی پزشکی قانونی و انجام تحقیقات کافی مشخص شد قصور پزشکی رخ نداده و شدت ضربه بهحدی بوده که سپهر در هر شرایطی قطعا جانش را از دست میداد و معطلیای که مورد ادعای دختر جوان است در مرگ او تأثیری نداشته است.
در نهایت حکم بر قرار منع تعقیب نازی صادر شد چراکه کارشناسان تصادف نیز اعلام کردند قتل عمد نبوده و بر اثر یک تصادف رخ داده است. پدر سپهر به رأی صادره اعتراض کرد و گفت: خواهان رسیدگی دوباره به پرونده است. با بررسی این مسئله در دیوان عالی کشور قضات اعلام کردند که متهم باید قسم بخورد عمدی در کار نبوده است.
روز گذشته متهم و پدر مقتول به دادگاه آمدند. پدر متهم گفت: من خواستار قسمخوردن نازی نیستم چراکه میدانم اگر بخواهد او قسم بخورد این کار را خواهد کرد، اما از نظر من او همچنان قاتل است و پسرم را بهعمد کشته است. آنها مدتها با هم اختلاف داشتند. هربار پسرم نازی را ترک میکرد نازی با خواهش دوباره برمیگشت. پسرم نمیخواست با او ازدواج کند و میخواست او را رها کند بههمیندلیل هم نازی او را کشت.
وقتی نازی در جایگاه قرار گرفت، گفت: من و سپهر خیلی همدیگر را دوست داشتیم. 10 سال یک عمر است؛ من 10 سال به او دل بسته بودم و دوستش داشتم و هرکاری از دستم برمیآمد برای او میکردم. قبول دارم نتوانستم بهدرستی ماشین را کنترل کنم با اینکه مدتها بود سوار همان ماشین میشدم، اما نمیدانم چرا نتوانستم در آن لحظه خودرو را کنترل کنم. ماشین دندهاتومات است بهمحض اینکه آن را در حالت حرکت قرار دادم ماشین شتاب گرفت و محکم به سپهر برخورد کرد. من هرچه در توان داشتم برای زندهبودن او انجام دادم. حتی در بیمارستان هرکاری که توانستم کردم، اما نشد.
این دختر افزود: من میدانم پدر سپهر داغدار است و میفهمم چقدر ناراحت است. با اینکه من زن قانونی سپهر نبودم، اما 10 سال با او زندگی کرده بودم و به اندازه پدر سپهر داغدار او هستم. با اینکه سنم داشت بالا میرفت و ممکن بود دیگر فرصت ازدواج نداشته باشم، اما پای عشق به سپهر مانده بودم. من او را بهعمد نکشتم و باز هم تسلیت میگویم. قضات بعد از گفتههای دختر جوان اعلام کردند با توجه به اینکه پدر مقتول درخواست قسمخوردن دختر را مطرح نکرد، پرونده مختومه اعلام و رأی برائت متهم صادر میشود.