به گزارش ایسنا، نزدیک به سه دهه است که «دیپلماسی عمومی» به عنوان یکی از پرکاربردترین ابزارهای «قدرت نرم» برای اثرگذاری بر کنشهای بازیگران بینالمللی، از سوی برخی از سیاست مداران و تصمیمگیران اجتماعی در کشورهای قدرتمند در عرصههای مختلف مورد استفاده قرارگرفته است. بر اساس تازهترین ارزیابی مرکز دیپلماسی عمومی دانشگاه کالیفرنیای جنوبی و دفتر ارتباطات پرتلند، فرانسه قویترین «قدرت نرم» جهان است. بریتانیا و آمریکا نیز به ترتیب دوم و سوم هستند.
«جوزف نای» (Joseph Nye) نخستین اندیشمندی است که واژه «قدرت نرم» را در روایتهای خود به کار برده است. «واداشتن منطقی دیگران به این که نتایجی که شما میخواهید را بخواهند. » یکی از تعریفهایی است که وی برای قدرت نرم بیان کرده است. جوزف نای میگوید که قدرت نرم، به همکاری گرفتن و عضوگیری افراد به جای مجبور کردن آنها با زور و تهدید (برخلاف میل شان) برای انجام کاری است.
همچنین «دیپلماسی عمومی» نیز نوعی دیگر از از دیپلماسی است که هدف آن تاثیرگذاری دولتها بر مردم کشور هدف با سوگیری جهتدار دولت - مردم است. از آنجا که در اینگونه دیپلماسی از عنصر فرهنگ در سطح بالایی استفاده میشود، به «دیپلماسی فرهنگی» هم معروف است. به عبارت دیگر دیپلماسی فرهنگی زیر مجموعه یا بخشی از دیپلماسی عمومی است که با به کارگیری فرهنگ به عنوان مبنای قدرت نرم سعی دارد از بستر فرهنگ به تعامل و ارتباط با آحاد مختلف جامعه بپردازد.
از همین رو جوزف نای در لابهلای نظریه قدرت نرم به دیپلماسی عمومی یا فرهنگی به عنوان یکی از مهمترین شیوههای قدرت نرم توجه بسیار دارد و برای آن سه مؤلفه اساسی بیان میکند که شامل «ارتباطات روزانه با مردم»، «ارتباطات استراتژیک موضوعی» و «گسترش روابط بلند مدت با افراد کلیدی» است. این سه مؤلفه امروزه به سه محور اساسی ساز و کار نوین دیپلماسی عمومی و فرهنگی با عنوان مدیریت پیام، برقراری ارتباطات راهبردی و تثبیت روابط پایدار تبدیل شده است.
قدرت نرم به توانایی تغییر آنچه دیگران فکر میکنند و انجام این کار از طریق جذب و اقناع به جای اجبار و زور اطلاق میشود. البته محققان هنوز در زمینه ارائه تعریفی واحد از قدرت نرم به تفاهم نرسیدهاند و در این زمینه بین آنها اختلاف نظر وجود دارد. در نتیجه این اصطلاح مبهم باقی مانده است.
نای در تشریح نظریه قدرت نرم خاطرنشان میکند که پایه و اساس قدرت نرم شکل دادن به ترجیحات و گرایشهای دیگران است. در این زمینه منابع (فرهنگ، قوانین، مؤسسات) در تعیین اثربخشی قدرت نرم بسیار مهم هستند. منابع قدرت نرم در قالب فرهنگ مطرح میشود.
نای که یک پژوهشگر سیاسی اهل ایالات متحده آمریکا است در سراسر کتابش با عنوان «قدرت نرم (soft power) تلاش میکند ابزار مختلف قدرت نرم را نشان دهد. دیپلماسی عمومی، سخنرانیها، گسترش مراکز علمی، توجه به شاخصههای فرهنگ و ایدههایی مثل جهانی شدن و دموکراسی را از جمله ابزار قدرت نرم بر میشمارد.
در امتداد این گفتار میتوان یادآور شد که 19 سال تلاش بیوقفه امام موسی صدر از سال 1338 تا 1357 در کشور لبنان نشان داد که آگاهی داشتن به فرهنگ، چگونگی برقراری ارتباط مؤثر و گفتوگو در قالب «مدیریت پیام»، «برقراری ارتباطات راهبردی» و «تثبیت روابط پایدار» که سه محور اساسی ساز و کار نوین دیپلماسی عمومی و فرهنگی هستند، میتوان به ارتقاع سطح زندگی اقشار مختلف جامعه این کشور کمک کند.
لبنان نیز کشوری با فراز و فرودهای متعدد در طول تاریخ است. این کشور، از کثرت فرهنگی و فرقهای متعددی برخوردار است. از این رو همواره همگرایی و ایجاد انسجام میان آحاد مختلف این جامعه برای رهبران و اندیشمندان آن یک دغدغه مهم ذهنی و رفتاری بوده است.
رهبر ایرانی تبار شیعیان لبنان با تکیه بر این که چگونه میتوان با افراد و شخصیتهای گوناگون ارتباط موثر و دوسویه برقرار کرد؛ گاه در جایگاه رئیس مجلس، پیشوای شیعیان، معلم اخلاق، مفسر قرآن و مصلح اجتماعی با همه اعم از سیاسیون، روزنامهنگاران، رهبران دینی، زنان و کودکان گفتوگو میکرد.
اینک با توجه به الگو و چارچوب نظری «قدرت نرم» جوزف نای، میخواهیم به این سوالات پاسخ دهیم که:
1- شیوه برقراری ارتباطات امام موسی صدر از نگاه سخن کاوی چگونه بوده است؟
2- این ارتباطات به چه صورت طبقه بندی میشوند؟
3- مدیریت انتقال پیام و روایت امام موسی صدر از چه کیفیتی برخوردار بوده است؟
4- ابزار امام موسی صدر برای جهانی شدن یک جامعه چه بوده است؟
هر یک از این پرسشها را میتوان در ذیل چهار عنوان «متدولوژی ارتباطات کلامی امام موسی صدر»، «پایبندی به آزادی عقیده در نوشتارها و گفتارها»، «دعوت از دیگری و دیگرانِ دینی برای حمایت از حقوق اولیۀ اقلیتها» و « تعلق خاطر به سرزمین و مردمانش» جستوجو کرد و پاسخ داد.
«متدولوژی ارتباطات کلامی امام موسی صدر»
در جوامعی که افراد برای فهم و ارتباط مؤثر با یکدیگر وقت میگذارند، میزان اختلاف، کمتر و درجه انسجام بیشتر است. منطق و سیره رفتاری امام موسی صدر بر این اصل بنا شده است که با زبان خود سخن آغاز میکند و عمیقا با قلبش سخنان دیگران را میشنود.
او مانند هر عالم حرفهای در علوم انسانی، کلام خود را با تعاریف آغاز میکند و با مصادیق متعدد به مقایسه مفاهیم مبادرت میورزد. امام موسی صدر به دنبال یکسان سازی، اندیشه، یکسان سازی افکار و یکسان سازی انسانها نبود.
چراکه لحن سخن گفتن و نحوه ارتباطات کلامی او توضیحی، تشریحی، تبیینی، استدلالی و اقناعی است. امام موسی صدر به شکل روانشناسانه با تسلط فکری بسیار به گزینش واژهها میپردازد و با آرامش، اخلاق و منطق مخاطب خود را تحت تأثیر قرار میدهد.
بر همین مبنا است که بدون آنکه به کسی بی احترامی کند و در قضاوت او به صورت علنی تشکیک ایجاد کند در پی اثبات و عملکردهای قائم به شناخت و تعاریف خود است. روزنامههای «الحیات» و «النهار» دو روزنامهای هستند که امام موسی صدر در لبنان از آنها بهره میبرد.
تغییر در گفتمان وسیلهای برای تغییر در جهان است. اگر زبانمان را تغییر بدهیم جهان را تغییر میدهیم. این هدف اصلی تحلیل گفتمان است. نگاه تحلیل انتقادی گفتمان نه صرفا برای تحلیل متون ادبی بلکه دیدگاهی فرهنگی، اجتماعی، و سیاسی است. در تحلیل انتقادی گفتمان ازتوصیف جهان به سوی تغییر جهان حرکت میکنیم.
«پایبندی به آزادی عقیده در نوشتارها و گفتارها»
زبان آغشته به ایدئولوژی است، در واقع زبان صورت مادی ایدئولوژی است. با زبان، با واژهها و با دستور زبان نوعی از ایدئولوژی را به دنیای اطرافمان ترسیم میکنیم. لویی آلتوسر معتقد است ساختار ایدئولوژی مانند ساختار زبان است. ارتباط انسانها مانند شبکهای بر اساس ایدئولوژی تنظیم میشود. آلتوسر ایدئولوژی را نظامی از بازنماییها تعریف میکند که با ساختن روابط اجتماعی خیالی بین افراد و میان افراد و فرماسیونهای اجتماعی رابطهی حقیقی ما را با یکدیگر در جامعه پنهان نگه میدارد، به این معنی که ارتباط ما با دنیای اطرافمان همواره به واسطهی ایدئولوژیها شکل میگیرد.
تأکید امام موسی صدر بر استقلال بشر و آزادی او و استنباط این نکته از مفهوم خلیفه بسیار لطیف و دارای آثار فراوان است، و در جایجای نوشتارها و گفتارهای وی تکرار شده است. برای همین است که امام موسی صدر به آزادی عقیده و آزادگی انسانها سخت پایبند است و میگوید: «رأی و عقیده ثمرۀ تفکر انسان و نتیجۀ بُعد وجودیِ شریف و برترِ وی است. اسلام رأی و اظهارنظر و عقیده را بزرگ و گرامی میدارد و کوشش میکند تا حریت و آزادی رأی و عقیده هماره حفظ شود» و البته، تأکید میکند که انسان باید قدر گوهر آزادی را نیک بشناسد و نیکو به کار گیرد، چراکه «تنها اختیار و آزادی اراده نمیتواند برای انسان فضیلت ایجاد کند، بلکه همه کرامت و فضیلت انسان در این است که راه خیر و صواب را اختیار کند. »
«دعوت از دیگری و دیگرانِ دینی برای حمایت از حقوق اولیۀ اقلیتها»
دعوت از دیگری و فراخواندن آنان برای حمایت از حقوق اقلیت تأکید بر این اصل بود که مسئلۀ اقلیت، مشکلی است عام و محدود به جمعیتی بسته و در خود فرو رفته نیست و اکثریت حتی برای منافع خود باید به حمایت از احقاق حقوق اقلیت برآید.
در واقع توسعه سیاسی نگرش اقوام لبنان و فرقههای آن را به همبستگی ملی تغییر داد و اقوام خود را به هویت ملی بشتر مرتبط میدانستند، علل تحول در این گفتمانها ناشی از تغییرات در ساختارهای اجتماعی در سطح ملی فرقهای بود. با تغییر در گفتمان- ایدئولوژی سیاسی در دوران حضور امام موسی صدر بخصوص در دوران جنگهای داخلی آن در روابط بین قومی، اقوام مختلف لبنان از بعد خاص گرایی خود به سوی عام گرایی(همبستگی ملی) سوق پیدا کردند.
در این مشارکت و ارتقای فرهنگ همبستگی و تبدیل مسئلۀ دیگری به مسئلۀ خود است که شکل دادن به وجدان عمومی ملی برای جامعۀ چند فرهنگی ممکن است و تنوع را نه تنها بدل به تنش و تشنج نساخت که آن را فرصتی برای خلق آلترناتیوهای جدید کرد.
«تعلق خاطر به سرزمین و مردمانش»
از آنجا که سخنور و ابزار های انتقال پیام به ساخته شدن «نظامهای یادآوریکننده تعاریف» کمک میکنند، بازنماییهای ارتباطاتی نیز در شکل دادن به نگرشهای عمومی نسبت به «دیگران»(بیگانگان) تأثیرگذار هستند و ذهنیت و دانش عمومی یک جامعه یا گفتمان را بر اساس تصویر یا انگارهای که خود برمیسازند در قبال غیر یا غیرخودی تولید و توزیع خواهد کرد.
یکی از الزامات رهبری سیاسی تعلق داشتن به سرزمینی است که در حال خدمت به آن میباشد. رهبران موفق دنیا که از آنها نام نیکی به جای مانده است در عین حال که جهانی، انسانی یا اسلامی فکر میکردند اما سرزمین خود را نیز دوست داشتند و از کشور و ملت خود دفاع میکردند. مارکسیستها و لیبرالیستهایی که مطلقاً جهانی فکر میکردند اغلب رهبرانی مخرب و جنگ طلب تولید کردند. رهبر سیاسی هیچگاه به سرزمین، کشور و ملت خود به جهت آرمانهای جهانی خیانت نمیکند و این مورد را در رفتار و اندیشه رهبران بزرگ تاریخ دید. امام موسی صدر نیز با آنکه دغدغه حقوق بشر، مستضعفان و مسلمانان و شیعیان را داشت اما همیشه از لبنان دفاع میکرد.
جمع بندی
امام موسی صدر با برداشت و تصمیم عُقلایی از بسترها، ظرفیتها، فرصتها و درک همه جانبه از پیکره متکثر فرهنگی جامعۀ لبنانی، الگویی ارتباطی مبتنی بر تساهل و تسامح را بوجود آورد که در حوزه دیپلماسی عمومی توانست علاوه بر اینکه برای خودش جایگاهی منحصر به فرد ایجاد کند به ارتقاء سطح همزیستی توأم با صفا و صمیمیت بپردازد.
منابع مورد استفاده شده در این یادداشت:
1- گزارشی از خبرگزاری یورونیوز،2017.
2- یاداشتی از جوزف نای (1396)، «چگونه قدرت زیرکانه، قدرت نرم را تهدید میکند؟ ».
3- سید امیرحسین صدرپور و همکاران(1395)، «بررسی ساز و کار نوین دیپلماسی عمومی بر مبنای نظریه قدرت نرم جوزف نای».
4- محمود سریع القلم(1390)، «پیشوایی فراتر از زمان»، موسسه فرهنگی تحقیقاتی امام موسی صدر.
5- بهرامپور، شعبانعلی(1379) – مقدمه گردآورنده – کتاب ” تحلیل انتقادی گفتمان” نورمن فرکلاف – مرکز مطالعات و تحقیقات رسانهها.
6- دکتر عبدالله نصری(1386)، سخنرانی با موضوع «منطق گفتوگو در اندیشۀ امام موسی صدر» موسسه فرهنگی تحقیقاتی امام موسی صدر.
7- فیرحی، داوود (1395)، «دینشناسی همساز با دموکراسی و گفتوگو»، موسسه فرهنگی تحقیقاتی امام موسی صدر.