به گزارش ایسنا، امیر عابدینی درباره وضعیت تیم ملی امید اظهار کرد: خوشحال بودم که حمید استیلی و فرهاد مجیدی کاری را دنبال میکردند و دوستان دیگری هم در این زمینه کمک میکردند. آنها کاری کرده بودند معنی و مفهوم آبی و قرمز وجود نداشت و رفیق بودن معنا داشت. محبوبیت این دو بزرگوار باعث میشد پشتوانه مردمی خوبی به دنبال تیم المپیک باشد اما به یک باره همه چیز به هم خورد. دلیل آن را هم متوجه نشدم. البته فرهاد مجیدی انسان هوشمندی است و میداند کجا رفته و چه کار میکند. اگر قرار بود تیم المپیک موانع نداشته باشد که ما چهل سال پشت خط نمیماندیم. ما این بضاعت را داشتیم و مربیان بزرگی در گذشته تیم را هدایت کردند. از حسن حبیبی گرفته تا همین اواخر که حمید علیدوستی تیم را هدایت میکردند اما این که چرا موفق نشدند دلایل خاصی دارد.
وی افزود: ما همیشه با تیمهای المپیکی مشکل داریم. دلمان میخواهد یار و غارهای خودمان کنار تیم باشند. دلمان میخواهد بضاعتی که بعضیها دارند را بیاوریم و در کنار تیم قرار بدهیم و همین مساله را هم دیکته میکنیم. من واقعا غصه خوردم که فرهاد مجیدی از این تیم جدا شد چون با غصه هم از تیم رفت.
او در ادامه درباره انتخاب فرهاد مجیدی به عنوان سرمربی تیم ملی امید هم گفت: من اعتقاد دارم کاری که انجام شد و شکل گرفت باید حمایت شود. این که در آغاز تصمیم اشتباهی گرفته شده است حالا بخواهیم با برکناری، اشتباه دوم را تکرار کنیم کار درستی نیست. گاهی تصمیم نگرفتن خودش تصمیم است. اگر فدراسیون فوتبال اصلا تصمیمگیری نکند فوتبال بهتر شکل میگیرد. برای این که تصمیم غلط کار را خراب میکند. من اعتقاد دارم ما برای المپیک بضاعت داریم اما بضاعتمان را در قالب فرصت قرار میدهیم و فرصت را میسوزانیم. این گونه میشود که نگرانی بهوجود میآید. الان هم باید همه حمایت کنند. حمایت از این تیم کار سختی است اما مردم میخواهند ما به المپیک صعود کنیم. در فوتبال ما متأسفانه خیلی از این اتفاقات طبیعی است «چرا، برای آن معنایی ندارد». باید الان تصمیمات درستی گرفته شود و آقای ساکت هم دخالت نکنند و بگذارند خودشان کار کنند. آقای ساکت یار غار آقای تاج در همه جا باید اسم و رسم و حضورش پنهان و آشکار وجود داشته باشد. 90 درصد کسانی که از فدراسیون فوتبال رفتهاند به خاطر آقای ساکت بود چون او در هر کاری دخالت میکرد. در هر جایی آقای ساکت احساس کند نام و نانی وجود دارد میخواهد در آنجا حضور داشته باشد.
عابدینی که در برنامه تهران ورزشی رادیو تهران صحبت میکرد در ادامه گفت: آقای محصص و آقای معینی فوتبال را میفهمند و در بخش فنی علم و دانش دارند. اگر این دو و آدمهایی در این کلاس به امیر عابدینی بگویند شما این کار را انجام بده من گوش میکنم چون آنها از نظر فنی تخصص دارند اما بیایند بگویند چه کسی را کنار خود بیاور و به کار بگیر نمیپذیرم. فرهاد مجیدی حق داشت معترض باشد اما این را قبول ندارم که آقای محصص و معینی در کمیته فنی در حدی که گفته شد دخالت کردند. حتما از جای دیگری دیکته شده است و حرف کسان دیگری را آقای محصص منتقل کرده است. او آدم صبوری است و هر حرفی را نمیزند. اگر آقای مجیدی مشکلش آقای محصص بود باید با او مشکلش را حل میکرد. اگر مشکلش جای دیگری بود که بحث دیگری است.
او در پاسخ به این سوال که چه کسی سعی میکند تصمیماتش را به تیمهای ملی دیکته کند، گفت: خود آقای تاج واقعا این گونه نیست و فقط در سیاستگذاریهای کلان ورود میکند. ممکن است در سیاستگذاریهای کلان دچار اشتباه شود اما جزئیات را به سیستم و سازمان واگذار میکند. هیأت رئیسه هم دخالتی ندارد. من این مسائل را دیدهام اما آقای ساکت برای همه جا برنامه دارد. برنامهای که در آن نام و نان وجود داشته باشد. این که میگویم تصمیماتشان را دیکته میکنند منظورم ایشان (ساکت) است.
عابدینی همچنین به سکوت فدراسیون فوتبال در حواشی مختلف اشاره کرد و گفت: این گونه سیاستها را آقای تاج تدوین میکند ولی آقای ساکت در آن دخالتی ندارند. یک بار به آقای تاج گفتم 15 سال با شما دوست هستیم اما یک بار به ما گز اصفهان ندادید. خساست آقای تاج معروف است و این خساست در نشست و برخاست، رفتار، کلام و در همه چیز او وجود دارد. من اعتقاد دارم تفکر امنیتی که آقای تاج ایجاد کرده تفکر غلطی است. خانواده فوتبال بسیار باز است و همه با هم رفیق هستیم. در فوتبال عشق وجود دارد چون همه با هم رفیقاند. همه میتوانند یک صحنه خطا را تشخیص بدهند به خاطر همین است که همه از فوتبال لذت میبرند. من اعتقاد دارم که فوتبال پیچیدگی خاصی ندارد و شفاف است و بهتر است آن را پیچیده نکنیم. بگذارید فوتبال یک رو باشد. ما هیچ مشکلی نداریم که خبرنگاران بفهمند در فوتبال چه خبر است.
او در ادامه درباره این که ویلموتس مطالباتش را از فدراسیون فوتبال دریافت نکرده و تا به حال نسبت به این موضوع اعتراض هم نکرده است، گفت: بهتر است در این زمینه مربیان پرتغالی را کنار بگذاریم. آنها همیشه اعتراض میکنند اما همه مربیان نجیب هم یک خط قرمز دارند یعنی تا آن زمانی نجابت دارند که حقوقشان پرداخت شود. مثالی در این زمینه داریم که میگوید «درِ دیزی باز است...». اگر او به ما فرصت داده ما نباید فرصتسوزی کنیم و بهتر است حق و حقوقش را بدهیم چون میتوانیم بدهیم و پول هم وجود دارد. بهتر است خودمان را بدهکار نکنیم. تا به حال به کجا بدهکار بودهایم که از ما نگرفتهاند. هم بدهی را دادهایم، هم جریمهاش هم پرداخت شده است. چند روز بعد اگر دوباره دلار و یورو گران شود میخواهیم چکار کنیم؟