برترینها: نوبل ادبیات مهمترین دستاورد در دنیای ادبیات شناخته میشود و در سال 1901 «سولی پرودوم»، (Sully Prudhomme)، اولین جایزه نوبل ادبیات را از آن خود کرد و از آن زمان سالانه این جایزه به نویسندگان و ادیبان مطرحی در سرتاسر دنیا اهدا شده است.
تاریخ اهدای آخرین جایزه نوبل به سال 2017 باز میگردد که در آن زمان «کازو ایشی گورو» (kazuo ishiguro)، از ژاپن جایزه نوبل ادبیات را از آن خود کرد. اما در سال 2018 بهدنبال افشای بدرفتاری جنسی فردی که رابطه نزدیکی با آکادمی نوبل داشت، این آکادمی اعلام کرد که شایستگی اهدای جایزه نوبل ادبیات را در سال 2018 ندارد.
بههمین دلیل در سال 2019 آکادمی نوبل، بهجای یک جایزه، 2 جایزه نوبل ادبیات را در نظر گرفت تا جایزه سال 2018 را نیز جبران کند. در نتیجه «اولگا تُوکارچُوک» (Olga Tokarczuk) از کشور لهستان بهعنوان برنده 2018 و «پیتر هانتکه» (Peter Handke) از کشور اتریش بهعنوان برنده 2019 جایزه نوبل شناخته شدند.
بههمین دلیل در ادامه با هم نگاهی به زندگی و کارنامه «اولگا توکارچوک» و «پیتر هاندکه» میاندازیم. نوبل ادبیات سال 2019 و 2018، حاشیههایی نیز بهدنبال داشت که در انتهای این متن به این حاشیهها اشارهای خواهیم داشت.
زندگی اولگا توکارچوک
«اولگا توکارچوک» زاده روستای «سولخوو» (Sulechów)، نزدیک به شهر «ژلونا گورا» (Zielona Góra) در لهستان است و قبل از اینکه وارد دنیای ادبیات شود، از سال 1980 بهعنوان دانشجو در دانشگاه ورشو درس خواند و در حین تحصیل در آسایشگاه بیماران روانی بهصورت داوطلب به نوجوانان کمک میکرد.
«اولگا» در سال 1985 تحصیلات خود را به پایان رساند و به ورشو نقلمکان کرد تا بهعنوان روانشناس مشغول بهکار شود. او به لحاظ حرفهای خودش را شاگرد «کارل یانگ» (Carl Jung) قلمداد میکرد و مدعی است که از تجربههای روانشناسی برای نگارش ادبیات استفاده میکند. او در همین شرایط انتشارات شخصیاش را با نام «روتا» (Ruta)، بهراه انداخت.
زندگی ادبی اولگا توکارچوک
«توکارچوک» اولین کتاب خودش را در سال 1989 میلادی منتشر کرد، این کتاب «شهرها در آینهها» (Cities in Mirrors) نام داشت و مجموعهای اشعار «توکارچوک» در این کتاب بهچاپ رسیده بود.
اول رمان توگارچوک نیز با نام «سیاحت مردمان اهل کتاب» (The Journey of the Book-People) در سال 1993 منتشر شد. این کتاب داستان دو عاشق و معشوق را روایت میکرد که بهدنبال پیدا کردن معنای زندگی میگردند. ماجرهای این کتاب در قرن هفدهم میلادی در فرانسه روایت میشود.
چیزی حدود 2 سال بعد، «اولگا توکارچوک» کتاب داستانی با نام «ئی. ئی» (E.E) را به چاپ رساند، نام این کتاب از شخصیت اول آن گرفته شده است و داستان دختری جوان با قدرتهای فوقطبیعی با نام «ارنا التزِنر» (Erna Eltzner)، را روایت میکند که در خانوادهای «بورژوا»، (bourgeois) در لهستان بهدنیا آمده و ماجراهایی پس از جنگ جهانی دوم را در این داستان شاهد هستیم.
سومین کتاب داستان «اولگا توکارچوک» با نام «آغازین و زمانهای دیگر» (Primeval and Other Times) در سال 1996 چاپ شد و بهسرعت به اثری پرفروش در دنیای ادبیات تبدیل گشت.
پس از این کتاب، «اولگا» روش نگارش خود را تغییر داد و به نگارش شعر و مقاله پرداخت. کتاب بعدی که «اولگا توکارچوک» منتشر کرد در بازار با نام «کمد لباس» (Wardrobe) شناخته میشود و تاریخ انتشار این کتاب به سال 1997 باز میگردد.
لحن روایت این کتاب با فرهنگ لهستان آمیخته شده است و بهرغم اینکه این کتاب اولین کتاب از آثار «اولگا توکارچوک» بهحساب میآید که به زبان انگلیسی ترجمه شده، با کتاب سختخوانی طرف هستیم که حتی اروپاییها نیز مدعی هستند مطالعه این کتاب نیازمند به آشنایی با پیشینهتاریخی لهستان دارد.
«اولگا توکارچوک» به نگارش خود ادامه داد و داستانهای مختلفی در سالهای 2000 و 2001 منتشر کرد، در سال 2004 نیز کتابی با نام «آخرین داستانها» (The Last Stories) را بهنگارش درآورد.
این کتاب نگاهی از دیدگاه سه نسل از جامعه به مقوله مرگ دارد. کتاب بعدی «توکارچوک» در سال 2006 با نام «آنا در سردابه» (Anna in the Catacombs)، منتشر شد و این کتاب به افسانههای قدیمی لهستان میپرداخت.
این نویسنده لهستانی در سال 2008 کتابی با نام «پروازها» (Flights) را به انتشار رساند. این کتاب ترکیبی از مقاله و «فیکشن» (Fiction) بود و توانست جایزه هیئتداوران و خوانندگان مراسم «نایک اوارد» (Nike Award) را از آن خود کند.
در سال 2009 نیز «اولگا توکارچوک» کتاب دیگری با نام «گاوآهنات را روی استخوانهای مرده بران» (Drive Your Plow Over the Bones of the Dead) بهانتشار رساند. همانگونه که از نام این کتاب پیدا است، داستان آن لحنی کارآگاهی و پلیسی دارد.
اقتباس سینمایی را در سال 2017 از این کتاب شاهد بودیم که نسخه سینمایی این کتاب توانست جایزه «آلفرد باووِر» (Alfred Bauer) را در شصتوهفتمین فستیوال بینالمللی فیلم برلین از آن خود کند.
«اولگا توکارچوک» در کنار جایزه «نایک اوارد» در لهستان و خارج از این کشور به دستاوردهای مهم ادبی دست پیدا کرد که در بین این جوایز میتوان به مدال نقره «گلوریا آرتیس» (Gloria Artis)، در سال 2010 اشاره کرد. در سال 2013 نیز این نویسنده لهستانی توانست جایزه «ویلهنیتسا» (Vilencia Prize) را از آن خود کند.
«توکارچوک» نویسنده خستگیناپذیری است و رمانهای خودش را یکی پس از دیگری روانه بازار کرد. در این زمینه میتوان به رمان موفق «کتابهای یعقوب» (The Books Of Jacob)، اشاره کرد. این کتاب داستانی تاریخی در قرن هجدهم را روایت میکند و یک بار دیگر جایزه «نایک اوارد» را از آن «توکارچوک» کرد.
در سال 2018 کتاب «پروازها» نوشته «اولگا توکارچوک» با ترجمه «جنیفر کرافت» (Jennifer Croft) بهزبان انگلیسی، توانست جایزه بینالمللی منبوکر (ManBooker) را نصیب این نویسنده لهستانی کند.
رمان «کتابهای یعقوب» نیز در سال 2015، جایزه معتبر انجمن ادبی استکهلم را از آن خود کرد، این کتاب در سال 2019 جایزه «پریکس لاوور باتالیون» (Prix Laure Bataillon)، را برای «اولگا توکارچوک» بهعنوان بهترین کتاب خارجی که به فرانسوی ترجمه شدهبود، بهدنبال داشت. در سال 2019 کتاب «گاوآهنات را روی استخوانهای مرده بران» در فهرست نامزدهای دریافت جایزه بینالمللی «منبوکر» قرار گرفت.
در نهایت نیز در 2019 «اولگا توکارچوک» توانست جایزه نوبل ادبیات را از آن خود کند تا کارنامه دستاوردهای این ادیب لهستانی تکمیل شود.
اگر اهل کتابخوانی باشید حتماً در جریان هستید که «اولگا توکارچوک» در میان ایرانیها نویسنده شناخته شدهای نیست و بدون شک دریافت جایزه نوبل از جانب این نویسنده، زمینهای برای ترجمه آثار «اولگا توکارچوک» به زبان فارسی را فراهم خواهد کرد.
زندگی پیتر هانتکه
«پیتر هانتکه» زاده ششم دسامبر سال 1942 در شهر «گریفین» (Griffen) در اتریش است. خانواده هانتکه در منطقه «پانکو»، در برلین در سالهای 1944 تا 1948 زندگی کردند. در آن زمان این منطقه در اشغال روسها بود. هانتکه با پدر ناتنیاش زندگی میکرد و پدرش روبهروز گرایش بیشتری به خشونت و الکل پیدا میکرد.
در نتیجه در سال 1954 «پیتر هانتکه» روانه مدرسهای شبانهروزی شد و در همان زمان بود که «پیتر هانتکه» اولین نوشتهاش را در روزنامه دیواری مدرسهای که در آن تحصیل میکرد به نگارش درآورد.
او در سال 1959 برای ثبتنام در دبیرستان به شهر «کلاگن فورت» (Klagenfurt)، مهاجرت کرد و در سال 1961 در دانشگاه «گراتس» (Graz)، تحصیل در رشته حقوق را آغاز نمود. مادر «پیتر هانتکه» در سال 1971 خودکشی کرد و این حادثه بازتاب زیادی در زندگی «هانتکه» داشت و در کتاب «غمی فراتر از رویا» (A Sorrow Beyond Dreams)، اشارهای به این حادثه را شاهد هستیم. این کتاب در ایران با نام «از غم بالدرآوردن» با ترجمه پویا رفویی توسط انتشارات رخدادنو به چاپ رسیده است.
زندگی ادبی پیتر هانتکه
«پیتر هانتکه» از آن دسته نویسندگانی بود که همزمان در کنار تحصیل، داستان هم مینوشت و بههمین دلیل توانست در دوران جوانی بهعنوان نویسندهای شناختهشده خودش را مطرح کند. او ارتباط خوبی با یکی از انجمنهای نویسندگان جوان اتریش برقرار کرد.
این انجمن مجلهای را منتشر میکرد که در این مجله ادبی داستانهای «پیتر هانتکه» به چاپ میرسید. علاقه «هانتکه» به ادبیات کار او را به جایی رساند که در سال 1965، دست از تحصیل کشید. در آن زمان یک انتشارات آلمانی کتاب «زنبورهای سرخ» (The Hornets)، نوشته «پیتر هانتکه» را به چاپ رساند و همین قضیه شرایط ترکتحصیل این نویسنده اتریشی را فراهم کرد.
«هانتکه» پس از چاپ اولین کتابش، به نمایشنامهنویسی رو آورد و در سال 1966 اولین نمایشنامه او بهروی صحنه رفت. این نمایشنامه در مجامع هنری مختلفی بهنمایش درآمد و نظر مثبت منتقدین و هنردوستان را بهخود جلب کرد. «پیتر هانتکه» در سال 1969 به همراه چند نویسنده دیگر، انتشاراتی را راهاندازی کرد. این انتشارات رویکرد متفاوتی به نویسندهها داشت و معتقد بود که حقوق مالی کتابها به نویسندگان تعلق دارد.
علاقه «هانتکه» به نمایشنامهنویسی باعث شد تا پس از مدتی به فیلمنامهنویسی نیز تمایل پیدا کند و در سال 1978 نیز کارگردانی فیلمی با نام «بانوی چپدست» (The Left Handed Woman)، را انجام داد.
این فیلم نامزد جشنواره نخل طلایی در فستیوال فیلم کن در سال 1978 شد و در سال 1980 جایزه طلا را از خانه هنر سینمای آلمان از آن خود کرد. فیلمنامه فیلم «حرکت اشتباه»، (The Wrong Move)، نیز که توسط «پیتر هانتکه» نوشته شده بود، در سال 1975 نیز جایزه بهترین فیلمنامه را از جشنواره خانه هنر سینمای آلمان از آن خود کرد.
او با «ویم وِندِرز» (Wim Wenders)، یکی از کارگردانهای مطرح اتریش، برای نگارش فیلمنامه فیلم «بالهای هوس» (Wings Of Desire)، همکاری کرد و شعرهای اول این فیلم نوشته «پیتر هانتکه» است.
این فیلم یکی از آثاری است که توانست نام «پیتر هانتکه» را در جامعه جهانی بر سر زبانها بیاندازد. او از سال 1975 تاکنون بهعنوان یکی از اعضای هیئتداوران جایزه ادبی «پترارکا پریس» (Petrarca-Preis) بهحساب میآید و شخصیتی شناختهشده در دنیای ادبیات جهان است.
از «پیتر هانتکه» کتابهای مختلفی در ایران ترجمه و چاپ شده است که در بین آنها میتوان به «زن چپدست»، ترجمه فرخ معینی، انتشارات فرهنگ جاوید. «کاسپار» (Kaspar)، ترجمه علیاصغر حداد، انتشارات ماهی. «فروشنده دورهگرد»، ترجمه آرزو اقبالی، انتشارات چشمه. «محاکمه»، ترجمه آرزو اقبالی، انتشارات چشمه و «آسمان برلین»، ترجمه صفی یزدانیان، انتشارات نی، اشاره کرد.
حاشیههای نوبل 2018 و 2019
برای شما گفتیم که «اولگا توکارچوک» برنده نوبال 2018 بهحساب میآید و از آنجایی که در سال 2018 جایزه نوبل ادبیات به کسی اهدا نشد، این جایزه در سال 2019 در کنار نوبل ادبیات 2019 به نویسندگان برتر دنیا اختصاص یافت.
بهاین ترتیب میتوان گفت انتخاب «اولگا توکارچوک» بهعنوان یک نویسنده زن، حرفهای زیادی برای گفتن دارد چرا که اگر نگاهی به فهرست دریافتکنندگان نوبل ادبیات در 118 سال گذشته بیاندازیم، کفه ترازوی دریافتکنندگان نوبل ادبیات، همیشه به سمت نویسندگان مرد چربیده است و انتخاب نویسندههای زن از تلاش زنان برای حضور بیشتر در عرصه ادبیات حکایت دارد و در آینده نیز پیشبینی میشود که بانوان نویسنده بیشتری نوبل ادبیات را از آن خود کنند.
دریافت نوبل ادبیات از جانب «پیتر هانتکه» نیز حواشی زیادی داشت. این نویسنده برجسته اتریشی ممکن است در دنیای ادبیات شخصیت محبوبی باشد، اما در اذهان عمومی شخصیت پرطرفداری نیست.
ماجرای عدم محبوبیت «پیتر هانتکه» به انتشار کتابی از جانب او در سال 1996 باز میگردد، در آن زمان «هانتکه» کتابی با عنوان «A Journey to the Rivers: Justice for Serbia»، منتشر کرد. این کتاب صربستان را نیز بهعنوان یکی از قربانیان جنگهای یوگوسلاو بهحساب میآورد، در صورتی که باور عموم بر این است که صربها نسلکشی فجیعی را در این نبردها مرتکب شدهاند.
«هانتکه» رسانههای غربی را به واژگوننشاندادن علتها و معلولهای جنگ متهم میکند. در سال 2006 نیز «پیتر هانتکه» در مراسم خاکسپاری «اسلوبودان میلوشویچ»، در حضور جمعیتی 20 هزارنفری از عزاداران، در طرفداری از صربها سخنرانی بحثبرانگیزی داشت.
سخنانی از این دست از جانب «پیتر هانتکه» باعث شده تا در چند سال اخیر او بهچهرهای منفور در دنیای ادبیات تبدیل شود و اُدبای مطرح دنیا از هر فرصتی برای بهسخرهگرفتن جانبداریهای سیاسی او استفاده کردند. بههمین دلیل نیز اهدای جایزه نوبل ادبیات به شخصیتی که در پافشاری بر اعتقادات جانبدارانه خود اصرار دارد از جانب جامعه ادبی دنیا به زیر سؤال رفته است.
منبع: wikipedia