وبسایت ورزش سه: مجله طنز و کاریکاتور برای کسانی که تجربه زندگی در شصت ه. ش را دارند فراتر از یک مجله، بخشی جذاب از سبک زندگی در عصر محدودیت امکانات رسانهای به شمار میآید.
جواد علیزاده نامی فراتر از یک کاریکاتوریست در عالم رسانهای ایران به حساب میآید. در روزهایی کشور به واسطه تحریمها و جنگ تحت فشار بود و با کمبود امکانات دست و پنجه نرم میکرد، مجله طنز و کاریکاتور فراتر از مسئولیت فرهنگی اش تبدیل به یک رسانهای شد که همپای رویدادها و اتفاقات مهم ایران و جهان قدم برمی داشت.
از اولین ویژه نامههای طنز و کاریکاتور که به طور جدی مورد توجه قرار گرفت میتوان به ویژه نامه طنز و کاریکاتور جام جهانی 1982 اشاره کرد که در قطعهای کوچک مجموعه جذاب از کاریکاتورهای زیبای ستارههای فوتبال جهان و طنزهای جذاب در این ارتباط بود. جام جهانی 1986، جام ملتهای آسیا سئول 1988، جام جهانی 90 ایتالیا و بازیهای آسیایی 90 پکن از آثار کاملا فوتبالی جواد علیزاده و مجله طنز و کاریکاتور هستند که در زمان خود بشدت مورد توجه قرار گرفتند.
زیبایی شناسی که جواد علیزاده در خلق کاراکترهای فوتبالی به کار میگرفت، سبک تازهای از کاریکاتورهای فوتبالی را به علاقمندان ارائه میکرد، چهرههای زیبا، ظرافت و ریزه کاریهایی که در خلق جزئیات اندام و لباسها به کار گرفته شدند آنها را تبدیل به آثاری ماندگار کرده اند. با جواد علیزاده همه کاره مجله طنز و کاریکاتور گفتگو کرده ایم که در زیر میخوانید:
چه خبر آقای علیزاده؟ در حال حاضر مشغول کارهای مجله طنز و کاریکاتور هستید؟
بله من الان درگیر شماره بعدی مجله هستم البته یک مقدار دیر شده و از زمان عقب هستیم. بخشی از این موضوع به خاطر مشکلات کاغذ و مسایل مالی مربوط به بخش خصوصی است، اما بخشی از وقفهها هم به خاطر خود من است. هر دفعه که میخواهیم مجله را دربیاوریم اتفاق تازهای رخ میدهد و با خودم میگویم بگذار به این سوژه بپردازم. اما این اتفاق خوبی نیست چرا که ازانتشار آخرین شماره مجله چهار ماه گذشته است.
چه شد که فوتبال اینهمه در کاریکاتورهای شما و مجله طنز و کاریکتور نقش داشته است.
میتوان گفت یکی از رسانههای مهمی که به فوتبال و ورزش از همان دهه شصت میپرداخت طنز و کاریکاتور بود. من از بچگی فوتبال بازی میکردم. بچه نارمک هستم و در زمان کودکی و نوجوانی دراین محله در زمین بزرگ فوتبال بازی میکردیم. آنقدر عاشق فوتبال بودم که گرمازده میشدم. من از فوتبال، اما درسی که گرفتم روحیه همکاری و تعاون بود که منجر به پیروزی میشد. لذت بردن از همکاری و کاری را با کمک هم انجام دادن، برای من در فوتبال فقط گل زدن مهم نبود.
همیشه نسبت به کسانی که پایشان به توپ فوتبال نخورده یک حسی دارم و فکر میکنم لذت بزرگی را تجربه نکرده اند. با توجه به اینکه با مطبوعات سر و کار داشتم و علائق فوتبالی هم در من بود از سال 60 کاریکاتور و طنز فوتبالی را شروع کردم؛ با توجه به اینکه در آن شرایط امکانات فوق العاده کم بود این کار یک نو آوری به حساب میآمد.
یادتان هست اولین کاریکاتوری که از بازیکن فوتبال کشیدید چه زمانی بود؟
من از بچگی به امجدیه میرفتم و یک امجدیه بروی حرفهای بودم و یکی از کارهایم این بود که از بازیکنان مورد علاقه ام امضا میگرفتم. یک کلاسور کوچک داشتم که در آن عکس بازیکنان تیم ملی را میکشیدم؛ البته نه کاریکاتور بلکه به شکل رئال آن را میکشیدم و در شرایطی که امکانات تصویری نبود، این طراحیها در کیهان ورزشی چاپ میشد. یکی از بازیکنان محبوبم آقای جلال طالبی بود که امضایش را دارم و از اولین کسانی بود که تصویرش را کشیدم.
من هنوز هم به آقاطالبی علاقه دارم و باایشان دوستی اینترنتی دارم و در مجله هم با او مصاحبه کردم. عزیز اصلی، همایون بهزادی، اکبر افتخاری و علی جباری هم کسانی بودند که تصویرشان را میکشیدم. یادم هست جلال طالبی از من خواست که یک چهره بزرگ از ایشان کار کنم که در آن سال مرد سال فوتبال ایران شده بود. تشویق این افراد باعث شد که من به کار کاریکاتور فوتبالی رو بیاورم. آن زمان صحنههای گلی که در امجدیه به وجود میآمد را میکشیدم.
شاهین و دارایی قدرتهای اصلی فوتبال آن زمان بودند و من طرفدار دارایی بودم که جلال طالبی و عزیز اصلی در آن بازی میکردند. یادم هستم که تصاویر بازیها را در امجدیه میکشیدم و در مدرسه برای بچهها از روی تصاویر بازی را گزارش میکردم.
اما انگار از جام جهانی 1982 بود که شما به طور جدی به خلق کاریکاتورهای فوتبالی رو آوردید. کاریکاتورهایی که کاراکترها و شخصیت هایشان کاملا امضای سبک کاری شما را داشتند. ایده این ویژه نامهها چگونه شکل گرفت؟
در ابتدای انقلاب فضا به گونهای بود که جو کاملا سیاسی بود و من هم کاریکاتورهای سیاسی دارم که در زمان خودش مورد توجه قرار گرفتند. من در همان ابتدا، اما در کیهان کارم را از دست دادم و، چون از فوتبال لذت میبردم به آن پناه بردم. در همین زمان بود که با ایدههایی که در زیبایی شناسی استیل و فیگور و کاریکاتور داشتم آلبوم کاریکاتور فوتبالی را منتشر کردم.
یکی از عوامل جذابیت کاریکاتورها و کاراکترهایی که شما خلق کردید ظرافت و همین حس زیبایی شناسی است که وجود دارد. جزئیات دراین کاریکاتورها خیلی قوی هستند و به طرز شگفت آور و ظریفی به چشم میخورند. مثل کفشهای آدیداس سه خط یا لباس و شورت ورزشی...
بله این جزئیات در کارهای من خیلی اهمیت دارند. در ماجرای فیزیک بدن کاراکترها، بالطبع فیزیک مارادونا با سوکراتس با آن استیل خاصش یا شیرجههای لئو یاشین تفاوتهایی داشت و من اینها را از روی عکسهایی از آنها میدیدم الهام میگرفتم. از طرفی خیلی روی لباس و جزئیات آنها تاکید داشتم، فرم و رنگ لباس و کفش که در نهایت برای خودش سبکی شد و فوتبالیستها خیلی از این خوششان میآمد. اما جالب است بدانید همین کارها به سختی مجوز میگرفتند. میگفتند این هیجان در آن شرایطی که کشور داشت برای جامعه و جوانان خوب نیست.
یکی از جذابترین کاراکترهایی که در مجله طنز و کاریکاتور خلق شد "مفسر شوت" بود که بسیار طنزآمیز و جالب بود و نکته قابل توجهش اینکه مفسر شوت بازی افتتاحیه جام جهانی 1990 را درست پیش بینی کرد؟
در جام جهانی 1986 مفسر شوت را خلق کردم که گزارشگر بازی فینال بود. مفسرشوت یک ترکیب دوپهلو است و هم مفسری است که با شوت سر و کار دارد و همینکه آدم شوتی است. این کاراکتر را از مفسرانی گرفته بودم که بدون ضابطه آمده بودند. یادم هست که برای برنامه "ورزش و مردم" کاریکاتور میکشیدم، ولی یک روز به تلویزیون رفتم تا کارهایم را تحویل بدهم دیدم که همه چیز تغییر کرده و گفتند دیگر نیازی به کاریکاتور ندارند. از همان موقع بود که با ورود بی ضابطه مفسرها مواجه شده و به فکر خلق مفسر شوت افتادم.
ماجرای پیش بینی بازی افتتاحیه جام جهانی 1990 چه بود که مفسر شوت توانست برد کامرون را پیش بینی کند؟
بله در جام جهانی 90 مفسرشوت تنها کسی بود که پیش بینی کرد کامرون یک بر صفر آرژانتین را میبرد. این هم براساس ذهنیتی بود که از اخبار قبل از جام جهانی داشتم. میدیدم کامرون تیم خوبی است و آرژانتین هم بازی رسمی و جدی نداشت. از طرفی مفسرشوت بود و اگر اشتباه هم پیش بینی میکرد اتفاق خاصی نمیافتاد و این کاراکتر نتیجه یک بر صفر به نفع کامرون را پیش بینی کرد. در آن زمان نشریهای به نام آینه نوشته بود که "جواد علیزاده" تنها آدم روی کره زمین است که این نتیجه را درست حدس زده است.
از جام جهانی 78 که تیم ایران برای اولین بار به جام جهانی رفت کاریکاتوری کشیدید؟
من در جام جهانی 78 در روزنامه کیهان بودم و چند کاریکاتور از بازیهای ایران به خصوص بازی ایران و هلند کشیدم. جالب است که من در آن زمان طرفدار تیم ملی هلند بودم چرا که بازیکن محبوبم یوهان کرایف بود. هرچند او در سال 78 نبود، اما هلند کماکان تیم محبوبم بود.
خیلی وقتها هم کاریکاتورهای کرویف را در مجله منتشر میکردید...
بله و بعد از مرگش خیلی متاثر شدم. البته در آن بازی ایران و هلند عرق ملی به من غلبه کرد و یادم هست کاریکاتوری که کشیدم سوژه اش این بود که داور دو خطای پنالتی به نفع گرفته است. البته من جوان بودم و در آن کاریکاتورها اغراق کمتری وجود داشت. در جامهای بعدی خیلی بیشتر سعی کردم به جزئیات و لباسها دقت کنم. موضوعی که همیشه برایم مهم بوده اینکه مدل لباسها و مدل موهای کسانی که میکشم مد روز باشد.
اما در ویژه نامه جام جهانی 86 خیلی طرفدار آرژانتین و مارادونا بودیدو کاریکاتورها و طنزها هم چنین سویهای داشتند.
درست است من طرفدار آرژانتین و مارادونا بودم. در فینال جام جهانی 86 هم خیلی خوشحال شدم که آرژانتین پیروز شد. من بازیهای جام جهانی 86 مکزیک را در سه چهار کشور مختلف دیدم. خرداد سال 65 بود و من باید برای یک فستیوال به یوگسلاوی میرفتم که همزمان با برگزاری مسابقات جام جهانی بود. در آن زمان تلویزیون ایران به دلایل همان هیجانی که میگفتند مناسب جامعه نیست بازیها را پخش نمیکرد، بلکه در اخبار نتایج را اعلام کرده و آخر شب خلاصهای از بازی را نشان میدادند، اما جالب است که در همان جام جهانی تیم ملی عراق که با ما در جنگ بود حضور داشت.
در کدام کشورها بازیها را دیدید؟
من به شکل زمینی به ترکیه رفتم و دو روز در لابی هتل بازیها را میدیدم. آن زمان خوره فوتبال بودم؛ یادم هست اولین بار جام جهانی 1970 به طور مستقیم از تلویزیون پخش شد و در آن جام که برزیل قهرمان شد من طرفدار ایتالیا بودم که در فینال بدجوری شکست خورد. ما آن زمان بازیها را مستقیم دیده بودیم و بشدت میخواستم بازیهای جام جهانی 86 را هم مستقیم ببینم. نصف بازیها را در ترکیه دیدم. بعد از آن وقتی داشتیم از مرز بلغارستان رد میشدیم تیم ملی این کشور نتیجه نگرفته بود و پلیسهای مرزی به همین دلیل حسابی ما را اذیت کردند. اما در برگشت از بلغارستان وقتی تیم ملی این کشور به عنوان تیم سوم صعود کرد آنقدر پلیسهای مرزی خوشحال بودند که اصلا ما را نگاه نکردند.
تا پایان بازیها در خارج از ایران بودید یا قبل از آن برگشتید.
نه به ایران برگشتم و یادم هستم روز بازی فینال جام جهانی 86 از صبح تا شب نه از خانه بیرون رفتم و نه رادیو و تلویزیون را روشن کردم. چرا که میدانستم نتیجه تا قبل از شب که قرار است بازی را نشان بدهند اعلام میشود. درواقع شب که داشتم بازی فینال را میدیدم برای من همان پخش مستقیم بود.
یکی از معروفترین کارهای شما هم بعد از این جام جهانی و در ویژه نامه جام 86 چاپ شد که صحنه گل مارادونا با دست به انگلستان را کشیده بودید.
بله یک کاریکاتوربامزه بود که مارادونا دارد با دست گل میزند. بازیکن انگلیس به داور میگوید آقای داور او با دست گل زد و داور میگوید دستش درد نکند!
با وجود آنکه اغراق در کاریکاتور نقش مهمی دارد و کاریکاتوریست عموما بخشهایی از چهره را به طور اغراق آمیزی به چالش میکشد، اما کاراکترهایی که شما خلق میکنید بیشتر زیبا هستند و انگار کسی از کاریکاتوری که شما از او بکشید نمیرنجد؟
به خاطر همان موضوع زیبایی شناسی است که صحبت کردیم. من سعی میکنم چهره آدمها را زیباتر در بیاورم و این نوع زیبایی شناسی را دوست دارم و از طرفی اصلا دلم نمیخواهد کسی را برنجانم.
در دورهای از انتشار مجله "طنز و کاریکاتور" بازیکنان و مربیان فوتبال ایران را برای گفتگوهای طنزآمیز میآوردید و در نهایت آنها یک کاریکاتور میکشیدند. ایده این موضوع از کجا آمد و سطح نقاشی فوتبالیها چطور بود؟
این ایده خودم بود که بازیکنان را میآوردیم و با آنها گفتگو کردیم و آنها در آخر یک کاریکاتور میکشیدند. بعضی از این افراد واقعا برای اولین بار بود که برای نقاشی قلم به دست میگرفتند، اما در نهایت نتیجه کار بامزه از آب درمی آمد. سعی میکردم با همین کارهای کوچک فرهنگ ورزش را ارتقا و رقابت شدید قرمز و آبی را کاهش بدهم، میخواستم که دست از دعوا بکشند؛ طنز و خنده واقعا میتواند آرامش بخش بوده و از تعصبات ورزشی کم کند. در گفت و گوی طنز آمیز سعی میکردم با سوالهای عجیب فضای متفاوت و شادی را به وجود بیاورم. یادم هست از برخی بازیکنان میپرسیدم گلر میتواند پنالتی بگیرد یا داور؟ یا از رودی فولر که به ایران آمده بود پرسیدم چرا توپ گرد است؟ او بشدت تعجب کرده بود و میگفت این اولین بار است که به این موضوع فکر میکنم.
آیا این عشق به فوتبال در پیچ و خم فرسایشی تولید و انتشار یک مجله خصوصی کاریکاتور در سالهای اخیر کمتر شده است؟
نه اینگونه نیست اتفاقا من در مناسبهای گوناگون کماکان فوتبال را مدنظر داشته ام. دو جام جهانی 2014 و 2018 که کارلوس کی روش هدایت تیم ملی را به عهده داشت را در مجله طنز و کاریکاتور به آن پرداختیم. حتی با ماجرای رئیس جمهور کرواسی و عادل فردوسی پور هم شوخی کردیم.
و به عنوان سوال آخر. گیلرمو موردیلو کاریکاتوریست مطرح آرژانتینی یکی از کاریکاتوریستهایی بود که در طنز و کاریکاتور آثارش منتشر شده و راجع به آن صحبت میشد. درباره مرگ این کاریکاتوریست مطرح دنیا چه نظری دارید؟
من عاشق کار موردیلو بودم. او از کشور فوتبال خیز آرژانتین بود و کاریکاتورهای فوق العادهای درباره فوتبال داشت. من کتابی از او در فرانسه گرفتم که پله مقدمهای در آن نوشته بود. جالب است که یک برزیلی درباره کتاب یک آرژانتینی بنویسد آن هم در شرایطی که همه میدانند جنگ فوتبالی این دو کشور چگونه است. موردیلو عاشق کارهایش بود و به نظرم دنیای کاریکاتور یک موجود فضایی بود.