به گزارش ایسنا، با وجود افزایشی که نرخ تورم در حدود یکسال اخیر داشت، چند ماهی است که در شاخص نقطه به نقطه کاهش مشاهده میشود؛ روندی که بارها مورد تاکید مدیران دولتی قرار گرفته است و اخیرا هم رئیس جمهور در سخنرانی خود اعلام کرده تورم نقطه به نقطه از 52 درصد به 34 درصد کاهش یافته و پیشبینی بر این است که تا پایان سال به روند کاهشی خود ادامه دهد. وی البته به تورم 12 ماهه نیز اشاره داشته که با روند کندتری حرکت خواهد کرد ولی در نهایت از تورم نقطه به نقطه تبعیت میکند.
برای بررسی آنچه که رئیس جمهور گفته نگاهی به آمارهای مرکز آمار ایران درباره تورم نشان میدهد که تورم که در سال 92 روند رو به رشد داشت و به اوج رسیده بود که در ادامه روند رشد آن متوقف و در مسیر کاهشی قرار میگیرد تا اینکه در سال 1395 تک رقمی شد و دولت همواره از آن به عنوان یکی از بزرگترین دستاوردهای اقتصادی خود یاد کرده بود.
روند تورم تکرقمی ادامه داشت تا اینکه در سال گذشته و با توجه به شرایط خاصی که اقتصاد ایران به ویژه در حوزه بینالملل در آن قرار گرفت، آثار نوسانات ارزی و اثرگذاری آن بر قیمتها در تغییر روند تورم بیتأثیر نبود و موجب شد تا تورم دو رقمی شود.
تورم نقطه به نقطه از 8.3 درصد در اردیبهشت 1397 به 10.2 درصد در خرداد رسید و با طی روندی رو به رشد در فروردینماه سال جاری 51 و در اردیبهشت 52.1 درصد شد، به عبارتی طی 11 ماه 42 درصد رشد کرد تا اینکه روند رشد آن از اردیبهشت متوقف و معکوس شد و به 35 درصد در شهریورماه سال جاری رسید که کاهش 17 درصدی داشته است.
بر این اساس هزینههایی که مردم برای تهیه یک مجموعه کالا و خدمات در اردیبهشت امسال پرداخت کردند نسبت به همین ماه در سال گذشته 52.1 درصد افزایش یافت بود. از سویی دیگر تورم نقطه به نقطه در شهریور سال گذشته 25 درصد بوده و در حال حاضر 10 درصد از این نرخ بیشتر و در حد 35 است که نشان میدهد مردم 35 درصد بیشتر در شهریور امسال هزینه کردهاند.
با این حال در تورم سالانه هنوز روند کاهشی وجود ندارد به طوری که شهریورماه سال جاری با افزایش به 42.7 درصد رسید. این در حالی است که تورم 12 ماهه از شهریورماه سال گذشته دو رقمی شد و روند رو به رشد آن آغاز و از 11.3 به 42.7 رسیده بود که بیانگر افزایش 31 درصدی است.
چرایی اختلاف ادراک عمومی از افزایش هزینه زندگی و قیمتها با آمار رسمی تورم
اما اعلام کاهش نرخ تورم از سوی مسئولان اغلب با واکنش مردم نسبت به عدم مطابقت آن با آنچه در قیمت کالا و خدمات میبینند همراه است و نمیپذیرند که تورم کاهش دارد چرا که همچنان قیمت در کالا خدمات تغییری نداشته است؛ این موضوع البته تا حدودی به نوع برداشت از تورم و قیمتها و نوع محاسبات بر میگردد.
در این باره باید گفت که تورم در واقع میانگین موزون تغییرات نسبی قیمت همه کالاها و خدمات مصرفی خانوارها است نه کالا و خدماتی خاص، بنابراین در هر دوره ممکن است قیمت برخی اقلام افزایش و کاهش یافته و یا ثابت بماند.
برای تورم ماهانه، در هر ماه شاخص قیمت مصرفکننده و در نتیجه نرخ تورم سبد مصرفی خانوارها محاسبه شده و با ماه قبل مقایسه میشود و به این ترتیب نرخ تورم ماهانه به دست آمده نشان دهنده متوسط افزایش نسبی هزینه خرید سبد مصرفی همه خانوارها طی یک ماه است.
همچنین محاسبه نرخ تورم نقطه به نقطه نشان دهنده متوسط افزایش نسبی هزینه خرید سبد مصرفی همه خانوارها در یک ماه نسبت به همین ماه در سال گذشته است. به عبارتی دیگر با نادیده گرفتن 11 ماه مشخص میشود که برای خرید سبد مصرفی سال گذشته در این ماه نسبت آن چند درصد باید پول اضافه پرداخت کرد.
تورم 12 ماهه نیز نشان دهنده متوسط افزایش نسبی میانگین هزینه خرید سبد مصرفی خانوارها در 12 ماه اخیر نسبت به میانگین هزینه خرید همین سبد توسط خانوارها در 12 ماهه قبل از آن است. به عبارتی تورم 12 ماهه بیانگر میانگین رشد نسبی قیمتهای کلیه اقلام سبد مصرفی برای کلیه خانوارها در 12 ماه اخیر نسبت به 12 ماه قبل از آن است.
هر فرد تورم را بر اساس کالا و خدمات مصرفی خود تخمین میزند
اما اینکه کاهش تورم اختلافنظرهایی را بین مردم ایجاد کرده و اعلام مسئولان در مورد ریزش قابل توجه را چندان نمیپذیرد موضوعی است که توضیحات مرکز آمار در رابطه با آن این گونه است که معمولا هر فردی تورم را براساس کالا و خدمات مصرفی شخصی خود که تعداد محدودی است تخمین میزند و یا حتی معمولا قیمتهای ثابت مانده و یا کاهش یافته را در محاسبات خود لحاظ نمیکند، بلکه برداشت فرد از تورم همان افزایش قیمت برخی اقلام و یا حتی بدتر از آن تلقی بیشترین افزایش قیمت به منزله تورم است. در حالی که مرکز آمار تورم را براساس اطلاعات 475 قلم کالا و خدمت محاسبه میکند و تورم یک نماگر میانگین است. به عبارت دیگر تغییرات میانگین قیمت طیف زیادی از کالاها و خدمات براساس الگوی مصرف یک خانوار نوعی بوده که برای خانوارهای دارای الگوی مصرفی متفاوت از مصرف جامعه بیشتر یا کمتر از نرخ تورم اعلام شده است.
مردم میانگین موزون وزنی را در نظر نمیگیرند
مورد دیگر به میانگینهای وزنی برمیگردد. این در حالی است که شاخص قیمت مصرفکننده انبوهی از نوسانات واقعی ضعیف و شدید قیمت در بازارهای سراسر کشور را تبدیل به یک عدد به صورت متوسط یا میانگین موزون کل تغییرات قیمت میکند.
معمولا افراد در تخمین تورم ذهنی خود وزن و ضریب اهمیت کالاها و خدمات را مد نظر قرار نمیدهند، اما مرکز آمار کالاها و خدمات را براساس وزنشان در محاسبات وارد میکند. وزن یا ضریب هر یک از کالاها و خدمات نسبت متوسط هزینه آن قلم کالا به متوسط کل هزینه خانوار است. مثلا وزن مسکن 31.1 درصد، وزن بنزین 2.1 درصد، وزن گوشت 2.9 درصد است که باعث می شود تغییرات قیمت هر یک تأثیر متفاوتی بر نرخ تورم داشته باشد.
تفاوت گرانی و تورم مورد توجه است
از سوی دیگر گرانی با تورم دو مقوله متفاوت هستند که باید به آن توجه کرد. معمولا افراد هر نوع گرانی و سطح بالای قیمتها را به معنی افزایش نرخ تورم در نظر میگیرند در حالی که افزایش تورم به معنای افزایش سرعت رشد کلیه قیمتها است. از طرفی گران بودن به درآمد افراد و توان اقتصادی آنها و مقایسه قیمت آن کالا در سایر کشورها نیز وابسته است.
به طور مثال یک خودرو لوکس حتی اگر نسبت به سال گذشته کاهش قیمت داشته باشد باز هم از نظر عام یک کالای گران محسوب میشود. بنابراین بالا بودن سطح قیمتها به معنای بالا بودن تورم نیست، همان طور که پایین بودن تورم به معنی پایین بودن سطح قیمتها نخواهد بود. این دو از جنسی متفاوت و با واحدهای متفاوت ارزیابی هستند و نباید در مورد تغییرات تورم به آن استناد کرد.
تغییرات تورم از سال 1395 تا کنون