ماهان شبکه ایرانیان

در جشنواره شعر دانشجویی مطرح شد:

از انتقاد به فضای مجازی تا پایان‌نامه‌هایی برای شاعران جعلی

کاروان نخستین جشنواره ملی شعر دانشجویی عصر سه شنبه به دانشگاه علامه طباطبایی رسید و در نشستی که به همین منظور با حضور جمعی از دانشجویان و استادان دانشگاه برگزار شد، مطالبی در نقد «فضای مجازی و تأثیر آن بر شعر» و همچنین پایان‌نامه‌هایی که برای شاعران جعلی نوشته می‌شود، مطرح شد.

از انتقاد به فضای مجازی تا پایان‌نامه‌هایی برای شاعران جعلی

به گزارش ایسنا، سومین نشست جشنواره ملی شعر دانشجویی که با تجلیل از محمدعلی بهمنی ـ  شاعر غزل‌سرا ـ همراه بود، عصر روز ـ 23 مهر ماه ـ در سالن عضدی دانشکده ادبیات فارسی و زبان‌های خارجی دانشگاه علامه طباطبایی برگزار شد.

پیش از پنل تخصصی ابتدای مراسم، که با موضوع «کنکاشی در غزل معاصر» برگزار شد، دکتر زهره‌الله دادی دستجردی ـ استاد دانشگاه علامه طباطبایی ـ با اشاره به برگزاری جشنواره شعر دانشجویی در دانشگاه‌های مختلف، گفت: چنین مراسمی می‌خواهد ما را از دنیای محدود دانشگاه خارج کند تا با جامعه‌ای فراتر از دانشگاه ارتباط برقرار کنیم. مطمئنم حرکتی که جهاد دانشگاهی شروع کرده است، حرکتی پویا خواهد بود.

او سپس با اشاره به تجلیل از «محمدعلی بهمنی» در این مراسم، گفت: آقای بهمنی از شاعرانی هستند که برای شعر ما قدم‌های بزرگی برداشته‌اند و همواره جوانان را با شعر آشنا کرده‌اند.

عقب‌گرد در غزل؛ چرا؟

سپس علیرضا بهرامی ـ شاعر و روزنامه‌نگار ـ که اجرای این پنل را عهده داشت، با اشاره به صبغه غزل در ادبیات و ماندگاری این سبک شعری با توجه به فراز و نشیب‌هایی که داشته است، از سعید بیابانکی پرسید، به نظر می‌رسد با حضور فضای مجازی تغییراتی به وجود آمده و ما شاهد پس‌رفت در حوزه غزل هستیم و انگار به جای پیشرفت، گام به عقب گذاشته‌ایم، علت این موضوع چیست، و آیا ما وظیفه داریم مخاطبان را هدایت کنیم و به آن‌ها هشدار دهیم؟

سعید بیابانکی - شاعر و عضو شورای سیاست‌گذای جشنواه ملی شعر دانشجویی - در پاسخ به پرسش دبیر علمی جشنواره ملی شعر دانشجویی گفت: غزل یکی از قدیمی‌ترین شکل‌های شعر پارسی است. ظهور نیما و شعر نیمایی نقطه عطفی در شعر بود. خیلی‌ها گمان می‌کردند غزل با آمدن شعر نیمایی از بین می‌رود اما این اتفاق نیفتاد و با آمدن شعر نیمایی خیلی‌ها آمدند و نظریات نیمایی را در غزل اعمال کردند. می‌توان گفت، غزل بعد از نیما و غزل پیش از نیما کاملا متفاوت است.

او سپس با اشاره به تاثیر فضای مجازی در شعر نیز گفت: آن‌قدری که فضای مجازی شعر را نابود کرده، به آن خدمت نکرده است. اولین امکانی که برای ارائه شعر و متن فارسی در فضای مجازی پیش آمد، وبلاگ‌نویسی بود. تا آن زمان امکان نوشتن متن فارسی وجود نداشت، فینگلیش هم حاصل آن دوران بود که سعی می‌کردند فارسی را با رسم‌الخط انگلیسی بنویسند. زمانی که تولید متن به زبان فارسی مهیا شد و در اختیار شاعران قرار گرفت، شاعران و روزنامه‌نگاران از این فضا استفاده و شروع به انتشار آثارشان کردند. استفاده از این فضا برای آن‌ها راحت بود، زیرا به مجوز و نقد و بررسی نیاز نداشت. وبلاگ در آن زمان انقلابی به وجود آورد و دوستان شاعر در آن زمان شناخته شدند. سپس پیام‌رسان‌ها آمدند. زمانی که فیس‌بوک آمد، حضور شاعران جوان در این عرصه بسیار پررنگ بود. من در فیس‌بوک شعرهای خوب خواندم و البته به همان اندازه هم شعرهای بد.

این شاعر در ادامه بیان کرد: زمانی که کتاب تولید می‌شود یا شعری در مطبوعات منتشر می‌شود، این شعرها توسط کارشناس یا دبیر سرویس خوانده می‌شود؛ یعنی به راحتی می‌توان به شعرها اعتماد کرد زیرا حداقل شعر درستی است. زمانی که صفحه‌ شعر را در مجلات می‌خوانید، این اطمینان را دارید که شعر غلط و بد نمی‌خوانید اما زمانی که شعر در فضای مجازی شروع شد، تقریبا مؤلفان و مخاطبان به یک بلاتکلیفی رسیدند. در این جهان با انبوهی از شعرهای غلط مواجه هستیم  که با استقبال زیادی مواجه می‌شود.

سعید بیابانکی سپس به شعرهای منسوب به قیصر امین‌پور اشاره کرد که برای این شاعر نیست و گفت: یکی از ناشران کمک آموزشی این شعر غلط را در یکی از کتاب‌ها با تیراژ 100 هزار نسخه منتشر کرده بود که این خطای بسیار بزرگی است.

این شاعر سپس خاطرنشان کرد: ما برای شعر سه گونه مخاطب داریم؛ یکی مخاطب واقعی، دیگری مشتری شعر و یکی هم کاربر. مشتری را با تبلیغ می‌توان گیر آورد و بسیاری از این مشتریان فریب این تبلیغات را می‌خورند. همان‌طور که چیپس و پفک تبلیغ می‌شود، کتاب شعر هم تبلیغ می‌شود. در واقع می‌توان گفت مشتری شعر را می‌توان به راحتی فریب داد اما مخاطبان واقعی شعر فریب نمی‌خورند. کاربر نیز تکلیفش مشخص نیست. گاه مخاطب شعر است و گاه مشتری شعر. اما چیزی که مشخص است، اینکه کاربران سردمداران نشر شعر هستند؛ مثلا شعری که پر از غلط وزن و قافیه است، 20 هزار نفر آن را لایک می‌کنند و چند صد نفر نیز برایش کامنت می‌گذارند. من واقعا این فضا را نمی‌فهمم.

او خاطرنشان کرد: البته بخشی از این‌ها ـ کامنت‌ها و لایک‌ها ـ ابزار تجاری هستند و به تجارت تبدیل شده‌اند. کسانی هستند که شغل‌شان کامنت گذاشتن و تعریف و تمجید بی‌خود است که هم مخاطب را فریب می‌دهند و هم شاعران را.

خروجی‌های دانشگاه، ادبیات شاعر و ادیب می‌شوند؟

در ادامه نشست، زهره الله‌دادی دستجردی در پاسخ به این سوال که کسانی که به رشته ادبیات وارد می‌شوند، آیا ادیب یا شاعر هم می‌شوند و چطور خروجی‌های دانشگاه می‌توانند جلوی بلایی  را که در فضای مجازی بر سر شعر آمده بگیرند، اظهار کرد: به نظر من برخی از جوشش‌ها و پویش‌های شعری به محض رسیدن به دانشگاه از بین می‌رود که من دلیلش را نمی‌دانم. گاهی دوست دارم کلاس درس را تعطیل کنم و به دانشجویان بگویم غزل بخوانند. در سال‌های اولیه کارم این کار را انجام می‌دادم و زمانی از کلاس را می‌گفتم آهنگ بی‌کلام بگذارند و غزل بخوانند. آن زمان بیشتر دانشجویان از غزل‌های آقای بهمنی می‌خواندند اما به مرور نمی‌دانم چه اتفاقی افتاد که دیگر من مایل نبودم این کار را انجام بدهم. من اعتراف می‌کنم قرار گرفتن در فضای آکادمیک ما را از فضای جوششی دور کرده است. نظام آموزشی من را از اینکه به درون دانشجویان برسم دور می‌کند.

وی سپس با اشاره به پایان‌نامه‌هایی که در مورد شاعران و نویسندگان نوشته می‌شود، گفت: یکی از اتفاق‌های مهمی که در دانشگاه شکل گرفته، این است که دانشجویان به سمت خوانش شاعران و نویسندگان رفته‌اند. به نظر من یکی از کارهایی که ما می‌توانیم انجام دهیم، این است که با تخصص‌مان آثار تولیدکنندگان آثار ادبی را به دیگران و جامعه بیرون از دانشگاه بشناسانیم. قول می‌دهم ما در محیط پژوهشی کمک حال تولیدکنندگان آثار ادبی باشیم.

در ادامه این نشست، سعید بیابانکی در پاسخ به این سوال که مسئولیت اجتماعی شاعران در برابر انحراف‌هایی که وجود دارد چیست؟ بیان کرد: چندین بار بازگشت به گذشته اتفاق افتاده است؛ مثلا در اواخر دوره هندی به این نتیجه رسیدند که دیگر سبک هندی پاسخگو نیست و رجعت به سبک اصفهانی داشتند. شاعران دوره بازگشت چندان شاعران بزرگی نیستند، بلکه شاعران تک غزل‌های معروفند. خیلی‌ها این بازگشت را انحطاط می‌دانند. بعد از وبلاگ‌نویسی ما وارد شبکه مجازی شدیم. یکی از ویژگی‌های شبکه‌های مجازی کوتاه‌نویسی است. بعد هم چیزی به عنوان گرافیک شعر اضافه شد که دیگر وضعیت بدتر شد. دیگر تک بیت سرودن، اوج هنرنمایی شاعران شده است. به نظر من بازگشت ادبی که الان داریم، محصول دنیای مجازی است.

او افزود: اما اینکه مسؤولیت ما چیست، باید بگویم اتفاق‌های عجیب و غریبی می‌افتد. فضای مجازی می‌تواند فضای آزمون و خطا باشد اما وقتی این خطاها وارد جهان رسمی می‌شود و به جهان رسمی راه پیدا می‌کند، یک فاجعه رخ می‌دهد؛ مثلا در رسانه ملی شعر غلط می‌خوانند و بر اساس این شعر غلط یک تیتراژ هم ساخته می‌شود. حتی در مورد خانم و آقای شاعر که شعر غلط می‌نویسند، پایان‌نامه می‌نویسند. این‌ها را کجای دلمان بگذاریم؟! زمانی هم که به کتاب تبدیل می‌شود، خیلی ضعیف است.

این شاعر تاکید کرد: شعر غلط مانند شیر فاسد است؛ همه نسبت به شیر فاسد حساسیت دارند اما نسبت به شعر فاسد حساسیتی نمی‌بینیم؛ در حالی‌که این دو فرقی با هم ندارند. شعر فاسد با روان مخاطبان بازی و آن را مسموم می‌کند.

او در ادامه به صفحه «مبارزه با نشر جعلیات» اشاره کرد و گفت: دوستان شاعر، منتقدان و فرزندان شاعرانی که شعرهای زیادی به نام آن‌ها در فضای مجازی منتشر می‌شود، تلاش می‌کنند این اتفاق‌ها در عرصه شعر نیفتد اما در دانشگاه‌ها برای کتاب سر تا پا غلط یا کتابی که پر از سرقت ادبی است، پایان‌نامه می‌نویسند. پایان‌نامه‌ها اعتباری می‌شود برای یک کار غلط که بسیار آسیب‌زننده هستند.

در پایان پنل تخصصی جشنواره ملی شعر دانشجویی، زهره‌الله وردی دستجردی با اشاره به این‌که در رشته ادبیات، دو واحد ادبیات معاصر و دو واحد به صورت اختیاری ادبیات کودک و نوجوان ارائه می‌شود، اظهار کرد:‌ چیزی که ما در دانشگاه به آن نیاز داریم، ادبیات کودک و نوجوان و ادبیات معاصر است. من خارج از کلاس‌های درسی، دانشجویان را هدایت می‌کنم که ادبیات کودک بخوانند و ادبیات کلاسیک را در خدمت ادبیات معاصر قرار دهند. ما شاعران هندی، خراسانی و عراقی را می‌خوانیم و به صورت تخصصی وارد شعر می‌شویم. باید تاکید کنم ما باید با استفاده از تخصص‌مان شعر خوب و شعر بد را به مخاطبان معرفی کنیم و تخصص‌مان را در این مسیر قرار بدهیم. اگرچه دو واحد درسی شعر معاصر، نمی‌تواند کاری پیش ببرد.

ادامه رویداد جشنواره ملی شعر دانشجویی در دانشگاه علامه طباطبایی، به آیین تجلیل از محمدعلی بهمنی اختصاص داشت. پس از پخش کلیپی از تصاویر و شعرخوانی بهمنی، سعید بیابانکی که اجرای مراسم را نیز برعهده داشت، در سخنانی، به توصیف نقش و تاثیر غزل‌های بهمنی بر این حوزه، بویژه در سال‌های پس از جنگ تحمیلی پرداخت.

هادی خوانساری - شاعر و تئوریسین غزل پیشرو - هم که از شاعران مدعو این مراسم بود، پیش از خواندن چند غزل پیشرو خود، چند جمله درباره تاثیر حضور محمدعلی بهمنی در فضای غزل چند دهه گذشته سخن گفت.

دکتر محمدسعید میرزایی - شاعر غزل‌های روایی و دانش‌آموخته دکتری ادبیات فارسی - نیز پیش از خواندن چند غزل خود، با ابراز احساسات نسبت به محمدعلی بهمنی، به دانشجویان و پژوهشگران، در شاخه‌های ادبیات و روان‌شناسی توصیه کرد که با مبنا قرار دادن شاعرانی چون استاد بهمنی، نسبت به پژوهش‌های علمی و پایان‌نامه‌های دانشگاهی در زمینه‌ی عنصرهایی چون روایت و لحن در شعر شاعران تاثیرگذار، اهتمام ورزند؛ چراکه ایران شعر پیشرویی دارد و این مباحث نیز در دنیای امروز جایگاه علمی ویژه‌ای دارند.

محمدعلی بهمنی نیز پیش از خواندن چند غزل، در سخنانی، با اشاره به مبحث‌های مطرح شده در این مراسم گفت: با وجودی که دغدغه و نگرانی‌های دوستان را قبول دارم، اما شخصا برای شعر و ترانه‌ی ایران چندان نگران نیستم. همین الان خیلی‌ها شعر و ترانه‌ی خوب دارند که مجال انتشار نمی‌یابند. تا بوده هم همین بوده و بعد که غبارها فرو بنشینند، آن‌چه که باید، باقی می‌ماند.

در ادامه این مراسم، چند نفر از شاعران دانشجو با نام‌های نیلوفر بختیاری، پیکار و امیر مهدی صفایی به شعرخوانی پرداختند.

منوچهر حسن‌زاده - مدیر نشر مروارید -، کوروش انصاری - عضو شورای سیاست‌گذاری جشنواره ملی شعر دانشجویی -، دکتر ایران‌زاده - رییس دانشکده ادبیات دانشگاه علامه طباطبایی - و محمدحسین حسنی و مهدی عباسی - از مدیران کل معاونت فرهنگی جهاد دانشگاهی - به‌همراه جمعی از مدیران جهاد دانشگاهی واحد دانشگاه علامه طباطبایی و اعضای کانون شعر و ادب دانشگاه علامه طباطبایی، از حاضران در این محفل شعر و شعرخوانی بودند.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان