برترینها: درونگراها بابت رفتارهای غیرعادیشان که معمولا اطرافیان را گیج میکند معروفاند. مطالب بسیار زیادی در مورد رفتارها و عادتهای افراد درونگرا وجود دارد، اما در مورد انگیزههای واقعی پشت این رفتارها اطلاعات زیادی وجود ندارد.
درونگراها کارهایی انجام میدهند و خصوصیاتی دارند که به نظر خودشان منطقی است، اما در نظر سایر افراد منطقی و درست به نظر نمیرسد. بیشتر اوقات این رفتارها و ویژگیها به نحوهی عملکرد مغز درونگراها مربوط میشود. درونگراها به دنبال جلب توجه از طریق شیوههای خاصی نیستند بلکه فقط میخواهند در منطقهی امن و آرام خود راحت بمانند!
در ادامه به یک سری از رفتارهای درونگراها میپردازیم که در مورد دلایل این رفتارها کمتر صحبت شده است:
جواب تلفن را نمیدهند و وانمود میکنند خانه نیستند
اگر فرد درونگرایی در اطراف خود داشته باشید احتمالا متوجه شدهاید که او تمایلی به صحبت کردن با تلفن ندارد. بله بیشتر درونگراها از تماسهای تلفنی اجتناب میکنند یا دست کم ترجیح میدهند از سایر شیوههای ارتباطی استفاده کنند. وقتی انتظار هیچ تماس تلفنی یا مهمانی را ندارید صدای زنگ تلفن یا زنگ در میتواند واقعا وحشتناک به نظر برسد! این احساس به مفهوم فضای شخصی برمیگردد که برای تمام افراد درونگرا، مقولهی مقدسی است.
تماس تلفنی از سوی یک غریبه یا دیدار با کسی که آشنایی با او ندارید و حالا پشت در خانهتان است مثل این است که کسی به معبد مقدس و ساکت فرد درونگرا حمله کرده است. گویی کسی قصد دارد هارمونی کامل و بیعیب سکوت و خلوت مورد علاقهی فرد درونگرا را تهدید کند و به هم بریزد. هر فرد درونگرایی هر کاری میکند تا از محدودهی خلوت و آرام خود به خوبی محافظت کند، بنابراین از قرار گرفتن در موقعیتهایی که گفتیم به هر طریقی شده اجتناب میکند.
درونگراها به زمانی برای تجزیه و تحلیل موقعیت و فکر کردن به آن برای نشان دادن بهترین واکنش ممکن نیاز دارند. به همین دلیل است که آنها ارتباطات نوشتاری را به ارتباطات کلامی ترجیح میدهند. ارتباطات غیرکلامی به درونگراها این فرصت را میدهد تا فکر کنند و افکار خود را به بهترین نحو ممکن ابراز نمایند. تماس تلفنی به درونگراها فرصت پردازش فکری را نمیدهد.
خودشان هم از تماس تلفنی پرهیز میکنند
شرایطی که یک درونگرا نیاز پیدا میکند تماس تلفنی با کسی برقرار کند میتواند پریشان کننده باشد. گاهی شاید بیست دقیقه یا بیشتر طول بکشد تا او شهامت و آمادگی لازم برای تلفن کردن را پیدا کند. چرا درونگراها برای تماس تلفنی تا این اندازه مشکل دارند؟ به طور کلی، درونگراها از اتفاقات غیرمنتظره خوششان نمیآید و به همین دلیل از تماس تلفنی با غریبهها یا افرادی که خوب آنها را نمیشناسند فرار میکنند. به هر حال آنها نمیدانند گفتگویشان چگونه پیش میرود و به کجاها قرار است کشیده شود!
درونگراها به ارتباطات غیرکلامی تمایل بیشتری دارند که شامل زبان بدن، حالات چهره و سایر فحواهای رفتاری میشود. درونگراها خوب میتوانند منظور دیگران را بفهمند و متوجه ریزترین تناقضات در رفتارهایشان هستند که عدم صحت یا دروغگویی را لو میدهند؛ بنابراین منطقی به نظر میرسد که علاقهای به صحبت کردن با کسی که او را نمیبینند ندارند! یک درونگرا هنگام صحبت با تلفن احساس میکند مهمترین ابزار ارتباطی خود را از دست داده است.
پنهان شدن از همسایهها و آشنایان در خیابان
اگر یک درونگرا هستید با خودتان روراست باشید: چند بار پیش آمده که آشنایی را در خیابان دیدهاید و سعی کردهاید جلوی دید او قرار نگیرید یا وانمود کنید اصلا متوجه او نیستید؟ شاید هم پشت قفسههای فروشگاه پنهان شدهاید یا صورت خود را پوشاندهاید. اصلا شاید قبل از خارج شدن از خانه، پشت پنجره میروید و چک میکنید کسی در محوطه ساختمان نباشد تا مجبور به رودرویی با او نشوید.
چرا رودررو شدن با یک آشنا به درونگراها احساس بدی میدهد؟ جوابش ساده است؛ آنها دوست ندارند مجبور به مکالمه شوند. درونگراها دوست دارند گفتگوهای هدف دار با افرادی داشته باشند که طرز فکری تقریبا شبیه خودشان دارند و میتوانند به آنها اعتماد کنند؛ بنابراین یک گپ دوستانه و کوتاه با موضوعات پیش پا افتاده و سوالهای الکی مورد علاقهشان نیست. درونگراها تنها زمانی دوست دارند صحبت کنند که واقعا چیزی برای گفتن داشته باشند، نه صرفا به این دلیل که قوانین روابط اجتماعی آنها را ملزم میکند چند جملهای رد و بدل کنند. برای همین ترجیح میدهند از مسیر عبور یک فرد آشنا در خیابان پنهان شوند تا وادرا به این گفتگوهای به نظر آنها بیخودی نشوند.
استفاده از مکانیسمهای دفاعی عجیب و غریب
برخی از روشهایی که یک درونگرا برای محافظت از خود در برابر دنیای بیرون استفاده میکند میتواند رفتارهایی واقعا عجیب باشد. مثلا هدفون در گوشش میگذارد در حالی که به چیزی گوش نمیدهد یا اینکه مثلا در دستشویی پنهان میشود. تمام این رفتارها برای محافظت از خود در برابر تعاملات اجتماعی غیرضروریاند! مثلا اگر شما بخواهید در خیابان از کسی آدرس بپرسید مطمئنا سراغ کسی که هدفون در گوشش گذاشته نمیروید. اینطور نیست؟ درونگراها این چیزها را خوب میدانند بنابراین این رفتارها صرفا شیوهای برای محافظت از منطقهی امن و آرامشان است.
درونگراها نمیتوانند مدت زمان زیادی در میان جمع باشند و به زمانی برای شارژ کردن انرژی خود نیاز دارند. به همین دلیل چند دقیقه فاصله گرفتن از جمع (مثلا به بهانهی دستشویی!) به آنها کمک میکند از دنیای بیرون جدا شوند و انرژی بگیرند.
وانمود میکنند قرار است جایی بروند و کاری دارند، اما در واقع در خانهاند
یکی دیگر از رفتارهای عجیب درونگراها که تقریبا همه با آن آشنا هستند، رد کردن دعوت است به این بهانه که کار مهمی دارند. اما در واقع در خانهاند و فیلم تماشا میکنند یا کتابی میخوانند. هر درونگرایی میداند که خیلی وقتها در زندگیاش راحتتر است که بگوید کاری دارد تا اینکه به دیگران توضیح بدهد چرا در خانه ماندن بیشتر برایش لذت بخش است تا مهمانی رفتن! این خصوصیت نیز ارتباط نزدیکی با شیوهی عملکرد مغز درونگراها دارد.
مغز یک درونگرا بیشتر به یک فرارسان عصبی به نام استیل کولین وابسته است در حالی که مغز یک برونگرا به دوپامین وابسته است. دوپامین به مراکز لذت و پاداش در مغز مربوط است و اساسا وادارمان میکند به پاداشهای بیرونی توجه و آنها را دنبال کنیم، مثلا ارتباطات اجتماعی یا ماجراهای هیجان انگیز ورزشی. یعنی از آنجایی که درونگراها وابستگی به ترشح دوپامین ندارند، تعاملات اجتماعی برایشان کمتر لذتبخش است.
به همین دلیل برای یک درونگرا، فعالیتهای نسبتا انفرادی بسیار جذابتر و لذتبخشتر است، مثلا پیاده روی در پارک یا خواندن یک کتاب؛ بنابراین یک درونگرا اغلب ترجیح میدهد در خانه بماند تا اینکه در دورهمیها شرکت کند. او از بودن با خودش بیشتر لذت میبرد تا از بودن با دیگران!
رفتارهای عجیب درونگراها در نظر درونگراها کاملا منطقی است
همانطور که دیدید تمام رفتارهای عجیب و غریب درونگراها دلایلی کاملا منطقی پشتشان دارند و هر درونگرایی نیز این مسئله را به خوبی میداند. حالا چیزی که سخت و چالش برانگیز است، توضیح و تفهیم آن به افراد برونگرای خانواده و دور و بریهاست. البته کسانی که در کنار یک درونگرا زندگی میکنند به مرور با خصوصیات این تیپ افراد آشنا شده و آنها را درک میکنند و شخصیت درونگراها برایشان قابل تحسین نیز میشود.
اگر میخواهید با یک درونگرا رابطه خوبی داشته باشید لطفا اصول زیر را رعایت کنید!
درونگراها نیز مانند بقیه افراد به روابط دوستانه نیاز دارند، اما با قوانین خاص خودشان!
لطفا سرزده به خانهی من نیایید مگر اینکه یک کار بسیار حیاتی داشته باشید!
بیشتر برونگراها مشکلی ندارند اگر ناگهان و بیخبر پشت در خانهشان حاضر شوید و با روی خوش در را به رویتان باز میکنند، اما برای درونگراها اینطور نیست. آنها برای روبرو شدن با دیگران به زمانی برای آماده شدن نیاز دارند. برا درونگراها خانه، یک مکان واقعا خصوصی است که در آن از لاک دفاعی خود بیرون آمده و احساس راحتی و امنیت میکنند.
اگر قرا است فقط من و شما با هم صحبت کنیم و همدیگر را ببینیم پس لطفا دیگران را دعوت نکنید!
ما درونگراها انرژی محدودی برای تعامل با دیگران داریم و دوست داریم گفتگوی دو نفرهی ما واقعا مفید و معنادار باشد بنابراین دوست نداریم نفر سومی وارد این ارتباط شود.
ما را تشویق به حرف زدن و به اشتراک گذاشتن افکارمان کنید!
بیشتر درونگراها اعتراف میکنند که اغلب دوست دارند تشویق به حرف زدن شوند، مخصوصا وقتی که در میان گروهی از افرادی قرار دارند که آنها را نمیشناسند. درونگراها تا زمانی که از آنها سوال نشود، در مورد افکار و عقاید خود حرفی نمیزنند. این طبیعت آنهاست که افکارشان را پیش خود نگه دارند مگر اینکه فرصت مناسبی برای ابراز آنها پیدا کنند. پس با پرسیدن سوالهای به جا و مناسب، درونگراها را تشویق به حرف زدن کنید.
وقتی ساکت میشویم و به فکر فرو میرویم لطفا ما را قضاوت نکنید
دنیای درون یک درونگرا، زنده و فعال و شفاف است و همه چیز را عمیقا پردازش میکنند؛ بنابراین خیلی وقتها غرق رویاپردازی یا افکار خود میشوند و ممکن است ناگهان سکوت کنند. پس لطفا با یک حرکت ناگهانی آنها را از دنیایشان بیرون نکشید و نپرسید: «چرا اینقدر ساکتی؟» یا «کجاها سیر میکنی؟ برگرد پیش ما روی زمین!».
انتظار نداشته باشید زود به زود با شما تماس بگیریم
درونگراها برخلاف برونگراها هر روز با دوستان و اعضای خانواده تماس نمیگیرند یا به آنها پیام نمیدهند یا هر آخر هفته سراغشان نمیروند؛ و این معنیاش این نیست که آنها را فراموش کردهاند. آنها منتظر فرصتی هستند تا اوقات بهتری با شما داشته باشند.
منابع: learning-mind, introvertdear