به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از شهروند، این آمار نشان میدهد که فقط 25درصد مشاغل به 15سالگی و بیشتر میرسند. پس اعداد و ارقام نشان میدهد که وضعیت بهتر از آن چیزی است که عموم مردم درباره راهاندازی یک کسبوکار جدید فکر میکنند. با این حال هنوز هم کسبوکارهای زیادی وجود دارند که هر سال با شکست مواجه میشوند. این فقط مختص ایران و وضعیت اقتصادی متلاطم ما نیست بلکه در دنیا نیز وضعیت به همین صورت است. 20درصد صاحبان مشاغل و کسبوکارها در سال اول فعالیت، ورشکست میشوند و این آماری است که معمولا تحتتأثیر مسائل اقتصادی قرار نمیگیرد و هر سال تقریباً ثابت است. حتی بزرگترین شرکتها و کمپانیها نیز شکست میخورند؛ فقط 15درصد شرکتهای بزرگی که در سال 1957در یک تحقیق فهرست شده بودند، هنوز پابرجا هستند. سرنوشت شرکت بزرگ نوکیا در چند سال گذشته را مرور کنید؛ شرکتی که روزی بیرقیب بود و بازار موبایل دنیا را در دست داشت، خیلی زود به دلایل مختلف شکست خورد و این بازار را به شرکتهای تازهنفس و خلاقی مثل سامسونگ و اپل تقدیم کرد. پس باید برای ورود به هر کاری و سرمایهگذاری در آن، محتاط و دقیق بود و تحتتأثیر هیجانات ناشی از انجام یک کار جدید قرار نگرفت. این روزها بعضی مشاغل هستند که حضور در آنها ریسک بالاتری دارد و هرقدر هم وسوسهبرانگیز باشند، باید قبل از ورود به آنها زره آهنین پوشید.
چرا خیلی از کسبوکارهای کوچک شکست میخورند؟
دلایل بسیاری در مورد اینکه چرا کسبوکارهای کوچک شکست میخورند وجود دارد، اما بعضی از این دلایل بیشتر از بقیه گزارش شدهاند. معمولاً صاحبان مشاغل فقط یک موضوع خاص را عامل شکست خود نمیدانند. در اینجا بعضی از معمولترین دلایل را مرور میکنیم.
1-نبود تقاضا در بازار
خیلی خوب است که به سودمندی و جذابیت محصول یا خدماتی که ارائه میکنید، اطمینان داشته باشید. اما گر تقاضای واقعی برای آنچه میفروشید، وجود نداشته باشد، کسبوکار شما ناکام خواهد ماند. 42درصد از صاحبان کسبوکارهای شکست خورده، این عامل را دلیل عدمموفقیت خود نام بردهاند. ممکن است سرویس شما، تأثیر عینی و مثبتی بر یک بخش از بازار داشته باشد، اما گر تقاضای گستردهتری در بازار نبینید، به این معناست که افراد کافی برای خرجکردن پولشان بهمنظور گرفتن خدمات شما وجود ندارد.
چه کار کنیم؟
وضعیت بازار را مطالعه و قبل از شروع هر کاری تحقیق کنید که تقاضا برای آن وجود دارد و طرحی را برای پرکردن یک شکاف در جامعه ارائه کنید. مطمئن شوید که قرار است یک نیاز بیپاسخ در جامعه را پاسخ دهید. آیا مشتری کافی وجود دارد و محصول یا خدمت شما سودآور است؟ جواب باید مثبت باشد تا به موفقیت برسید.
2- نبود پول کافی
معمولا در یک سال حدود 50درصد مشاغل برای گرفتن تسهیلات یا وامهای بانکی اقدام میکنند؛ چرا که برای ادامه حیات به پول نیاز دارند و از پس هزینهها برنمیآیند. 29درصد مشاغل جدید بهخاطر نبود پول تعطیل میشوند و مشخص است که نقدینگی تأثیر بسیار جدی بر شکست یا پیروزی یک کسبوکار دارد.
چه کار کنیم؟
همه میدانیم که گرفتن وامها و تسهیلات بانکی برای مشاغل جدید چقدر سخت است و باید از هفتخان گذشت. در خارج از ایران فینتکها بهعنوان یکی از بهترین راهحلها برای عبور از این مرحله عمل کرده و امکانات مالی جدیدی را برای کسبوکارهای کوچک فراهم آوردهاند. اما در ایران بهنظر میرسد باید به همان تسهیلات بانکی اکتفا کنید و حواستان باشد برای شروع کار از ریخت و پاشهای زیادی جلوگیری کنید و مدیریت درست نیروی انسانی را جدی بگیرید.
3- نبود بازاریابی مؤثر
دیگر روزهای تراکت پخشکنی و چسباندن آگهی زیر برفپاککن شیشه جلوی ماشینها گذشته است. البته برای اینکه یک آبمیوهفروشی یا ساندویچی را تبلیغ کنید، شاید مؤثر باشد، اما اگر بخواهید شغلتان به یک کسبوکار پولساز واقعی تبدیل شود، این راهکارها اصلاً مؤثر نیستند. طبق اطلاعات موجود، 14درصد مشاغل، در نتیجه یک استراتژی بازاریابی شکننده ناکام میشوند.
چه کار کنیم؟
اول و مهمتر از همه بهعنوان صاحب هر کسبوکاری باید بازاریابی در رسانهها و شبکههای مجازی اجتماعی را در استراتژی کلی بازاریابی خود بگنجانید. این کار باعث میشود بهخودتان کمک کنید تا در آیندهای نزدیک جزو آمار کسبوکارهای شکستخورده محاسبه نشوید! بازاریابی در شبکه اجتماعی مزایای زیادی دارد؛ رایگان است، مخاطبان زیادی در اختیار دارید و میتوانید با مشتریان بهصورت مستقیم ارتباط برقرار و اعتماد آنها را جلب کنید.
فقط 20درصد صاحبان مشاغل در سال اول فعالیت، ورشکست میشوند درحالیکه هر چه زمان جلوتر میرود این آمار بالاتر میرود
هتل داری
اگر بخواهید به راهاندازی چنین شغلی در تهران فکر کنید، شاید ایده چندان خوبی برای صرف سرمایهتان نباشد. تهران اصولا جزو شهرهای مسافرپذیر محسوب نمیشود و وضعیت رکود حاکم بر این کار بهگونهای است که در بیشتر مواقع سال این مراکز اقامتی تخفیفهای مختلفی را برای مسافران در نظر میگیرند تا بتوانند هزینههای خود را تامین کنند. نهادها و سازمانها در اغلب شهرها مراکز اقامتی ایجاد کردهاند و حتی مدارس نیز در این زمینه فعال هستند! بنابراین شاید راهاندازی یک مرکز اقامتی بدون داشتن یک ایده خلاق و بکر چندان کار امنی نباشد.
رستوران داری
تجربه بد مشتریان، مدیریت ضعیف منابع انسانی، بیتجربگی، جای بد و اجاره بالا، نبود بازاریابی کافی، ولخرجی، کیفیت زیرحد متوسط غذا و... همگی میتواند باعث شکست شما در شغلی شود که همین حالا نیز اشباع است. علاوه بر همه این فاکتورها باید این موضوع را نیز درنظر داشت که رستورانداری نیز از آن مشاغلی است که رونق آن به وضع معیشت مردم گره خورده است؛ بهخصوص در یکی دو سال اخیر افزایش قیمت گوشت و مواد خوراکی اولیه مورد نیاز رستورانهای مستقل بر کاهش تعداد مشتریان آنها اثرگذار بوده است. بعضیها میگویند میزان شکست در شغل رستورانداری در 5سال اول 60درصد است.
خرده فروشی
درحالیکه داشتن یک فروشگاه یا بوتیک ممکن است برای کارآفرینان جذاب بهنظر برسد، میزان عدمموفقیت در این مشاغل بسیار زیاد است. طبق گزارشها فقط 47درصد کل خردهفروشیهای راهاندازی شده 4سال پس از راهاندازی هنوز در حال کار هستند. مثل رستورانها این فروشگاهها نیز باید با بازاری که از این نوع مغازهها اشباع شده است، سر و کله بزنند؛ همچنین هزینههای مدیریت آنها بالاست، باید اجناس را خریداری کنند، اجاره بالای مغازه را پرداخت کنند، حقوق کارگران را بپردازند و هزینههای بیشمار دیگر را پوشش دهند.
ساخت و ساز
شاید به این فکر کنید که همه بساز و بفروشها پول پارو میکنند و شاید دلتان بخواهد شغلی در این زمینه داشته باشید. اما باید بدانید ساختوساز از مشاغلی است که ریسک بالایی دارد. انبوهسازان معمولاً با استرس کاری بالایی نیز مواجهند. نبود تقاضا در بازار مسکن میتواند برای آنها مشکلساز باشد. بازپرداخت وامهای بانکی کلان، فروش نرفتن ملک، نوسانهای بازار مسکن و تغییر مداوم قیمت مصالح زیانهای مالی بالایی دربر دارد. اگر سرمایه بالایی دارید، شاید ساختوساز یک گزینه وسوسهبرانگیز باشد، اما آگاه باشید که این روزها ریسک شکستخوردن در این کار بسیار بالاست.
فرش فروشی
فرش دستباف بهطور کلی یک کالای لوکس محسوب میشود و دیگر مردم کمی هستند که برای آن هزینه کنند. واحدهای صنفی که سالها به فروش فرش مشغول بودهاند حالا یک به یک تعطیل میشوند. کارخانههای فرش ماشینی نیز با مشکلات بسیاری در زمینه تامین نقدینگی و مواداولیه مواجهند. در این بازار با مازاد تولید هم مواجهیم بنابراین ورود به این شغل (چه در کسوت تولیدکننده و چه در کسوت فروشنده) میتواند بسیار پرریسک باشد.
آتلیه داری
در ایران آتلیهها صنفی هستند که با مشکلات زیادی دست به گریباناند. بهدلیل مشکلات اقتصادی، عکس آتلیهای گرفتن یک کار تجملاتی محسوب میشود و خدمات آتلیهها به حداقل رسیده است. آنها مالیات و هزینه و دستمزد نیروی انسانی را میپردازند اما کارشان بهمراتب کمتر شده است. 70درصد عکاسان با پول عکس پرسنلی امرار معاش میکنند. حالا نیز چندین سال است که برای عکس پرسنلی دیگر کمتر الزام به مراجعه به عکاسی وجود دارد و در مراکز پلیس +10یا در دفترخانههای ثبت اسناد، خودشان عکس افراد را میگیرند. در نتیجه احتمال اینکه در این کار با شکست مواجه شوید، بسیار زیاد است.
7 شکست
از هر 10کسبوکاری که تازه راهاندازی شدهاند 7مورد طی 10سال اول ورشکست میشوند
میزان موفقیت
کارآفرینانی که برای نخستن بار میخواهند یک تجارت راه بیندازند، فقط 18درصد احتمال موفقیت دارند و برای بار دوم 20 درصد احتمال موفقیت است
احتمال شکست صاحبان مشاغلی که زیر03 سال دارند، بیشتر است
کسبوکارهایی که تعداد کارمندان آنها کمتر از 02 نفر است در 4سال اول شروع کار فقط 73 درصد شانس بقا دارند
59 %ورشکستگی مشاغل خدماتی در یک دوره سهساله اتفاق میافتد
15 %کسبوکارهایی که در حوزه سلامت و خدمات اجتماعی است در سال اول شکست میخورند
20 %کسبوکارهای کوچک در سال اول راهاندازی ورشکست میشوند
42 %صاحبان مشاغل، نبودتقاضا برای محصول یا خدمت را دلیل اصلی شکست خود عنوان میکنند
25 %مشاغل در زمینه ساختوساز و انبوهسازی در سال اول ورشکست میشوند
50 %واحدهای صنفی در حوزه توزیع فعال هستند
23 %مشاغل بهدلیل نداشتن تیم خوب، شکست میخورند
7 برابر بیشتر از میانگین جهانی، واحد صنفی در ایران داریم