«جوخه گانگستر» Gangster Squad فیلمی اکشن-جنایی آمریکایی ست که در سال 2013 توسط روبن فلیشر ( Ruben Fleischer) کارگردانی شده است. فیلم نامه این فیلم را ویل بیل (Will Beall) نوشته است و بازیگران آن رایان گاسلینگ (Ryan Gosling)، جاش برولین (Josh Brolin)، اما استون (Emma Stone)، نیک نولت (Nick Nolte) و شان پن (Sean Penn) هستند. داستانی تخیلی (بر اساس حقیقت) از کارهای کاراگاهان و افسرانِ پلیس ال ای پی دی (LAPD) به نام جوخه گانگسترها است که در تلاش برای پاک نگاه داشتن لس آنجلس از گروههای تبه کار به سر کردگیِ میکی کوهن در دهه 40 و 50 میلادی هستند. فیلم توسط کمپانی وارنر بروز ( Warner Bros) در 11 ژانویه 2013 در آمریکا به اکران درآمد.
روبن ساموئل فلیشر (Ruben Samuel Fleischer) متولد 31 اوکتبر 1974، کارگردان، تهیه کننده سینما و تلویزیون، کارگردان کلیپ آهنگ و تجاری و آمریکایی ست. برای ساخت فیلم پر سر و صدای «سرزمین زامبیها» Zombieland -اولین فیلمش- شناخته میشود. فیلمهای بعدی او «30 دقیق یا کمتر» 30 Minutes or Less و «جوخه گانگستر» Gangster Squad با نقدهای متفاوتی روبرو شدند. پیش از این نیز برای ساخت ویدیوهایی برای کمپانیهای بزرگ و هنرمندانی به نام شناخته میشد.
جاش جیمز برولین (Josh James Brolin) متولد، 21 فوریه 1968 بازیگری آمریکاییست. در اواخر دهه 80 کار بازیگری خود را شروع کرد. برای بازی در فیلمهای؛ «جایی برای پیرمردها نیست» No Country for Old Men، «مردان سیاه پوش 3» و «میلک» Milk شناخته میشود و برای بازی در فیلم «میلک» نامزد جایزه اسکار و سگ (SAG Award) برای بهترین نقش مکمل مرد شده است. او در صدا پیشگی هم دست دارد و در فیلمهای مارولی چون «انتقام جویان» Avengers و «مردان ایکس» X-Men هم نقش داشته است.
اما استون (امیلی جین استون – Emily Jean “Emma” Stone) متولد 6 نوامبر 1988، بازیگری آمریکاییست. او از کودکی به بازیگری مشغول بود، اما در سال 2007 بود که با بازی در فیلم «خیلی بد» Superbad جایزهی هالیوود جوان (Young Hollywood Award) را برد و در سال 2009 با بازی در فیلم «سرزمین زامبیها» Zombieland شناخته تر شد. در سال 2010 بود که با بازی در «ایزی ای» Easy A از طرف BAFTA به عنوان ستارهای در حال شکلگیری (BAFTA Rising Star Award) شناخته شد. در 2011 در دو فیلم «دیوانهوار، احمقانه، عشق» Crazy, Stupid, Love و همچنین «خدمتکاران» The Help ایفای نقش کرد و به عنوان هنرپیشه ای توانا سر زبانها افتاد. ودر سال 2016 با بازی در فیلم عالم هپروت (علاوه بر دست آوردهای سالهای پیشین) جایزه گلدن گلب را از آن خود کرده و نامزد دریافت جایزهی آکادمی اسکار شده.
رایان گاسلینگ (رایان توماس گاسلینگ – Ryan Thomas Gosling) متولد 12 نوامبر 1980، هنرپیشه و موزیسین کاناداییست. در کودکی هنرپیشهی کانال دیزنی و فیلمهای خانوادگی بود. در سال 2004 بود که با بازی در فیلم موفق «دفتر خاطرات» The Notebook مورد توجه عموم قرار گرفت. در سالهای بعدی پس از بازی در فیلمهایی دیگر نامزد دریافت جوایز مختلف شد. در سال 2016 برای بازی در فیلم عالم هپروت علاوه بر بردن جایزهی بهترین بازیگر مرد گلدن گلب، برای بهترین هنرپیشه مرد اسکار نیز نامزد شده است.
شان جاستین پن (Sean Justin Penn) متولد 17 آگوست 1960، فعال سیاسی، فیلمساز و بازیگر آمریکاییست. برای بازی در فیلمٰهای «رودخانه میستیک» Mystic River و «میلک» Milk برنده جایزهی اسکار شده است. اولین بازیش در قسمت 112 «خانه کوچک» Little House on the Prairie به کارگردانی پدرش (لئو پن) در اواخر دهه 70 بوده است. برای بازی در فیلم At Close Range در سال 1986 مورد توجه زیاد منتقدین قرار گرفت و با بازی در فیلم «راه رفتن مرد مرده» Dead Man Walking در سال 1995 استعداد خود را برای بازی کردن نقش اصلی اثبات کرد. او در کارنامه خود جوایزی چون جایزه جشنواره کن (Cannes Film Festival) و جایزه جشنواره ونیز (Venice Film Festival) را هم دارد.
داستان فیلم به این قراراست؛ در سال 1948 و پس از جنگ جهانی دوم میکی کوهن (شان پن) قدرتمند ترین تبه کار زیر زمینی کالیفرنیاست و در تلاش برای وسعت دادن دامنه کارهایش به شیکاگو و نیویورک است. از انجا که کوهن تمام شواهد جرایمش را از بین میبرد و هم با پلیسها و هم دادگاهها در تماس است و با آنها سر و سر دارد، پلیس در به دام انداختن کوهن ناتوان مانده است. او هم قانون و هم جرم را در لس آنجلس در چنته خود گرفته است. رئیس پلیس لس آنجلس بیل پارکر (نیک نولت) در پی به دام انداختن کوهن، سازمانی درونی و مخفی در پلیس لس آنجس به وجود میآورد، گروهی که تنها مسئولیتش به دام انداختن کوهن، به سزای اعمال رساندن و پاک کردن جرایم او از شهر لس انجلس است.
دوست قدیمی و یکی از خوشنامترین افسران پلیس شهر، جان اومارا (جاش برولین)، به همراه همسرش به جمع آوری گروهی برای انجام این مسئولیت مشغول میشوند. و گروهی من جمله جری ووترز (رایان گاسلینگ) را برای این کار دور هم جمع می کنند. گروهی که خوب کار میکند و با هوشمندی موفق میشود یکی از راههای جرم و قمار کوهن را خنثی و نابود کند. در اثر انجام این کار کوهن به اطرافیلنش مشکوک میشود و دوستش گریس فرَدِی (اما استون) را نیز از خود میراند. ووترز که در تلاش برای دلبری از گریس است سعی میکند او را از مهلکه فراری دهد. کوهن متوجه میشود که پلیس به زندگی ش رسوخ کرده و با فریب آنها را به دام میکشاند و یکی از افراد گروه در این عملیات کشته میشود. گریس متوجه می شود که کسی که قرار بود برای فرار کمکش کند توسط کوهن به قتل رسیده. با توجه به اینکه گریس حاضر به اعتراف بر ضد کوهن میشود اومارا به سراغ قاضی همکار با کوهن میرود و با ایجاد ترس در قاضی، او را مجبور به امضای حکم جلب کوهن میکند.
اومارا و گروهش با کوهن و افرادش درگیر میشوند، ووترز زخمی میشود و در تعقیب و گریز و درگیری فیزیکی بلاخره چه کسی موفق به پیروزی میشود؟؟ فیلم را ببینید تا پایانش را بفهمید…
و اما نظر منتقدین بر این فیلم، منتقد ورایتی (variety) که بیشترین امتیاز را به فیلم در میان منتقدین منتخب داشته است، معتقد است که از نکات مثبت فیلمنامه این است که پلیسها هم به اندازه ی تبه کاران کثیف بازی میکنند تا بتوانند قدرت را در شهر به دست بگیرند. تمامی نماهای معروف و آشنای شهر لس آنجلس در فیلم به تصویر کشیدهاند، رویایی بودن آنها در زمانهای متفاوت مشخص است وبه گونهای بیننده را به یاد فیلمهای موزیکال میاندازد در حالی که فیلم، فیلمی سیاه است و با لنز فیلمبرداری مخصوص به شب فیلمبرداری شده.
منتقد گاردین (theguardian) هم به فیلم امتیازی رو به بالا داده و معتقد است که فیلم جالب ولی ساده، سرگرم کننده و بسیار خشن است. توجه فیلم بر روی افراد یونیفرم پوش داستان (پلیسها) یا آدم خوب های داستان است. فیلمی که مانند داستانهای جنایی مجله های پلیس نمیتوانید از خواندن (دیدن) آن صرف نظر کنید.
منتقد هالیوود ریپورتر (hollywoodreporter) با دو منتقد بالا موافق است و فیلم را سرگرم کننده و جالب میداند. داستانی دست کاری شده از حقیقت و پر زرق و برق با استفاده از بازیگرانی توانا و البته پتانسیل دهه ی به نمایش کشیده شده در نمایش صحنه های خاکستری و زیبا هم بی تاثیر نیست. با این حال این منتقد فکر میکند با اینکه فیلم توانسته تا حدی از پس داستان برآید، از لحاظ عنصر هایمورد نیاز ژانر کمبود هایی در فیلم دیده میشود. او بینندگان را برای رویارویی با خشونت زیاد در فیلم مطلع کرده. بازی ها را متوسط خوانده ولی تلاش برای نشان دادن لس انجلس دهه 40 در فیلم را ستوده و آن را موفقیت فیلم دانسته است.
منتقد امپایر انلاین (empireonline) معتقد است کارگردان این فیلم با توجه به سابقه اش به جای پیش رفت پس رفت داشته است و برخلاف منتقد قبل، فکر میکند برگ برنده کارگردان در این فیلم بازیگران به کار گرفته شده و بازی آنهاست. به نظر این منتقد بازی شان پن یکی از بهترین ها در فیلم است. البته به نظر این منتقد نیز فیلم، فیلمی سرگرم کننده است، هر از گاهی تکه های جالب و خنده داری در فیلم نامه گنجانده شده که سوپرایزهای جالبی هستند. البته فیلم بیشتر به نظر فیلمی برای سرگرم کردن بیننده هاست تا داستانی که برای ساخته شدن بی قرار بوده است ( با اینکه داستان فیلم پتانسیل این را دارد).
در باز نقل از منتقد آستین کرونیکال (austinchronicle) همین بس که فیلم را کاتالوگ فیلمسازی نامتعادل خوانده است.
و البته مثل همیشه، سلیقههای مختلف و نظرات متفاوت را بازگو کردیم اما دیدن این فیلم در سایت نماوا را از دست ندهید و نظرتان را با ما در میان بگذارید.
Post Views:
0