به گزارش ایسنا، روزنامه همشهری نوشت: «این خاطرات پراشتیاق از زمستان سال 1350 لابد در خاطر مادربزرگها و پدربزرگهای امروز این شهر هست؛ دیداری که این نخستین تقابل فوتبال تهران و مسجدسلیمان بود؛ شهری که ادعا داشت خاستگاه فوتبال ایرانی است. اما آن تیم پرسپولیس را مردی خشن به نام آلن راجرز هدایت میکرد؛ نخستین مربی خارجی پرسپولیس تهران که وقتی طعم نخستین شکستش از مسجدسلیمانیها را چشید، هرگز این خاطره را از یاد نبرد. پرسپولیس چنان از این باخت شاکی شد که در بازی برگشت با 3گل از سد مسجدسلیمانیها گذشت و آقای راجرز از این باخت چنان افسرده شد که تا زمانی که در ایران بود، هر وقت اسم مسجدسلیمان میآمد، رعشه میگرفت! او در توجیه این شکست دردناک گفت: «ما باید آنها را دست کم با اختلاف 5 گل میبردیم اما غریبهبودن با محل بازی، موقعیت مکانی و رفتار تماشاگران میزبان، ما را آچمز کرد.»
برای همین هم بود که وقتی ناصر مجرد، خبرنگار کیهان ورزشی در بهمن 1350 رفت سراغش که سر به سرش بگذارد و از سبک کوچینگش بنویسد، راجرز گفت: «من عادت ندارم به هنگام باخت یا پیروزی یا حتی پیش از بازی تو رختکن سخنرانی کنم. دلیلی ندارد با حرفهای زائدم وقت بچهها را بگیرم.»
آن روزها خیلیها از تندخویی راجرز ایراد میگرفتند که چرا نسبت به زیردستانش موضع تهاجمی دارد و جملاتی نثار بازیکنان اطرافش میکند که هر مربی نمیکند. راجرز میگفت :«باید اعتراف کنم که من با همین تندخوییام به منظور خود میرسم. حتی اگر با کلانی و بهزادی هم داد و بیداد نکنم، آنها دستورات مرا به کار نخواهند بست! من باید به جایی برسم که اگر روزی به آنها بگویم از پشت بام خودشان را به زمین پرتاب کنند، این کار را بکنند.!»
راجرز از آن مربیان متبختر اروپایی نبود که برای مردم میزبانش کلاس بگذارد. او بیآنکه آپارتمانی اجاره کند، بهتنهایی در داخل باشگاه پرسپولیس زندگی میکرد و ماهها بدون قراردادی مکتوب روی نیمکت این تیم مینشست. انگار او نیز در خردهفرهنگ فوتبال داشمشدی ایران غرق شده بود که در مصاحبه روز 23بهمن 1350 علنا به کیهان ورزشی گفت :«من هنوز قراردادی با پرسپولیسیها امضا نکردهام و صرفا روی دوستی با عبده و دکتر برومند و به احترام کلام آنها مربیگری میکنم.»
مستر راجرز بهویژه بعد از باخت به مسجدسلیمانیها چنان از تماشاگران ایرانی شاکی بود که میگفت: «برخی از تماشاگران شما میخواهند تیم مورد علاقهشان به هر قیمتی که شده ببرند. فقط برای این که به مراد دل خود برسند بازیکنان تیمهای مقابل را مورد بیمهری قرار میدهند و هزاران فحش و صدها پاره آجر و قوطی حلبی و برف سفتشده، نثارشان میکنند. طرفداری معقول در همه جای دنیا مرسوم است ولی در هیچ جا ندیدهام آنها صد درصد به آزار و اذیت تیم مقابل برآیند.»
تاج مسجدسلیمان تیمی بود که حتی سپاهان را در اصفهان 0-0 متوقف کرد و همین امتیاز منجر به تثبیتش در دسته اول ایران شد و تیمهای جم آبادان و تاج نوشهر از جام باشگاههای دسته اول ایران سقوط کردند. در این تیم بازیکنانی چون علیمردان اسفندیاری، مظفر بالیزاده، احمد امین، علیمحمد نریموسایی، شیخ ابولیپور، موسی ململی، محمد عباسی، هوشنگ ممبینی(کاپیتان)، محمد لرسنانی، حسنعلی نقدی، اصغر بندری، علی اصغر جمالی و منوچهر جابرزاده حضور داشتند.
آن سال بهترین پیروزیهای رفت و برگشت مسجدسلیمانیها در مقابل تیم تاج نوشهر رخ داد که در هر دو بازی رفت و برگشت این تیم را 2-0 و 3-0 شکست داد. تاج مسجدسلیمان در بازی حساساش با پاس تهران که در اسفند یخبندان سال1350 رخ داد، در اعتراض به داور در دقیقه 74 امجدیه را ترک کرد اما پیروزیاش در بازی رفت با پرسپولیس تهران برای همیشه در خاطر مادربزرگها و پدربزرگهای جنوبی ماند.»