شناسه : ۱۸۱۹۵۱۹ - سه شنبه ۵ آذر ۱۳۹۸ ساعت ۱۰:۳۳
اعتیاد ترامپ به تحریم نشانه چیست؟
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از اعتماد، در این صورت میتوان انتظار داشت که تحریمها پیامدهای ثانویه خود را از دست میدهند. این نشریه پیشبینی میکند که تنبیهات فرضی دولت ترامپ و اقدامات خودسرانه او در ایجاد موانع با سایر کشورها در آیندهای نزدیک قویترین سلاحهای غیر نظامی امریکا را تضعیف خواهد کرد. هر چند تا زمانی که امریکا بزرگترین مرکز مالی جهان است، این اتفاق با شتاب کمتری رخ میدهد.
به نوشته «اکونومیست»، اشتیاق زیاد ترامپ برای اعمال تحریمها به هر بهانهای اعم از زیر پا گذاشتن حقوق بشر تا فساد مشهود است. در این گزارش بارها به این نکته اشاره شده که ترامپ بیشتر از هر رییسجمهور دیگری به اعمال تحریمهای مالی علاقهمند است. در این راه از کشورهای آسیایی و آفریقایی نیز چشم پوشی نمیکند و با هر بهانهای اقدامات مالی علیه آنها را تشدید میکند. این نشان میدهد که تحریمها بیش از هر زمان دیگری در سطح جهانی گسترش یافته است.
بر اساس دادههای موسسه حقوقی گیبسون داون، ترامپ از آغاز ریاستجمهوری خود در سال 2016 تاکنون نزدیک به 3100 فرد و نهاد را به فهرست تحریمهایی که توسط دفتر کنترل داراییهای خارجی اداره میشود، اضافه کرده است. ترامپ در سال 2018 حدود 1474 اسم جدید را به این فهرست اضافه کرد. نکته جالب در این است که جرج دبلیو بوش که به عنوان جنگطلبترین رییسجمهور 20 سال اخیر امریکا شناخته میشود در تمام هشت سال ریاستجمهوری خود حدود 3484 اسم را در لیست تحریمها قرار داد. در حال حاضر لیست تحریمهای ایالات متحده 7500 اسم دارد. نکته دیگر در این است که ترامپ نه تنها تحریمها را کاهش نداد بلکه با نوآوریهایی مانند توقف معاملات «اوراق قرضه ونزوئلایی »، ابعاد تازهای از تحریمهای مالی را رونمایی کرد. این گزارش میافزاید که تنها امریکا برای اعمال زور و به کرسی نشاندن خواستههای خود از ابزار تحریم بهره نمیبرد، بلکه اتحادیه اروپا و سازمان ملل نیز بعضا از این ابزار برای حفظ جایگاه خود در مناسبات بینالمللی و سیاسی استفاده میکنند. هر چند جایگاه امریکا به دلیل اینکه قطب مهم مالی و تکنولوژی جهان همچون «سیلیکون ولی» را در خود دارد، از اهمیت ویژهای برخوردار است.
تحریم، انجماددارایی، کاهش معامله دلار
تحریم افراد از سوی وزارت خزانه داری باعث انجماد دارایی آنها میشود. اما تاثیر تحریمهای مالی بر مراودات پولی شرکتهایی که در امریکا فعالیت میکنند یا پرداختها را به دلار انجام میدهند، بیشتر از تحریم افراد است. به بیان دیگر اثر تحریم «نهاد» بیشتر از «فرد» است. با تحریم یک شرکت، امکان مراوده مالی راحت با دنیا از بین میرود. در این صورت دسترسی به دلار نیز سختتر شده و این شرکتها برای به دست آوردن دلار به سمت کشورهایی میروند که با امریکا مراودات تجاری و مالی کمتری دارند. گرایش برای یافتن کشورهای جایگزین برای افتتاح حساب به ویژه برای آن دسته از شرکتهایی که با تحریم اداره بازرگانی امریکا روبهرو هستند، بیشتر خواهد بود. نمونه این گزاره غول صنعت دیجیتال چین، هواوی است که پس از جنگ تجاری عملا نتوانست با شرکتهای امریکایی همکاری کند. بنابراین به سمت سایر کشورها مانند روسیه و اتحادیه اروپا رفت تا فناوری روز خود را با آنها به اشتراک بگذارد.
اما تحریم سایر کشورها نه تنها به بهانههای اقتصادی نظیر آنچه در مورد چین رخ داد که به بهانههایی همچون نقض حقوق بشر و سوءاستفاده از قدرت نیز اعمال میشود. اما بهای این نوع تحریمها را نه فقط دولتمردان که مردمی میپردازند که تحتتاثیر تحریمهای مستقیم نیستند اما به واسطه تحریم کشورشان یا سایر کشورها توسط امریکا، آنها نیز متضرر میشوند. با افزایش استفاده امریکا از تحریم، به نظر میرسد تیم سیاستی رییسجمهور فعلی امریکا، بیش از هر زمان دیگری از این ابزار غیر نظامی استفاده میکند. هر چند این ابزار هزینههای لشگرکشیهای نظامی برای امریکا را ندارد، اما هزینههای تحمیلی به اقتصاد جهان را بسیار افزایش داده است.
تحریم با اجازه «قانون مگنیتسکی»
اولینبار در سال 2012 قانونی در مجلس امریکا به تصویب رسید که به موجب آن مسوولان روسیه و مولداوی مشکوک به قتل یک حسابدار مالی روسی به نام «سرگئی مگنیتسکی» که در سال 2009 در زندان کشته شد، مورد تحریم قرار بگیرند. به موجب این قانون که به «قانون مگنیتسکی» معروف است آن دسته از مدیران روسی که ناقضان حقوق بشر هستند، مجازات میشوند. ترامپ از زمان روی کار آمدنش در سال 2016 این قانون را نه تنها برای روسیه که برای سایر کشورها نیز اعمال کرد. بر اساس این قانون، کاخ سفید هر فردی که ناقض حقوق بشر است، تحریم و اموال آنها را مسدود میکند.
جان پرندرگاست، فعال ضد فساد در آفریقا میگوید که استفاده ترامپ از «قانون مگنیتسکی» در سطح جهانی برای تحت تعقیب قرار دادن مجرمان واقعی تبدیل به وسیلهای برای تغییر زمین بازی به نفع امریکا شده است.
اما به راستی چه چیز باعث شده که رییسجمهور ترامپ تا به این اندازه از ابزار تحریم و «قانون مگنیتسکی» برای سایر نهادها و کشورها استفاده کند؟ مارشال بیلینگسلا، معاون وزیر خزانهداری افزایش حجم استفاده از تحریمهای مالی توسط ترامپ را منعکسکننده نگاه متفاوت او میداند. بیلینگسلا در این خصوص گفت: «مسلما برای رییسجمهور امریکا که میخواهد خارجیها را تحت فشار زیادی قرار دهد، اما مایل به فرستادن سرباز یا تروریست برای انجام این کار نیست، تحریم مالی یک ابزار ایدهﺁل بهنظر میرسد.» از سوی دیگر الیزابت روزنبرگ از موسسه پژوهشی و امنیتی «نیو امریکن» معتقد است وقتی شبه جملاتی همچون «محکوم کردن» به اندازه کافی کارایی ندارند، تحریم به عنوان یک گزینه مطرح میشود. اما جنگ هم نوعی زیادهروی است. با وجود افزایش میزان تحریمها، آیا تاکنون موفقیتی نیز نصیب امریکا شده است؟ برای پاسخ به این سوال باید ساختار سیاسی، اقتصادی، ژئوپلیتیکی و نحوه تعامل سیاستمداران کشورهای درگیر در تحریم با سایر کشورها مورد بررسی قرار گیرد. چرا که شرایط اقتصادی، سیاسی در تخمین موفقیت نسبی تحریم موثر است. هر چه کشوری اقتصادی آسیب پذیر داشته و منزویتر باشد، موفقیت تحریم بیشتر است. به عنوان مثال زیمباوه پس از اعمال تحریمها مجبور شد روزی را به منظور سازماندهی تظاهرات علیه تحریمها به عنوان تعطیلی ملی اعلام کند. از طرف دیگر با استخدام یک وکیل خبره نیز تلاش کرد تا این کشور را از لیست سیاه تحریمهای امریکا خارج کند.
بیلینگسلا معتقد است تحریمها تا زمانی که منجر به تغییر رفتار افراد و کشورها نشود، ادامهدار است. اما بسیاری از تحریمها نه تنها به تغییر رفتارها منجر نمیشود، بلکه باعث نزدیکی کشورهای تحت تحریم به کشورهای رقیب امریکا میشود. از سوی دیگر او معتقد است تاثیر منفی تحریم و جنگهای اقتصادی و تجاری بر اقتصاد امریکا و جهان نیز از دیگر مشکلاتی است که سیاسیون امریکایی برای آن تدبیری نیندیشیدهاند. طبق گزارش ماه گذشته دفتر پاسخگویی دولت، بهطور کلی، کاخ سفید ایده نادرستی در مورد چگونگی اعمال تحریم و تاثیرات آنها دارد. به بیان دیگر اگر تغییر رفتاری در افراد و نهادها مشاهده نشود، به معنی تابآوری و یافتن راهکاری برای مقابله با تحریمها خواهد بود. در این صورت یکی از موثرترین ابزارهای اعمال فشار غیرنظامی بر کشورها، نهتنها تاثیر خود را از دست میدهد بلکه ترامپ مهمترین ابزار امریکا را نیز تضعیف میکند. اما تا زمانی که امریکا مرکز مهم تولید و بزرگترین قطب مالی در جهان باشد، مقابله با آن سخت خواهد بود. هرچند غیرممکن نیست.