برترینها: پس از استعفای آندرهآ استراماچونی سرمربی ایتالیایی استقلال به دلیل مشکلات مالی و معضلات بانکی در وصول دستمزد خود و دستیارانش، هواداران عصبانی استقلال که پس از سالها تیم خود را با این مربی در صدر جدول میدیدند، از این اتفاق بسیار عصبانی و شاکی شدند و نوک پیکان حملات و انتقادهایشان به سمت امیرحسین فتحی مدیر عامل اسقلال نشانه رفت. اعتراضاتی که واکنشی درست و قابل پیشبینی نسبت به فاجعهی مدیریتی فتحی و سایر اعضای هیئت مدیره در استقلال بود.
اولین نتیجه این اعتراضات استعفای فتحی بود که با موافقت بدون مکث وزیر ورزش مواجه شد. بلافاصله پس از رفتن فتحی از میز مدیریت استقلال گمانه زنیها درباره جانشینی او شروع شد و یک اسم بیشتر از سایر گزینهها در اخبار رسانهها و شبکههای اجتماعی به چشم میخورد.
حاج علی فتحاللهزاده آلترناتیو همیشگی همه مدیر عاملهای استقلال بوده و است. مدیری که حضورش در استقلال همیشه برای این تیم همراه با موفقیت و کسب جام بوده و دلیل محبوبیتش هم چیزی جز این نیست. فتحاللهزاده تا به حال سه بار مدیر عامل استقلال شده و در حدود 10 سال مدیریت او، استقلال 8 جام از جمله یک قهرمانی آسیا بُرده است. این بار هم که استقلال در موقعیت آشنای انتخاب مدیر عامل قرار گرفته، شانس علی فتحاللهزاده برای تکیه بر این صندلی بیش از سایر گزینه هاست.
انتخابی که موافقان و مخالفان زیادی دارد، اما در حال حاضر شرایط به گونهای است که برخی از هواداران استقلال او را فرشته نجات استقلال میدانند. از سوی دیگر مخالفان مدیرعاملی فتحاللهزاده اعتقاد دارند انتخاب او به عنوان سکاندار باشگاه استقلال یک بازگشت به عقب خواهد بود. نوع مدیریت فتحاللهزاده بهگونهای است که برنامه بلندمدتی ندارد و تنها هدفش موفقیت در کوتاهمدت است و در دورههای قبلی مدیریتش در استقلال، اتخاذ چنین سیاستی باعث شد این باشگاه دچار مشکلات زیادی شود.
در بین واکنشهای صورتگرفته به این تصمیم، واکنشهای جواد زرینچه و مجتبی جباری دو بازیکن سابق این تیم بیشتر از سایرین سروصدا کرده است. آنها از مخالفان حضور فتحاللهزاده و بازگشت مدل مدیریت وی به استقلال هستند، که البته شکی نیست این واکنشها از جانب آقای فتح الله زاده - که عاشق میکروفن وم صاحبه است - بیپاسخ نمانده و نخواهد ماند.
افشای فایل صوتی و دعوا با زرینچه
دعوای بزرگی بین علی فتحا... زاده و جواد زرینچه راه افتاده است. قبل از بازی پیکان پستی صوتی در فضای مجازی منتشر شد که فتحاللهزاده در آن زرینچه را کسی خواند که به مدیران گفته بگذارند استراماچونی برود تا او جایش را بگیرد. بعد از انتشار این فایل، جنجال بزرگی راه افتاد و دو طرف علیه هم موضعگیری بسیار تندی داشتند که بخشی از حرفهای آنها را میخوانید:
زرینچه: ایشان روز بازی صدایی بیرون میدهد. این حرفها را میزند. بعد میگویند زرینچه اگر گند هم زد، مقصر را بازیکنان عنوان میکند. بنده سه سال است فتحا... زاده را ندیدهام. آقای استراماچونی هم کلا شش ماه آمده. بنده اگر آمدم برای کمک آمدم. ایشان همان کسی بود که حجازی را برکنار کرد. تصمیم گرفتند او را بردارند و بعد به سردبیر روزنامه اخبار ورزشی که در همان ساختمان باشگاه بود گفتند، به حجازی زنگ زد و خبر را داد. حجازی هم بعد زنگ زد و به همان سردبیر گفت تیتر بزن من را برکنار کردند.
فتحاللهزاده: من آن فایل صوتی را تکذیب میکنم. عذرخواهی هم میکنم. این حرفی بود که با یک هوادار زدم، ولی آن را میکس و پس و پیش کردهاند. دو بار هم به جواد زنگ زدم، ولی این درست نیست میگوید من ده بار زنگ زدم. درباره ماجرای حجازی هم باید بگویم همین آقای زرینچه در بازی معروف سایپا که بعدش حجازی برکنار شد، به دستور او برای ورود به زمین عمل نکرد. در ضمن آقای حاجیلو بود که خبر برکناری ناصرخان را به او داد. بعد هم بنده دو بار ایشان را سرمربی استقلال کردم. زرینچه کسی بود که به خاطر یک میلیون استقلال را رها کرد و به کشاورز رفت.
زرینچه: با رفتن به تیم کشاورز یک قطعه زمین دادند که هنوز سندش درست نشده است. آن موقع دستم خالی بود و پول میخواستم. در آن بازی سایپا هم دقیقه 75 بازی، حاجیلو به من اعلام کرد ناصرخان گفته به دفاع وسط بروم. من هم گفتم توان ندارم. اتفاقا فتحا... زاده باعث اخراج حجازی شد و این مسأله را همه میدانند. آقای فتحا... زاده! من خیلی چیزها از دیگران شنیدهام که در آلمان با چه کسانی مذاکره کردید یا در بحث انتقال بازیکنان چه کارهایی انجام شده است. بهتر است من و فتحا... زاده را دستگیر کنند و از ما اعتراف بگیرند که چه کسی درست میگوید. آقای فتحا... زاده! موتور گازی شما را فراموش نکردهایم که چطور با پیک کار میکردید، اما الان چه چیزهایی دارید؟
فتحاللهزاده: یکی از مشکلاتی که باعث میشود آقا جواد به حقش نرسد، همین موارد است. آدمهای خناسی هستند که از روحیه جواد که زود عصبانی میشود، سوءاستفاده کرده و کاری میکنند بنده خدا با همه درگیر شود. متأسفانه زرینچه حرفهایی میزند که پرت و پلاست. من ماشین تویوتا کریسیدا داشتم و اگر این خودرو به چشم جواد موتور آمده، مشکل از چشمهایش است نه من. عکسهایم موجود است و میتوانم آن را منتشر کنم. به زرینچه پینشهاد میکنم حرمت بزرگترها را نگه دارد تا فردا نیز به او احترام بگذارند. من ده سال مدیر جشنواره تئاتر فجر و سردبیر مجله جوانان در روزنامه اطلاعات بودم.
واکنش تند جباری در دفاع از زرینچه
مجتبی جباری با انتشار عکسی از جواد زرینچه در کنار شاهرخ بیانی و مجید نامجو مطلق از تیمی که دو فینال آسیا را در ابتدای دهه 90 میلادی تجربه کرد، به انتقاد از رفتارهای علی فتح الله زاده برای رسیدن به مدیریت استقلال پرداخت و شیوههای او برای استفاده از لیدرها در مسیر ایجاد فشار برای بازگشتش را شیوهای غیر اخلاقی نامید و با ادبیاتی تند به فتح الله زاده تاخت و او را مورد خطاب قرار داد.
او در بخشهایی از این متن که در تصویر میخوانید به رفتار علی فتح الله زاده انتقاد کرده و گفته افرادی که با یک قران آنها را میخرید با دو زار شما را خواهند فروخت آقای دکتر شوالیه.
درحالی این دعواها با فتحاللهزاده اتفاق افتاده که اخیرا مدیر پیشین آبیها جلساتی را برای بازگشت به مدیریت این تیم داشته و این اتهام که خودش فایل صوتی علیه زرینچه منتشر کرده باشد را رد کرده و در واکنش به صف کشی با لیدرها و تحریک آنها برای بازگشت به تیم که اتهام همیشگی اش هست هم همواره چنین اتهامی را رد کرده و گفته هواداران خودشان دوستم دارند!
چرا وزارت ورزش سراغ فتحاللهزاده رفته است؟
جواب سوال تقریبا ساده است. وزارت ورزش که با انتخاب مدیران استقلال خود را در این ورطه انداخته، حالا به دنبال یک راه فرار است. به هر طریقی که میخواهد باشد. فتحاللهزاده به عنوان چهرهای که استقلالیها میشناسندش، همه فاکتورهای لازم برای نجات وزیر را دارد. هم در تمام سالهای اخیر شوآف استقلالی بودن داشته و نیازی به معرفی ندارد. هم اسم بزرگی است که میشود پشتش قایم شد و از خود سلب مسئولیت کرد. با آوردن فتح اللهزاده وزیر میتواند بگوید، بفرمایید، این هم مدیر باسابقه و صاحبکارنامه. دیگر خودتان میدانید و تیمتان! در این وضعیت استراماچونی برگردد یا نه، استقلال نتیجه بگیرد یا نه، هواداران کمتر سراغ ساختمان سئول و سلطانیفر خواهند رفت، چون فتحاللهزاده هدفی به اندازه کافی بزرگ است. خود حاجی، دکتر، شوالیه هم برای رسیدن به پست مورد علاقهاش حاضر است درون آتش برود. به نظر معاملهای برد-برد است. اگر در نظر نگیریم که عملکرد فنحاللهزاده در دورههای حضورش چه بوده؛ که منتقدانش چه میگویند و چه مشکلاتی به بار آورده و خواهد آورد.
ور مثبت ماجرا
آمدن فتحاللهزاده قطعا کمی آتش استقلالیها را سرد خواهد کرد. او رگ خواب هواداران را میشناسد. بلد است حتی به تیم ملی حمله کند که چرا فلان بازیکن ما را دعوت نمیکنید. همه ترفندهای پوپولیستی را طی چند دهه حضور و نزدیکی به فوتبال تجربه کرده. زیر و بالای این فوتبال و آدمهایش را هم میداند. میداند که چطور با اسم فرهاد مجیدی دوآتشهها را گیج و مفتون کند. میداند که چطور با دستهچک شخصیاش میتواند دهانهای باز را ببندد. او کارهایی بلد است که اغلب بلد نیستند. رابطه او با رسانهها و کانالهای هواداری هم عاشقانه است. همین امروز هم اگر پایش به وزارتخانه باز شده، با وساطتت روزنامهنگارها و رسانهایهایی بوده که بوی کباب شنیدهاند. پس وقتی که بیاید حمایتاش خواهند کرد و توی بغلش خواهند بود. یک مدیر برای مدیریت باشگاه و سکوها چه چیز بیشتری میخواهد؟
ور منفی ماجرا
متاسفانه با آمدن او زمان به عقب بازخواهد گشت و استقلال با سر به دهه شصت و هفتاد خواهد رفت. همان بینظمی و همان بیبرنامگی. فتحاللهزاده آنقدر در باشگاه بوده که در مورد محدودیت تواناییهایش تردیدی باقی نمانده باشد. او قاعدتا شعارهای بزرگی خواهد داد و حرفهای دهان پرکن خواهد زد. اما کسانی که از نزدیک فوتبال را دنبال میکنند، میدانند که نباید به ادعاها دل خوش کرد. او اگر میتوانست کاری برای باشگاه بکند تا امروز کرده بود. سنگی که روی سنگ گذاشته شود. اما فتحاللهزاده بیشتر دنبال این است که عنوان شوالیه و دکترا داشته باشد و کسی از او نپرسد که اینها از کجا آمده. همانطور که قاعدتا خشمگین خواهد شد اگر خبرنگارها دنبال محل درآمدزایی و ولخرجیهایش بگردند.
او بیتردید باز هم چشم به درآمدهای سالهای بعد خواهد داشت و تلاش خواهد کرد باشگاه را پرخرج اداره کند بی آن که بدهیهای کلانی که ممکن است برای آیندگان باقی بماند، خوابهایش را پریشان کند. فتحاللهزاده نسبتی با مدیریت حرفهای ندارد و نباید انتظار داشت جایگاه و زیرساختهای باشگاه را ارتقا دهد. جام؟ شاید برای استقلال بیاورد. اما با هزینههایی که اسفبارند. او برای استقلال یک رجعت تمام عیار است. این را کسانی که کمی باتجربهترند فوتبال امروز جهان را میشناسند و با قواعد حرفهایگری آشنا هستند، گواهی خواهد داد. به شرط این که آنها هم در دفتر باشگاه دهانشان شیرین نشود.