ماهان شبکه ایرانیان

امان از تولیدکننده نماها!

یک دانشجوی دوره دکتری با انتقاد از هجمه هایی که به عملکرد بانکها در قبال کارآفرینان و تولیدکنندگان وارد می شود، مشکلات اصلی را متوجه تولیدکننده نماهایی دانست که سبب بروز این وضعیت شده اند.

امان از تولیدکننده نماها!

به گزارش ایسنا، در یادداشت محمودرضا بیژنی اول، دانشجوی دکتری آمده است:

"مطالب مطرح شده از قول یکی از اعضای محترم کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس شورای اسلامی مبنی بر اینکه "اصلی ترین موانع تولید داخلی، بانک­ها هستند" و "بانک­ها تولید ملی را متوقف کردند" یا "هم تحریم‌های آمریکا و هم تحمیل بانک‌ها به تولید ما ضربه زده و آن را زمین‌گیر کرده است" قدری قابل تامل و دور از انتظار بود. به نظر رعایت قوانین از سوی بانک­ها یا بعضا کاهش­ ریسک­ پذیری بانکی که گاه محصول عدم ایفای تعهدات از سوی برخی مشتریان است، با تحریم­های آمریکا معادل شده است!

این تشبیه دور از انصاف در حالی صورت می گیرد که بانک ها با وجود همه کمک­ها و تسهیلاتی که به تولیدکنندگان و صاحبان­ حرفه ها پرداخت کرده­ اند، همواره اولین قربانی مشکلات و چالش­هایی بوده­ اند که در سطح کلان اقتصادی گریبان جامعه را گرفته است. آن چه مسلم است، کارآفرینان و تولیدکنندگان متعهد همواره بهترین مشتریان بانک ها بوده و خواهند بود، اما برخی از آنها که در اجرای تعهدات خود قصور  کرده یا تقصیر دارند یا تلاشی برای حل مشکلات نمی­ کنند، بدون توجه به الزام پاسخگویی بانک­ها به صاحبان سهام، سپرده­ گذاران و سازمان­های نظارتی ذیربط، خواسته و ناخواسته منجر به افزایش مطالبات بانکی شده و به نوعی راه کمک به فعالان اقتصادی و کارآفرینان واقعی را محدود می­ کنند.

رسالت بانک­ها همواره حمایت از تولید و رونق اقتصادی و کسب و کار با رعایت قوانین و مقررات است اما زمانی که بانک­ها به دلیل عدم ایفای تعهدات برخی از مشتریان با چالش­های جدی از جمله کمبود منابع، زیان انباشته یا عدم امکان پرداخت سود به سهامداران مواجه می­ شوند، این رسالت مخدوش شده و در این میان به جای این­که به دنبال چرایی مساله باشیم، نابسامانی­ ها را به زمین بانک­ها پرتاب می­ کنیم و به شکلی بانک­ها را مقصر جلوه می دهیم.

نکته قابل تامل دیگر، آیا تسهیلات دریافتی برخی از تولیدکنندگان – یا به عبارتی تولیدکننده نماها – واقعا در مسیر تولید و اشتغال و رونق هزینه شده است؟ و یا آیا احتمال دارد بعضا این تسهیلات با تبدیل به نقدینگی ­های دیگر، گاه سر از خارج از کشور درآورده باشد؟ سوالاتی­ که پاسخ به آن­ها شاید نیازمند نظارتی دقیق­تر و احتمالا تصویب قوانین اثرگذارتر در این مسیر بوده و حلقه مفقوده برخی داد و ستدهای بانکی به ویژه در بخش تسهیلات را برطرف کند؛ بنابراین نظارت بر پرداخت وام­های تولید، رصد و رسیدگی مصرف تسهیلات دریافتی در بخش تولید و البته سایر متغیرهای مرتبط که از اهمیت خاص خود برخور دارند، از نکات مهم و پنهان رشد، کاهش یا توقف تولید ملی است و نه تحمیل بانکها.

از باب تحلیلی نیز این گونه چالش­ها عمدتا می­ تواند به سه خطای عمومی رایج در اداره امور باز می­ گردد: اول؛ غلط دانستن فرض صحیح. دوم؛ صحیح دانستن فرض غلط. سوم؛ دنبال کردن حل مشکل غلط. به نظر برای برون رفت از این نقص­های سیستمی یا پرهیز از معرفی مقصر، ضروری و مناسب­تر است که به دنبال شناسایی اصل مشکل و ریشه یابی مسائل باشیم.

به عبارتی در حل مثلا چالش بانک ها و تولیدکنندگان، با پرهیز از پرداختن به حواشی و جزییات غیر­مرتبط به دنبال تعریف صحیح مشکل، تعیین و تبیین راهکارهای تعامل فیمابین آن­ها باشیم تا مشکل صحیح حل شود. از طرفی اصرار بر حل مشکل نادرست نداشته باشیم؛ چرا که هدف نیست و چه بسا با قرار گرفتن در خلاف مسیر، هر لحظه از هدف دورتر و دورتر می­ شویم؛ بنابراین ضروری به نظر می­ رسد همزمان با بازنگری جامع خط مشی­ های ذیربط، نسبت به ترمیم و اصلاح مفاد مغایر با مناسبات کاری فی مابین بانک­ها و تولیدکنندگان، بسترسازی صحیح برای فرایندهای اجرایی، پیش بینی واحدهای کنترلی و نظارتی آموزش دیده ویژه، با هدف تسهیل‌گری و چابک سازی روابط بانک­ها و تولیدکنندگان، اقدام شده تا آن­چه باید برای رونق تولید واقعی رخ دهد، به تدریج به ثمر نشیند؛ در غیر این صورت و ادامه روند کنونی، محتمل است چالش­های دیگری نیز بیش از پیش گریبان تولید را بگیرد."

                                                                                                                     

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان