برترینها: مهدی یراحی در تازهترین کنسرت خود در زادگاهش به نقد اتفاقاتِ اخیر جامعه پرداخت، در حالی که فقط پنج ماه از رفع ممنوع الکارى اش میگذرد.
او که در چهارسانس و دو شب پیاپی در تالار آفتاب شهر اهواز میزبان مخاطبانش بود، یکی از سانسهای خود را به اجرای کنسرت خیریه اختصاص داد. بخشی از شرکت کنندگان در این کنسرت کارگرانِ شرکت گروه ملى اهواز و خانواده هایشان بودند که سال قبل مهدی یراحی و گروهش، با پوشیدن لباس آنها به دفاع از حقوق نادیده گرفته شدهی این گروه در اوج سانسور خبری پرداخت.
مهمانان دیگر این کنسرت خیریه بچههای کار جمعیت امام علی (ع)، بچههای بی سرپرست و بدسرپرست موسسه طلوع مهرآفرینان، کارگران شرکت نیشکر هفت تپه و خانوادههای شان، کارگران شرکت لوله سازی، کارگران شهرداری کوت عبدالله و اهالی منطقه زویه اهواز بودند که تا به حال امکان شرکت در هیچ کنسرتی از جمله کنسرت خوانندهی همشهری محبوب شان را نداشتند. در این اجرا که با استقبال شدید مهمانانش از تمام ترانهها بخصوص ترانه های اجتماعی مثل «خاک» و ترانههای عربی مثل «حیّک» روبرو شد، مهدی یراحی با انتقاد از وضعیت اخیر جامعه گفت: «بهترین لباسی که به همراه گروهمان طى این سالها پوشیده ایم، همان لباس شما کارگرهاى شریف بود.
به من میگویند به هنرت بپرداز و از کنار معضلات اجتماعى گذر کن. از همین جا به این دوستان صریح اعلام مى کنم؛ بر خلاف آن آقایی که میگفت فروشنده کالای فرهنگیست؛ من کالایى براى فروش ندارم! از کسى که با خواننده اى اجتماعى همچون ام کلثوم و گروهى جریان ساز همچون پینک فلوید به موسیقی علاقمند شده انتظار کاسبکارى نداشته باشند. این کار همهی زندگی من است و اصولاً پس تکلیف هنرِ متعهد چه میشود؟ مگر بنا نبود «هنر» دمیدن «تعهد» در روح انسانها باشد؟»
مهدی یراحی با انتقاد از قضاوتهایی که نسبت به عملکرد یک هنرمند میشود، گفت: «متاسفانه در کسور ما اگر واکنش نشان ندهی میشوی بی تفاوت و بی درد، اگر یک بار از جریانی شبیه مظلومیت کارگران حمایت کنی اسمش میشود شعار و اگر چند بار و پیوسته حمایت کنی میشود شوآف، اما من میگویم در چنین شرایطی آدم باید به نداى وجدان و قلب خود توجه کند و هراسى از قضاوت دیگران به دل راه ندهد. چرا که سخن چینان در هر صورت همه چیز را سوژه مى کنند.»
او همچنین به نقد عملکرد صاحبان قدرت پرداخت: «گرچه در بسیارى از مقاطع، فضاى نقد و انتقاد، دست خوشِ بعضى افراد سودجو و کاسبکار قرار گرفته و اعتماد عمومى به نقد و منتقد کاهش یافته است. مثلِ برخى از کاندیداهاى مجلس که نزدیک انتخابات، مردمی میشوندو مقوله مردم برایشان مهم میشود نباشیم یا رؤساى جمهورى که هر چهارسال یک بار از دادن آزادی و امکانات حرف میزنند، اما بعد از تسلط بر سکان قدرت، تبدیل به آدم هاى دیگری میشوند.»
او تاکید کرد: «چرا نباید عرصه فرهنگ عملا و عیناً اجازه نقدِ مثلاً حوزه امنیت را داشته باشد؟! آقای روحانی با شعار ضد فضای امنیتی برندهی انتخابات میشود، اما بعد در بحرانهایی مثلِ دى ماهِ ٩٦ و آبان ٩٨ از هر مقام امنیتی، امنیتیتر رفتار مى کند! هنرمند باید بتواند هر شخص یا نهاد صاحب قدرتی را به دور از خشونت به چالش و نقد بکشد! چرا باید شخص یا نهادی دچار چنان تقدسی بشود که نتوانیم نقدش کنیم؟ به اضافه اسلامى بودن بحث جمهوریت بسیار حائز اهمیت است. مگر قرارمان بر جمهورى اسلامى ایران نبود؟ آن هم نه یک کلمه بیشتر و نه یک کلمه کمتر!»
او تاکید کرد: «من معاند نیستم؛ منتقدم. موافق انقلاب سیاسی نیستم چرا که معتقدم با توجه به وضعیت فعلى جامعه نتیجه هر گونه انقلاب سیاسى براى مخالف و موافق تنها منجر به صدمات جبران ناپذیر خواهد بود. معتقدم جامعه ما نیازمند انقلاب فرهنگیست و این جامعه درست نمیشود مگر اینکه منِ مهدی از خودم شروع کنم و هر فرد دیگر جامعه از خودش! البته که باید فضا و بستر فرهنگى براى نقد وجود داشته باشد تا در بزنگاه هایى، چون آبان ٩٨ جامعه دچار این میزان خسارت نشود. باید فرآیند نقد را از کف خیابان به سالن هاى کنسرت ببریم. به گالرى هاى نقاشى، صحنه هاى تئاتر و البته سینما و...»
او در جواب یکی از طرفدارانش که فریاد زد: «باز ممنوع الکارت میکنند» جواب داد: «اشکالی ندارد.»
مهدی یراحی در پایان حرف هایش گفت: «تا از خودمان شروع نکنیم به نتیجه نمیرسیم، به شرطی که بلد باشیم به جای غرزدن و خالى شدن به دنبال همدردى، همدلى و اثرگذارى مفید باشیم.»
این هنرمند که در چهار سانس با انرژی فوق العاده، تعداد بالایی از ترانههای درخواستی مخاطبانش را اجرا کرد، با عملکردی که در طول سالهای کاری اش داشته، نشان داده حاضر است در ازای گفتن حرف هایش، هزینههای سنگینی را بپردازد، از شرکت در زنجیرهی انسانی رود کارون ١٣٩٢، تا پوشیدن لباس کارگرهای شرکت گروه ملی اهواز و خواندن ترانه «پاره سنگ».