تحلیلگران کسب وکار با تیمها، شرکتها و کارفرمایان مختلفی همکاری میکنند. در برخی از موارد، آنها درون سازمان کار میکنند و بار دیگر به عنوان پیمانکار، یک بخش یا جنبه کسب وکار را تحلیل میکنند و بهبود میدهند. همانطور که تحلیلگران کسب وکار، فضاهای خالی در تحلیل کسب و کار و مشکلات را پیدا میکنند، آنها میتوانند برای درک بهتر فرصتهایی که از دست رفتهاند و علت از دست رفتن آنها، تحلیل دقیقتری انجام دهند.
چگونه در تحلیل کسب و کار حرفهای شویم؟
استاندارد پیکره دانش تحلیل کسب و کار (BABOK) که توسط موسسه بینالمللی تحلیل کسب و کار (IIBA) انتشار یافته به شرح حوزههای دانشی و وظایفی میپردازد که یک تحلیلگر کسب و کار باید انجام دهد. همچنین، این استاندارد به بیان 50 تکنیک کاربردی و اجرایی برای انجام این وظایف میپردازد تا در نهایت یک چارچوب کاربردی و قابل اجرا در اختیار تحلیلگر کسب و کار قرار داده باشد.
تفاوت های تحلیل کسب و کار با سایر مهارتها
یکی از سوالات رایج این است که تحلیل کسب و کار چه تفاوتی با مباحث و مهارتهای مشابه دارد. به عنوان اصلی تفاوت تحلیل کسب و کار با مدیریت فرایند چیست؟
در واقع مدیریت فرایند یکی از ابزارها و تکنیک های تحلیل کسب و کار است. ما برای این که نیازمندی یک ذینفع را درک کنیم یا یک راهکار برای آن طراحی کنیم، از مدیریت فرایند های کسب و کار استفاده میکنیم.
سوال دیگر این است که تحلیل کسب و کار و نیز هوش تجاری با یکدیگر چه تفاوت هایی دارند؟
در استاندارد تحلیل کسب و کار میخوانیم که هوش تجاری (BI) یکی از دیدگاه ها یا پرسپکتیوهایی است که از طریق آن میتوان به تحلیل کسب و کار پرداخت. در واقع ایجاد یک ساختار بررسی و تصمیمگیری مبتنی بر داده، به تحلیل کسب و کار کمک خواهد کرد.
نگاهی به حوزههای دانش در تحلیل کسب و کار
همان طور که گفته شد، استاندارد تحلیل کسب و کار (BABOK)، 6 حوزه دانشی را تعریف مینماید که یک تحلیلگر کسب و کار باید بر وظایف موجود در هر حوزه دانشی مسلط بوده و امور مربوط به آن را انجام دهد.
در ادامه نگاهی به این حوزه های دانشی خواهیم داشت.
1. برنامه ریزی و نظارت بر تحلیل کسب و کار: این حوزه دانش بر وظایفی که تحلیلگر کسب و کار برای سازماندهی و هماهنگی انجام می دهد، تمرکز میکند. این وظایف خروجی هایی را تولید می کند که به عنوان ورودی اصلی و دستورالعمل برای سایر وظایف استفاده می شود.
2. استخراج نیازمندیها و همکاری: این حوزه دانش روی کارهایی که تحلیلگر کسب و کار برای تهیه و انجام فعالیت های استخراج نیازمندی ها و تأیید نتایج بدست آمده انجام می دهد، تمرکز می کند. همچنین، ارتباط با سهامداران پس از جمع آوری اطلاعات تحلیل کسب و کار و همکاری مداوم با آنها در طول فعالیت های تحلیل کسب و کار را توصیف می کند.
3. مدیریت چرخه حیات نیازمندی ها: این حوزه دانش بر وظایفی که تحلیلگر کسب و کار برای مدیریت و حفظ نیازمندی ها و طراحی اطلاعات از ابتدا تا کنار رفتن نیازمندیها انجام می دهد، متمرکز شده است. این وظایف ایجاد روابط معنی دار بین نیازمندی ها و طرح های مربوطه، و ارزیابی، تحلیل و به دست آوردن اجماع در مورد تغییرات پیشنهادی الزامات و طرح ها را توصیف می کنند.
4. مدیریت استراتژیک: این حوزه دانش شرکت را قادر می سازد تا بداند که کدام دسته از نیازهای خود را برطرف سازد و استراتژی حاصل از آن را برای تغییر با استراتژی های سطح بالاتر هم تراز کند.
5. تحلیل نیازمندی ها و تعریف طراحی: این حوزه دانش بر وظایفی که تحلیلگر کسب و کار برای ایجاد ساختار و سازماندهی الزامات کشف شده، تشخیص و الگوسازی الزامات و طرح ها ، اعتباردهی و تایید اطلاعات ، شناسایی گزینه های راه حل که نیازهای کسب و کار را برآورده می کند و ارزش بالقوه ای که می تواند برای هر راه حل محقق شود، انجام می دهد، تمرکز می کند. این حوزه دانش شامل فعالیت های افزایشی و تکراری اعم از مفهوم اولیه و اکتشاف نیازمندیها از طریق تبدیل آن نیازمندیها به یک راه حل پیشنهادی خاص می شود.
6. ارزیابی راه کار ها: این حوزه دانش بر وظایفی که تحلیلگران تجارت انجام می دهند تا عملکرد و ارزش بدست آمده توسط یک راه حل مورد استفاده توسط شرکت را ارزیابی کند تمرکز می کند، و توصیه می کند موانع یا محدودیت هایی را که مانع از تحقق کامل ارزش می شوند، حذف شوند.
آموزش تحلیل کسب و کار
برای یادگیری اصول تحلیل کسب و کار و همچنین تکنیکهای کاربردی آن روشهای مختلفی وجود دارد. کتاب راهنمای تحلیل کسب و کار BABOK که بالغ بر بیش از 500 صفحه میباشد، یکی از منابع اصلی و کلیدی یادگیری تحلیل کسب و کار است. شما اگر به این حوزه علاقه مند هستید می توانید در دوره های آموزشی تحلیل کسب و کار که با سیلابس رسمی IIBA برگزار میشوند نیز شرکت کنید.