به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از اعتماد، بیماری وابستگی به درآمدهای نفتی، نقطه اشتراک تحلیل بسیاری از کارشناسان اقتصادی از وضعیت اقتصاد ایران در سالها و دهههای گذشته است؛ اقتصادی که هرچند از سالها پیش تلاش خود برای نزدیک شدن به مبادی علمی و مدرن مدیریت اقتصادی در جهان را آغاز کرده اما در عمل هرگز نتوانسته خود را با شرایط جدید تطبیق دهد. وابستگی به نفت، اثرگذاری تحریمهای اقتصادی امریکا را نیز افزایش داده و در شرایطی که دولت با محدودیتهای جدی درآمدی مواجه شده، بار دیگر این سوال جدیتر پرسیده میشود که در نبود نفت، باید چگونه برای دولت، درآمد به وجود آورد؟ تجربه بسیاری از کشورهای توسعهیافته نشان میدهد که اخذ مالیات از سوی دولت، اصلیترین منبع درآمدی پایدار و بدون عارضه است و این سنت مهم آنقدر در اقتصاد ایران با فراموشی مواجه بوده که وقتی دولت برنامهریزی خود را با فعالیت گستردهتر در این حوزه گسترش میدهد سوالات مبنایی قابلتوجهی خود را نمایان میکنند. اگر چگونگی رصد فعالیتهای شغلی و نحوه محاسبه مالیات بر درآمد را کنار بگذاریم، چگونگی مواجهه با برخی اصناف در مسیر مالیاتستانی، اهمیت فراوان دارد و در این بین یکی از اصنافی که نحوه برخورد قوانین مالیاتی با آنها به سوالی مهم و پرحاشیه بدل شده، هنرمندان و فعالان فرهنگی هستند.
در ماههای گذشته که بحث شناسایی اقشار کمدرآمد جامعه برای قرار گرفتن در فهرست دریافتکنندگان بسته حمایت معیشتی به عنوان یکی از اصلیترین دغدغههای اقتصادی مطرح شده، بسیاری از فعالان و کارشناسان اقتصادی به روش کشورهای توسعهیافته در شناسایی اقشار پردرآمد استناد کردند. در بسیاری از این کشورها دولت با دریافت اطلاعات حسابهای بانکی و خوداظهاری افراد در میزان درآمد ماهانه، ارزیابیهای خود را انجام میدهد و در صورتی که مبالغی بالاتر از اظهارات فرد وارد حسابش شود، در کنار نیاز به ارایه توضیحات، برای وی جرایم مالیاتی نیز در نظر میگیرد. در ایران به دلیل فراهمنشدن مقدمات اجرای این روش، دولت جز از اقشاری که درآمدهای مشخص دارند مانند کارمندان خود و فعالان اقتصادی شناسنامهدار که تمامی مراحل کار خود را ثبت کردهاند، از دیگر گروهها یا نمیتواند مالیات بگیرد یا میزان مالیات اخذشده از آنها بسیار پایینتر از حد درآمدی است که آنها واقعا در طول یک سال به دست آوردهاند.
اصناف زیر ذرهبین
براساس اظهارات وزیر امور اقتصادی و دارایی، در ایران عددی میان 30 تا 40 هزار میلیارد تومان فرار مالیاتی وجود دارد. اگر فرض را بر این بگذاریم که در این مدت برخی افراد توانستهاند بخشی از درآمد خود را از چشم سازمان امور مالیاتی پنهان کنند، عملا آنچه به عنوان فرار مالیاتی در ایران وجود دارد، رقمی بزرگتر از این عدد خواهد بود. در ماههای گذشته دو صنفی که بیشترین دغدغه مالیاتی درباره آنها به وجود آمد، پزشکان و وکلا بودند. دو صنفی که با توجه ماهیت شغلهایشان، در بعضی موارد درآمد قابلتوجهی کسب میکنند و به دلیل عدم استفاده بعضی از آنها از دستگاههای کارتخوان و نبود نظارت دولت بر حسابهای بانکی، عملا دریافت مالیات بر درآمد واقعی آنها ممکن نیست. هرچند با پیگیریهای سازمان امور مالیاتی بنا شده نصب دستگاههای کارتخوان در مطب پزشکان و دفتر وکلا با قدرت بیشتری پیگیری شود اما احتمالا دولت برای دریافت مالیات واقعی از آنها همچنان با اما و اگرهایی مواجه خواهد بود.
در کنار این دو، قشر دیگری که در هفتههای اخیر مالیات دادن یا مالیات ندادن آنها محل بحث شده، هنرمندان و فعالان فرهنگی هستند. در ایران براساس قوانین مالیاتی موجود افراد شاغل در این حوزه بهطور کلی از پرداخت مالیات معاف هستند. با وجود آنکه اجرای این قانون جدید نیست و از سالها پیش این روش از سوی دولتها اجرایی شده است اما با توجه به افزایش بحث و گمانهزنیها در این رابطه، این سوال به وجود آمده که چرا تمامی فعالیتهای هنری از پرداخت مالیات معاف هستند؟
در ماده 139 قانون مالیاتهای مستقیم که به معافیتهای مالیاتی در ایران اختصاص یافته، آمده است: فعالیتهای انتشاراتی و مطبوعاتی و قرآنی، فرهنگی و هنری که به موجب مجوز وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی انجام میشوند از پرداخت مالیات معاف هستند. کلیه فعالان در این عرصهها باید برای دریافت معافیت مالیاتی، اطلاعات مربوط به فعالیتهای خود را بهطور کامل و در موعد مقرر ارایه کنند تا امکان دریافت این معافیتها برایشان به وجود آید.
بر اساس جدول در نظر گرفته شده برای فعالیتهای هنری مشمول معافیت، فعالیتهای مربوط به حوزه تولید، تکثیر، توزیع و نمایش فیلم، تولید، تکثیر، توزیع و اجرای صحنهای موسیقی و پخش و فروش آثار صوتی، تئاتر و نمایش صحنهای و هنرهای تجسمی از پرداخت مالیات معاف هستند.
این معافیتها به شکل دایمی، غیرمشروط و غیرهدفمند اجرایی میشود و همین مساله انتقادهایی را از سوی کارشناسان به وجود آورده که در کنار بیهدف بودن این نوع معافیت مالیاتی، راه را برای فرار از مالیات نیز برای برخی افراد باز میکند.
تجربه سایر کشورها
اگر نظر قانونگذار در ایران این بوده که با اعطای معافیت مالیاتی، فضا را برای تشویق هنرمندان و فعالان فرهنگی فراهم کرده و انگیزه آنها برای تداوم فعالیت در این حوزه را افزاش خواهد داد، در بسیاری از کشورها نگاهی عکس به این مساله وجود دارد و با توجه به اهمیت گسترش فرهنگ پرداخت مالیات، دولتها معتقدند نه تنها باید از فعالان هنری و فرهنگی مالیات گرفت که حتی باید این مالیاتستانی زیر ذرهبین باشد و در نهایت با استفاده از وجهه این افراد در جامعه، سایر اقشار نیز برای پرداخت مالیاتهایشان تشویق شوند. در ادامه نگاهی داریم به تجربه کشورهای مختلف در برخورد با مالیات هنرمندان.
امریکا
در امریکا، درآمد هنرمندان مانند سایر درآمدها شامل پرداخت مالیات با نرخ 10 تا 37 درصد میشود. با کسر هزینههای قابل قبول فعالیتهای هنری، کلیه فعالان در این عرصه، باید مالیات خود را بهطور کامل به دولت پرداخت کنند و در صورت تخلف با هنرمندان نیز مانند سایر اقشار برخورد شده و جرایمی مانند مصادره اموال، جریمه نقدی و حتی زندان برای آنها در نظر گرفته میشود. دولت امریکا حتی از جوایز دریافتی هنرمندان نیز مالیات میگیرد.
انگلستان
در انگلستان نیز شرایطی مشابه حکم فرماست. در این کشور نرخ مالیات بر درآمد بین 20 تا 45 درصد تخمین زده میشود و هرچه میزان درآمد افزایش پیدا کند، میزان مالیات نیز افزایش خواهد یافت. در انگلستان کلیه فعالیتهای هنری مانند سایر فعالیتها شامل مالیات میشود و اگر فرد در خوداظهاری تخلفی انجام دهد با جرایم سنگین دولت مواجه خواهد شد.
مالزی
تجربه دریافت مالیاتهای سنگین از فعالیتهای هنری نه تنها در کشورهای توسعهیافته که حتی در کشورهای آسیایی نیز به چشم میخورد. در مالزی نرخ مالیات بر درآمد 5 تا 28 درصد اعلام شده و هنرمندانی که در سال بیش از 8100 دلار درآمد دارند باید مالیات بدهند. تا سقف 10 هزار رینگیت از درآمد ناشی از انتشار کارهای هنری معاف از مالیات است و هرگونه درآمدی که از خارج از کشور عاید هنرمندان شود نیز مشمول پرداخت مالیات نیست. همچنین هزینههایی از جمله اجاره مکان برای کسبوکار و بهرههای بانکی برای کسبوکارهای هنری معاف از مالیات است.
هندوستان
در هندوستان نیز نرخ مالیات بر درآمد بین 5 تا 30 درصد در نظر گرفته شده است. بررسیها نشان میدهد که یکی از مشهورترین هنرمندان سینمای هند، 445 میلیون روپیه در سال 2018 مالیات پرداخت کرده است. مالیات پرداختی 6 نفر از دیگر هنرمندان مشهور این کشور نیز در سال 2018 از 39 میلیون تا 295 میلیون روپیه گزارش شده است. درواقع با وجود اینکه هنرمندان کشور هند مبالغ زیادی در طول سال از دستمزد پرداختی و تبلیغات به دست میآوردند اما در سایتها و خبرگزاریهای این کشور مطرح میشود که اغلب آنها با پرداخت مالیات خود به دولت، به مسوولیت شهروندی خود نیز به نحو احسن عمل میکنند.
پاکستان
در کشور پاکستان، همه هنرمندان همچون سایر شهروندان بر درآمدهای داخلی و خارجی خود با نرخهای تصاعدی بین 5 تا 35 درصد مشمول مالیات قرار میگیرند. با توجه به الگو بودن این قشر از جامعه، در موارد متعددی از ظرفیتهای هنرمندان به منظور افزایش تمکین مالیاتی مردم استفاده میشود. بهطور مثال سازمان مالیاتی این کشور سمینارها و نشستهایی پیرامون اهمیت پرداخت مالیات و ثبت داراییهای عموم مردم طبق قوانین کشور پاکستان برگزار میکند و در آن بهطور خاص از قشر هنرمند دعوت کرده و لزوم پرداخت مالیات توسط این قشر به عنوان یکی از الگوهای جامعه را مطرح میکند.
کره جنوبی
نرخ مالیات بر مجموع درآمد در کشور کره جنوبی در سال 2018 از 8 درصد آغاز شده و به صورت تصاعدی تا 42درصد افزایش پیدا میکند. 4 درصد این مالیات بر مجموع درآمدهای اقشار مختلف جامعه ازجمله هنرمندان، بازیگران، خوانندهها و سایر حرفهها و مشاغل اعمال میشود. با توجه به اهمیت هنرمندان برای مردم، عموما مالیات این قشر از جامعه در کره جنوبی زیر ذرهبین قرار دارد میگیرد و در رسانهها گزارشهای مختلفی از میزان مالیات آنها یا اجتناب و فرار مالیاتی آنها مشاهده میشود.
ایرلند
در ایرلند برخی از درآمدهای حاصل از فعالیتهای هنری از پرداخت مالیات معاف هستند. درواقع در این کشور همه فعالیتهای هنری معاف از مالیات نیستند بلکه تنها آثار هنری دارای شایستگی هنری و فرهنگی که صلاحیت آنها توسط کمیسیون درآمد احراز میشود از پرداخت مالیات معاف هستند. یک اثر هنری در صورتی شایستگی فرهنگی و هنری دارد که از لحاظ ظاهری و محتوایی موجب افزایش چشمگیر یک یا چند جنبه از فرهنگ ملی و بینالمللی این کشور شود.
پیام فرهنگی
آنچه در عملکرد این کشورها اهمیت فراوانی دارد، استفاده دولت از هنرمندان برای فرهنگسازی پرداخت مالیات در میان دیگر اقشار است و دولتها با استفاده از عملکرد قانونی هنرمندان، برای دیگر اقشار جامعه نیز این پیام را میفرستند که باید مالیات خود را پرداخت کنند. هرچند در ایران نتیجهگیری درباره شرایط درآمدی دولت از دریافت مالیات نیاز به ارزیابیهای دقیق و همهجانبه دارد و در طول تاریخ دهههای گذشته هربار دسترسی به درآمدهای نفتی افزایش یافته، عملا مالیاتستانی فراموش شده اما فرصت امروز تحریمها، در لزوم تجدیدنظر در برخی ساختارهای اقتصادی، باعث شده امید به برطرف کردن برخی مشکلات مهم در اجرای قوانینی مانند دریافت مالیات اهمیت پیدا کند و در این بین دولت باید تصمیم بگیرد که در نبود نفت، با اصنافی همچون وکلا، پزشکان و هنرمندان چگونه مواجه خواهد شد؟