روزگار سیاهی بود، مجلس توسط محمد علی میرزا به توپ بسته شده بود و اعتراض تعدادی از مشروطه خواهان به سرکردگی ثقةالاسلام، شاه را دست به دامان روسها کرده و اینگونه بود که تبریز در 23 آذر ماه 1290 توسط قوای روس محاصره شد.
روسها از همان بدو ورود، شروع به بدرفتاری با مردم تبریز کردند و با افزایش فشار قوای روس، 40 تن از مجاهدان به سمت دولت عثمانی رفتند، اما «ثقةالاسلام» با وجود فشارها، قرار را بر فرار ترجیح داد و معتقد بود مجتهد باید سنبل شجاعت باشد، حتی اگر ماندن به قیمت جانش تمام شود، میماند، میرزا تسلیم نشد، او حاضر نبود پای نامهای را که در آن نوشته شده بود «مشروطهچیها آغازگر جنگ هستند» را امضا کند، مُهرش را هم شکست تا بعد از مرگش، کسی نتواند از آن سو استفاده کند و تا پای دار، پایداری کرد.
دهم دی ماه 1290 هجری شمسی مصادف با ظهر عاشورا 1330 هجری قمری، هشت نفر از عالمان و مبارزان مشروطه که مخالف حضور قوای روس در تبریز بودند، به دار آویخته شدند.
یک پژوهشگر مسائل تاریخی با اشاره به حوادث دی ماه 1290 تبریز و به دار آویخته شدن چند تن از عالمان و بزرگان تبریز به دست قوای اجنبی روس در میدان مشق تبریز (دانشسرای کنونی) به ایسنا میگوید: دولت روس برای ترساندن تبریزیها و جلوگیری از قیام از هشتم دی ماه شروع به اعدام بزرگان و مجاهدان تبریز از جمله ثقةالاسلام، صادقالملک، پسران علی موسیو، ضیاءالعلما و دایی او کرد. مستندات نشان میدهد که روسها بعد از اعدامهای روز عاشورا هم به کارشان ادامه داده و شروع به شناسایی بزرگان و عوامل تاثیرگذار در جریان انقلاب مشروطه یا انجمن تبریز کردند.
کریم میمنت نژاد در این خصوص بیان میکند: به اعتقاد من از مدتها قبل برای شناسایی و بررسی میزان نفوذ این افراد کار کرده بودند و این برنامه برای از کار انداختن موتور محرکه انقلاب تبریز، بعد از انتخاب «میلر» به عنوان کنسول روسیه اجرا شد.
وی میگوید: اعدامیهای ظهر عاشورای 1330 هجری قمری، یک روز قبل یعنی در روز تاسوعا دستگیر شده و در بازداشت موقت در باغشمال تبریز به سر میبردند، بینتیجه بودن تلاش قوای روس برای گرفتن تاییدیه از دستگیرشدگان به اعدام ظهر عاشورا انجامید.
این تبریز پژوه بیان میکند: برخلاف برخی نقلها از این واقعه مبنی بر اعدام مجاهدان مشروطه در مقابل چشمان عزاداران، اعدامیها با حضور 600 نفر از نیروهای نظامی روسیه در میدان مشق تبریز که در آن برهه دروازه و دیوار داشت، به دار آویخته شدند و مردم بعد از وقوع حادثه در محل تجمع کردند و شاهد خود واقعه اعدام نبودند. تصویر معروف موجود از این واقعه، پس از وقوع حادثه ثبت شده است.
او میگوید: چند ساعت پس از اتمام واقعه، درها به روی مردم باز شده و پیکر به دار آویخته شدگان پس از شکسته شدن مقاومت روسها پایین کشیده و پیکر تعداد زیادی از آنها در جوار مقبره امام زاده سید حمزه (ع) دفن شد.
او با بیان اینکه با توجه به اهمیت موضوع، قوای روس از انتقام تبریزیها مطمئن بودند، میافزاید: اعدام مجاهدان و بزرگان بعد از ظهر عاشورا هم ادامه پیدا کرد و نزدیک به 53 نفر از بزرگان تبریز در فاصله دو ماه پس از واقعه عاشورای 1330 به دار آویخته شدند، اینها کسانی بودند که پس از انتصاب «صمد خان شجاعالدوله» به عنوان حاکم تبریز، برخلاف کسانی که به دولت عثمانی پناهنده شدند، فرار نکردند، معتقد هستم کسانی که غریبانه و به طور فجیعی جانشان را از دست دادند، باید عزیز شمرده شوند و این در حالی است که شاید ما حتی نامشان را هم نمیدانیم.
وی میگوید: ثقةالاسلام گفته بود که «اگر من هم فرار کنم، میر فتاح دوم خواهم بود»، از این رو او هم ماندن را ترجیح داد،- «میر فتاح» یک روحانی در زمان عباس میرزا بود که دروازههای تبریز را در جنگ میان ایران و روس به روی نظامیان روس باز کرد - ثقةالاسلام ماند و مردم را با اجانب روس تنها نگذاشت.
بر اساس این گزارش، محل دقیق به دارآویخته شدن میرزا علی تبریزی ملقب به ثقةالاسلام و همراهانش، سربازخانه تبریز (سالن اجتماعات ساختمان دانشسرا) است، بیتوجهی به تاریخ در این میدان هم به چشم میخورد؛ چرا که هیچ خبری از نماد این واقعه یا عالمانی که در عاشورای 1330 قمری در نزدیکی میدان دانشسرا به دار آویخته شدند، نیست.
گفته میشود، دانشگاه هنر موظف به ارائه طرحی به این منظور شامل یادمانها، نقش برجستهها و تندیس این واقعه شده است و با توجه به قرار گیری محل دقیق این واقعه در ایستگاه مترو کنونی، ارگانهای متولی منتظر اتمام عملیات ایستگاه مترو و نصب یادمان هستند.
جا دارد که ارگانهای متولی، محل شهادت شهدای این واقعه را که طبق مستندات تاریخی، میدانهای تبریز بوده است، شناسایی کرده و یاد و نام آنها را با تندیس یا نمادی زنده نگه دارند.
مسجدی تحت عنوان «مسجد ثقةالاسلام» در جوار مسجد صاحبالامر تبریز واقع شده است که این مسجد در جوار مسجد سلطنتی شاه طهماسب صفوی واقع در میدان صاحبالامر تبریز واقع بوده و توسط «میرزا شفیع» پدر بزرگ ثقةالاسلام تاسیس شده است، این مسجد در ابتدا به مسجد «شیخیان» معروف بوده و پدر بزرگ، پدر و خود ثقةالاسلام در آن نماز میخواندهاند.
هر چند نام ثقةالاسلام در سر درب این مسجد به چشم میخورد، اما نام آن در فهرست آثار تغییر پیدا کرده است.
مزار این مجاهد هم که از معدود مزارهای باقی مانده از آن دوره است، در وضعیت مناسبی قرار نداشته و با اجرای طرح توسعه مقبرهالشعرا حصارکشی شده است، اما هنوز خبری از مرمت آن نبوده و راه برای ثبت تصاویر بسته بود.
خانه این عالم دینی در خیابان چایکنار تبریز، مابین مقبرهالشعرا و میدان صاحبالامر قرار دارد و در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.