به گزارش ایسنا، سومین نشست از سلسله نشستهای نقد و بررسی کتابهای برگزیده جوایز ادبی با عنوان «طعم کتاب» با محوریت کتاب «یادداشتهای یک روزنامهنگار»، برگزیده بخش روایت و تاریخ شفاهی نخستین دوره جایزه ادبی «شهید اندرزگو» با حضور موسی فقیه حقانی - نویسنده کتاب -، حجتالاسلام سعید فخرزاده -داور بخش روایت و تاریخ شفاهی جایزه «شهید اندرزگو» - و دیگر علاقهمندان عصر روز گذشته (سهشنبه، 10 دیماه) در ترنجستان سروش برگزار شد.
اسناد به راحتی در اختیار پژوهشگران قرار نمیگیرد
در ابتدای این برنامه سعید فخرزاده بیان کرد: ما اسناد مکتوب زیادی از حوادث و اتفاقات تاریخی نداریم. متأسفانه در ایران توجه زیادی به این موضوع نمیشود؛ اما وقتی به کشوری مانند انگلیس رجوع میکنیم، اسناد جامعی وجود دارد که در اختیار عموم مردم قرار گرفته است.
او افزود: در ایران اسناد موجود در سازمانهای مختلف، به راحتی در اختیار پژوهشگران قرار نمیگیرد. هنوز هم بسیاری از اسناد دوران پهلوی در اختیار محققان قرار نگرفته است که روی آنها پژوهش و مطالعه صورت بگیرد.
فخرزاده همچنین در توضیحی درباره تاریخ شفاهی گفت: از آنجا که خاطرات افراد ممکن است به طور کامل صحیح نباشد و انگیزههای شخصی وارد آن شده باشد، «تاریخ شفاهی» به عنوان روشی به تصدیق آن کمک میکند. خوشبختانه پس از انقلاب، تاریخ شفاهی جایگاه ویژهای پیدا کرده است.
خاطرهنگاری با تاریخ شفاهی فرق دارد
در ادامه فقیه حقانی -نویسنده کتاب- بیان کرد: این کتاب، خاطرهنگاری است و با تاریخ شفاهی متفاوت است. در تاریخ شفاهی پس از سالها به سراغ افراد رفته و خاطرات را بیان میکنند؛ اما در خاطرهنگاری، دقت بیشتری وجود دارد؛ زیرا بهصورت روزانه نوشته شده است.
او درباره شخصیت ابوالحسن عمیدی نوری که راوی خاطرات این کتاب است، گفت: ابوالحسن عمیدی نوری از جمله رجال سیاسی دوره پهلوی است که به مرور، پس از رفتن رضاشاه، شروع به نوشتن مطالبی درباره فجایع آن سالها کرد و محور نقد او، حکومت 20ساله پهلوی در دوران رضاخان بوده است.
حقانی سپس بیان کرد: او در دوره محمدرضا پهلوی وارد فعالیتهای اجتماعی شده و مسئولیتهایی ازجمله وکالت مجلس، وکیل دعاوی و روزنامهنگاری داشته است. عمیدی در دولت زاهدی وزیر بوده و با بسیاری از رجال آن زمان ارتباط داشته است.
نویسنده کتاب در خصوص جلدهای کتاب، بیان کرد: جلدهای اول و دوم عمدتاً مربوط به دوران رضاخان است. پنج جلد اول در مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران به نظارت بنده نوشته شده و از جلد ششم به بعد را بنده تدوین کردهام. در حال حاضر جلدهای هفتم و هشتم در دست بررسی است و با توجه به یادداشتهای موجود از عمیدی، فکر میکنیم تا حدود 15 جلد برسد.
بخشی از مطالب این اثر برای اولین بار منتشر شده است
فخرزاده، داور جایزه شهید اندرزگو، درباره ریزبینی، کتاب بیان کرد: هر شخصی که اطلاعاتی از تاریخ داشته باشد و به مطالعه این کتاب بپردازد، متوجه حجم بسیار زیادی از مطالب میشود که تاکنون مکتوب نشده است؛ اما در این کتاب وجود دارد. تاکنون تنها اسنادی که از زمان پهلوی منتشر شده است، اسناد ساواک است. اسناد مالی نظام، قوه قضائیه و بسیاری دیگر هنوز منتشر نشده و بهتازگی چنین تصمیمی گرفته شده است.
او در ادامه گفت: موضوع جایزه شهید اندرزگو شناخت جنایات پهلوی است. خاطراتی که توسط عمیدی بیان شده، نظیر ندارد و مانند سندی بسیار غنی بوده که در اختیار پژوهشگران قرار گرفته شده است. این خاطرات با مصداق و مثالهای زیادی مطرح شده است.
فخرزاده افزود: در نقلقولهایی که در این یادداشتها بیان شده است، یک جا میگوید وقتی پس از واقعه 15 خرداد خواستیم امام را دستگیر کنیم، ابهت امام اجازه نمیداد به او دستبند بزنیم و در آخر یک آمریکایی این کار را انجام داد. خوبی این خاطرات این است که در همان روز و ایام یادداشت شده و حرفی نیست که امروز بیان شده باشد.
مطالب این کتاب دادخواست علیه پهلویهاست
در ادامه حقانی بیان کرد: این کتاب حاوی مطالب ریز و مهم دوران پهلوی بوده و یک دادخواست بلند علیه آنهاست. یکی از قوتهایش این است که یک وکیل دادگستری و فعال سیاسی آن زمان، راوی خاطرات است.
او درباره احزاب سری زمان پهلوی گفت: ما حزبی در پهلوی اول داشتیم که حتی برخی اسم آن را هم نشنیدهاند. این حزب که به عنوان «ض ا» به مفهوم «ضداستکبار» نامگذاری شدهبود، به دنبال اهداف ملی بودند که با توجه به وابستگی رضاخان به انگلیسیها، توانستند این حزب را از بین ببرند. یکی از اعضای این حزب، شهید آیتالله مدرس بوده است. همچنین فرماسونرها در زمان پهلوی فعال بودند؛ اما به صورت مخفی و در قالب «لوژ روشنایی ایران» در دوره رضاخان منصب داشتند.
خانواده عمیدی از این کتاب استقبال کردند
حقانی درخصوص چگونگی قرار گرفتن این یادداشتها در اختیار مؤسسه بیان کرد: چهار مورد از دفترچههایی که این یاددشتها در آن بود، در اسناد تاریخی وجود داشت. پس از انتشار دو جلد اول کتاب، خانواده عمیدی از این کتاب استقبال کرده و مطالب بیشتری را در اختیار قرار دادند. خانواده عمیدی بعضی از دفترچهها را خارج کرده بودند که برای نوشتن کتاب، بازگردانده شد.
پشت اعدام عمیدی دسیسهای بوده است
نویسنده کتاب درباره دلیل اعدام عمیدی در سال 59 گفت: یک جلد از خاطرات عمیدی نوری که مربوط به حوادث سال 32 بوده، مفقود شده است. عمیدی پیش از کودتای 28 مرداد با مصدق همکاری داشت.اما پس از اینکه روند حرکت مصدق را دید، کمکم موضع مخالف پیدا کرد و پس از انقلاب، به دلیل حضور برخی از اعضای جبهه ملی در محافلی و همکاری در کودتا، اعدام شدند. بعید نیست دسیسهای پشت اعدام عمیدی باشد زیرا افرادی بودند که علیه مصدق کودتا کردند اما اعدام نشدند.
او افزود: عمیدی فردی بود که دغدغه مشروطه و استقلال ایران را داشتبه همین دلیل پس از مدتی، پهلوی او را از خود دور کرد. اما اشتباهاتی همچون همکاری با زاهدی و کودتای 28 مرداد نیز داشته است.
حقانی همچنین درباره برخی ازحذفیات کتاب توضیح داد: در این جلد سه حکایت را به دلیل مسائل اخلاقی حذف کرد. این کار تنها به دلیل الفاظ زشت نبود، موضوعاتی مطرح شده بود که نمیشد منتشرشان کرد. عمیدی در مواقعی از رضاشاه تعریف کرده و بین رضاشاه و محمدرضاشاه تفاوت قائل میشود. اما در کل به هر دو نقد دارد.
سپس فخرزاده با بیان اینکه برخی از مطالب کتاب می تواند سرفصلی برای تحقیق و پژوهش باشد، درباره مسائل اقتصادی زمان پهلوی بیان کرد: ما دورانی را داشتیم که فروش نفت روزانه به 6میلیون بشکه میرسید. با مقایسه ارزش دلار آن روز با امروز، تا 40 دلار درآمد نفتی بوده است. اما با جود جمعیت کم آن دوران و اینکه حدود 70درصد جمعیت روستایینشین بودند، امکاناتی دیده نمیشد و مشخص نیست این درآمدها کجا صرف شده است.
عمیدی به اهل بیت(ع) ارادت داشت
حقانی درخصوص قالبهای مختلف انتشار این خاطرات و مسائل تاریخی برای بازدهی بهتر در مطالعه، گفت: برای خلاصهسازی در حال انجام اقداماتی هستیم که در قالبهای مختلفی انتشار یابد اما باید یک دفعه تمام این یادداشتها به صورت کامل نشر پیدا کند. قالبهای دیجیتالی نیز تاکنون منتشر شده و در این حوزه نیز در حال اقداماتی هستیم.
او درباره اعتقادات عمیدی هم اظهار کرد: اینها رجال دورههای قاجار و پهلویاند و سبک زندگی غربی بر آنها احاطه داشته و باید نسبت به آن زمان آنها را بسنجیم. احترام و ارادت به اهل بیت(ع)، مراعات ایام مذهبی و ایام عاشورا و... در عمیدی وجود داشت.
خانوادهای فاسدتر از پهلوی وجود ندارد
حقانی درخصوص ادبیات و ویژگیهای اخلاقی و رفتاری خاندان پهلوی نیز اظهار کرد: خاندان پهلوی یک خانواده به شدت فاسد بود و فکر نمیکنم فاسدتر از آنها وجود داشته باشد. ادبیات و تعاملات آنها بسیار زشت بوده؛ مانند نامههای حمیدرضا پهلوی ( پسر رضاخان) با خواهر خود، مکاتباتی با یکدیگر دارند که از بیان آن شرم داریم.