سرویس سیاست مشرق - روزانه میتوان از لابهلای گزارشها و عناوین خبری رسانههای مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابلتوجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که میتواند برای مخاطبین قابلاستفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژههای مشرق" نکات و تأملات قابلاستخراج از رسانهها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژههای مشرق» همراه شوید.
*******
** پروانه سلحشوری: ما ایرانی ها به مرگ عادت کرده ایم!
«پروانه سلحشوری» نماینده عضو فراکسیون امید مجلس در مصاحبه با روزنامه اعتماد گفت: «اختیارات مجلس محدود است...باید توجه داشت آنانی که اصلیترین قصور را مرتکب شدند، نهادهایی هستند که اساسا به مجلس پاسخگو نیستند بنابراین در این میان من به عنوان نماینده مجلس نمیدانم به مردم چه بگویم. بگویم کمیته ویژه و حقیقتیاب تشکیل میدهیم و پیگیری میکنیم اما نمیشود چون سرنوشت کمیته حقیقتیاب اعتراضات آبانماه نامعلوم است و مشخص نیست به کجا رسید بنابراین اگر به مردم این حرفها را بزنم، من هم دروغی به دروغها اضافه کردهام».
سلحشوری در ادامه گفت:«ما در مجلس قطعا استیضاح وزرای دفاع و کشور و راه را پیگیری میکنیم و گمان میکنم باتوجه به شرایط فعلی، اینبار دیگر پیامی برای لغو استیضاح نیاید و اتفاقا خوشحال هم شوند که اتفاقا یکی دو استیضاح صورت بگیرد. اما به عقیده من مشکل با این مسائل حل نمیشود. مشکل این است که ما به مرگ عادت کردهایم. شادی و نشاط را از کشور گرفتهایم و مدام غم به جامعه تزریق کردهایم و این اتفاقات تلخ هم پیامدهای آن است. امروز چرخه معیوبی شکل گرفته که به مرگ و ناامیدی منتهی میشود که امیدوارم این حادثه دردناک باعث شود مسوولان به این چرخه پایان دهند».
این نماینده اصلاح طلب مجلس در بخش دیگری از این مصاحبه گفت:«به عقیده من سوال اصلی را باید از نهادهای نظامی پرسید. آنان باید بگویند مردم در کجای معادلاتشان قرار دارند. امروز یکبار برای همیشه باید این سیکل معیوب را درست کنیم».
«آذر منصوری» از فعالین اصلاح طلب و از دستگیرشدگان فتنه 88 نیز در مصاحبه با روزنامه آرمان گفت:«هراقدامی که بتواند در ترمیم زخم و التیام روح آسیب دیده مردم موثر باشد، اهمیت پیدا میکند. باید به چنین مطالباتی به چشم فرصت نگاه کرد؛ فرصتی برای اعتمادسازی. بهترین حالت این است که زمینه پذیرش این مطالبهگریها در جامعه فراهم شود...به مردم اجازه تجمع بدهید».
درباره اظهارات این دو فعال جریان اصلاح طلب گفتنی هایی است که در ادامه به اختصار به آن می پردازیم.
اول اینکه، جان باختن هموطنانمان در سانحه هواپیمای اوکراینی برای همه ما ایرانی ها، تلخ و جانکاه است. قطعا خانواده جان باختگان اکنون در شرایط بسیار سختی هستند و وظیفه مردم و رسانه ها، دلجویی از آنها و تلاش برای تسکین و کاستن از رنج و اندوه این عزیزان است.
دوم اینکه، متاسفانه برخی اصلاح طلبان تندرو با دمیدن بر شیپور آشوب، مردم را به ایجاد تجمعات اعتراضی در کف خیابان ترغیب می کنند. این در حالی است که این افراد می دانند که این گونه تجمعات همواره با سوءاستفاده اوباش و عناصر آموزش دیده، به اغتشاش، آسیب به اموال عمومی و شخصی مردم و حتی از دست دادن جان افراد منجر می شود.
نمونه آشکار این مسئله در تجمع دیشب در مقابل دانشگاه امیرکبیر تهران رخ داد. عده ای اوباش با بستن خیابان و ایجاد مزاحمت برای مردم، شعارهای ساختارشکنانه سر داده و در ادامه در اقدامی بی شرمانه،تصویر سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی را پاره کردند.
نکته قابل توجه اینجاست که سفیر انگلیس- روباه پیر- نیز در میان اوباش حضور داشت و مشغول جمع آوری فیلم و عکس بود که توسط نهادهای امنیتی بازداشت و سپس با پیگیری وزارت خارجه آزاد شد.
یکی از کاربران فضای مجازی در واکنش به حضور اوباش در مقابل دانشگاه امیرکبیر نوشت:«هواپیمای اوکراینی صبح روز چهارشنبه سقوط کرده و روز پنجشنبه عزای عمومی اعلام شده؛ شنبه شب یک عده محدود با تحریک چند سلبریتی و همراه با سفیر انگلیس! رفتند جلوی دانشگاه امیرکبیر تا شمع روشن کنند! اگر خطای انسانی اعلام نمی شد، اینها یادشان نمیومد که شمع روشن کنند؟».
سوم اینکه، سلحشوری مدعی شده است که «نهادهای نظامی باید بگویند مردم در کجای معادلاتشان قرار دارند». در پاسخ ایشان را ارجاع می دهیم به ایثار و ازخودگذشتگی شهید «جواد تیموری» پاسدار محافظ مجلس شورای اسلامی. این شهید بزرگوار در خرداد 96 در حادثه تروریستی مجلس به شهادت رسید.
پاسداری که مظلومانه جنگید. سینه اش را بی مهابا سپر کرد تا جلوی نقشه شوم تروریست ها را بگیرد. پاسداری که در سایه ایثارگری او، امثال پروانه سلحشوری پشت تریبون مجلس می روند و حافظان امنیت را آماج حمله قرار می دهند.
برخی اصلاح طلبان تندرو از دیروز تاکنون با سیاه نمایی وضع موجود، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را مورد هجمه قرار داده اند. سوال اینجاست که چرا این طیف در پی تطهیر دولت تروریست و جنایتکار آمریکا است؟! آیا این افراد از خود سوال کرده اند که باعث و بانی این حادثه تلخ چه کسی است؟! اگر دولت تروریست آمریکا، سردار حاج قاسم سلیمانی را ترور نکرده بود و در ادامه مردم ایران را به حمله نظامی و مورد اصابت قرار دادن 52 نقطه تهدید نکرده بود، آیا کار به اینجا می رسید؟! آیا اصلاح طلبان، یک دهم حمله به حافظان امنیت، دولت تروریست آمریکا را نیز مورد هجمه قرار داده اند؟!
چهارم اینکه، قطعا باید کوتاهیها یا تقصیرهای احتمالی در سقوط هواپیمای اوکراینی با دقت مورد بررسی قرار گرفته و اقدامات لازم برای عدم تکرار چنین سانحه تلخ و جانکاهی اجرا شود.
** تنش زدایی در سیاست خارجی لازمه تأمین رفاه مردم است
روزنامه آرمان در مطلبی نوشت:«سقوط هواپیما و اعلام سرنگونی آن در اثر شلیک اشتباهی موشک به هواپیمای مسافربری را میتوان نمادی از تداوم سیاست کمرنگ کردن هزینههای تنش در روابط بینالمللی ارزیابی کرد. بیتردید هزینه کتمان این واقعیت پرهزینهتر از خود سقوط هواپیما بوده است. سرمایه اجتماعی که به تاکید تمامی جامعهشناسان در ایران کاهش یافته، ضربه سهمگین تازهای را تحمل کرد که بازسازی آن صرفا با تغییر اساسی در رویکردها و تاکید بر اولویت تنشزدایی و ایجاد ثبات و آرامش در کشور و تلاش در جهت ارتقای سطح رفاه مردم امکانپذیر خواهد بود. همین امروز هم برای چنین تحولی دیر شده است، فردا که قطعا دیر خواهد بود».
این روزنامه اصلاح طلب مدعی شده است که تنش زدایی در سیاست خارجی، لازمه تأمین رفاه مردم است.
دولتمردان و فعالین اصلاح طلب، همواره برجام را به عنوان نماد تنش زدایی و تعامل با جهان معرفی کرده اند. حال سوال اینجاست که آیا این نماد تنش زدایی و تعامل با جهان، به افزاش رفاه مردم منجر شد؟!
پاسخ منفی است. چرا؟! کافی است قیمت دلار، پیش از برجام و پس از برجام را با یکدیگر مقایسه کنید. در آستانه امضای برجام در سال 94، قیمت دلار حدود 3 هزارتومان بود اما تنها به فاصله کمتر از 3 سال قیمت دلار تا آستانه 19 هزارتومان افزایش یافت و اکنون نیز قیمت دلار حدود 13 هزارتومان است. به عبارت دیگر ارزش پول ملی در پسابرجام به شدت کاهش یافت.
افزایش سرسام آور قیمت مسکن، خودرو، سکه، لوازم خانگی، اجاره بهای مسکن، لبنیات، گوشت، برنج و...در پسابرجام نیز مردم را با مشکلات عدیده معیشتی مواجه کرد.
در روزهای گذشته «اکبر ترکان» مشاور سابق رئیس جمهور در اعترافی دیرهنگام گفته بود:«همکاری با همسایگان از موارد مهمی است که باید انجام شود؛ ایران 15همسایه دریایی و خشکی دارد که تحریمهای آمریکا نمیتواند به آنها آسیب زیادی برساند. بخش کمی از داد و ستد ایران با همسایگان خود چه در خشکی و چه در دریا، تحت نفوذ ایالات متحده است، صرفا با یک اشاره آمریکا روابط تجاری ما با کشورهای دیگر آسیب نمیبیند و ما از طریق بنادر در دریای خزر به دریای سیاه وصل هستیم و حوزه دریای سیاه شرکای تجاری خوبی برای داد و ستد با ایران هستند که اتفاقا تحت نفوذ آمریکا هم نیستند. ایران از طریق "آکتائو" از شمال به چین متصل است و تجارت ایران با چین میتواند از محور شمالی صورت بگیرد. کار با همسایگان از موضوعات مهمی است که در شرایط تحریم میتواند کمک شایانی به کشور کند».
روزنامه آرمان نیز در روزهای گذشته در مطلبی نوشته بود:«تحریمهای آمریکا در چند وقت اخیر به سقف خود رسیده و تحریمی بیش از این وجود ندارد که آمریکا بتواند علیه ایران به اجرا بگذارد. بنابراین نباید انتظار یا نگرانی خاصی در این زمینه وجود داشته باشد...در حوزه اقتصادی اتفاق خاصی برای ایران رخ نمیدهد...اکنون برجام کامل فرو ریخته و دیگر باب مذاکرهای هم وجود ندارد. اروپاییها خود در شرایط اقتصادی بدی به سر میبرند و همواره دنبال آمریکا هستند، از اینرو نشان دادند که نمیتوانند نقش واسطه را ایفا کنند...در شش سال اخیر که سیاستهای اقتصاد مقاومتی ابلاغ شد به اجرا درنیامد، اما اکنون به نظر میرسد که این اتفاق رخ دهد».
هیچ کشوری با تضعیف قدرت منطقه ای خود و چوب حراج زدن بر توان دفاعی خود به پیشرفت و رفاه نرسیده است. راه حل پیشرفت کشور، بکارگیری دیپلماسی مقتدرانه و عزت آفرین، تقویت دیپلماسی منطقه ای، توقف رویکرد خسارت بار امیدواری به اروپا و برجام، اجرای دقیق اقتصاد مقاومتی، مدیریت صحیح نقدینگی، بهره مندی از استعدادهای عظیم جوانان ایرانی و مجاهدت و تلاش شبانه روزی است.
** بزک گروهکهای تکفیری تروریستی در ارگان شهرداری
روزنامه همشهری(ارگان رسانه ای شهرداری تهران) در مطلبی با عنوان منطقه جنگی نوشت:«جبهه النصره، گروه اسلامگرای سلفی و شاخه رسمی شبکه القاعده در سوریه است. جبهه النصره با گسترش جنگ داخلی سوریه در حمایت از اکثریت سنی مذهب سوریه وارد جنگ علیه نیروهای دولتی شد. اعضای این گروه در 11 استان از 14 استان سوریه، به ویژه در ادلب، حلب و دیر الزور فعال هستند و بخش هایی از مناطق شمالی سوریه در تصرف نظامی آنهاست. در اواخر ژوئیه 2016 میلادی جبهه النصره نام خود را به جبهه فتح شام تغییر داد و از القاعده جدا شد».
ارگان رسانه ای شهرداری در معرفی جبهه النصره به هیچ عنوان به رویکرد تروریستی و جنایتکارانه این گروهک تکفیری اشاره نکرده است. این گروهک تروریستی تاکنون صدها کودک و سالمند و زن و مرد سوری را به فجیع ترین شکل ممکن به قتل رسانده است.
اعدام مردم بی گناه به شیوه آتش زدن، تنها یکی از روش های جنایتکارانه این گروهک تکفیری تروریستی است. گروهکی که هیچ بویی از اسلام نبرده و به نیابت از دولت تروریست آمریکا، مجری جنایت، وحشیگری و غارتگری است.
سرکرده های این گروهک تروریستی چندین بار اذعان کرده اند که تحت حمایت آمریکا قرار دارند.