سرویس جهان مشرق _ با وجود گذشت حدود یک هفته از ساقط شدن هواپیمای مسافربری اوکراینی در نزدیکی تهران و بیانیه ای که ستاد کل نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران درباره این حادثه صادر و در آن اعلام کرد که هواپیمای مسافربری اوکراینی "بر اثر بروز خطای انسانی و به صورت غیر عمد" هدف پدافند ضد هوایی قرار گرفته و سرنگون شده است، با این حال قضیه ساقط شدن این هواپیما همچنان بحث داغ محافل داخلی و خارجی است.
اغلب این محافل دلیل اصلی ساقط شدن هواپیمای اوکراینی را صرفا ناشی از «خطای انسانی» نمی دانند و از نفوذ ایادی بیگانه در این ماجرا سخن می گویند، از جمله شبکه خبری «الجزیره» قطر در گزارشی تحت عنوان «هواپیمای اوکراینی ... آیا تحقیقات ایران به سرنگونی شخصیت های بلندپایه منتهی می شود» اظهارات برخی محافل داخلی درباره علل ساقط شدن هواپیمای اوکراینی را باز نشر می دهد.
** ادعای توطئه و هجوم سایبری
شبکه الجزیره با استناد به سخنان روز سه شنبه «غلامحسین اسماعیلی»، سخنگوی سخنگوی قوه قضائیه مبنی بر دستگیری چند نفر در رابطه با این حادثه و تشکیل تیمی تحقیقاتی از کارشناسان نیروهای مسلح و سازمان هواپیمایی کشوری و کارشناسان سایبری جهت تحقیقات در آن، فرضیه «توطئه و هجوم» را مطرح می کند.
این شبکه در ادامه در تقویت این فرضیه به سخنان سردار حاجی زاده که گفته بود، «شلیک موشک به سمت هواپیمای اوکراینی بعد از رسیدن هشدارهایی به ما صورت گرفت که از حمله موشک های کروز خبر می داد» و هچنین «ما طی عملیات علیه پایگاه نظامی آمریکایی عین الاسد در عراق خواستار لغو پروازها شده بودیم، اما چنین نشد»، نیز استناد می کند و ادعا می کند، آنچه فرضیه توطئه را طی روزهای گذشته بیش از پیش تقویت کرده، اظهارات «علی شمخانی»، دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران است که در سخنانی دلیل تاخیر اعلام خبر ساقط شدن هواپیمای اوکراینی را بررسی احتمال «حملات سایبری» عنوان کرده بود.
**انگشت اتهام به سمت سازمان هواپیمایی کشوری
در ادامه الجزیره، به نقل از یک منبع رسانه ای که ادعا کرده از منابع نزدیک به سپاه بوده و خواستار عدم افشای هویت خود شده، به ماده 10 قانون پروازهای مسافری و مسئولیت سازمان هواپیمایی کشوری در توقف این نوع از پروازها در شرایط جنگی و تهدید امنیتی اشاره و ادعا می کند، این قانون موجب برخی استعفاها در دولت ایران شده، چراکه قصور و کوتاهی در این حادثه را متوجه آنها می کرده، اما برعهده گرفتن مسئولیت آن از سوی سپاه باعث باز پس گیری این استعفاها شده است.
به گفته الجزیره سپاه برای حفظ انسجام و یکپارچگی ملی و دور کردن خطر تهدیدات امنیتی، خود را سپر بلا کرده و مسئولیت این حادثه را برعهده گرفته است.
** فرضیه های محافل خارجی
اما صرف نظر از محافل داخلی، محافل خارجی نیز ضمن مردود دانستن عامل «خطای انسانی» در ساقط شدن هواپیمای اوکراینی فرضیه هایی را مطرح کرده اند که شاید یکی از جنجالی ترین آنها سخنانی است که به سپهبد «محمود منصور» منتسب شده و واکنش های بسیاری را در رسانه های اجتماعی به دنبال داشته است.
**اما سپهبد محمود منصور کیست؟
سپهبد محمود منصور، نایب رئیس پیشین سازمان اطلاعات و فرمانده گردان 163 ارتش مصر، در سال 1948 میلادی در استان «بنی سویف» مصر به دنیا آمد. با سودای کارگردانی وارد دانشکده سینما شد، اما شکست 1967 میلادی اعراب از اسرائیل مسیر زندگی او را تغییر داد و به ارتش مصر ملحق شد. او در جنگ فرسایشی (1968 تا 1970) بین مصر و اسرائیل بر سر کانال سوئز و جنگ اکتبر (یوم کیپور) در سال 1973 بین مصر و سوریه با اسرائیل مشارکت و در جنگ اخیر فرماندهی گردان 163 ارتش مصر را برعهده داشت.
پس از پایان جنگ وارد سازمان اطلاعات و امنیت مصر شد و در سال 1988 از سوی سپهبد «عمر سلیمان»، رئیس وقت سازمان اطلاعات و امنیت مصر مامور تشکیل سازمان اطلاعات و امنیت قطر شد.
پایگاه خبری «عربی پرس» از محمود منصور به عنوان یکی از بزرگترین استراتژیست ها یاد می کند که در پست ها و مناصب متعددی را در نیروهای مسلح و سازمان اطلاعات و امنیت مصر تصدی می کرده و در سال 1988 میلادی به دستور عمر سلیمان که از او به عنوان «جعبه سیاه» حسنی مبارک یاد می شد، برای ماموریتی 7 ساله راهی قطر می شود (اگرچه درباره سال های حضور وی در قطر اختلاف نظر وجود دارد ... ولی به طور کلی این ماموریت بین 7 تا 10 سال بوده است).
در طول سال های ماموریتش در قطر وی سازمان ها و دستگاه های امنیتی مختلفی را در این کشور دایر می کند که مهمترین آنها سازمان اطلاعات و امنیت قطر است. به همین منظور وی «جعبه سیاه» قطر و آنچه در پشت پرده خاندان حاکم در این کشور می گذرد، محسوب می شود.
وی در مصاحبه مشروح و مفصلی که آوریل سال گذشته میلادی با روزنامه «ایندیپندنت» عربی داشت و در وبگاه این روزنامه منتشر شد، برای اولین بار پرده از اسرار و جزئیات کار خود در دستگاه های اطلاعاتی و امنیتی قطر از زمان پای گذاشتن به این کشور تا زمان خروج از آن در سال 1996 میلادی بر می دارد. صرف نظر از اینکه سپهبد محمود منصور شاهد عیان بسیاری از اتفاقات و رخدادها در کشور قطر و خاندان حاکم از جمله کودتای شیخ «حمد بن خلیفه» علیه پدرش با حمایت و پشتیبانی آمریکا، مراحل مختلف عادی سازی روابط با اسرائیل، حمایت از جماعت اخوان المسلمین و پناه دادن به این جماعت در قطر، توطئه چینی علیه عربستان بوده است، تا اینکه در سال 1996 به دلیل آنچه که آن را عدول دستگاه اطلاعات و امنیت قطر از اصول و مبادیش نامیده، از سمت خود استعفا داده و این کشو را به مقصد مصر ترک می کند.
پس از انقلاب مصر در سال 2011 میلادی و سرنگونی رژیم «حسنی مبارک»، محمود منصور وارد عرصه فعالیت های سیاسی و مطالعاتی شد و هم اکنون نائب رئیس اول حزب «الأمــل والعمــل» (امید و کار) مصر است و به عنوان مشاور سیاسی و استراتژیک و همچنین کارشناس مسائل نظامی و راهبردی و همچنین رئیس مرکز عربی مطالعات استراتژیک، مصاحبه و گفتگوهای متعددی را با رسانه های مختلف مصری و جهان عرب انجام داده و به بیان دیدگاه ها و نظرات کارشناسانه خود درباره مسائل و پرونده ها و قضایای سیاسی، امنیتی و اقتصادی می پردازد.
یکی از مهمترین ویژگی های اظهارات و مصاحبه های محمود مصطفی، در سال های اخیر و مشخصا از سال 2011 و شعله ور شدن جهان عرب و شکل گیری صف بندی های جدید در منطقه و تقابل دوحه و قاهره، بُعد افشاگرانه آنها به ویژه درباره اتفاقات پشت پرده خاندان حاکم بر قطر و هم پیمانان آنها از جمله ترکیه و جماعت اخوان المسلمین است.
ادعای محمود منصور درباره هواپیمای اوکراینی:
همانگونه که گفته شد، پس از اعلام خبر ساقط شدن هواپیمای اوکراینی در نزدیکی تهران و برعهده گرفتن مسئولیت آن از سوی سپاه، اظهاراتی به محمود منصور درباره این حادثه نسبت داده شده که "مشرق" صرفا متن این اظهارات را منتشر و تاکید می کند، انتشار این اظهارات صرفا یک ادعا است و مورد تایید هیچ نهاد و ارگان رسمی قرار نگرفته است.
گفتنی است با انتشار این خبر ابتدا برخی رسانه ها، منکر همچین شخصی شدند و سپس به تکذیب اصل خبر پرداختند؛ که با توجه به هویت حقیقی این شخص و انعکاس رسانه ای اصل خبر درست است.
سپهبد محمود منصور با این عنوان که «ایرانی ها چاره ای جز شلیک نداشتند»، مدعی می شود:
«پنتاگون برای مختل کردن سیستم های راداری ایران و حمله به اهدافی در خاک این کشور از طریق حملات موشکی یا بمباران هوایی دو فروند هواپیمای آواکس (سیستم پیش اخطار و کنترل هوایی/ رادارهای سه بعدی پرنده) را از پایگاه هایش در خاک عربستان سعودی و ترکیه به پرواز درمی آورد که بخشی از پوشش مورد نظر آمریکایی ها را ایجاد می کنند، اما همچنان نقاط مرکزی ایران برای آمریکایی ها نقطه کور محسوب می شدند و در پوشش کامل قرار نداشتند».
«لذا آمریکایی ها سناریوی بوئینگ به ظاهر مسافربری، اما در واقع بوئینگِ آواکس را پیاده سازی کردند که برای عملیات های ویژه به شکل مسافربری طراحی شده بود. آنها این هواپیما را در اختیار اوکراین به عنوان هم پیمان خود قرار دادند، تا اوکراینی ها کامل کننده پازل نقشه سیستم راداری ایران و شناسایی کننده آخرین تغییرات سیستم های پدافندی ایران باشند و با این هدف هواپیمای اوکراینی وارد آسمان ایران شد».
«در عمل ماموریت با موفقیت انجام شد و هواپیما پس از ارسال اطلاعات و یافته های خود در فرودگاه امام خمینی بر زمین نشست. اما این پایان ماجرا نبود. چون سیستمیهای سایبری سپاه متوجه انتشار و ارسال سیگنال هایی غیر معمول از هواپیمای بوئینگ اوکراینی شده بودند. لذا بلافاصله خدمه پرواز و عوامل فنی قرنطیه و هواپیما وارسی می شود. بازرسی ها حتی به موتور هواپیما و باز و بررسی کردن آن می رسد، اما هیچ مورد مشکوکی یافت نشد و این علت تاخیر چند ساعته هواپیمای اکراینی بود که دلیل آن نقص فنی اعلام شد».
«علی رغم به نتیجه نرسیدن بازرسی ها، ایران اصرار بر عدم پرواز هواپیمای اکراینی داشت. ایرلاین اوکراین که از موضوع مطلع می شود، تهران را تهدید می کند که در صورت عدم صدور اجازه پرواز، سیستم فرودگاهی ایران را وادار به پرداخت غرامت به ازای هر ساعت تاخیر در پرواز هواپیمای اوکراینی خواهد کرد که به ظاهر غرامت هر یک ساعت عدم صدور مجوز پرواز چند ده هزار دلار است».
«این تهدید ایرانی ها را که همچنان به هواپیما مشکوک بودند، تسلیم می کند. این سوء ظن ها پدافند سپاه را وادار می کند، جهت خنثی کردن عملیات شناسایی احتمالی، نقشه استقرار سامانه های پدافندی را در حلقه (رینگ) آخر بار دیگر تغییر دهد. بوئینگ اکراینی مسافرگیری کرده و پس از تیک آف برای شناسایی و اطلاع از آخرین تغییر و تحولات و وضعیت سامانه های پدافندی اطراف تهران، رادار مرکزی (سه بعدی) خود را روشن می کند».
«بالطبع به محض ارسال پیام ها و دریافت از سوی پایگاه های آمریکایی، عملیات انتقام جویانه و مقابله بمثل آمریکاییها آغاز می شد که شامل شلیک ده ها موشک کروز از دورترین نقاط در منطقه به سمت اهداف مورد نظر در ایران، به ویژه تهران بود و این موضوعی بود که سپاه به آن پی برد و به همین دلیل گفته شد که پیام های هشداری درباره شلیک موشک های کروز به پدافند هوایی سپاه رسیده بود. حالا سپاه مطمئن شده بود، هواپیمای اوکراینی، یک هواپیمایی شناسایی است که درحال جاسوسی برای آمریکایی هاست و ادامه پرواز آن در آسمان ایران به معنای دادن گرای دقیق از اهداف به آمریکایی هاست».
«آنجا که سردار حاجی زاده می گوید که اپراتور فقط 10 ثانیه فرصت داشته تا تصمیم گیری کند، بزند یا نزند، در واقع منظور اصلی از این گفته این بوده که اپراتور 10 ثانیه فرصت داشته تا تصمیم بگیرد، یک هواپیمای فوق مدرن جاسوسی را هدف بگیرد که 170 انسانِ بی گناه را برای تضمین موفقیت عملیاتش به گروگان گرفته بود، یا اینکه اجازه دهد، ده ها شاید هم صدها موشک کروزِ آمریکایی در مرحله اول نقاط شناسایی شده را هدف بگیرند و طبیعتا یکی از این نقاط سامانه های پدافندی و زیرساخت های حیاتی است که با از نابود شدن آنها راه را بر موج دوم حملات آمریکایی ها در دو قالب حملات موشکی با موشک های کروز و حملات جنگنده های بمب افکن باز می کند و آن اپراتور با تصمیم درست خود کشوری را از نابودی نجات داد».
اگرچه این اظهارات منتسب به سپهبد محمود مصطفی ادعایی بیش نیست، اما بسیاری از منابع متخصص در امر پدافند هوایی و جنگ سایبری این ادعاها را دور از انتظار ندانسته و دستکم قابل بررسی میدانند.