ماهان شبکه ایرانیان

رؤیاهای بر باد رفته؛ ۱۳ استارتاپ که رنگ ۲۰۲۰ را ندیدند

«نمی‌دانم این را چطور بگویم که باور کنید، اما واقعاً آلمانی‌ها دوست دارند با ایران کار کنند.» این جمله‌ای است که «حسین سرافراز»، قائم مقام مدیرعامل اتاق بازرگانی و صنایع ایران و آلمان می‌گوید؛ اتاقی که به تازگی یک «واحد استارتاپ» تشکیل داده و برنامه‌ای جدی دارد تا در دور‌ه‌ای خاص از روابط بین‌المللی ایران، گام‌های بلندی بردارد

رؤیاهای بر باد رفته؛ 13 استارتاپ که رنگ 2020 را ندیدند

«نمی‌دانم این را چطور بگویم که باور کنید، اما واقعاً آلمانی‌ها دوست دارند با ایران کار کنند.» این جمله‌ای است که «حسین سرافراز»، قائم مقام مدیرعامل اتاق بازرگانی و صنایع ایران و آلمان می‌گوید؛ اتاقی که به تازگی یک «واحد استارتاپ» تشکیل داده و برنامه‌ای جدی دارد تا در دور‌ه‌ای خاص از روابط بین‌المللی ایران، گام‌های بلندی بردارد. یکی از مهم‌ترین گام‌ها هم، ایجاد و تقویت ارتباط میان استارتاپ‌های ایرانی و آلمانی است. 

در یک روز نیمه‌تعطیل به اتاق بازرگانی و صنایع ایران و آلمان می‌رویم؛ هم محله بخارست به شدت خلوت است و داخل خود ساختمان. وقتی وارد می‌شوید از همان ابتدا دکوراسیون مینیمالیستی با استفاده به شدت زیاد از رنگ سفید حکایت از یک مدیریت اروپایی دارد. آرامش محله البته در خود اتاق هم وجود دارد، اما واقعیت این است که کسی نمی‌داند این آرامش قبل از طوفان است یا خیر. این اتاق در گذر 4 دهه فعالیت، فراز و فرودهای بسیاری داشته. گاهی رفت‌وآمدها زیاد شده و گاهی کم. با این حال شاید این اتصال به باریکی مو رسیده باشد اما هیچ وقت قطع نشده. به همین دلیل است که اتاق بازرگانی و صنایع ایران و آلمان، با 44 سال سابقه، قدیمی‌ترین و بزرگترین اتاق بین کشوری ایران است و رابطه‌ای مستقیم با بخش تجاری آلمان دارد.

پس از 44 سال کمک به روابط تجاری ایران و آلمان با مدل کلاسیک، حالا زمان ورود به حوزه استارتاپ‌هاست

این اتاق حالا ماموریتی تازه، یعنی تعامل با استارتاپ‌ها را برای خود تعریف کرده؛ رویکردی که باعث ایجاد ابهام‌هایی شده است: هدف چیست؟ آیا اصلاً شانسی وجود دارد؟ در این وضعیت؟ آخرش قرار است چه شود؟ «حسین سرافراز»، قائم مقام مدیرعامل اتاق بازرگانی و صنایع ایران و آلمان در پاسخ به این ابهام‌ها به دیجیاتو می‌گوید:

«تشکیل واحد استارتاپ ایده من بود؛ اگر برای این بخش کاری نکنیم، بازنده‌ایم. شاید اگر امروز ماشین‌حساب دست بگیریم، استارتاپ‌ها عدد بزرگی را تشکیل ندهند اما امروز همه درباره آن‌ها حرف می‌زنند و استعدادش را دارند تا در آینده بسیار بزرگ‌تر شوند؛ پس نباید از آن‌ها غافل شویم؛ آن هم وقتی که 44 سال با روش کلاسیک به روابط تجاری ایران و آلمان کمک کرده‌ایم، و حالا نباید این فرصت را از دست دهیم.»

به گفته او اهداف اصلی، انتقال دانش و تجربه و در حالتی خوش‌بینانه‌تر، ایجاد یک ارتباط مالی برای سرمایه‌گذاری در استارتاپ‌های ایرانی است. در اولین رویدادی که این اتاق به شکل مشخص برای آشنایی علاقمندان با اکوسیستم استارتاپی برلین ترتیب داد، «ملینا هانیش» (Melina Hanisch)، مسئول واحد استارتاپ در اتاق بازرگانی و صنایع آلمان در برلین کارگاهی را برگزار کرد تا علاقمندان ایرانی بیشتر با اکوسیستمی که در این شهر حضور دارد، آشنا شوند و البته به شکل دقیق‌تر بتوانند ایده‌های خود را برای سرمایه‌گذاران بین‌المللی ارائه دهند. سرافراز درباره این کارگاه می‌گوید: «فکر می‌کنم همین کارگاه بتواند برای استارتاپ‌های ایرانی مفید باشد. قبل از برگزاری، از استارتاپ‌ها و فعالین این بخش نظرسنجی کردیم که استارتاپ‌های ما به چه چیزهایی نیاز دارند. بیشتر از پول، نیاز اصلی کمک به پرورش ایده بود.»

این اتاق تاکنون در 2 مرحله استارتاپ‌های ایرانی را به نمایشگاه‌های بین‌المللی برده است

این اتاق در 2 مرحله چند استارتاپ‌ ایرانی را برای شرکت در نمایشگاهی به آلمان برده است. سرافراز می‌گوید اگرچه هدف بازدید و آشنایی بود اما همان جا اتفاقاتی افتاد و یکی از استارتاپ‌های ایرانی با شرکتی لهستانی، گفتگوهایی را برای جذب سرمایه و همکاری شروع کرد: «پس حتی در دوران تحریم‌ هم شانس‌هایی برای سرمایه‌گذاری خارجی وجود دارد.» با این حال او تاکید می‌کند که هدف اصلی‌شان برای استارتاپ‌های ایرانی، دریافت آموزش و البته دانش و در مراحل بعدی، کمک به حضور در نمایشگاه‌های خارجی است:

«واقعیت این است که پتانسیل استارتاپی ایران به دلایل مختلف بسیار بالاست. چه اکوسیستم استارتاپی ایران و چه اکوسیستم استارتاپی آلمان، چندان درگیر تحریم‌ها نیستند و اگر موقعیت مناسبی ببینند، همکاری می‌کنند. تاکنون هر شرکت آلمانی که من با آن صحبت کرده‌ام، بابت تحریم‌ها نگرانی ندارند و مایل به کار کردن با ایران هستند. البته مشخص است که حساب شرکت‌های خیلی بزرگ یا شرکت‌هایی که آمریکایی‌ها در آن‌ها سهم دارند، جداست. آلمانی‌ها نگاه دقیق‌تری به ایران دارند، ریسک‌پذیری بالایی دارند و ما پتانسیل بالایی در اتصال استارتاپ‌ها و شرکت‌های ایرانی-آلمانی به هم می‌بینیم.»

مشکل آوردن سرمایه نیست، مشکل ناتوانی از خروج سرمایه در آینده است

با این حال، مسئله اصلی اینجاست که آیا برای سرمایه‌گذاری خارجی در ایران برنامه مشخصی وجود دارد یا خیر. آنطور که سرافراز می‌گوید، به خاطر شرایط تحریم، بحث سرمایه‌گذاری در اولویت‌های آخر قرار گرفته؛ هرچند به گفته او، همین حالا هم علاقه از سمت خارجی‌ها برای سرمایه‌گذاری وجود داشته: «اما علی‌رغم علاقه‌ای که وجود دارد، مشکل اصلی امروز آوردن پول اولیه نیست، چرا که شاید با عددهای کوچک هم سرمایه‌گذاری استارتاپی قابل انجام باشد. مشکل اصلی، اکنون خارج کردن پول در آینده است. در امروزی که صحبت می‌کنم، انتقال از و به ایران، شرایط خاصی دارد و به راحتی ممکن نیست. بنابراین کسی می‌تواند به ایران بیاید که آمادگی داشته باشد اگر یک میلیون یورو آورد، بداند شاید لازم باشد این پول را برای چندین سال در ایران نگه دارد و همین‌جا آن را رشد دهد.»

او همچنین می‌گوید که تا فوریه، وضعیت سیاسی-اقتصادی ایران و اروپا هم مشخص‌تر می‌شود اما با این حال هم، اتاق برای سناریو‌های مختلف آماده شده، چرا که تمرکز اولیه‌اش را بر آموزش و رویداد‌های مختلف قرار داده است:

«یکی از کارهای ما این است که ایونت‌ها در آلمان را برای استارتاپ‌های ایرانی ارزان و قابل دسترس کنیم. بیشتر روی این بخش ماجرا تمرکز کرده‌ایم. واقعیت این است که خارج از ایران تصویر درستی از کشور ما ارائه نمی‌شود و کسی نمی‌داند ضریب نفوذ اینترنت در کشور ما چقدر است. حتی خیلی‌ها استارتاپ‌های بزرگ ما که رشد زیادی داشته‌اند را هم چندان نمی‌شناسند. اکنون رسالت کوتاه تا میان مدت ما این است که واقعیت‌ها را نشان دهیم. از طرفی، صادقانه بگویم، من شخصاً تصور می‌کردم که ما در اکوسیستم استارتاپی‌مان هنوز فقط مشغول کپی کردن هستیم. در بررسی محدودی که داشته‌ایم، متوجه شده‌ایم که اینطور نیست و قدرت زیادی داریم. مشکل اصلی استارتاپ‌های ما در رویدادهای بین‌المللی که با آن‌ها شرکت کردیم این بود که توانایی ارائه مناسب را نداشتند. اما واقعاً باور پیدا کرده‌ام که ما دیگر از کپی کردن عبور کرده‌ایم.»

«خارج از ایران تصویر درستی از کشور ما ارائه نمی‌شود و کسی آنقدر با استارتاپ‌های ایرانی آشنا نیست»

سرافراز همچنین می‌گوید که در بخش مالی، اتاق ارتباط نزدیکی با اینستکس دارد؛ اینستکسی که البته تکلیفش تا فوریه مشخص می‌شود: «اگر اینستکس زنده بماند، با توجه به ارتباط نزدیک‌مان با آن، قطعا تمام تلاش خود را می‌کنیم تا بخشی از آن را به استارتاپ‌ها اختصاص دهیم. اگر ساز و کارهای مالی مشخص‌تر بود، قطعاً ایجاد ارتباطات مالی می‌توانست اصلی‌ترین کار ما بین دو کشور باشد.»

اگرچه اتاق بازرگانی و صنایع ایران و آلمان حالا اولویت اصلی‌اش را بر پایه‌ی ایجاد یک پل ارتباطی بین استارتاپ‌های ایرانی و آلمانی، و انتقال دانش و تجربه ترسیم کرده است، اما در شرایطی که ترند گوگل حکایت از علاقه بیشتر به مهاجرت می‌دهد، آیا این پل ارتباطی تبدیل به یک پل یک طرفه برای خروج از ایران نمی‌شود؟ سرافراز به این سوال، پاسخ منفی می‌دهد و می‌گوید این موضوعی بسیار حساس برای اتاق است:

«اتاق به استارتاپ‌هایی سرویس می‌دهد که قصد فعالیت در بازار ایران را دارند. یکی از اهداف ما این است که اطلاعات مورد نیاز افراد را در ایران در اختیارشان قرار دهیم. مورد بعدی این است که وقتی افراد بروند و با فضا از نزدیک آشنا شوند، متوجه می‌شوند که رشد در آن فضا تا چه حد سخت است. کار در آلمان ساده نیست و وقتی افراد خودشان از نزدیک با حقایق آشنا شوند، متوجه می‌شوند که چقدر در ایران پتانسیل وجود دارد که بدون وقف دادن خود با یک زبان و اقتصاد جدید، می‌توان از آن‌ها بهره گرفت. واقعیت دیگر این است که وقتی یک نیرو از ایران به آلمان می‌رود، چون به فضا آشنایی لازم را ندارد، برای مثال در یک شرکت به عنوان توسعه دهنده مشغول به کار می‌شود و از دانشش به این شکل استفاده می‌شود. در حالی که اگر در ایران بماند، می‌تواند کار را برای خودش انجام دهد و از طرفی پتانسیل احتمالی گسترش آن فعالیت در منطقه را هم تجربه کنند.»

کار دیگری که اتاق اکنون در حال انجامش است، ایجاد امکان فعالیت توسعه دهندگان ایرانی با شرکت‌ها و استارتاپ‌های آلمانی است؛ اتفاقی که به گفته سرافراز، باعث ارزآوری می‌شود. هرچند خود او نیز اذعان دارد که برای این رویکرد هم چالش انتقال پول وجود دارد اما شاید اینجا رمزارزها، برای تراکنش‌هایی در این سطح، چاره‌ای باشند: «فریلنسینگ شانس بسیار زیادی در ایران دارد چون کیفیت کار در ایران از کیفیت کاری که در هند انجام می‌شود به مراتب بالاتر است و این را افرادی که با هر دو کار کرده‌اند، تایید می‌کنند.»

اما اساساً عضویت استارتاپ‌ها در این اتاق چه مزیت‌هایی برای آن‌ها دارد؟ به گفته سرافراز، اتاق بازرگانی و صنایع ایران و آلمان اکنون حدود 2500 عضو دارد و استارتاپ‌ها می‌توانند تا 50 درصد تخفیف برای حق عضویت سالانه دریافت کنند.

با عضویت در این اتاق، استارتاپ‌ها و شرکت‌های ایرانی می‌توانند با هزینه‌هایی بسیار کمتر، درنمایشگاه‌های آلمانی شرکت کنند و این مسئله صرفاً مربوط به یک فرد نیست، بلکه تمام اعضای شرکت‌ها و استارتاپ‌هایی که عضو اتاق هستند، از این خدمات بهره‌مند می‌شوند. سرافراز همچنین به بخش حقوقی که در این اتاق حضور دارد اشاره می‌کند و می‌گوید: «مشاوره‌ای که می‌دهیم برای اعضا رایگان است. برای مثال مشاوره در رابطه با باز کردن حساب بانکی یا ثبت شرکت در آلمان. این روزها استارتاپ‌ها چنین سوالاتی را از ما می‌پرسند. مثلاً برای حضور در یک برنامه چهار ماهه شتاب‌دهی باید چه کارهایی انجام دهند.»

او می‌گوید کار دیگری که در اتاق انجام می‌شود، بررسی مدارک برای دریافت ویزا است که هزینه‌ای ناچیز دارد و اساسا مزیتی که دارد این است که به شخص گفته می‌شود با توجه به مدارکش، شانسی برای دریافت ویزا دارد یا خیر. یا حتی اگر مدارکش ناقص هستند، به او اعلام می‌شود چراکه اشتباه‌های ناخواسته در مدارک می‌تواند هزینه‌های زیادی برای شخص داشته باشد.

هانیش از تغییر جهت اکوسیستم استارتاپی برلین در 10 سال اخیر خبر می‌دهد

اما پس از سرافراز، به سراغ «ملینا هانیش»، مسئول واحد استارتاپ در اتاق بازرگانی و صنایع آلمان در برلین می‌رویم. هانیش در گفتگو با دیجیاتو از تغییر جهت اکوسیستم استارتاپی آلمان در 10 سال اخیر می‌گوید و خبر می‌دهد که در برلین، تمرکز استارتاپ‌ها اکنون بیشتر از هر چیز، روی فین‌تک، هوش مصنوعی و بلاکچین است: «در واقع اکوسیستم استارتاپی برلین بین 10 تا 15 سال پیش بیشتر از هر چیز بر تجارت الکترونیکی و کسب درآمد از مشتری نهایی (B2C) تمرکز کرده بود اما امروزه تمرکز اصلی بیشتر بر نرم‌افزار است و بخشی زیادی از درآمدها، به سمت همکاری‌های تجاری (B2B) سوق پیدا کرده.»

هانیش که برای اولین بار به ایران سفر کرده، می‌گوید هدفش از برگزاری این کارگاه، آشنا کردن ایرانی‌ها با اکوسیستم استارتاپی برلین است. او همچنین تلاش کرد تا با استفاده از تجربیاتش، شرکت‌کنندگان در این کارگاه را با نحوه صحیح دادن یک ارائه برای سرمایه‌گذاران بین‌المللی آشنا کند.

او تاکید می‌کند که اکوسیستم برلین، به شدت متنوع است و محل‌های مختلف مختص استارتاپ‌ها، رویداد‌های متنوع و البته زمینه‌های کاری مختلف، مشخصات اصلی اکوسیستم استارتاپی برلین هستند و این اکوسیستم با مشاغل زیادی که ایجاد کرده‌، تاثیر بزرگی بر برلین گذاشته. او در پاسخ به این سوال که آلمان به چه شکل از استارتاپ‌های آلمانی حمایت می‌کند، می‌گوید:

«سیاست آلمان حمایت از استارتاپ‌هاست و برنامه‌های متنوعی در این زمینه وجود دارد. برنامه‌ای تدوین شده موسوم به «Hub Strategy» که هاب‌ (مرکز) هایی را برای استارتاپ‌ها در برلین و کل آلمان ایجاد می‌کند. برای مثال اکنون هاب فین‌تک یا هاب اینترنت اشیاء در برلین به شدت فعال هستند؛ هاب‌هایی با تمرکز بر مسائل دیگر هم در سایر نقاط آلمان ایجاد شده.»

او همچنین خبر می‌دهد که در برلین موقعیت‌های سرمایه‌گذاری، مخصوصاً برای فارع‌التحصیلان دانشگاهی وجود دارد که سرمایه‌گذاری در صندوق آن توسط خود برلین و بخشی‌ از آن‌هم توسط اتحادیه اروپا انجام شده. همچنین در برلین برخی بانک‌ها، وام‌های خاصی را برای استارتاپ‌ها در نظر گرفته‌اند که استارتاپ‌های متوسط و کوچک می‌توانند از آن‌ استفاده کنند.

کارآفرینان برای توسعه ایده خود کمک‌هزینه‌ای را دریافت می‌کنند تا بتوانند بر ایده‌شان تمرکز کنند

او از «پشتیبانی مالی» برای کارآفرینان می‌گوید و وقتی از او می‌خواهیم جزییات بیشتری از این مورد را توضیح دهد، اعلام می‌کند که برنامه‌های شتابدهی در دانشگاه‌ها وجود دارد که پیش از شروع کسب‌وکار، و صرفاً با داشتن یک ایده، افراد می‌توانند از آن استفاده کنند. در واقع، این کمکی است به کارآفرین‌ها تا با دریافت ماهانه حدود 2 هزار یورو (معمولاً برای 6 ماه)، نیاز به کار کردن نداشته باشند و بتوانند بر توسعه ایده‌ای که دارند، تمرکز کنند: «به این شکل، افراد دیگر با یک ریسک جدی در هنگام شروع کسب‌وکارشان مواجه نیستند. چون در ابتدا، مشخص نیست که ایده جواب خواهد داد یا خیر.»

نکته دیگری که هانیش به آن اشاره می‌کند، این است که تقریباً تمام استارتاپ‌ها در آلمان، جهانی فکر می‌کنند و به دنبال بازارهای بین‌المللی هستند: «شاید یکی از دلایل همین موضوع، این باشد که کارمندان بین‌المللی زیادی هم دارند؛ که البته این هم یکی از مشخصه‌های اکوسیستم استارتاپی برلین است و این شهر، پس از سیلیکون ولی، دومین جایگاه برای استارتاپ‌هایی است که توسط افراد غیربومی تاسیس شده‌اند.»

هانیش از سوی دیگر به وجود یک برنامه کارآموزی اشاره دارد که برای عده زیادی، در آلمان جایگزین رفتن به دانشگاه شده است. به گفته او، اتاق بازرگانی و صنایع آلمان در برلین مسئولیت مدیریت این برنامه را بر عهده دارد:

«ما برنامه‌های Apprenticeship (کارآموزی) را مدیریت می‌کنیم که فکر نمی‌کنم شما در ایران آن را داشته باشید. به شکل خلاصه، این برنامه اینطور کار می‌کند که به جای رفتن به دانشگاه، می‌توانید برنامه Apprenticeship را آغاز کنید و به شکل همزمان، در یک شرکت هم کار کنید. در واقع افراد می‌توانند پس از دوران تحصیل در دبیرستان، به جای رفتن به دانشگاه این برنامه را انتخاب کنند که معمولا 3 سال طول می‌کشد و در پایان هم، مدرک آن را دریافت کنند. البته این طرح در خود آلمان هم گاهی دست کم گرفته می‌شود و عده زیادی اعتقاد دارند باید به دانشگاه رفت.»

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان