خبرگزاری ایسنا: محمد سعید ادریس، نویسنده مصری در یادداشتی که در روزنامه الاهرام این کشور منتشر شده است، مینویسد: اسرائیلیها این روزها به دنبال یافتن پاسخ برای سوال سختی هستند که درپی ترور سردار سلیمانی توسط آمریکا به آنها تحمیل شده است. علیرغم اینکه اسرائیلی ها پس از ترور سردار سلیمانی بسیار خوشحال شدند اما برخی از آنها تنها به نتایج مثبت بیرون رفتن سلیمانی از میدان مقابله با اسرائیل نمی نگرند بلکه به نتایج منفی آن نیز توجه زیادی دارند.
وی می نویسد: آن ها به دنبال یافتن پاسخ برای این سوالات هستند که ترور سردار سلیمانی چگونه می تواند بر اسرائیل تاثیر بگذارد؟ اسرائیل باید با واقعیت جدید یعنی واقیعت پساترور سردار سلیمانی چگومه تعامل کند؟
این نویسنده مصری در ادامه آورده است: هر کسی که به دنبال یافتن پاسخ به این سوالات است، نمی تواند یک مساله مهم را نادیده بگیرد و آن این است که اسرائیلی ها به طور کامل از عملیات ترور سردار سلیمانی دور نیستند و ضروری است که آن ها کم کم به دست داشتن خود اعتراف کنند، حال این دست داشتن چه مستقیم باشد چه غیر مستقیم و چه اینکه شریک اجرای عملیات بودهاند و یا اینکه تنها طراحی و جمع آوری اطلاعات توسط آن ها انجام شده است.
در ادامه این یادداشت آمده است: روزنامه عبری گلوبس با اشاره مستقیم به اسرائیل اعلام کرد که آمریکایی ها در ترور سردار سلیمانی ممکن است از یک سازمان اطلاعاتی غربی کمک گرفته باشند. دولیان بورجر، روزنامه نگار روزنامه انگلیسی گاردین نیز بر این مساله تاکید کرد و گفت که مایک پمپئو، وزیر خارجه آمریکا به همکاری موساد اسرائیل تصمیم ترور سردار سلیمانی را اتخاذ کرد.
نویسنده می گوید: علاوه بر این شواهد مهمتری هم وجود دارد که نشان می دهد میان اسرائیل و عملیات ترور سردار سلیمانی ارتباط وجود دارد از جمله نشست کابینه اسرائیل در تاریخ 2020/1/5 یعنی پس از ترور سردار سلیمانی و تمرکز بر روی بررسی پیامدهای این ترور و چگونگی تعامل اسرائیل در صورتی که مواضع نظامیش مورد هدف قرار گیرند. همچنین آشفتگی نتانیاهو و مرتکب شدن "اشتباه حساب نشده" مبنی بر اینکه اسرائیل بمب هسته ای دارد و این جمله نتانیاهو تلاشی برای مقابله با حمله انتقامی ایران علیه اسرائیل است. علاوه بر مسائلی که ذکر کردیم مایک پمپئو، وزیر خارجه آمریکا در سخنرانی های خود تاکید کرد که قبل از عملیات ترور سردار سلیمانی و بعد از این عملیات با بنیامین نتانیاهو تماس داشته است، وی همچنین بر این مساله تاکید کرد که آمریکا به حمایت های خود از اسرائیل "برای پایان دادن به تروریسم" ادامه خواهد داد.
وی در ادامه یادداشت خود آورده است: با این حال می توان گفت که تمام تلاش ها و نقشههای راهبردی اسرائیل برای مقابله با پیامدهای احتمالی ترور سردار سلیمانی ناقص خواهد ماند زیرا بی شک ایران می داند که اسرائیل در عملیات ترور سردار سلیمانی شریک است بنابراین در پرداختن هزینه این ترور نیز باید شریک باشد. تفکرات و برنامه های اسرائیل باید بر اساس این حقیقت باشد که اسرائیل نیز همانند آمریکا در ترور سردار سلیمانی متهم است بنابراین دیر یا زود باید هزینه این ترور را به همراه آمریکا پرداخت کند. بنابراین اکنون این سوالات برای اسرائلی ها مطرح می شود که چگونه می توانند با این خطر مقابله کنند و این خطر چه چیزی می تواند باشد؟
نویسنده می گوید: برجسته ترین و مهم ترین پاسخی که در این خصوص مطرح شده است، پاسخ عیران عتصیون، معاون رئیس سابق شورای امنیت داخلی اسرائیل است. وی سه سناریوی احتمالی را مطرح کرد، سناریوی اول سناریوی توافق است؛ بر اساس این سناریو ایران و آمریکا از طریق برخی واسطه ها به تفاهمات مشترکی می رسند زیرا هم ایران و هم آمریکا نمی خواهند مواضع نظامی و غیر نظامی آن ها چه در داخل و چه در خارج مورد هدف قرار گیرند و اگر این سناریو محقق شود ترامپ به راحتی و بدون هیچ دردسری در دوره دوم ریاست جمهوری پیروز خواهد شد اما اسرائلی ها احتمال تحقق این سناریو را کم می دانند. سناریوی دوم این است که اوضاع و تنش ها بر همین منوال باقی خواهد ماند یعنی ممکن است ایران عمالیاتی علیه مواضع آمریکا انجام دهد و یا اینکه نیروهای آمریکایی کم کم شروع به خروج از عراق کنند و اسرائیلی ها احتمال محقق شدن این سناریو را متوسط به بالا می دانند. سناریوی سوم این است که ایران مواضع آمریکا در کشورهای حاشیه خلیج فارس و یا اینکه آزادی کشتیرانی را مورد هدف قرار دهد که در این صورت ترامپ مجبور خواهد شد اهداف داخل ایران را هدف قرار دهد، این سناریو ممکن است به یک بحران بین المللی منجر شود و قیمت نفت را بالا ببرد و چه بسا اسرائیل نیز از خاک سوریه و لبنان مورد هدف قرار گیرد که این مساله به معنای بروز جنگ منطقه ای است، اسرائیلی ها احتمال تحقق این سناریو را متوسط به پایین می دانند.
نویسنده در ادامه می گوید که این سناریوهای اسرائیل ناقص هستند و سناریوی چهارمی نیز وجود دارد وآن سناریوی ترورهای متقابل است، اسرائیل توان تحمل این سناریو را نخواهد داشت بنابراین در نتیجه این سناریو، سناریوی پنجمی مطرح می شود و آن "جنگ مستقیم" با ایران است. این جنگ اگر رخ دهد دیگر میان اسرائیل و ایران نخواهد بود بلکه هم پیمانان تهران نیز در آن مشارکت خواهند کرد و در این صورت مقامات رژیم اشغالگر اسرائیل با تنگنای بزرگی مواجه خواهند شد زیرا هم ترامپ خواهان جنگ با ایران نیست بلکه می خواهد در انتخابات پیروز شود و هم روسیه و چین مخالف این جنگ هستند. پس اسرائیل چگونه می تواند با این همه خطرات و چالش مقابله کند؟ این سوالی است که اسرائلی ها تاکنون پاسخی برای آن نیافتهاند.