زمان برگزاری جشنواره فیلم فجر که میشود، نمیشود به یاد جریانها و پدیدههای ادوار گذشته نیفتاد. پدیدههایی که تا چند سال بعد نهتنها جشنواره را که کلیت سینمای ایران را تحت تأثیر قراردادند. پدیدههایی گاه عجیب، گاه ستایشآمیز و گاه هم، خب، میدانید دیگر.
اصلاً جشنواره جایی است برای خاطره بازی. جایی برای یادت میآیدها؟ درست است که این روزها حالوروزمان اصلاً خوب نیست. تعارف که نداریم، عزاداریم و جشن گرفتن برای سینمای همیشه عزادار ایران در این شرایط کمی سخت است، اما جشنواره است دیگر.
در آستانه سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر، بد نیست نگاهی بیندازیم به برخی از این پدیدهها که هنوز، بین پخش فیلمهای جشنواره در راهروهای حالا لوکس سینماها با یادت میآیدها، سراغشان را میگیریم.
همچنین بخوانید:
50 دیالوگ منتخب که در جشنواره های فیلم فجر دهه نود شنیدهاید
1- پدیده فیلم اولیهای جشنواره فیلم فجر
از ابتدای برگزاری جشنواره فجر، فیلم اولیها همیشه شگفتیآفرین بودند. ظهور یک فیلمساز جدید، که توان رقابت بانامهای اساطیری سینمای ایران را داشته باشد، همیشه مخاطبان سینمای ایران را سر ذوق آورده است. حتی اصغر فرهادی، که امروز یک نام بینالمللی است، تا قبل از کسب بهترین جایزه فیلم اولی از جشنواره فجر برای «رقص در غبار»، فقط یک چهره تلویزیونی بود.
فیلم اولیها اما در چند دوره گذشته بسیار سروصدا کردند و با موفقیتهایشان، رسماً بخش نگاه نو جشنواره را احیا کردند و حالا خیلی از طرفداران سینمای ایران و پیگیران اخبار سینمایی، هرساله چشم به عملکرد فیلم اولیهای جشنواره دارند.
این سلسله موفقیتها، گرچه سالهاست در جشنواره تکرار میشوند، اما نقطه اوجشان، جشنواره سی و چهارم و درخشش بیچونوچرای دو فیلم اولی، «ابد و یک روز» و «ایستاده در غبار» بود. سعید روستایی با ساخت «ابد و یک روز»، عملاً صفحه جدیدی در رئالیسم سینمای ایران گشود و با کسب 11 سیمرغ، همچنان، از این حیث یک رکود دار است. در کنار روستایی، محمدحسین مهدویان، جوان دیگری بود که با «ایستاده در غبار» و شیوه متفاوت روایتش، علاوه بر کسب جایزه بهترین فیلم، نگاهها را به خود معطوف کرد و نشان داد سینمای ایران چه استعداد و ظرفیت شگرفی در خود پنهان دارد.
«شنای پروانه» محمد کارت و «روز صفر» ساخته سعید ملکان در میان کنجکاوی برانگیزترین فیلم اولیهای جشنواره سی هشتم قرار دارند.
2- پدیده فیلم آخریهای جشنواره فیلم فجر
درحالیکه فیلمسازان جوان و تازهکار، عنان سینمای ایران را به دست میگیرند، فیلمسازان قدیمی و صاحب سبک، انگار هرروز بیشازپیش از روزهای اوج خود فاصله میگیرند و با ساخت فیلمهایی تعجببرانگیز، مرثیهای برای تمام خاطرات خوبمان با فیلمهایشان میسرایند.
داریوش مهرجویی، فیلمساز مؤلف و بنیانگذار موج نوی سینمای ایران، آخرین حضور جدیاش در جشنواره فیلم فجر مربوط به دوره بیست و پنجم و فیلم «سنتوری» است. او «لامینور»، آخرین اثرش را به جشنواره فجر ارائه نکرد. با توجه به محتوای جنجالی فیلم که پیرامون موسیقی زنان میگذرد به نظر میرسد که مهرجویی با این اقدام قصد دارد از حاشیهسازی و احتمال توقیف فیلمش جلوگیری کند.
مسعود کیمیایی، خالق جادوهایی چون «گوزنها»، هیچوقت با جشنواره میانه خوبی نداشته است و تنها در دوره بیست و نهم و با «جرم» این رابطه کمی بهبود یافت. اما انگار «جرم» هم آخرین اثر قابل دفاع کیمیایی بود. در جشنواره سی و دوم، «مترو پل» به نمایش درآمد که بعد از خندههای تمسخرآمیز اهالی مطبوعات هنگام نمایش فیلم، کیمیایی به نشست خبری فیلم نیامد. آخرین فیلم کیمیایی هم «قاتل اهلی» که از زمان تولید با حاشیههای عجیبوغریبی همراه بود، به سرنوشت «مترو پل» دچار شد و نه در جشنواره موفق بود و نه در گیشه.
حالا کیمیایی با «خون شد» نهتنها در جشنواره شرکت نمیکند که انصراف هم میدهد. بااینوجود معلوم نیست که «خون شد» چقدر به سینمای جادویی که از کیمیایی میشناسیم نزدیک شده است.
3- از این حقیقت تلخ گریزی نیست
بیشک یکی از پدیدههای چند جشنواره گذشته رویکرد رئالیسم سینماگران ایرانی است. بعد از موفقیت اصغر فرهادی در پرداختن به زندگی طبقه متوسط و بزنگاههای اخلاقی، این سبک در سینمای ایران حسابی پرطرفدار شده است. به دنبال نفوذ سبک اصغر فرهادی در سینمای ایران و استقبال کمی افراطی از سبک او، سعید روستایی با نگاهش به طبقه فقیر جامعه آمد و موجی جدید از فلاکت و بدبختی سینمای ایران را فراگرفت. خلاقیت و نوآوری جای خود را به پیروی موبهمو از الگوهای فرهادی و روستایی داد. در این میان محمدحسین مهدویان با نگاه تاریخی و نعمتالله با سبکی همیشه منحصربهفرد حکم هوایی تازه داشتند.
در چنین فضایی کمتر فیلمسازی پیدا میشود که حاضر باشد ریسک کند و به سینمای شخصیاش بپردازد. به همین دلیل هم هست که نیما جاویدی با «سرخپوست» یکی از پدیدههای بیچونوچرای جشنواره گذشته است. جاویدی در آخرین ساختهاش، معنای واقعی سینما را زنده کرد و از پیشرفت تکنیکی سینمای ایران درراه متحول ساختن جهان داستانی خودش استفاده کرد.
4- از رجعت تاریخی تا جهش فمینیسم
همانطور که گفتیم در کنار نفوذ سبک رئالیسم و نئورئالیسم در سینمای ایران، شاهد تک حرکتهای شخصی هم بودهایم. دوران جنگ تحمیلی، آشوبهای منتهی به انقلاب و روزهای پرتنش بعد از انقلاب اسلامی، با ظرفیت سینمایی بالایی که دارند، در طی چند سال اخیر، بهدوراز شعارزدگی، تبلیغات حزبی و جبههگیریهای مرسوم به پرده سینما راه یافتند و اقبال عمومی نشان داد که جامعه مخاطبان ایرانی آماده ورود به دنیای گذشته از دوربین سینماگران جوان هستند. «ویلاییها»، «ایستاده در غبار»، «ماجرای نیمروز»، «بمب؛ یک عاشقانه» و «تنگه ابوقریب» و حتی «سیانور»، فیلمهایی هستند که در طی چند دوره گذشته جشنواره فجر، در همان اولین اکرانشان تبدیل به پدیدههای جشنواره شدهاند و موفقیتهایشان در اکران نیز ادامه پیداکرده است.
از سوی دیگر در طی چند سال گذشته، شاهد ظهور و رشد فیلمسازان زن در کنار سینمای زنانه بودهایم که هر بار در جشنواره فجر بیشترین درخشش را داشتهاند. منیر قیدی، با ساخت «ویلاییها» برداشتی زنانه از جنگ را ارائه کرد و بهعنوان یک فیلمساز زن و یک فیلم اولی شگفتیآفرین شد. حمید نعمتالله با «رگ خواب»، تصویری بکر و ناب از یک ذهن زنانه به نمایش گذاشت، کاوه صباغ زاده در عاشقانه تحسینشدهاش، «ایتالیا ایتالیا» جوشوخروش و روزهای منتهی به سقوط یک زن را تصویر کرد و محمود غفاری با «شماره 17، سهیلا»، از بحران میانسالی در جامعه در حال گذار ایرانی گفت.
5- شبی که جوایز بزرگ آقا کامل شد
یکی از عجیبترین اتفاقات چند جشنواره گذشته بیشک در شب اختتامیه جشنواره سی و هفتم رقم خورد. شبی که الناز شاکردوست برای ایفای نقشش در «شبی که ماه کامل شد» اولین سیمرغ بلورینش را دریافت کرد. همان شب علی نصیریان به خاطر ایفای نقشی هنرمندانه در «مسخرهباز» همایون غنی زاده برای اولین بار سیمرغ بلورین را به خانه برد. به نظر نمیرسد در مورد این پدیده نیازی به توضیح دیگری باشد.
6- پدیدهای به نام همایون غنی زاده در جشنواره فیلم فجر
بهراستی همایون غنی زاده بهتنهایی لقب عجیبترین پدیده جشنواره سی و هفتم را به خود اختصاص میدهد. غنی زاده با «مسخرهباز» فیلمی ارائه میدهد که یا مخاطب را کاملاً شیفته میکند یا او را با خاطری آزرده در همان چند دقیقه اول فیلم وادار به ترک سالن میکند. اما «مسخرهباز» در آخر لیستی قرار میگیرد که همایون غنی زاده را به پدیده عجیب جشنواره سی و هفتم تبدیل میکند. غنی زاده جایزه بهترین فیلم نگاه نو را میبرد و به روی سن نمیآید، بهجای خودش یک مهاجر افغان را روی صحنه میفرستد تا نامهای از طرف او قرائت کند و حرکت تاریخی مارلون براندو در اسکار را بازسازی میکند. اما چند دقیقه بعدتر برای دریافت جایزه بهترین فیلم هنر و تجربه روی صحنه میرود.
7- انصراف، استعفا و تحریم
به نظر میرسد که جشنواره سی و هشتم هنوز شروع نشده، پدیدههایش در حال شکلگیری هستند. موج انصرافها، تحریمها و کنارهگیریها از جشنواره فجر بعد از سقوط هواپیمای مسافربری اوکراینی و به نشانه همدردی با خانوادههای عزادار این رویداد شروع شد و همچنان ادامه دارد. مسعود کیمیایی از اولین کسانی بود که از جشنواره فجر کنارهگیری کرد و سعید آقاخانی، پیمان معادی، نوید محمدزاده، بابک حمیدیان، مهتاب کرامتی و سارا بهرامی دیگر سینماگرانی بودند که این رویداد را تحریم کردند. جنجال شهاب حسینی در انتقاد از تحریم جشنواره هم که بماند.
کپی برداری و نقل این مطلب به هر شکل از جمله برای همه نشریهها، وبلاگها و سایت های اینترنتی بدون ذکر دقیق کلمات “منبع: بلاگ نماوا” ممنوع است و شامل پیگرد قضایی می شود.
Post Views:
71