ماهان شبکه ایرانیان

مشرق گزارش می‌دهد/

حمله به بزرگان مشهد با نمادهای فیلم عنکبوت/ جواد نوروزبیگی با چه هدفی فیلم عنکبوت را ساخته است؟

فیلم عنکبوت به شهروندانی که در چهارچوب حاکمیت جمهوری اسلامی زندگی می‌کنند، حقنه می‌کند که روسپی‌گری را باید نه به عنوان یک آسیب‌اجتماعی بلکه به عنوان یک موج اجتماعی زیستی بپذیرند.

سرویس فرهنگ و هنر مشرق - ماجراهای ساخته شدن فیلم «عنکبوت» روایت بسیار مفصل و مبسوطی دارد. پس از آنکه فیلم هیات انتخاب جشنواره فیلم فجر آثار منتخب خود را در بخش سودای سیمرغ معرفی کرد، فیلم «عنکبوت» در رتبه پنجم رزرو هیات انتخاب قرار گرفت و این هیات خبر از کیفیت ضعیف و بسیار پایین فیلم داد و به پیوست این اتفاق «جواد نوروزبیگی» که فیلم را با سرمایه‌گذاری محمدصادق رنجکشان ساخته است، در گفت‌وگویی پس از آنکه هیات انتخاب را به چالش کشید گفت: از قبل هم یک جو رسانه‌ای راه افتاد و متاسفانه هیات انتخاب تحت‌تاثیر این جو رسانه‌ای قرار گرفت. برای مثال سرمایه گذار فیلم را مورد انتقاد قرار می‌دهند در حالی که او از بخش خصوصی آمده و برای ما فیلم می‌سازد. سینمای ما مدت‌ها بود که از انعکاس آسیب‌های اجتماعی در آثار دوری می‌کرد اما او دقیقاً در همین بخش سرمایه‌گذاری می‌کند، اما حتی او را هم بی‌انگیزه می‌کنند و در مقابل سازمان اوج قرار می‌دهند.

اما آنچه که در مورد مخالفت با فیلم عنکبوت رخ داد یک جریان رسانه‌ای نیست، چون تنها رسانه‌ای که درباره فیلم متنی را بر اساس مستندات منتشر کرد، مشرق بود. اما پس از انتشار این گزارش حواشی گسترده‌ای پدید آمد که به ترتیب تاریخ زمانی و با یک تحلیل مستقل باید به شکل دقیقی توضیح داده شود تا نهادهای نظارتی در جریان جزئیات ماجرای عنکبوت قرار گیرند.

بیشتر بخوانید:

جای «عنکبوت» در جشنواره فیلم فجر انقلاب نیست

قبل از  انتشار متن انتقادی درباره فیلم عنکبوت، مشرق مدت‌ها جریان مکاتبات‌ در مورد این فیلم را رصد می‌کرد. در نوبه‌های متوالی مکاتباتی از سوی نهادهای نظارتی به سازمان سینمایی ارسال شد تا در هر صورت سازمان سینمایی مانع ساخت این فیلم شود. اما این مکاتبات با همکاری سازمان سینمایی همراه نشد و فیلم عنکبوت پروانه ساخت دریافت کرد.

به هر حال نوروزبیگی به هر ترتیب، مسیر ساخته شدن فیلم را پیدا کرده بود و عزم خود را برای ساختن فیلم جزم کرد. مشرق نیز با اینکه در جریان جزئیات این مکاتبات بود و فیلمنامه‌ مصوب را در اختیار داشت، اما از انتشار هر گزارشی درباره فیلم امتناع کرد، به امید آنکه نهادهای نظارتی و بالادستی روند تولید فیلم را متوقف کنند.

بخشی از گفت ‌وگوی ابراهیم ایرج‌زاد درباره حسین کرمی

پس از عدم حضور فیلم در بخش سودای سیمرغ، ابراهیم ایرج‌زاد در گفت‌وگویی با مجله فیلم سعی در تطهیر فیلم و موقعیت ملتهب فیلم دارد و  حسین کرمی عضو هیات انتخاب و پروانه ساخت را هدف نقدهای خود قرار می‌دهد. قطعا روایت ابراهیم ایرج‌زاد در مورد حسین کرمی دروغ و جعل واقعیت نیست، اما اگر مخالفت آقای حسین کرمی در محله اعطای پروانه ساخت و هیات انتخاب فجر صحت داشته باشد، باید از تلاش ایشان برای جلوگیری از حضور فیلم جشنواره قدرانی شود.

ایرج‌زاد در این گفت‌وگو اشاره می‌کند که منتقد سرسخت فیلم عنکبوت - حسین کرمی - را عامل حذف اثرش از جشنواره می‌داند و به صورت کلی هیات انتخاب را متهم می‌کند که انتشار نقد درباره عنکبوت با هماهنگی هیات انتخاب بوده است.  اما چرا در این مقطع و شرایط فیلم عنکبوت ساخته شده و چرا سازندگان به اصرار و نمایش آن در جشنواره فیلم فجر داشته‌اند؟ در ادامه به این سوال پاسخ می دهیم.

عنکبوت سمبلی از جریان مشهد تا ماجرای دیوارکشی

برای رسیدن به تحلیل دقیقی از اینکه عنکبوت ساخته شد باید چند کلید را در اختیار مخاطب قرار داد.

کلید اول : حسن روزی طلب معاون مرکز اسناد انقلاب اسلامی در این خصوص خبر از صحبت‌هایی تند توسط روحانی در جلسه اخیر هیات دولت داده است که می توان آن را حکم شیپور جنگ دولت علیه نهادهای انقلابی به خصوص قوه قضائیه دانست:

"شنیده شده که آقای رئیس جمهور به هیات دولت گفته که دولت بعدی یا داعشی(لقبی که به مخالفانش میدهد) است که همه‌تان را حذف می‌کند و یا همراه که برای بودنتان التماس می‌کند! پس بایستید و اعتراض کنید! بعد هم دستگیری پوری حسینی را مثال زده و گفته اگر اعتراض نکنید سراغ شما هم می آیند "(مهر ماه 98)

توییت حسن روزی طلب

کلید دوم: «مشهد، شهر کنسرت ممنوع»

روز 26 خرداد، سایت خبر آنلاین گزارشی با این عنوان منتشر کرد: «مشهد، مقر فرماندهی مخالفانِ دولت؛ از دی 96 تاکنون»

" در همان روزها بود که خبری مبنی بر تذکر شورای عالی امنیت ملی به امام جمعه مشهد منتشر شد که خیلی زود واکنش او را در پی داشت. علم الهدی در نامه ای خطاب به علی شمخانی، تمامی اتهاماتی که به او در زمینه مدیریت اعتراضات در مشهد نسبت داده شد را شائبه‌ای بیش ندانست و از سوی دیگر هم دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی اعلام کرد: شایعه منتشر شده در فضای مجازی در مورد جلسه اخیر شورای عالی امنیت ملی و تذکر به یکی از شخصیت‌های کشور صحت ندارد و لازم است رسانه‌های گروهی با حفظ هشیاری از انتشار شایعات اختلاف‌برانگیز خودداری کنند.


در این میان اگرچه اکثر دولتمردان و علی الخصوص شخص رییس جمهور و معاون اول وی، اسمی از شهر مشهد نمی‌آورند اما با این حال اغتشاشات دی ماه گذشته را سازماندهی شده از سوی برخی مخالفان خود می دانستند. مخالفانی که همه به خوبی می‌دانند مقر سرشناس ترین آنها بویژه دو رقیب انتخاباتی روحانی در شهر مشهد است. "

محمود واعظی در 15 دی 96،  در گفت‌وگو با ایلنا، درباره بیانیه برخی از دانشجویان دانشگاه‌های مبنی بر استعفای رییس‌جمهور و برگزاری انتخابات زودهنگام و انتشار آن در برخی از سایت‌های منتقد دولت، ‌ گفت: من چنین چیزی را نشنیده‌ام. کسانی که اینگونه اظهارنظر می‌کنند باید جای پایشان را در خود شروع حرکات اخیر در مشهد هم ببینید.

کلید سوم : روزنامه آرمان فردای آن روز در گزارشی نوشت:

" آرمان در ادامه تصریح می کند: " واعظی اشاره به مشهد دارد؛ شهری که منتقدان دولت در آن شناخته شده تر هستند و مشخص است اصولگرایان آن به چه شخصیت‌های سیاسی نزدیک هستند. اصولگرایانی که در سال 84 با توصیه آیت‌ا... علم الهدی به احمدی‌نژاد رأی دادند و پس از کاسته شدن از اعتبار او به سبب رفتارها و گفتارهایش به سمت سعید جلیلی آمدند. علم الهدی هم آغوش خود را در حمایت از جلیلی گشود و بارها از او تمجید کرد. جنس انتقادات امام جمعه مشهد و جلیلی از دولت هم اشتراکات زیادی با هم دارد. پس بیراه نیست که او را نزدیک سیاسی علم الهدی نامید. از سوی دیگر طیفی از دانشجویان دانشگاه امام صادق از جلیلی حمایت می‌کردند و پر بیراه نیست که سلوک سیاسی خود را هم‌راستا با او که خود الگو گیرنده از علم الهدی است تنظیم کنند. بنابراین باید گمانه هدایت نگارش بیانیه درخواست استعفای روحانی و برگزاری انتخابات پیش از موعد ریاست‌جمهوری را جدی تلقی کرد. "


این گزارش می افزاید:

" اگرچه رأی‌دهندگان به روحانی بسیار بیشتر از حامیان جلیلی هستند که در دام «ما پشیمانیم» گرفتار نشدند اما با فرض استعفای روحانی، واضح است که جلیلی کاندیدا خواهد شد و با استناد به آنچه در نامه‌ای که به نام دانشجویان در نقد دولت روحانی منتشر شد خود را بهترین گزینه برای ورود به پاستور معرفی خواهد کرد و خیالش از حمایت علم الهدی و طیف سیاسی منتسب به او که بخش اعظمش ازجبهه‌پایداری‌ هستند راحت خواهد بود. مهم‌تر از این موارد باید در نظر داشت که جلیلی یکی از معتقدان به دولت در سایه است"

در مجموع، آن‌چه که در تبلیغات حامیان دولت محوریت و جایگاه بسیار پررنگی دارد، برجسته کردن آیت‌الله علم‌الهدی، امام جمعه مشهد، به عنوان نماد مخالفان دولت است. چنان که کوچک‌ترین رفتار و کلام او زیر رصد دقیق است تا از آن سوژه‌ای برای هجمه تبلیغاتی به نظام و جناح اصولگرا ساخته شود. این هجمه، پیش از انتصاب ابراهیم رئیسی به عنوان رییس قوه قضاییه، او را هم در برمی‌گرفت، چرا که او همزمان تولیت آستان مقدس رضوی و البته داماد علم‌الهدی بود.

علم‌الهدی به طور معمول در خطبه‌های نماز جمعه مشهد از رواج اباحه‌گری و بی حجابی در جامعه اسلامی انتقاد می کند. به طور خاص، مخالفت‌های چندباره‌ای که درباره برگزاری کنسرت در مشهد به او نسبت داده شد، از چند سال پیش یکی از ستون‌های ضد تبلیغاتی بوده است و شهر مشهد را «شهر، کنسرت ممنوع» نامیدند و در انتخابات سال 96، این مساله ممنوعیت کنسرت از طرف علم الهدی، از سوی کمپین روحانی علیه رییسی(داماد علم آلهدی) به شدت به کار گرفته شد. حال به ناگهان علاقه‌مندی‌ در سینمای ایران برای به تصویر کشیدن ماجرای سعید حنایی از مشهد، بالا می گیرد.

بخشی از گفت و گوی ایرج زاده با هوشنگ گلمکانی سردبیر ماهنامه فیلم بر کلیدهای سیاسی مطرح شده در این گزارش صحه می‌گذارد

در فیلم، در صحنه‌ای، بعد از دومین یا سومین قتل، سعید سوار بر موتور در حومه شهر در حال حرکت است که به ناگهان آسمان شروع به باریدن رگبار می کند. در فضایی احساسی، سعید بغض می کند و اشک شوق از چشمانش جاری می‌شود. در صحنه‌ بازپرسی، او خطاب به روحانی سوال‌کننده می گوید که بعد از دو سه قتل اول، بعد از مدت‌ها خشکسالی باران بارید و خدا به من پیام داد که از کار من راضی است! این ماجرا وقتی معنای بیشتری می یابد که به یاد بیاوریم در چند سال اخیر، چندین بار برخی روحانیون و ائمه جمعه از رابطه‌ی بین افزایش بی‌حجابی و اباحه‌گری در جامعه و خشکسالی سخن گفتند و همین تبدیل به خوراک تبلیغاتی چربی برای کوبیدن اقشار مذهبی و حامی نظام، از سوی جریانات مقابل و ضدانقلاب شد.

از قضاء، سعید حنایی، پایبندی مذهبی قوی نداشت...با قربانیان رابطه جنسی برقرار کرده بود. در مشهد او را به عنوان «مذهبی» نمی شناختند. حتی مژگان، قربانی آخر که موفق به فرار می شود، سعید با او یک مرتبه رابطه برقرار می کند و در دفعه دوم است که سعید گلوی او را می گیرد و مژگان هم بیضه او را می گیرد و در نتیجه دست سعید از گلوی او جدا می شود و او همان‌طور عریان موفق به فرار می شود(نقل موثق از قول افسر پرونده). سعید حنایی یک سادیست و بیمار جنسی بوده است که از کشتن سوژه‌های جنسی خود لذت می برد، مضافا این که خلاف ادعاهای او بعد از دستگیری، در محله خود و در بیان نزدیکان خود، چندان آدم متشرعی معرفی نمی شد. این‌ها نکات مهمی است که در فیلم چندان روی آن تاکید نمی شود.

خط تبلیغاتی حامیان دولت این است که قشر مذهبی - انقلابی  نتوانسته خود را با جریان تغییرات اجتماعی هماهنگ کند و انعطاف دهد و از این رو، محکوم به منزوی شدن و در اقلیت قرار گرفتن است. در یکی از سکانس‌های ابتدایی فیلم، وقتی زن سعید(زهرا) در کنار خیابان منتظر تاکسی است، باد شدیدی می وزد که می خواهد چادر او را با خود ببرد و زهرا با تقلای زیاد، چادر را بر سر خود نگه می دارد. بعد از آن او سوار خودرویی می شود که راننده به او طمع می ورزد و قصد برقراری رابطه با او را دارد. معنای استعاری این صحنه آن است که چادر نه تنها در برابر طوفان تغییرات، دیر یا زود، به باد می رود، که حتی «مصونیت» هم نیست.

تیتراژ آغازین فیلم، صحنه سفیدکاری خانه‌ای در حال تعمیر و مرمت است. ما می بینیم که روی دیوارهای سیاه و پوسیده، تنها با ماله یک لایه سفید گچ کشیده می‌شود. می‌توان این تیتراژ را این‌گونه تعبیر کرد که جامعه ایران، یک جامعه‌ای پوسیده و فروریخته در بنیان است که حاکمیت (قشر مذهبی) قصد دارد با روکاری، آن را سفید جلوه دهد.

در همان سکانس های نخستین آشنایی با سعید، در صحنه‌ای او سوار تاکسی می شود و راننده آهنگی از هایده گذاشته است. سعید روی شانه او می کوبد که ضبط را خاموش کند. راننده با خشم ضبط را خاموش می کند و ناگهان رادیوی ماشین سخنرانی از خاتمی پخش می کند که درباره لزوم «نفی خشونت» در جامعه سخن می گوید. مروری به ادبیات رسانه‌های زنجیره‌ای دوم خردادی، نشان می‌دهد که در مقطع دولت اول اصلاحات هم، فشار روانی سنگینی روی قشر مذهبی و حزب‌اللهی به عنوان «حامیان خشونت» ایجاد شده بود که اوج آن، تصویرسازی از یک فیلسوف و حکیم اسلامی بزرگ، به عنوان «تئوریسین خشونت» بود.

در حالی فیلم «عنکبوت»، از سعید حنایی تصویر یک مذهبی افراطی که به دنبال حذف «دگراندیشان» است، ارایه می دهد، که اصولا «تکفیر» و «حذف با اهداف مذهبی»، جایگاهی در مذهب عقلانی تشیع ندارد. تکفیر به این شکل، مربوط به برخی نحله‌های سلفی و وهابی در اهل تسنن است و ما اصولا نمونه‌های چندانی در تاریخ تشیع نداریم که فردی سرخود، و با اجتهاد شخصی، دیگران را مهدورالدم و مفسد فی الارض بپندارد و اقدام به حذف کند. کما این که، همان‌طور که گفته شد، حنایی یک سادیست روانی نه چندان متشرع بود که از رابطه جنسی و کشتن فاحشگان لذت می برد.

تبعیض بین دختر و پسر در خانواده «مذهبی» سعید، بیداد می کند. مادر سعید برای دخترک دامنی بلند می دوزد. وقتی دخترک در حال مشق نوشتن جلوی برادر درازکش است، مادربزرگ به او نهیب می زند که برود و آن دامن را بپوشد و عتاب می کند. وقتی دخترک برای پوشیدن دامن به اتاق می رود، مادربزرگ به پسر خانواده مغز بادوم پوست‌کنده تعارف می کند. مادر سعید، یک «هیولا» تصویر می شود. یک خشکه مقدس بیمار که در واقع عامل اصلی سوق دادن سعید به قتل‌ها در فیلم معرفی می شود. مادر خیلی صریح و سرراست نماد «سنت» است.

اما مهم‌ترین نماد فیلم «عنکبوت»، تاکید چندباره‌ای است که بر روند دیوارکشی توسط سعید در اتاق بچه‌ها می‌شود. سعید که به قرار گرفتن رختخواب برادر نوجوان و خواهر 8  9 ساله بدبین و مشکوک است، شروع به کشیدن دیوار در وسط اتاق خواب این خواهر و برادر می کند. «دیوارکشی»، کلیدواژه تبلیغاتی کمپین روحانی علیه رییسی در انتخابات 96 بود و با همین خط القایی که اگر رییسی بیاید بین زن و مرد در خیابان‌ها دیوار می‌کشد، توانستند طبقه متوسط را از رقیب بترسانند. حالا، این نماد و استعاره «دیوارکشی» سر از فیلمی درباره یک «مذهبی افراطی» از «مشهد» درمی آورد! به قول یکی از اساتید بزرگوار، گویی در درون هر مذهبی، یک «سعید حنایی» پنهان وجود دارد.

در چند ماه اخیر، مسوولان دولتی و نمایندگان فراکسیون امید، روی مساله «کودک همسری» مانور، بسیاری دادند... د. این یکی دیگر از کلیدواژه‌هایی است که برای اهریمن‌سازی از قشر مذهبی در سرفصل‌های تبیغاتی عملیات روانی دولت قرار دارد. در «عنکبوت»، وقتی فاحشه آخر، «مژگان» که از دست سعید فرار می کند، می فهمد که او دختر دارد، جملاتی به این مضمون می گوید: " زود شوهرش نده...بزار درس بخونه..."

پیام این توصیه آن است که یکی از عوامل افتادن دختران و زنان به عرصه فاحشگی، زود شوهر کردن است. در سکانس بازسازی صحنه قتل در خانه سعید، روسری‌های درون خانه روی میز آشپزخانه چیده شده است. افسر پرونده از سعید می پرسد با کدام یک از این روسری ها مقتولین را خفه می کردی؟ در این لحظه همسر سعید، زهرا وارد صحنه می شود و ما روسری آلت قتاله را بر سر او می بینیم. سعید به زنش اشاره می کند و می گوید با همین روسری که سر زنم است! پیام نمادین این صحنه آن است که «حجاب زن سعید، باعث خفگی زنان دیگر شده است».

در بخش پایانی فیلم نیز همسر سعید به دفاع از زنان فاحشه‌ای می‌پردازد که با فرزندان آنان مواجهه داشته است و چون تحت تاثیر قرار گرفته است، با استفاده از همین مسئله همسر سعید به دفاع از روسپیان می‌پردازد. هر چند که واقعیت رخ داده درباره سعید حنایی همان‌چیزی است که در سطور پیشین درباره حرکت سادیستی او اشاره شده است اما در متن روایت همسر سعید با در صحنه‌های پایانی از با استفاده از مسئله کاملا احساسی بازماندگان روسپیان به شهروندان که در چهارچوب حاکمیت جمهوری اسلامی زندگی می‌کنند، حقنه می‌کند که روسپی‌گری را باید نه به عنوان یک آسیب‌اجتماعی بلکه به عنوان یک موج اجتماعی زیستی بپذیرند.

در هر حال غیرت و درک عمیق حسین کرمی رئیس سابق سیما فیلم و عضو هیات انتخاب جشنواره فیلم فجر را تحسین کرد که مانع ورود چنین فیلم آلوده‌ای به جشنواره فیلم فجر شده است و امید است با دقت بیشتر در لایه‌های پنهان و نمادهای گنجانده شده در فیلم، نهادهای سینمایی یا نظارتی هم چتر حمایتی خود را از روی سر سازندگان آن بردارند تا چنین آثاری در فرآیند هنری سینمای ایران ساخته نشود و معضل خانه‌ پدری نیز به مصداق "دوبار گزیده شدن از یک سوراخ"  تکرار نشود.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان