«دنیس نیلسن» تحلیلگر مستقل سیاسی مستقر در واشنگتن ، دیدگاههای خود را درباره تازهترین تحولات منطقه به خصوص پاسخ موشکی جمهوری اسلامی ایران به یک پایگاه نظامی آمریکا در غرب عراق در اقدام متقابل در قبال ترور سردار شهید قاسم سلیمانی فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی توسط نیروهای آمریکایی در نزدیکی فرودگاه بغداد پرداخته است.
در ادامه متن کامل مصاحبه این تحلیلگر آمریکایی را میتوانید ملاحظه بفرمایید:
روز 8 ژانویه، نیروهای مسلح ایران حملات موشکی را علیه یک پایگاه آمریکایی در غرب عراق به تلافی ترور سردار قاسم سلیمانی انجام دادند. نظر شما درباره این حمله چیست؟
نیلسن: گرچه دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا در مقابل افکار عمومی این کشور ادعا کرد که دلیل کافی و فوری برای دستور ترور وجود داشته است ولی روشن و واضح است که این اقدام بر خلاف کلیه قوانین بینالمللی بوده است، قوانینی که خواستار اعلان رسمی جنگ پیش از آغاز هرگونه اقدام خصمانه است و قانون اساسی آمریکا نیز صلاحیت و اختیار اعلان جنگ را فقط به کنگره و اعضای آن واگذار کرده است. ژنرال سلیمانی یک دشمن موثر برای داعش و سایر گروههای سلفی و وهابی بود که از سال 2011 میلادی تلاش زیادی را برای سرنگونی دولتهای عراق و سوریه آغاز کرده بودند و این تلاشها تحت پوشش حمایتهای پنهانی کشورهای خلیج فارس انجام شده است. ترامپ در دستور خود برای ترور ژنرال سلیمانی، مدعی شده است که این اقدام پیشگیرانه بوده و با این اقدام عملا مانع از کشتار نیروهای آمریکایی در آینده شده است، نیروهایی که احتمال داشت در حملات بعدی که توسط سردار سلیمانی برنامه ریزی شده، کشته شوند. با این وجود، حتی اگر چنین تهدیدی نیز وجود داشت، رئیس جمهور ما باید در ابتدا از مجاری دیپلماتیک به ایران نزدیک میشد و اگر از اقدامات دیپلماتیک راضی نمیشد، باید با اطلاعاتی که به کنگره ارائه میکرد، از نمایندگان درخواست میکرد تا علیه ایران اعلان جنگ کنند.
بنابراین، حمله مذکور علیه سردار سلیمانی غیرقانونی بوده است هم از نظر بینالمللی و هم از نظر داخلی. این یک اقدام یکجانبه بوده و ترامپ را مانند رئیس یک گروه مافیایی معرفی کرده تا رئیس جمهور یک کشور. ولی واقعا چرا این اقدام انجام شد؟ به نظر من دو احتمال وجود دارد: نخست آنکه، ترامپ به منظور ایجاد اختلال شدید در جنگ علیه گروههای سلفی و در نتیجه تضعیف مقاومت در برابر رژیم صهیونیستی این اقدام را انجام داد. و دوم آنکه، او آرزو داشت تا علیه دشمنی این حمله را انجام دهد که میدانست یک خطر جدی علیه بلندپروازیهای سیاست خارجی آمریکا در منطقه است. این ایده که وی مایل به آغاز جنگ آشکار علیه جمهوری اسلامی برای از بین بردن تنها تهدید نظامی برای اسرائیل در منطقه بوده، چندان معتبر نیست، هم به این دلیل که اقتصاد آمریکا تحمل چنین جنگی را ندارد و هم به این دلیل که وی با مخالفت شدید سیاسی در داخل آمریکا روبرو میشد.
آمریکاییها از ماجراجوییهای خارجی نظامی خسته شدهاند، برخلاف علاقه زیادی که به نیروهای مسلح خود دارند. حدس من این است که رئیس جمهور آمریکا قصد مختل کردن توانایی ایرانیها برای آغاز جنگ نامتقارن علیه نیروهای آمریکایی را داشته است اما با نتیجه ناخواسته و البته به طور موقت، تضعیف مقاومت در برابر سلفیها و وهابیها و همین طور تقویت عزم ایران علیه وی. به احتمال زیاد، آیا رئیس جمهور آمریکا قصد داشته است تا سلفیها را تقویت کند؟ ولی فقط به این دلیل که این اقدام به نفع متحدانش باشد یعنی اسرائیل و حکومتهای سنی منطقه. در خصوص جنگ نیز با توجه به اینکه هم ترامپ و هم نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل از اتحاد ایران با حزب الله لبنان با اطلاع هستند و میدانند که هرگونه حمله به ایران به معنای شلیک دهها هزار موشک از جنوب لبنان به اسرائیل توسط مقاومت خواهد بود، بنابر این آغاز یک جنگ آشکار یک گزینه مورد نظر نبوده است. نخست وزیر اسرائیل میتواند درباره پدافند موشکی گنبد آهنین لافهای زیادی بزند ولی در پایان اگر حزب الله تصمیم به حمله بگیرد، 90 درصد موشکها به اسرائیل خواهد رسید و خسارات قابل توجهی به رژیم صهیونیستی وارد خواهد کرد. بنا براین به دنبال جنگ نبودند. ترامپ برای به دست آوردن یک منفعت سیاسی کوتاه مدت، البته تایید نشده از سوی مردم آمریکا، آشکارا مرتکب ترور یک ژنرال خارجی شد و با این اقدام بی توجهی بیشتر آمریکا به قوانین جنگ و دیپلماسی را نشان داد.
ایران چندین فروند موشک بالستیک شلیک کرد. نیروهای آمریکایی قادر به رهگیری آنها نشدند و احتمالا تنها نظارهگر بودند و منتظر تاثیر حملات شدند، این مطلب به نقل از تارنماها و گزارشهای آمریکایی است. این حمله آسیب پذیری دفاع موشکی آمریکا را نشان داد. این مساله چطور میتواند معادلات آینده را تغییر دهد؟
نیلسن: حملات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی علیه پایگاه هوایی عین الاسد در استان الانبار هیچ گونه تلفاتی نداشته ولی موجب زخمی شدن چندین نظامی آمریکایی و وارد شدن خسارات مادی زیادی شده است. این واقعیت که این پایگاه هوایی در برابر حمله موشکی، بی دفاع بوده بسیار مهم است چرا که نشانگر آسیب پذیری نیروهای آمریکایی در برابر موشکهای راهبردی و تاکتیکی سپاه پاسداران است. ایران میتوانست موشکهای بیشتری را بدون اطلاع قبلی به سوی این پایگاه شلیک کرده و آن را به طور کامل نابود کند ولی تصمیم گرفت تا به صورت محدودتری، انتقام بگیرد، آن هم در شرایطی که هشدار قبلی به عراقیها داده بود تا موقعیت نادرست نیروهای آمریکایی در خلیج فارس را نشان دهد. نحوه انجام این حمله نشان میدهد که ایران مایل به آغاز جنگ نیست ولی ترجیح داده است تا انتقام ترور سردار سلیمانی را بگیرد.
این معادله که آمریکا در میدان نبرد پیروز است، در گذشته پذیرفته شده بود، اکنون با این حمله نشان داده شد که این فرضیه بیش از حد ساده لوحانه و یک طرفه است. در حالی که آمریکاییها از تواناییهای نظامی و برتری تهاجمی نسبت به ایران برخوردار هستند و همین طور در مقایسه با همه کشورهای منطقه، توانایی دفاعی آنها در برابر حملات موشک بالستیک بسیار کمتر از آن چیزی که ذهن مردم آمریکا آن را پذیرفته است. این مساله پیش از این در آسیب پذیری نیروهای آمریکایی در کشتیهای جنگی این کشور در خلیج فارس نمایان شده است: خطر حمله موشکی و قایقهای تندروی سپاه. آمریکاییها به این ایده عادت کرده بودند که نیروهای مسلح آنها در همه زمینهها از همه کشورها جلوتر هستند و تلفات آنها ناچیز و ناچیز خواهد بود ولی این حملات نشان داد که این ایده چقدر نادرست است.
بعدا مقامهای آمریکایی تایید کردند که 11 نظامی آمریکایی در این حملات زخمی شدهاند، برخلاف ادعاهای اولیه واشنگتن که هیچ کسی زخمی نشده است. ابعاد خسارات وارد شده بسیار جدی و زیاد است و اکنون روشن و آشکار شده است. چرا ترامپ سعی کرد تا اهمیت این حملات را کم جلوه دهد و بگوید همه چیز خوب است. چرا فکر میکنید آمریکا از واکنش نشان دادن عاجز شد؟
نیلسن: ترامپ به حملات موشکی پاسخ نداد زیرا به دنبال آغاز و فوران یک جنگ دیگر در خاورمیانه نبود، جنگی که حسن نصرالله نسبت به آن هشدار داد و به معنای حمله حزب الله به رژیم صهیونیستی بود و همین طور حملات گسترده موشکی به نیروهای زمینی، هوایی و دریایی آمریکا در خلیج فارس. نه دفاع موشکی آمریکا و نه دفاع موشکی اسرائیل قادر به جلوگیری از رسیدن موشکها به اهداف خود نبودند. چنین جنگی به معنای خودکشی سیاسی و شکست او در انتخابات نوامبر امسال است و به همین دلیل ترامپ حاضر به واکنش نشان دادن نشد. او به هیچ وجه نمیتوانست افکار عمومی مردم آمریکا را راضی و متقاعد کند.
آیت الله خامنهای رهبر انقلاب اسلامی روز جمعه فرمودند "روز حملات موشکی سپاه به پایگاه نظامی آمریکا، یوم الله بوده است. پاسخ سپاه یک پاسخ کوبنده و محکم به ابرقدرت پوشالی آمریکا بوده است." نظر شما چیست؟ آیا تصور میکنید این یک نقطه عطف تاریخی است آن هم در شرایطی که برای نخستین بار حمله مستقیم نظامی به آمریکا از زمان جنگ جهانی دوم صورت گرفته است؟
نیلسن: معتقدم که آیت الله خامنهای با استدلال خوبی این صحبت را مطرح کردهاند، منظور از یوم الله که در صحبت ایشان اشاره شده است پیروزی عقل بر رفتارهای غیرمنطقی است. چهره ابرقدرت آمریکا پیش از خیلی قبلتر در ویتنام تخریب شده است و به جهان و خود آمریکاییها نشان داد که جنگ نامتقارن چیزی نیست که بتوان با نیروهای متعارف در آن به پیروزی دست یافت. با این حال، این درس در نسل فعلی رهبران نظامی و سیاسی آمریکا از دست رفته است، کسانی که اشغال فاجعه آمیز عراق را هدایت کردند و با همان پاسخی روبرو شدند که ویت کنگها به نظامیان آمریکایی داده بودند. پاسخ سپاه نامتقارن بود ولی ضعف دیگری از نیروهای مسلح آمریکا را نشان داد: عدم توانایی در محافظت کامل از نیروها و پرسنل خود در برابر حملات موشکهای بالستیک. در این زمینه یک نقطه عطف بود ولی نه به این دلیل که نیروهای آمریکایی به طور مستقیم هدف حمله ایران قرار گرفتند. افکار عمومی مردم آمریکا تاکنون این طور تصور میکردند که به خاطر تجهیزات نظامی نه چندان پیشرفته ایرانیها، هیچ گونه تلفاتی در پایگاه نظامی وجود نداشته است. با این حال، با توجه به هشدار زودهنگام ایران در خصوص حمله و اینکه پایگاه در برابر چنین حملهای بی دفاع بوده است، کاملا مشخص است که یک نقطه عطف از نظر راهبردی و سیاسی به دست آمده است.