ماهان شبکه ایرانیان

به بهانه سالروز تولد شهید عباس ورامینی؛

عباس فقط به بودن در جمع شهدا فکر می‌کرد

تصور اینکه در آخرت در کنار امثال طالقانی‌ها و مطهری‌ها و تمام شهدا هستم، روح از بدنم خارج می‌شد و دیگر در این حالت هیچ چیز را نمی‌دیدم. فقط به یک چیز فکر می‌کردم و آن، بودن در جمع شهدا است.

به گزارش مشرق، «به جهاد سازندگی رفتم، در کنار مردم رنج‌دیده بلوچ نشستم، با گوشت بدنم دردشان را حس نمودم و در خود فرو رفتم و با درون خود شروع به صحبت کردم و با خود گفت‌وگو می‌کردم و از درونِ خود سؤال می‌کردم: آیا دیگر من می‌توانم در این دنیا در کنار این همه رنج و محرومیت، خوش زندگی کنم؟ و دیدن همین صحنه‌ها بود که هرگاه به طرف دنیا کشیده می‌شدم، شلاق رنج‌های مردم بر وجدانم اصابت می‌کرد و مرا از خواب غفلت بیدار می‌نمود و به خاطر همین بود که در بازگشت از جهاد، دیدم نمی‌توانم آرام بگیرم و راحت به کلاس درس بروم و سر در آخور خود کنم و مردم را فراموش نمایم.

شبه خاطر همین که وجدانم راحت شود، نزد یکی از دوستان خوبم که سرپرستی تعدادی از بچه‌های شبانه‌روزی را داشت رفتم و شب‌ها در کنار بچه‌هایی که از طبقه محروم جامعه و از داشتن نعمت پدر و مادر محروم بودند، سر می‌کردم و احساس می‌کردم با خدمت کردن به این بچه‌های معصوم که عاشق آنها بودم، می‌توانم وجدان خود را آرام نمایم. ولی در هر حال، روحم گنجایش قبول این دنیا را نداشت. فقط دلم می‌خواست که هرچه زودتر از طریق شهادت به جمع شهدا بپیوندم و گاهی اوقات اشک می‌ریختم و از خدا می‌خواستم که خدایا دیگر تحمل این دنیا را ندارم. خدایا آرزو می‌کنم که هرچه زودتر به جمع شهدا بپیوندم.

تصور اینکه در آخرت در کنار امثال طالقانی‌ها و مطهری‌ها و تمام شهدا هستم، روح از بدنم خارج می‌شد و دیگر در این حالت هیچ چیز را نمی‌دیدم. فقط به یک چیز فکر می‌کردم و آن، بودن در جمع شهدا است. وای خدای من! چه می‌گویم! یعنی می‌شود مرا به این تنها آرزو که همیشه در قلبم هست، برسانی؟» (در هیاهوی سکوت، ص70) ‌

این نامه را نوزدهم دی ماهِ پنجاه و هشت نوشتی. وقتی لانهٔ جاسوسی بودی. وقتی هنوز جنگی شروع نشده بود و شهادت، آمال و آروزی کسی نبود. وقتی اصلا خط و خاکریز و رزمنده‌ای نبود. وقتی تیپ می‌زدی و آستین کوتاه می‌پوشیدی در حالی که پیراهن آستین‌بلندِ سفید با یقهٔ چرک و تسبیحِ توی دست مد بود. ‌

پنجم بهمن‌ماه، سالروز تولد شهید عباس ورامینی
‌«در هیاهوی سکوت» (روایت زندگی دانشجوی پیرو خط امام و رئیس ستاد لشکر27 محمد رسول‌الله شهید عباس ورامینی) / #برگزیده_کتاب_سال پاسداران اهل قلم‌

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان