به گزارش ایسنا به نقل از گاردین، «استاینر» در سال 1929 در پاریس متولد شد و در سال 1940 و اندکی پیش از اشغال پاریس توسط نازیها به همراه خانوادهاش به نیویورک مهاجرت کرد. او به چهار زبان صحبت میکرد و به سبب دانش گسترده در حوزه ادبیات اروپا شهرت داشت و در طول دوران نویسندگی خود بیش از 20 کتاب در حوزه نقد ابی نوشت.
«استاینر» در کتاب «تولستوی و داستایوفسکی» (1960) به تحلیل و بررسی دو نویسنده بزرگ ادبیات روس پرداخت و در دیگر اثرش «زبان و سکوت» (1967) به کاوش درباره محدودیتهای زبان در مواجهه با خشونتها پرداخت.
کتاب معروف «پس از بابل» نوشته او در سال 1975 به بررسی زبان و ترجمه اختصاص دارد.
«آلن سامسون» رئیس انتشارات «ویدنفیلد و نیکلسون» که در سال 2008 اقدام به انتشار کتاب «کتابهای نانوشته من» درباره آثار ناتمام «جورج استاینر» کرده در واکنش به درگذشت این منتقد ادبی گفت: جورج استاینر نقش بزرگی در درک ما از رابطه میان ادبیات و جامعه داشته است. او نویسنده و آموزگاری الهامبخش بود و از خبر درگذشت او بسیار متاثر شدم. خوشبختانه کتابهای پیشگامانه که به واقع بینالمللی بودند بهترین ادای احترام به اوست.
از رمان کوتاه «حمل به سن کریستوبال» در سال 1981 که در آن تصور شده بود هیتلر از جنگ جهانی دوم جان سالم به در برده و در اعماق جنگل آمازون زندگی میکند تا کتاب «زبان و سکوت»، «جورج استاینر» در آثارش به کاوش درباره قدرت زبان و طرح پرسشهایی درباره رابطه میان فرهنگ و اخلاقیات میپرداخت.
«استاینر» در برخی مقاطع زمانی به سبب نخبهگرایی و همچنین سطحینگری در آثارش مورد نقد قرار میگرفت. «لی سیگل» منتقد ادبی در سال 2009 درباره او نوشت: ویژگی مثبت «استاینر» این است که میتواند تنها در یک پاراگراف از فیثاغورث، ارسطو، دانته تا نیچه و تولستوی بنویسد و در عین حال همین موضوع خصیصه منفی او نیز هست.
«استاینر» در سال 1944 شهروند آمریکا شد و به تحصیل در دانشگاههای سوربن، شیکاگو، هاروارد و آکسفورد پرداخت و پس از آن به عنوان نویسنده ارشد در نشریه اکونومیست مشغول به کار شد. این نویسنده و منتقد ادبی از سال 1974 تا 1994 استاد زبان انگلیسی و ادبیات تطبیقی دانشگاه ژنو بود و در سال 1994 استاد ادبیات تطبیقی دانشگاه آکسفورد شد.