به گزارش ایسنا، جمهوری اسلامی ایران در طول جنگ تحمیلی نابرابر و ناجوانمردانه علاوه بر حفظ تمامیت ارضی، صلابت و استواری، پایداری ملت ایران و انقلاب اسلامی را در برابر تمامی متجاوزان و ایادی آنان به منصه ظهور گذاشت. این موفقیتها مدیون همدلی و همراهی تمام گروههای مختلف نظامی و انتظامی اعم از ارتش، سپاه، بسیج، کمیته انقلاب اسلامی، ژاندارمری، شهربانی و دیگر نیروها، رهنمودهای داهیانه حضرت امام خمینی (ره) و پشتیبانی مردم بود.
آمار کلی تعداد نیروهای کمیته در جنگ و تعداد افراد شهید، جانباز، مفقود و اسیر بدین شرح است: از 50000 نفر پرسنل تحت امر کمیته انقلاب اسلامی طی هشت سال دفاع مقدس، 1030 نفر شهید، 760 نفر مفقود، 4469 نفر جانباز و 143 نفر آزاده تقدیم انقلاب و میهن اسلامی شدند. آمار بالا با توجه به وظایف اصلی نیروهای کمیته که بیشتر به امور داخلی کشور و حفاظت از انتظام کلی امور شهرها مربوط میشد، بسیار قابل توجه و درخور تامل است.
حسین کاوشی و فاطمه نظری دو پژوهشگر در حوزه انقلاباسلامی و دفاع مقدس هستند آنها در مقالهای به طور خاص به نقش کمیتههای انقلاب اسلامی در جنگ تحمیلی اشاره کردهاند و مینویسند:
«نقش کمیتههای انقلاب اسلامی در منطقه جنوب و غرب کشور به قبل از آغاز رسمی جنگ تحمیلی یعنی 31 شهریور 1359 باز میگردد. زمانی که با ضد انقلاب و گروهکها در آذربایجان و کردستان درگیر بود. در جنوب کشور بیشترین تمرکز نیروهای دشمن بر روی تصرف خوزستان بود، بنابراین با اعزام جاسوسها و تیمهای خرابکار به آن مناطق در جهت نا امن کردن اوضاع داخلی و منحرف کردن توجه نیروهای مرزی به داخل و ایجاد رعب و وحشت میان مردم، درصدد بود زمینه را برای تجاوز همه جانبهی خود آغاز کند.
کمیته انقلاب اسلامی نیز در راستای مقابله با این توطئهها، با تأمین و آموزش کادرهای اطلاعاتی و استقرار آنها در مناطق حساس، نسبت به شناسایی و دستگیری تیمهای خرابکار اقدام میکرد. در همین راستا درگیریهای بسیار زیادی میان نیروهای ایرانی با ضد انقلاب و مزدوران وابسته به عراق در شهرهای خوزستان از جمله خرمشهر و آبادان قبل از آغاز رسمی جنگ صورت میگرفت که به تحریک و پشتیبانی رزمی ارتش بعث عراق بود.
سردار غلامعلی رشید معاونت اطلاعات و عملیات ستاد کل نیروهای مسلح که در جریان ناآرامیهای 58/3/9 خرمشهر و درگیری بین نیروهای دولتی با «سازمان سیاسی و کانون فرهنگی خلق عرب» حضور داشت، به نقش نیروهای کمیته انقلاب اسلامی اشاره کرده و میگوید: «علاوه بر نیروهای اعزامی از تهران به فرماندهی ناصر جبروتی، من 130 نفر نیروی کمیته انقلاب و سپاهی دزفول را با دو فروند هلی کوپترشنوک از پایگاه چهارم به خرمشهر بردم و در پادگان دژ پیاده شدیم.
در لحظه ورود با شهید جهانآرا ملاقات کردم و حتی تفنگ خودم را به او دادم. او که سوار ماشین پیکان بود به سرعت به شهر رفت تا به بچهها خبر دهد که ما به کمک آمدهایم.»(1) با آغاز تهاجم گسترده نیروهای عراقی در 31 شهریور 1359 که با نام «یوم الرعد» یعنی «روز صاعقه» از آن تعبیر کرده بودند، ارتش عراق تمام توان و نیروی خود را برای تصرف ایران به کار گرفت. بدین ترتیب جنگ تحمیلی عراق علیه ایران که هشت سال به طول انجامید و منابع زیادی از نیروی انسانی و اقتصادی را فدای هوسها و خیالات واهی صدام دیکتاتور عراق کرد، رسماً آغاز شد.
در تهاجم اولیه شهرهای سومار، نفت شهر، قصر شیرین، مهران و چند شهر دیگر در جبهه میانی و در جبهههای جنوب شهر بستان اشغال و سوسنگرد به محاصره درآمد. ارتش عراق تهاجم به خاک ایران و اجرای عملیات ایذایی در منطقه شمال غرب را به احزاب منحله «کومله» و «دمکرات» سپرده بود. عراق تمام توان و نیروهای خود را برای تصرف خوزستان و دستیابی به منابع نفتی آن استان به کار گرفته بود. ارتش عراق با پیشروی در جبهههای جنوب، قصد تصرف شهرهای دزفول، شوش، خرمشهر، آبادان و اهواز را کرده که با مقاومتهای مردمی در غالب سپاه و کمیته روبرو شد.
سرانجام پس از 34 روز مقاومت نیروهای خودی، خرمشهر به دست دشمن افتاد و نیروهای عراقی در 19 مهر 1359 با عبور از رودخانه کارون شهر آبادان را به محاصره درآورند. در اینجا پس از آنکه دشمن با مقاومت سرسختانه، ایثارگرانه و متشکل نیروهای ایرانی مواجه شد، از تصرف آبادان و اهواز مأیوس شد و با ارتش مجهز خود شهرهای نفت شهر، قصر شیرین، مهران، سومار، فکه، بستان، خرمشهر، هویزه و بیش از 3000 روستا را به تصرف در آورد و 15000 کیلومتر از اراضی ایران را اشغال کرد.(2)
نیروهای مسلح ایران در ابتدا برای آزاد سازی مناطق اشغال شده، یکسری عملیاتهای محدود و کلاسیک را از اسفند ماه 1359 تا مهرماه 1360 به تعداد 20 عملیات طرح ریزی و اجرا کردند. نیروهای کمیته انقلاب اسلامی در دو عملیات «هویزه» و «توکل»، به همراه سایر نیروها و در برخی عملیاتها به صورت پراکنده به دفاع از میهن انقلاب اسلامی پرداختند. مشخصه این عملیاتها دستیابی به روشهای جدید برای شکستن خطوط دفاعی دشمن با اتکا به نیروهای مردمی (بسیج) و سپاه بود. نتایج حاصله از اجرای عملیاتهای محدود علاوه بر نمایاندن ضعفهای دشمن و توانایی و قابلیتهای نیروهای انقلابی، صحت استراتژی جدید را مورد تاکید قرار میداد. ضمن آنکه روحیه یأس و ناامیدی در نیروهای نظامی و مسئولین سیاسی را پس از شکست تلاشهای بنی صدر که مخالف حضور سپاه، کمیته و نیروهای مردمی (بسیج) در جنگ بود بر طرف کرد و در عین حال زمینه را برای پشت سر نهادن بحران بی ثباتی سیاسی در کشور آماده ساخت.
در ابتدای جنگ تحمیلی و پس از پیام حضرت امام خمینی (ره)، فرماندهی کل قوا مبنی بر حضور گسترده مردم در جبهههای نبرد حق علیه باطل، مسئولین کمیته انقلاب ترتیبی اتخاذ کردند که پاسداران کمیته بتوانند در کنار انجام دیگر مأموریتهای خود، در جبهههای جنگ هم حضور فعال داشته باشند. تا قبل از آن حضور پرسنل کمیته در جنگ بیشتر به صورت انفرادی و غیر سازمانی در کنار دیگر نیروها بود؛ اما با تصمیمگیری مسئولان کمیته و سازماندهی امور نیروهای کمیته در قالب گردان، تیپ و نهایتاً لشکر در طول جنگ تحمیلی، این نیرها نیز در کنار سایر رزمندگان اسلام در عرصه های نبرد علیه دشمن خارجی به انجام وظیفه پرداختند.
1- گردان موسی بن جعفر (ع)
برابر گزارش نشریه نگهبان، کمیته انقلاب اسلامی در تاریخ 1359/7/23 یعنی مصادف با اولین روزهای آغاز رسمی جنگ، اولین اعزام بزرگ پاسداران کمیته تهران از مناطق چهاردهگانه به جبهههای نبرد صورت گرفت. نیروهای اعزامی به فرماندهی «سید مصطفی سید آقا» در قالب گردان امام موسی بن جعفر (ع) سازماندهی و در جبهههای خونین شهر (خرمشهر) و آبادان با هماهنگی ژاندارمری خرمشهر در منطقه مستقر شدند.
کمیته انقلاب اسلامی علاوه بر وظایف سابقه خود و حضور در جبهههای نبرد، از زمان شروع جنگ به همراه نیروهای شهربانی، ژاندارمری و بسیج، وظایف دیگری را نیز بر عهده گرفت که اهم آنها عبارت بودند از:
الف: انتظامات شهرهایی که بمباران میشدند.
ب: امنیت راههای خروجی شهرها.
ج: حفاظت اموال مردم، حراست از منازل خالی از سکنه.
د: کمک به مجروحین و مصدومین.
ه: انتقال مردم به نقاط امن.
و: حمل و نقل مسافران، ارزاق و مواد مورد نیاز مردم.(3)
نیروهای کمیته در اوایل جنگ علاوه بر جبهههای جنوب، به غرب کشور و کردستان اعزام میشدند؛ به نحوی که میتوان گفت پاسداران کمیته در اکثر عملیاتهایی که در منطقه غرب و جنوب صورت میگرفت در کنار دیگر نیروها، خصوصاً سپاه پاسداران انقلاب اسلامی حضوری فعال داشته و بیشتر به عنوان «خط شکن» عمل میکردند. پس از آن با شرکت در عملیاتهای زیر در کنار دیگر رزمندگان به فعالیت پرداخت:
عملیات هویزه
این عملیات در شانزدهم دی ماه 1359 با نام عملیات «نصر» که بعدها به عملیات «هویزه» مشهور شد در منطقه غرب کارون و با هدف آزادسازی خرمشهر اجرا شد. این عملیات علی رغم موفقیت اولیه، با عدم دستیابی به اهداف مورد نظر همراه شد.
عملیات توکل
در بیستم دی ماه 1359 عملیات «توکل» با هدف شکستن محاصره آبادان وآزادسازی خرمشهر انجام شد. در عملیات توکل علاوه بر نیروهای ارتش، ژاندارمری، سپاه پاسداران خونین شهر (خرمشهر) و نیروهایی از کمیته انقلاب اسلامی، فدائیان اسلام و پیشمرگان کرد مسلمان نیز تحت فرماندهی ستاد اروند شرکت فعال داشتند. پس از انجام ناموفق عملیات آفندی توکل، از روز 21 دی ماه 1359 وضعیت کلی منطقه عملیات آبادان – ماهشهر به حالت قبل از اجرای حمله بازگشت و الزاماً نیروهای فرماندهی اروند وضعیت پدافندی را پذیرفتند. و نیروهای طرفین دوباره به حالت نبرد توپخانه و مبادله آتش، تقویت و تحکیم مواضع خود پرداختند.
براساس گفتههای حجتالاسلام باقر کنی، قائم مقام کمیتههای انقلاب اسلامی با روزنامه کیهان در 30 بهمن 1359، حدود 96 نفر از نیروهای کمیته در ماههای آغازین جنگ در نبرد با دشمن به شهادت رسیدند و 31 نفر نیز مجروح شدند.
عملیات ثامن الائمه (ع)
با محاصره شدن شهر آبادان و علی رغم فرمان امام خمینی (ره) مبنی بر شکستن حصر آبادان در 14 آبان 1359، تاخیر در اجرای این عملیات تا مهرماه 1360 ادامه داشت. سرانجام عملیات ثامن الائمه با هدف شکستن حصر آبادان در تاریخ 5 مهر 1360، با رمز مقدس «نصر من الله و فتح قریب» در شرق رودخانه کارون آغاز شد و پس از 48 ساعت نبرد، نیروهای مشترک ارتش و سپاه که نیروهای انتظامی اعم از کمیته، ژاندارمری، شهربانی و نیروهای مردمی نیز در این عملیات تحت نظر سپاه بودند، تمامی مواضع دشمن درهم کوبیده و اهداف عملیات تأمین شد.
این تیپ پس از شایستگیهایی که در منطقه از خود نشان داد، در سال 1365 طی مأموریت محوله از سوی فرماندهی کل کمیته، به منطقه شلمچه اعزام شد. پس از آن نیز در مرحله دیگری در سال 1366 با تشخیص فرماندهی وقت کل کمیته، مأموریتی در برخی از نقاط داخلی کشور مانند سیستان و بلوچستان، تهران، یزد و خراسان به این تیپ واگذار شد.
بدین ترتیب تیپ موسی بن جعفر(ع) با ایجاد قرارگاه میرزای شیرازی مستقر در منطقه زاهدان، برای شناسایی و جلوگیری از حرکت افراد قاچاقچی مسلح و اشرار در منطقه ماموریت خود اقدام کرد.(4) لذا تعدادی از پرسنل تیپ به زاهدان اعزام و مدتی در آن منطقه مشغول انجام وظیفه بودند و در چندین عملیات مهم شرکت کردند. از جمله در عملیات گستردهای در منطقه ارتفاعات «پیرسوران» که تا آن موقع نیرویهای نظامی به آنجا نرسیده بودند، به نام «عملیات عاشورا» حضور پیدا کرده و ضربات زیادی به اشرار قاچاقچی منطقه وارد آوردند.
پس از آمدن این تیپ از منطقه غرب و جبهههای جنگ، تعدادی از نیروهای داوطلب کمیته به استعداد یک گردان و با نام «گردان کربلا» جهت انجام عملیات چریکی در خاک عراق، پس از آموزشهای لازم به «قرارگاه رمضان» سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در مریوان اعزام شدند. این نیروها وظیفه داشتند با همراهی دیگر رزمندگان در مدتی که در داخل خاک عراق به سر میبردند، مناطقی از محل تجمع نیروها و ادوات نظامی دشمن را شناسایی و ضرباتی به آنها وارد آورند که بارزترین نمونه آن انجام «عملیات فتح 7» بود که با درصد موفقیت بالایی به انجام رسید.
عملیات والفجر 4
این عملیات روز62/7/27 بارمزمقدس«یاالله، یاالله، یاالله» در منطقه عملیاتی غرب و دره شیلر در شمال مریوان و پنجوین تحت فرماندهی قرارگاه مرکزی حمزه سیداشهدا و با هدف قطع ارتباط نیروهای ضد انقلاب با رژیم بعثی عراق، آزادسازی ارتفاعات مهم منطقه، تصرف پادگان پنجومین و گرمک عراق و خارج کردن مریوان از زیر دید و آتش دشمن آغاز شد و عملیات با موفقیت و پیروزی نیروهای خودی به پایان رسید.
عملیات والفجر 5
این عملیات در تاریخ 62/11/27 با رمز مقدس «یا زهرا (س)» در منطقه عملیاتی چنگوله (حد فاصل مهران و دهلران) با اهداف آزاد سازی ارتفاعات منطقه و گمراه کردن دشمن بعثی از عملیات خیبر و پاسخ به حملات دشمنبه مناطق مسکونی آغاز شد. نیروهای کمیته زیر نظر سپاه به همراه نیروهای بسیجی تحت امر قرارگاه خاتم الانبیاء (ص) با عبور از میدانهای مین و موانع ایذایی و با حمایت آتش شدید توپخانه، خود را با مواضع عراق رساندند و در همان مراحل اول موفق شدند ارتفاعات پیزولی، آزادخان کشته و تنگه چنگوله و دهها کیلومتر از خاک میهن اسلامی را از چنگ دشمن آزاد کنند. در مرحله دوم عملیات و با شروع پاتکهای دشمن رزمندگان اسلام به تثبیت مواضع خود پرداختند و با اجرای آتش سنگین، حرکات و جابجایی آنها را دچار اختلال کردند. این عملیات با موفقیت و پیروزی نیروهای خودی به پایان رسید و خسارت زیادی بر دشمن وارد شد.
عملیات نامنظم فتح 7
این عملیات در ادامه مجموعه عملیاتهای فتح که بیشتر در مناطق کردنشینان عراق و تحت نظر قرارگاه رمضان شروع شده بود، در تاریخ66/4/7 با رمز مقدس «یا فاطمه الزهرا (س) » در منطقه عملیاتی شمال عراق (حلبچه، شانه دری و اربت) و با هدف انهدام تأسیسات نظامی و اقتصادی دشمن در این مناطق انجام شد. رزمندگان تحت امر قرارگاه رمضان ،متشکل از تیپ 75 ظفر نیروی زمینی سپاه پاسداران،نیروهای چیریکی کمیته انقلاب اسلامی ،حزب دمکرات کردستان و نیروهای مبارز کرد عراقی در پاسخ به تحرکات عراق در خلیج فارس و بمباران مناطق کردنشین، با عبور از مناطق کوهستانی به دشمن بعثی هجوم بردند.
رزمندگان اسلام در یک یورش برق آسا، شهر سید صادق را به تصرف درآوردند و مراکز دولتی از جمله سازمان امنیت، مخابرات، گمرک و تعدادی از پایگاه های نظامی این شهر را منهدم کردند وشمارزیادی از خودروهای نظامی دشمن رابه آتش کشیدند .رزمندگان درحمله به شهر« کانی پانکه» و ورود پیروزمندانه به آن شهر، مراکز حزب بعث، اداره امن العالم، گمرک، شهرداری یک کارخانه و شش پایگاه نظامی را در آنجا به آتش کشیدند. در هجوم به پادگان نظامی این شهر، انبار توپخانه قدرتمند نیروی زمینی سپاه پاسداران و ارتش در حمله به منطقه سراب سلمان موفق شدند ضربات سنگینی را به دشمن وارد آورند و بیش از 550 نفر آنها را به هلاکت برسانند و چندین دستگاه خودرو و تجهیزات نظامی آنها را به آتش بکشند.
در ادامه عملیات، شهر حلبچه نیز مورد هجوم قوای اسلام قرار گرفت و پادگان مرکز جیش الشعبی شهر منهدم شد و شمار زیادی از افراد مستقر در آن کشته یا زخمی شدند. نیروهای تحت امر قرارگاه رمضان، یگانهای عراقی را که قصد نفوذ به شهر حلبچه را داشتند، در مدخل شهر متلاشی کردند.(5)
تیپ قوامین
با حساستر شدن جنگ و لزوم شرکت فعالتر نیروها در مناطق جنگی ومتعاقب آن دستور رهبر کبیر انقلاب اسلامی برای حضور گسترده درجبههها و دفاع از انقلاب اسلامی، هم چنین اشتیاق نیروهای کمیته برای حضور در مناطق جنگی، ضرورت تشکیل این تیپ رزمی در کنار تیپ موسی بن جعفر (ع) احساس شد. بنابراین به دنبال سخنان ریاست مجلس وقت و نماینده امام در شورای عالی دفاع (آقای هاشمی رفسنجانی) یک تیپ از نیروهای کمیته به نام «تیپ قوامین» به فرماندهی سردار جاپلقی در تاریخ 64/10/12 تشکیل و به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی معرفی شد. تیپ در منطقه جنوب در خط مقدم منطقه جزیره مجنون و فاو مستقر گردید. تیپ قوامین مسئولیت پدافندی یک محور را در قالب 2 گردان در شهر فاو به عهده گرفت و همچنین شرکت در عملیاتهای مختلف را با دو گردان آفندی انجام میداد.
تیپ قوامین با شرکت در عملیاتهای کربلای 4 و 5 علاوه بر این که برگ زرینی در تاریخ این تیپ بر جای گذاشت و افتخاری دیگر برای کمیتههای انقلاب اسلامی رقم زد، شهدا و مجروحین زیادی را در این راه تقدیم انقلاب نمود که یک نمونه آن «شهید مقایسه» بود که با وجود اینکه در جبهه یک پایش قطع شده بود، باز هم در عملیات فاو شرکت کرد و شهید شد.(6)
عملیات کربلای 4
عملیات کربلای 4 در تاریخ 65/10/3 با رمز مبارک «محمد رسول الله (ص)» با هدف انهدام نیروهای دشمن در منطقه عملیاتی غرب اروندرود (جنوب خرمشهر) آغاز شد. رزمندگان اسلام متشکل از واحدهایی از لشکرهای مختلف سپاه پاسداران تحت امر قرارگاه مرکزی خاتم الانبیاء (ص) که تیپ قوامین از کمیته انقلاب اسلامی نیز تحت امر سپاه در این عملیات شرکت داشت با پشت سر گذاشتن موانع مختلف ایذایی، اهداف خود از جمله جزیره ام الرصاص و ام البانی و جزیره قطعه و جزیره سهیل در اروندرود را مورد تهاجم قرار دادند.
اما تنها به فاصله 24 ساعت پس از شروع عملیات، به دلیل وضعیت جدیدی که در خطوط درگیری به وجود آمده بود، فرمانده کل سپاه دستور توقف عملیات را صادر کرد. در واقع با توجه به افشای عملیات بر اساس اطلاعاتی که آمریکا به عراق داده بود و استفاده عراق از تجارب عملیات فاو، امکان پیروزی در این عملیات از بین رفت. عراقیها بلافاصله از آمریکاییها به دلیل واگذاری اطلاعات اساسی به این کشور برای مقابله با تهاجم ایران، تشکر کردند.
عملیات کربلای 5
کمتر از دو هفته پس از توقف عملیات کربلای 4، در روزهای آغازین دی ماه سال 1365 سپاه پاسداران انقلاب اسلامی عملیات کربلای 5 را در ساعت 2 بامداد 65/10/19 با رمز مبارک «یا زهرا(س)» در منطقه شلمچه و شرق بصره، با هدف آزاد سازی شلمچه، جزایر و مناطق شرق بصره، انهدام ماشین جنگی عراق، پاسخ مناسب به شرارتهای دشمن در بمباران مناطق مسکونی و استفاده از سلاحهای شیمیایی آغاز کرد.
عملیات کربلای 5، از 19 دی ماه 65 تا 18 اسفند همان سال در چند مرحله به اجرا درآمد که در تمام مراحل با پیروزی نیروهای خودی پایان یافت. تیپ قوامین که در این زمان مواضع شمالی جبهه فاو را پدافند میکرد، یکی از گردانهای خود به نام «گردان قمر بنی هاشم (ع)» را پس از دو ماه آموزش مداوم و فعالیت بسیار، برای شرکت در عملیات کربلای 5 به منطقه شلمچه اعزام کرد که این گردان همانند تمام نیروهای کمیته انقلاب در عملیاتهای مختلف، تحت امر سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و نیز تحت نظر قرارگاه کربلا وارد عملیات شدند.
رزمندگان در همان ساعات اولیه عملیات، خط دشمن را شکسته و به اهداف مورد نظر رسیدند و با انهدام تعداد زیادی از تانکهای دشمن، عده کثیری از سربازان عراقی را نیز به هلاکت رساندند. نیروهای جان بر کف کمیته در این عملیات حدود 20 نفر شهید تقدیم انقلاب نمودند که این شهدا اغلب در مناطق عملیاتی شلمچه به شهادت رسیدند.
«لشکر روح الله»
در تاریخ 65/11/1 این لشکر با ادغام دو تیپ موسی بن جعفر و قوامین و نیروهای اعزامی جدید زیر نظر نیروی زمینی سپاه، رسماً کار خود را شروع کرد. در این زمان علاوه بر حضور دو گردان از لشکر روح الله در پدافندی فاو که در عملیات کربلای 5 نقشی فعال داشتند، بلافاصله محوری در قالب دو گردان مقابل پتروشیمی عراق نیز به عهده نیروهای لشگر روح الله گذاشته شد. و از تاریخ 66/2/26 لشکر روح الله علاوه بر پدافند از خط جزیره ام الطویل که به خوبی صورت میگرفت، پدافند جزیره ماهی (فیاض) و قسمتی از جزیره بوارین را از تیپهای جواد الائمه و بعثت تحویل گرفت؛ البته در این زمینه هماهنگی لازم را با قرارگاه نوح (ع) و فرمانده نیروی زمینی سپاه به عمل آورده بود.
همچنین توپخانه لشگر در محورهای عملیاتی جنوب، فعالیت خود را علیه قوای بعثی شروع کرد. به طور کلی میتوان گفت که در این زمان نقش کمیته همانند اوایل انقلاب اما این بار در جنگ به اوج خود رسید؛ البته این نقش هم از لحاظ کمی و هم از لحاظ کیفی پر رنگتر و فعالتر از قبل شده بود.
طی سالهای 1365 تا پایان جنگ لشکر روح الله ضمن حضور در صحنههای مختلف عملیاتی جنوب و غرب، در عملیاتهای بیت المقدس 4 تا 7 نقش مهم و حیاتی داشت
آمار شهدا، جانبازان، مفقودین و اسرای کمیته در جنگ
آمار کلی تعداد نیروهای کمیته در جنگ و تعداد افراد شهید، جانباز، مفقود و اسیر بدین شرح است: از 50000 نفر پرسنل تحت امر کمیته انقلاب اسلامی طی هشت سال دفاع مقدس، 1030 نفر شهید، 760 نفر مفقود، 4469 نفر جانباز و 143 نفر آزاده تقدیم انقلاب و میهن اسلامی شدند.
آمار بالا با توجه به وظایف اصلی نیروهای کمیته که بیشتر به امور داخلی کشور و حفاظت از انتظام کلی امور شهرها مربوط میشد، بسیار قابل توجه و درخور تامل است و نشان از اهمیت مسئله جنگ و ارجح بودن مسئله امنیت خارجی و دفاع از کیان کشور برای مسئولان و نیروهای کمیته انقلاب اسلامی در آن زمان دارد.
پی نوشتها:
1- روز شمار جنگ ، ج 2بحران در خوزستان، ص 361
2- علی سمیعی، کارنامه توصیفی عملیات های هشت سال دفاع مقدس، تهران، نسل کوثر، چاپ سوم 1382، ص 35
3- نشریه نگهبان انقلاب اسلامی، شماره 16، 7/8/59، ص 16، شهادت یکی از فرماندهان برجسته آموزش نظامی کمیته انقلاب اسلامی در جبهه.
4- نشریه جوانان شماره 1015، دوشنبه 14 مهر 1365، ص 14-15 گفتگو با آقای مختار قائم مقام فرماندهی کل کمیتههای انقلاب اسلامی.
5- علی سمیعی، کارنامه توصیفی عملیات های هشت سال دفاع مقدس، تهران، نسل کوثر، چاپ سوم 1382، ، ص 413.
6- نشریه جوانان، شماره 15، 10، 14، مهرماه 1365، صص 14 – 15